شیخ ابوحمزه المهاجر هورامی:درس های مقدماتی/ درس پنجم:دشمن شناسی شرعی (4)/ شناسائی مرتد در ادبیات شرعی و چگونگی برخورد با مرتدین و جبهه ی مرتدین

شیخ ابوحمزه المهاجر هورامی:درس های مقدماتی/ درس پنجم:  دشمن شناسی شرعی (4)/ شناسائی مرتد در ادبیات شرعی و چگونگی برخورد با مرتدین و جبهه ی مرتدین

پیاده شده از نوار صوتی شیخ ابوحمزه المهاجر هورامی حفظه الله

(54- قسمت)

 در سطور گذشته عرض شد که علل کفر و کافر شدن ممکن است اعتقاد کفری باشد (که امری است مربوط به قلب و ما از آن خبر نداریم و به خود شخص برمی گردد) یا سخن یا عملی کفری باشد که باعث پوشاندن یکی یا کل قانون شریعت الله و نعمتهای الله شود. 

حالا، اگر مسلمانی دچار این مصیبت و جرم شود باید تمام آن مراحل چهارگانه یِ اثباتِ جرمِ ارتداد، تأییدِ جرم توسط قرآن و سنت صحیح، شروط تکفیر و موانع تکفیر به صورت دقیق و موبه مو به اجرا دربیایند تا شخص به یقین کامل می رسد که حکم را صادر کند و شخص به یقین از اسلام خارج می شود نه با شک و شبهه و ظن و گمان.

باید دقت شود که، طی کردن تمام این مراحل پیچیده و تخصصی و گذراندن شخص از تمام این فیلترها، برای خواهر یا برادر اهل قبله ای است که صف خود را از میان مسلمین جدا نکرده باشد، و دیدیم که نیاز به تخصص خاصی دارد و هر کسی نمی تواند در این بخش رأی بدهد و حکم صادر کند. اما، به محض اینکه شخص صف خود را از صف مسلمین جدا می کند دیگر این شخص جزو کفار و مرتدین شده، و دیگر نیازی به طی کردن هیچ کدام از این مراحل نیست، و هر مسلمانی می تواند در مورد این شخص حکم ارتداد و کفر وی را صادر کند. چون کافر و مرتد هیچ عذری ندارد و تمام این عذرها و فیلترها مال مسلمین است. این بخش از تکفیر کردنِ کفارِ آشکار، جزو همان مواردی است که عالم و غیر عالم نمی شناسد و نیاز ی به تخصص ندارد، و الله تعالی قدرت تشخیص و علم آن را به همه ی مسلمین داده است.

پس، در همین ابتدا این نکته ی مهم را به خاطر بسپارید که تکفیر کردن به دو بخش کاملاً متمایز تقسیم  می شود:

  1.  نوع اول تکفیر، تکفیری است که ساده و عمومی بوده و نیاز به تخصص خاصی ندارد. مثل اینکه بگویی الان شب یا روز است. یا بگویی این یهودی، مسلمان یا کافر است؟ یا بگویی ابوجهل و ابولهب مسلمان بودند یا کافر؟ اینگونه موارد نیاز به تخصص ندارند.به همین دلیل است رسول الله صلی الله علیه و سلم به صراحت می گوید: «قولوا لا اله الا الله». لا اله یعنی همین نوع که ساده و عمومی است و نیازی به تخصص ندارد.
  2. نوع دوم تکفیر، تکفیری است که پیچیده است، و مخصوص قضات و علمای خاصی می باشد و نیاز به تخصص ویژه ای دارد و هر کسی نمی تواند در آن نظر بدهد. که در چند جلسه ی گذشته به این نوع از تکفیر و تخصص و مراحل آن اشاره کردیم.

بله، این شروط و فیلترهای چهارگانه، امتیازی مختص مسلمین است. حالا شخصی که «آگاهانه» به قوانین شریعت الله پشت می کند و به یکی از کفار آشکار ملحق می شود؛ همچون سایر امتیازات مسلمین که در شریعت برای مسلمین در نظر گرفته شده، شخص خودش را از این امتیازات چهارگانه هم محروم می کند. چون این امتیازات چهارگانه مختص مسلمین است نه مرتدین و کفارآشکار. 

زمانی که شخص در برابر مسلمین قرار گرفته و آشکارا خودش را یهودی، نصرانی، زردشتی  و سکولار می نامد، آشکارا به کافر بودن خودش گواهی می دهد: «شاهِدِينَ عَلى‌ أَنْفُسِهِمْ بِالْكُفْر»، این می گوید من تمایلی به قوانین شریعت الله ندارم و قوانین دیگری را قبول کردم. این ها مجرمینی هستند که عملاً خودشان را از دایره ی مسلمین خارج کرده اند و وارد دایره ی مرتدین و کفارآشکار شده اند، و طبیعی است که مشمول حکم کفارآشکارشوند، آن هم بدترین نوع کفار یعنی کفار مشرک و سکولاریست.

این ها کسانی هستند که آگاهانه و به میل و اختیار خودشان سینه شان رابرای پذیرش کفر باز کرده اند، با آغوش باز کفر را پذیرفته اند و قلبشان به این کفر اطمینان پیدا کرده، و نفس آن ها بر این کفر آرام گرفته است:«مَنْ شَرَحَ بِالْكُفْرِ صَدْراً»(نحل/۱۰۶)،برای همین است که بدون هیچ دلنگرانی می گویند: ما یهودی، نصرانی، مجوس یا سکولاریست شده ایم. یا محلی های ما به همین راحتی می گویند ما کومله، دمکرات یا پ.ک.ک و غیره شده ایم. این ها به کفر خودشان شهادت می دهند، برای همین است که طی کردن این مراحل برای این کفار، دیگر لازم نیست. یعنی وقتی شخص گفت من یهودی، نصرانی، سکولاریست، مجوس یا صابئی شده ام دیگر نیازی به گذراندن او از این مراحل چهارگانه نیست، بلکه کافر آشکاری شده که شک در کفر این کافر باعث کافر شدن خود شخص می شود. چون، الله تعالی این ها را کافر دانسته و تو نمی توانی برخلاف حکم الله حکم دیگری صادر کنی.

(ادامه دارد…….)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *