شیخ ابوحمزه المهاجر هورامی:درس های مقدماتی/ درس پنجم

دشمن شناسی شرعی (3)/ شناسائی اجمالی و روش برخورد با کفار پنهان داخلی یا منافقین و سکولارزده ها 

درس های مقدماتی/ درس پنجم

دشمن شناسی شرعی (3)/ شناسائی اجمالی و روش برخورد با کفار پنهان داخلی یا منافقین و سکولارزده ها 

(67- قسمت)

پیامبر هم همین دوستی حاطِب را دید که محرک این عملش بوده است. این دوستی یکطرفه است و هرگز تبدیل به مودت که دوطرفه است نمیشود. اگر شما این خوبی را در حق کافر کنی، آن ها این خوبی رادرحق تو ونزدیکان تو نمی کنند. پس انتظار مودت و دوستی دوجانبه از چنین کفاری نوعی اشتباه محض و مخالف حقایقی است که الله بیان کرده است.

داستان ابراهیم مشهور است. زمانی که خواستند او را به آتش بیندازند مگر پدرش اعتراض کرد؟ نه، مگر سکولاریست های قریش به اطرافیان خودشان، به بچه ها و دور و بریهای خودشان رحم کردند؟ مگر ارتش آن ها که آمده بود در جنگ بدر شرکت کرده بود کسانی که روبروی آن ها بودند چه کسانی بودند؟ فرزندان خودشان بودند.عبدالرحمن بن عوف می گوید در جنگ هر چه می خواستم کناره بگیرم پدرم روبروی من قرار می گرفت و می ایستاد، من هر چه می خواستم از جنگ با او دوری کنم و این طرف و آن طرف می رفتم او دوباره روبروی من می ایستاد، ول کن نبود. آن ها الان هم همین گونه هستند. سکولاریست ها به خاطر احزاب سکولاریستی خودشان، حتی به خاطر دوستی آمریکا و بیماری هایی که در دلشان هست به فرزندان مسلمان، اهل توحید و قرآن خوان خودشان هم رحم نمی کنند. بگذار آن ها در مشکلات غرق شوند، بگذار آن ها را بگیرند و آواره شوند، بگذار زندانی و گرفتار شوند، اما نه، این ها بی خیال هستند. و اگر از دستشان بر بیاید اگر بر خلاف منافعشان هم باشد قطعاً به آن ها صدمه می زنند و باعث صدمه زدن به آن ها می شوند.

علاوه بر این، در این داستان جهت آنالیز و جدا کردن صف مسلمین باید به مسأله ی کم یا زیاد شدن ایمان مؤمنین در حالتهای مختلف توجه کرد. یعنی در همین آنالیز مسلمین و جدا کردن صف مسلمین از منافقین و سکولارزده ها باید به مسأله ی کم یا زیاد شدن ایمان مؤمنین در حالتهای مختلف توجه نمود.

در روایات آمده که وقتی ابوبکر حال حنظله را جویا شد، حنظله در جواب گفت: حنظله منافق شده! ابوبکر پرسید؟ مگر چه شده؟ حنظله در جواب ابوبکرگفت: وقتی پیش رسول الله صلی الله علیه وسلم هستیم ما را به یاد جهنم و بهشت می اندازد، انگار آن را با چشمان خود می بینیم، اما همین که از نزد رسول الله خارج می شویم و به همسر، فرزندان و اسباب معیشت مشغول می شویم بسیاری از آن سخنان را فراموش می کنیم. ابوبکر گفت: من هم چنین حالتی دارم. پس، به راه افتادند تا اینکه به نزد رسول الله صلی الله علیه وسلم آمدند واو را از این حال خودشان آگاه کردند. رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمود: «قسم به آنکه جانم در دست اوست اگر شما بر آن حالتی که نزد من هستید و بر یاد خداوند دوام بیاورید ملائکه با شما سرجاهایتان و در راه ها مصافحه می کنند و با شما دست میدهند، اما ای حنظله ساعتی این حالت است و ساعتی حالتی دیگر».

بله، ایمان زیاد و کم می شود و ممکن است انسان در این حالت ها مرتکب اعمالی شود. ایمان زیاد و کم می شود:

  • هُوَ الَّذِي أَنْزَلَ السَّكِينَةَ فِي قُلُوبِ الْمُؤْمِنِينَ لِيَزْدَادُوا إِيمَاناً مَعَ إِيمَانِهِمْ وَلِلَّهِ جُنُودُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَكَانَ اللَّهُ عَلِيماً حَكِيماً (فتح/4).
  • إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ إِذَا ذُكِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ وَإِذَا تُلِيَتْ عَلَيْهِمْ آيَاتُهُ زَادَتْهُمْ إِيمَاناً وَعَلَى رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ (انفال/2).
  • وَلَمَّا رَأى الْمُؤْمِنُونَ الْأَحْزَابَ قَالُوا هَذَا مَا وَعَدَنَا اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَصَدَقَ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَمَا زَادَهُمْ إِلَّا إِيمَاناً وَتَسْلِيماً (احزاب/22).

با این اوصاف، متوجه می شویم که ایمان زیاد و کم می شود و با چیزی که گفته شد و آوردیم؛ دقتِ در احوال مسلمینی که به ظاهر یکی از جرمهای منافقین و سکولارزده ها را مرتکب شده اند، و آنالیز و جدا کردن مسلمین خطاکاری که به اشتباه یا از روی تأویل، باز به صفاتی از صفات منافقین و سکولارزده ها آلوده شده اند یک راهکار برای محافظت از آبرو وخون مسلمین است. پس، این هم یک وظیفه است.

(ادامه دارد……)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *