
شیخ ابوحمزه المهاجر هورامی:درس های مقدماتی/ درس پنجم: دشمن شناسی شرعی (4)/ شناسائی مرتد در ادبیات شرعی و چگونگی برخورد با مرتدین و جبهه ی مرتدین
پیاده شده از نوار صوتی شیخ ابوحمزه المهاجر هورامی حفظه الله
(63- قسمت)
به همین ترتیب، ارتدادهای عمومی زیادی در تاریخ اسلام رخ داده است که نمی توان به همه ی آن ها در طول این 14 قرن اشاره کرد. برای نمونه می توان به ارتداد عمومی در خراسان توسط سنباد خرم دین و مزدکی (که آن ها عقاید اشتراکی یا به قول امروزی ها، سوسیالیستی داشتند و ارتداد عمومی در خراسان توسط آن ها انجام شد)، و استاذ سیس که خود را موعود زرتشت قلمداد میکرد و ادعای پیامبری داشت و در صدد بود که آیین زرتشتی را با برخی اصلاحات احیا کند در خراسان ظهور کرد و ارتداد عمومی به راه انداخت؛ یا می توان به ارتداد عمومی در ماوراءالنهر توسط گروه سپیدجامگان مقنّع که ادعای پیامبری و سپس خدائی می کرد و تعالیم مزدک را در اشتراک مال و ثروت زنده می کرد اشاره نمود و پیروان همین شخص مزدکی مساجد را به آتش می کشیدند و زنان را می دزدیدند،همان کاری که حزب مسیلمه ی کذاب کُردها اوجالان دختران را در کردستان عراق و جاهای مختلف می دزدند. همه این را می دانند. مردم به نام پَک این ها را می شناسند. شواهد و دلایل زیادی وجود دارد که این ها ادامه دهندگان راه همان مزدکیان سابق هستند. سرخ جامگان هم باز درخراسان، بانی یک ارتداد عمومی دیگری شدند که همان عقاید اشتراکی و اباحی گری مزدکی ها را با خودشان می آوردند، و تمام حرامهای اسلام رابرای خودشان حلال و آزاد کرده بودند و از هیچ چیزی که دلشان می خواست ابائی نداشتند. بروید همین الان هم پرچم ها و نمادهای به اصطلاح همجنس بازان را نگاه کنید در میان احزاب سکولاریست و مرتد کردستان، بروید نگاه کنید و تحقیق کنید. در راهپیمایی های همجنس بازها، با پرچم های آن ها و با رسمیت بخشیدن به اباحی گری ها در میان گروه های خودشان و در سرزمین هایی که تحت تسلط آن ها قرار گرفتند ادامه دهنده ی راه همین مزدکی ها هستند.
در آذربایجان و بخشهائی از کردستان ایران و ترکیه هم ارتداد عمومی توسط بابک خرمدین اتفاق افتاده بود. همان عقاید را داشت که الان همین دارودسته ی مافیایی اوجالان مسیلمه ی کذاب کردها همین عقاید را با خودشان تحت عنوان آزادی زنان، آزادی جنسی، آزادی … با خودشان حمل می کنند. بابک خرمدین در بخش هایی از کردهای ایران، ترکیه و آذربایجان قیامی را شروع کرد که مدت 20 سال طول کشید که این هم باز همان عقاید مزدکیان در اشتراک در ثروت و زنها و غیره را ترویج می کرد. چیزی شبیه همین که کمونیستهای امروزین چون کومله ها، مسلیمه ی کذاب کُردها اوجالان و دیگران آن را تبلیغ می کنند.
بدون شک، مثل همین بابک خرمدین که در خراسان و جاهای دیگر به مدت 20 سال این کار را کرد، قاضی محمد هم بنیانگذار اولین حزب سکولار و کفری در کردستان در قرون گذشته، کسی بود که جریان ارتداد عمومی در این مناطق را به راه انداخت و هم اکنون اوجالان، مسیلمه ی کذابی است که اسباب ارتداد عمومی در بخش عظیمی از جمعیت کُردهای مسلمان را به همراه سایر گروه های سکولار چپ و لیبرال فراهم کرده است، این غیر قابل کتمان و پوشاندن است. کسی نمی تواند آن را بپوشاند. ارتداد عمومی واقعیتی است که این ها از دهه های گذشته تاکنون شروع کرده اند، کسی نمی تواند آن را در میان کردها انکار کند.
در طبرستان هم مازیار بن قارن، باز همان باورهای خرم دینان و مزدکی های اشتراکی را بانی ارتدادی عمومی در میان مردم این منطقه کرد، و مثل قاضی محمد کردها، او هم بنیانگذار و بانی ارتداد عمومی در طبرستان شد. به آفرید و اسحاق ترک هم با برگشت به زرتشتی گری هر یک به نوبه ی خودشان بانی ارتداد عمومی در مناطق تحت نفوذ خودشان در خراسان شدند.
اکثر این ها مربوط به زمانی بود که خلاء قدرتی بین نابودی امویان تا قدرت گیری عباسیان به وجود آمده بود. همین گروهها با قدرت گیری حکومت عباسیان دوباره به روش منافقین برگشتند، و در مواردی در گروههای غلاتی خزیدند که نقاب اسلامی به چهره داشتند و گروههایی چون قرامطه، علی اللهی های کرمانشاه، یزیدی های عراق و غیره را به وجود آوردند،ع لوی های اطراف درسیم و … را به وجود آوردند و باز این ها به شیوه ای دیگر، نوعی ارتداد عمومی را در بخشی از مسلمین به وجود آوردند که بخشی از هورامی های ما هم از این مصیبت در امان نماندند و هم اکنون هم عده ای ناچیز و اندکی از آن ها هنوز بر باورهای غلات علی اللهی باقی مانده اند.
(ادامه دارد……)