
شیخ ابوحمزه المهاجر هورامی:درس های مقدماتی/ درس پنجم: دشمن شناسی شرعی (4)/ شناسائی مرتد در ادبیات شرعی و چگونگی برخورد با مرتدین و جبهه ی مرتدین
پیاده شده از نوار صوتی شیخ ابوحمزه المهاجر هورامی حفظه الله
(35- قسمت)
در این صورت، عذر به جهل برای مسلمان در تمام امور عبادی او اعم از مسائل عقیده، توحید وشرک، و یا مسائل احکام فقهی ثابت و وارد است و اشتباه و جهل برای مسلمان باز، اشتباه وجهل بوده و کاری به بزرگ و کوچک ندارد.
نکته ی دیگری که باید صدها بار تکرار شود تا به صورت فرهنگ دربیاید و به آن دقت شود این است که، با شک و شبهه نمی توان کسی را کافر دانست و حد را بر شخص اجرا کرد و کسی که مسلمان بودنش با یقین ثابت شده، یعنی تو مطمئنی که این شخص مسلمان است؛ در این صورت، با شک و شبهه و احتمال نمی توانی نام مسلمانی را از او بگیری و او را جزو کفار قرار دهی. «مَن دخلَ في الإسلام بيَقين فلا يُخرَج مِنه إلا بيقين» یا «مَنْ ثَبَتَ لَهُ عَقْد الْإِسْلَام بِيَقِينٍ لَمْ يَخْرُج مِنْهُ إِلَّا بِيَقِينٍ». یعنی تنها با دلیل و یقین می توانی شخص را از اسلام خارج کنی، یقین خیلی مهم است. همچنانکه با دلیل و یقین اسلام و مسلمان شدن کافر هم ثابت می شود.
باید برای خارج کردن مسلمان از دایره ی اسلام ابتدا دلیل و یقین داشته باشی و سپس به دنبال چنین یقینی او را اخراج کنی، و برای اینکه یک کافر را هم وارد دایره ی اسلام کنی باز باید دلیل و یقین داشته باشی. این اشتباهی است که در رفتار خیلی از دوستان مشاهده می شود که ابتدا به شخص می گویند کافر است بعد دنبال دلیل برای کافر بودنش می گردند.
این اشتباه است که ابتدا به شخص کافر بگویی مسلمان است بعد دنبال دلیل برایش بگردی، یا به شخص مسلمان بگویی کافر است بعد دنبال دلیل برایش بگردی. تکفیر کردن مسلمان یعنی کشتن مسلمان.«إِذَا قَالَ الرَّجُلُ لِأَخِيهِ يَا كَافِرُ فهو کقتله».آیا این معقول است که اول با شک و شبهه و احتمال مسلمانی را بکشی بعد دنبال دلیل بگردی که آیا این شخصی که من کشتم واقعاً مجرم بوده یا نه؟ مستحق کشتن و اعدام بوده یا نه؟ این کار یک انسان نرمال نیست.
کار انسان نرمال این است که ابتدا دلایل و بینات را بررسی کند، و بعد از اثباتِ یقینیِ جرم، حکم را ثابت نمایدف و بعد حکم را صادر کند، و در آخرین مرحله، سراغ اجرای حکم از کانالهای مربوط به اجرای حکم برود.
زمانی که شخص بر اساس کتاب و سنت و اجماع دچار کفری می شود، ایمان چنین شخصی با شک و گمان و بر اساس هوی و هوس افراد باطل نمی شود، و کسی نمی تواند به هر شخص مسلمانی لفظ کافر را تحمیل کند، در حالی که در حق چنین شخصی مراحل اثبات جرم، شروط و موانع تکفیر به اجرا درنیامده است.
- مانند کسی که در کفر، شرک و بدعت رشد کرده و تازه از این مصیبت رها شده و هنوز در سفر جهل به دانش است اما، هنوز مثل ابوذر رضی الله عنه یا مسلمان زاده های کنونی، پس مانده های جاهلیت در آنها باقی مانده و باید به صورت تدریجی پاک شود.
- یا مانند کسی که در صحرا، بادیه و کوههای پرت و صعب العبور و به دور از عقیده ی پاک رشد کرده باشد. عقیده ی پاک به او نرسیده باشد و چنین کسی در عقاید آلوده رشد کرده باشد.
- یا کسی که سخنی را که می شنود باور ندارد که مال رسول الله صلی الله علیه و سلم باشد و به دلایلی چون عدم اعتماد به گوینده وغیره آنرا انکار می کند.
- یا موارد دیگری که وجود دارند و در درسهای قبلی به آن ها اشاره کردیم.
(ادامه دارد…….)