
شیخ ابوحمزه المهاجر هورامی:درس های مقدماتی/ درس پنجم: دشمن شناسی شرعی (4)/ شناسائی مرتد در ادبیات شرعی و چگونگی برخورد با مرتدین و جبهه ی مرتدین
پیاده شده از نوار صوتی شیخ ابوحمزه المهاجر هورامی حفظه الله
(59- قسمت)
گفتیم زمانی که انسان مشروب می خورد یا مرتکب دزدی، زنا و غیره می شود، تمامی اینها باعث کافر شدن شخص مسلمان نمی شوند و شخص با وجود این گناهان بزرگ، باز در دایره ی اسلام می ماند مادام که آنها را حلال نداند. اما، اگر کسی در آزمایش دقیق و تشخیص دقیق بیماری یک مسلمان سهل انگاری نماید و جاهلانه یک مسلمان را تکفیر کند و این مسلمان کافر نباشد حکم به خودش برمی گردد، پناه بر الله. آیا گناهی بالاتر این برای یک مسلمان وجود دارد؟
خودش را کافر کرده؛ این شخص، خودش کافر می شود به جرم:
- نسبت دروغ دادن به الله. چون، خداوند این شخص را کافر ندانسته اما این بیچاره ی نامیزان می گوید: نه، این کافر است. یعنی الله متعال فرموده این امر حرام است اما این بیچاره می گوید: نه حلال است. یعنی عملاً می گوید من راست می گویم نه الله. برادران! تکفیر، کارِ خداست؛ همچنانکه حلال و حرام کردن کارِ خداست.
- مسلمان را به جرمی متهم می کند که اگر در وی نباشد به خودش برمی گردد. یعنی کفر به خودش برگشته، همچنانکه عرض شد ریسکی خطرناکتر از این در دنیا وجود ندارد.
امام نووی رحمه الله که اخیراً توسط عده ای از همین بیماران روانیِ نامتعادل و نامیزان تکفیر شده می گوید: «چنانچه مسلمانی بگوید: ای کافر! بدون آنکه آن را توجیه کند،خودش کافر میشود؛ زیرا او اسلام را کفر نامیده است».[1] نگاه کنید امام نووی رحمه الله چه می گوید.
این را می رساند که در هر صورت، شایسته و لازم است مسلمانی که به قیامت خود اهمیت می دهد، از این جرم بسیار بزرگی که بالاتر از تمام جرمهاست پرهیز کند، و همچنین بترسند از اینکه خواسته یا ناخواسته خودشان را در ردیف کسانی قرار داده اند که الله تعالی با لفظ تهدید آمیزی در مورد آن ها می فرماید: «إِنَّ الَّذِینَ یحِبُّونَ أَنْ تَشِیعَ الْفَاحِشَةُ فِی الَّذِینَ آمَنُوا لَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ فِی الدُّنْیا وَالآخِرَةِ» (نور/۱۹)، بیگمان کسانی که دوست میدارند گناهان بزرگی در میان اهل ایمان گسترش یابد، در دنیا و آخرت عذابی دردناک خواهند دید .
برای یک مسلمان چه فاحشه ای بدتر از تکفیر برادر مسلمانش و گسترش تفرق در میان مسلمین وجود دارد؟ تفرقی که تاکنون جان هزاران مسلمان را گرفته، خون هزاران مسلمان را هدر داده، خون مسلمانی که بالاتر از کعبه است. مگر کشتن یک مسلمان جرمش سنگین تر است یا خراب کردن کعبه؟ در حالی که روزانه می بینیم ده ها مسلمان را می کشند، تکفیر می کنند و می کشند. اگر ده ها بار در روز کعبه را درست می کردند و خراب می کردند هنوز جرم آن سبک تر از کشتن مسلمان بود. پس، چه فاحشه ای بدتر از این وجود دارد.
یکی از برادران افغانی ما تعریف می کرد که یکی از فرماندهای مجاهدین در جنگ با سکولاریستهای سوسیالیست شوروی و مزدوران محلی آن در منطقه ی سمنگان افغانستان، این مجاهد، ملائی بود که تازه با چیزی مثل نارنجک آشنا شده بود و به قدرت تخریبی آن آشنایی نداشت. کسانی که این نارنجک را آورده بودند توضیح دادند که این نارنجکِ کوچک قدرت تخریبی زیادی دارد و مثلاً اگر حلقه ی آن را بکشی می تواند اینقدر به دشمن صدمه بزند. این ملای مجاهد، آگاهی چندانی در مورد این نارنجکِ کوچک نداشت و خیال می کرد این ها با او شوخی می کنند. برای همین، بدون اینکه دیگران بفهمند ضامن نارنجک را کشید، دیگران نفهمیدند و دستش را بالا گرفت و رو کرد به دوستان و گفت: یعنی این می تواند اینقدر صدمه بزند؟ این دوستمان می گوید: هنوز در حال صحبت کردن بود که نارنجک منفجر شد و دست این ملای فرمانده را قطع کرد و طبعاً صدمات دیگری هم به کل سرو صورت و بدنش وارد کرد و حتی بعضی از افراد اطراف او هم قطعاً صدمه دیدند.
(ادامه دارد…..)
[1]-النووی، 1412ق، ص 65