شیخ ابوحمزه المهاجر هورامی:درس های مقدماتی/ درس پنجم:دشمن شناسی شرعی (4)/ شناسائی مرتد در ادبیات شرعی و چگونگی برخورد با مرتدین و جبهه ی مرتدین

شیخ ابوحمزه المهاجر هورامی:درس های مقدماتی/ درس پنجم:  دشمن شناسی شرعی (4)/ شناسائی مرتد در ادبیات شرعی و چگونگی برخورد با مرتدین و جبهه ی مرتدین

پیاده شده از نوار صوتی شیخ ابوحمزه المهاجر هورامی حفظه الله

(91- قسمت)

زمانی هم که جزو منافقین و سکولارزده ها بودند باز دارای عقیده ی واحدی نبودند، و تنها چیزی که آن ها را دور هم جمع می کرد مخالفت با قدرت حکومت اسلامی بود (با بخش هایی از حکومت اسلامی یا کل حکومت اسلامی) و قدرت اسلامی اجازه نمی داد این ها عقاید واقعی خودشان را آشکار کنند یا به میل خودشان هرچه خواستند به نام اسلام انجام دهند. اما، زمانی که درون خودشان را آشکار می کنند و هر چه خواستند را انجام می دهند و مشمول جبهه ی مرتدین می شوند دیگر ضرورتی برای پنهان کردن عقایدشان و رفتارهای ترکیبی شان از اسلام و خواسته های نفسانی شان ندارند، به همین دلیل به چند دسته ی مختلف تقسیم می شوند.

در اواخر عمر رسول الله صلی الله علیه وسلم و ابتدای خلافت ابوبکر رضی الله عنه عده ای از این ها مستقیماً به سراغ دین سکولاریسم برگشتند و مشرک شدند؛ عده ای خودشان ادعای پیامبری کردند مثل سجاع و مسیلمه ی کذاب و دیگران، عده ای هم فقط نماز را حذف کردند، عده ای هم فقط زکات را حذف نمودند و عده ای دیگر هم به سایر باورهای سکولاریستی خودشان برگشتند و معجونهای ترکیبی از اسلام و غیر اسلام درست کردند. در کل یک دست نبودند.

همه ی این ها، از تازه مسلمانانی که پس از فتح مکه مسلمان شده بودند، هنوز آشنایی کاملی با مبانی اسلام نداشتند، و اسلام با روحشان مأنوس نشده بود و ضعف ایمان داشتند نهایت سوءاستفاده را کردند و همچون یک ابزاردر پیشبرد اهدافشان از آن ها استفاده نمودند. به همین شیوه ای که امروزه کفار سکولار با همکاری دین فروشان وعلمای سوء از مسلمین جاهل و ضعیف الایمان استفاده ی ابزاری می کنند.

وضعیت این تازه مسلمانان را می توان به وضعیت قوم تازه از بند آزاد شده ی بنی اسرائیل تشبیه کرد که پس از غیبت چند روزه ی موسی علیه السلام و با وجود هارون علیه السلام فریب حقه بازی به نام سامری را خوردند و گوساله پرست شدند. این ممکن است باز هم تکرار شود و تجربه ای است که باید از آن درس گرفت و برایش برنامه ریخت و از تکرار مجدد آن جلوگیری کرد.

خود ما هم در اوایل انقلاب سراسری 57 ایران که کل مذاهب و فرق موجود در ایران، شیعه، سنی و … در آن شرکت داشتند شاهد تکرار چنین سناریویی بودیم. یک ملت تازه رها شده از دست حکومت سکولار پهلوی، به دلیل فقدان قدرت مسلمین به آسانی طعمه ی انواع احزاب سکولار کافر و مرتد محلی و غیر محلی چون کومله ها، دمکراتها، راه کارگر، رنجبران، توده، فدائیان اکثریت و اقلیت و غیره شدیم و این احزاب سکولار کافر به راحتی از میان مسلمین ما یارگیری کردند، آن ها را در راه اهداف سکولاریستی و کفری خودشان خرج نمودند و هزاران کُرد تازه رها شده از دست سکولاریستهای پهلوی را قربانی راه خودشان کردند. همگی اینها قربانی راه کفار سکولار بومی و غیر بومی ایرانی و حزب سکولاریست بعث عراق و سایر متحدین آن ها که در آن زمان آمریکا هم با آن ها بود شدند. این تکرار تاریخ مرتدین صدر اسلام بود که چگونه این ها می توانستند بسیج عمومی به وجود بیاورند و ترکیب ناهماهنگ و مختلف از کسانی که بسیج کرده بودند به وجود بیاورند. هم اکنون هم ترکیب جبهه ی مرتدین مناطق کردنشین و سایر مناطق با هم تفاوت دارد.

(ادامه دارد…..)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *