دشمن شناسی شرعی (3)/ شناسائی اجمالی و روش برخورد با کفار پنهان داخلی یا منافقین و سکولارزده ها
درس های مقدماتی/ درس پنجم
دشمن شناسی شرعی (3)/ شناسائی اجمالی و روش برخورد با کفار پنهان داخلی یا منافقین و سکولارزده ها
(61- قسمت)
پس، بسیج کردن مردم، بیدار کردن و دادن آگاهی به مردم نتیجه اش میشود قدرت؛ و قدرت همان چیزی است که یک منافق یا سکولارزده به شدت از آن می ترسد. اما، همان طور که اشاره کردیم،مشکل اصلی مسلمین در این راه، همین سکولارزده هائی هستند که در قالب و لباس قاری قرآن، ملا، شیخ، ماموستا و مولوی فرو رفته اند، و در صورتی که حکومت اسلامی هم نباشد و این موجودات از پشتیبانی طاغوتها و سکولاریستهای آشکار هم برخوردار باشند، و منابر و رسانه های تبلیغی هم در اختیار داشته باشند، و توانسته باشند با توسل به این پشتوانه ها باورهایشان رادر میان مردم مردمی کرده باشند، و سکولاریستهای آشکار هم با هر ندای روشنگری مخالفت کنند، و با تهدید، زندان، شکنجه، تبعید و اعدام، مخالفین این ملاها و شیوخ منافق صفت را از سر راه بردارند، و در جامعه به سیاه نمائی این روشنگران بپردازند و صدها مانع دیگر بر سرراهشان درست کنند؛ در این صورت، فعالیت در این جامعه بسیار سخت و مشکل خواهد شد، اما باعث انحراف از منهج نمیشود.
انحراف به این معنی کهعده ای وقتی که مبارزه با سکولارزده ها به چنین درجه ای از سختی و مشقت می رسد، به جای صبر و برخورد انقلابی، کنترل خودشان را از دست میدهند و سراغ ساده ترین روش و غلط ترین روش نهضت، یعنی در پیش گرفتن مبارزه ی مسلحانه و قهر علیه کسانی می روند که نباید علیه آن ها در چنین مراحلی جنگ مسلحانه درپیش گرفته شود.
- روش سوم در چگونگی برخورد با دارودسته ی منافقین و سکولارزده ها، آنالیز و جدا کردن مسلمین از صف منافقین و سکولارزده هاست.
این هم روشی است در چگونگی برخورد با این جریان قانون شکن و هنجارشکنی که در جامعه وجود دارد و مسلمین زیادی را هم به خود آلوده کرده است.
دوباره لازم است یادآوری شود که کفار پنهان داخلی و دارودسته ای که از مسلمین ضعیف الایمان و بیمار برای خودشان تهیه کرده اند جزو مسلمین محسوب میشوند. به همین دلیل، همچون سایر مسلمین تنها به دلیل ارتکاب جرمهای تعریف شده و مشخص شده ی در قانون اساسی مسلمین آنهم با طی نمودن مراحل قضائیخاص خود این اشخاصمجازات میشوند.
در مجازات کردن مسلمینی که به یکی از جرمهای مختص منافقین و سکولارزده ها آلوده شده اند، و مستحق مجازات هم هستند، ابتدا به سیره ی شخص مورد اتهام، شخصی که در این مصیبت افتاده نگاه میشود: مثلاً شخصی را می بینیم که قرآن را می سوزاند، یا قرآن را در آب حل می کند.در همان مرحله ی اول، سیره ی شخص و کارنامه ی اورا بررسی می کنیم، و بعد از او می پرسیم چرا چنین کاری را کرده یا دارد انجام می دهد؟ اگر گفت قرآنی کهنه و پوسیده بوده و نخواستم زیر پا بیفتد و در مکانهای کثیف بیفتد و مورد بی احترامی قرار بگیرد، با توجه به سابقه ی قبلی شخص می فهمیم که کار خوبی کرده و از اوباید تشکر هم شود.
اما، اگر شخص دارای سابقه و کارنامه ی خوبی نباشد و رفتارش به زنادقه، منافقین و سکولارها نزدیکی داشته باشد وقرآن بسوزاند، نمی توان به حرف های او اعتماد کرد، او قرآن را سوزانده که آن را از بین ببرد و به آن توهین کند.
مثال دیگر، مثل همان سه نفری که در غزوه ی تبوک به همراه رسول الله صلی الله علیه وسلم شرکت نکردند. البته، افراد دیگری هم در صف منافقین در جهاد شرکت ننمودند. این سه صحابی بزرگوار در این صفت، خودشان راشبیه دارودسته ی منافقین و سکولارزده ها کردند. یکی«کعب بن مالک» بود، شاعر رسول الله صلی الله علیه وسلم که در پیمان عقبه حضور داشت؛ ودو نفر دیگر «مُرارة بن رَبیع» و«هِلال بن أُمَیَّة واقفی»، دو مرد شایسته از اهل بدر. در اینجا، شناخت سیره ی این دو دسته، یکی دستهای که این سه صحابی تشکیل داده بودند و دیگری دسته ای که کفار پنهان داخلی و سکولارزده ها تشکیل داده بودند، می تواند بسیار مؤثر باشد تا علت انجام جرم مشخص شود. چون هر یک به دلایل مختلفی در این جهاد شرکت نکردندودلایل این دسته با دسته ی دیگر مختلف و متفاوت بودند.
(ادامه دارد…….)