
شیخ ابوحمزه المهاجر هورامی:درس های مقدماتی/ درس پنجم: دشمن شناسی شرعی (4)/ شناسائی مرتد در ادبیات شرعی و چگونگی برخورد با مرتدین و جبهه ی مرتدین
پیاده شده از نوار صوتی شیخ ابوحمزه المهاجر هورامی حفظه الله
(47- قسمت)
ابن تیمیه رحمه الله هم می گوید: بدعت خوارج به خاطر بدفهمیشان از قرآن بود و قصد معارضه با آن را نداشتند و چیزی را از آن فهم می کردند که بر آن دلالت نمی کرد و گمان داشتند آن موجب تکفیر کردن کسانی است که مرتکب گناه می شدند. دیدید، اینگونه ابن تیمیه رحمه الله در مورد خوارج می گوید که کارهای آن ها نشانه ی بدفهمی آنان از قرآن بود و قصد معارضه و دشمنی با قرآن را نداشتند و چیزی را از آن فهم می کردند که خیال می کردند با این فهم خود، کسی که دچار این گناه شده کافر شده است. تأویل آن ها چنین بود، استناد آن ها به آیات و روایات چنین بود. پس به خاطر تأویلات اشتباهشان کسی آن ها را تکفیر نکرده است.
خوب،حالا، در آن زمانهای ابتدایی صدر اسلام همان زمان که حکومت اسلامی وجود داشت، این جریانات انحرافی در همان حد می ماندند و نمی توانستند به جریان غالب تبدیل شوند. اما، زمانی که حکومت اسلامی به روش رسول الله صلی الله علیه وسلم از بین رفت و زمانی که شورای اولی الامر، به عنوان تنها مرجع وحدت بخش از بین رفت. تنها مرجع وحدت بخش دیدگاههای مختلف، بر اثر انهدام حکومت اسلامی از بین رفت و دیگر مرجعی نبود که مسلمانان به آن مراجعه کنند و هر کسی خودش را بر حق نداند بلکه، آن مرجع رأی آخر را با اجماعی که داشت صادر می کرد. وقتی که این مرجع از بین می رود به وجود آمدن اختلاف ناپسند و به دنبال آن فرقه سازی و مذهب گرائی واقعیتی اجتناب ناپذیر شده است. همه در طول تاریخ شاهد آن هستیم و نمی توان این واقعیت آشکار را نادیده گرفت.
همه ی مذهب سازی ها، فرقه سازی ها و گروه سازی ها همه به دلیل انهدام آن مرجعِ مادر و به دلیل انهدام امت واحده ای که از شورا به وجود آمده بود و اجماع واحدی که ارائه می داد، همه ی این ها به این دلیل به وجود آمدند و تا زمانی که این مرجع دوباره برنگردد وجود این مذهب سازی ها، فرقه گرایی ها و گروه های مختلف و اجتهادات مختلف که بر اساس تأویلات مختلف به وجود آمده اند اجتناب ناپذیر است و کسی نمی تواند از آن فرار کند همچنان که در طول تاریخ وجود داشته اند.
زمانی که مسلمین دچار چنین مصیبتی شدند و حکومت اسلامی خودشانرا از دست دادند، همین جریانات خود به خود در اکثر جوامع به جریان حاکم تبدیل شدند، تبدیل شدند به مذهب. علاوه بر اینها منافقین و سکولارزده ها هم شروع کردند به فرقه سازی و جمع کردن عده ای از مسلمین به دور خودشان. در گذشته آن ها فرقه های مختلفی را تولید کردند الان هم همین سکولازده ها برای خودشان تحت عنوان تفاسیر و احزاب مختلف به همین فرقه سازی و جمع کردن عده ای از مسلمین به دور خودشان ادامه می دهند . الان اسم خودشان را حزب گذاشته اند.
به همین راحتی و تنها به دلیل از دست رفتن حکومت اسلامی و شورا، بازار اجتهادات و تأویلات راست و دروغ از چند قرن گذشته تاکنون در بسیاری از سرزمینهای مختلف اسلامی و سرزمین های مسلمان نشین داغ و گرم شده است.[1] در اینجا دیگر اختلاف حاکم نیست بلکه، تفرق به وجود آمده است.
عمر اختلاف کوتاه است، ثمره اش را می دهد و در همان شورا دفن می شود. اما تفرق می تواند قرنها طول بکشد و فاجعه به بار بیاورد. این همان تفرقی است که همه ی ما شاهد آن هستیم و تا زمان تشکیل شورای اولی الامر و ایجاد امت واحدی از این شورا و خروج اجماعی واحد از این امت، این تفرق به زندگی ننگین و فاجعه بار خودش ادامه می دهد.
(ادامه دارد……)
[1]تقریباً چگونه بگوییم در اکثر سرزمین های مسلمان نشین باید بگوییم در تمام سرزمین های مسلمان نشین به نسبت های مختلفی داغ و گرم شده است.