
شیخ ابوحمزه المهاجر هورامی:درس های مقدماتی/ درس پنجم: دشمن شناسی شرعی (4)/ شناسائی مرتد در ادبیات شرعی و چگونگی برخورد با مرتدین و جبهه ی مرتدین
پیاده شده از نوار صوتی شیخ ابوحمزه المهاجر هورامی حفظه الله
(108- قسمت)
در اين جا شما باید از دین، ناموس، آبرو، مال و اهل خودت دفاع كنی حتی، اگر در اين راه هم كشته شوی يا مجرم و مهاجم را هم به قتل برسانی. حالا، تصور كنيد كسی که در عین آگاهی، عمداً و به میل خودش و با علمِ به عواقب جرمش به الله جل جلاله و يا رسول الله صلی الله عليه وسلم فحش بدهد، فحاشی کند و حاكمیت اسلامی هم وجود نداشته باشد كه چنين مرتدی را به دَرَك واصل كند آنوقت چه بايد كرد؟ یا اشغالگران کافر سکولار خارجی توانسته باشند مرتدین را بر خاک مسلمین حاکم کنند در این صورت، با چنین اشغالگران و مرتدینی چه باید کرد؟ وقتی که واکنش ما اینگونه است در برابر مسلمان که به حق ما تجاوز کرده و بهترین مرگ، مرگی است که در راه احقاق حق می باشد، ما در مورد کسانی که به دین ما، به الله، به رسولش که از ناموس، مال و از جان ما مهم تر است باید چه برخوردی با این مرتدین فحاش بکنیم؟ اینجاست که باید برگردیم به بحث مرتدین:
همان طور که در درس های گذشته و با فضایی که درست کردیم تا الان متوجه شدیم، مرتد شدن شکل تکامل یافته ی مجموعه ای از به ظاهر مسلمانانی است که قبلاً در دارودسته ی منافقین و سکولارزده ها تعریف شده اند که ممکن است عده ای از مسلمین ضعیف الایمان را هم با خودشان آلوده و همراه کرده باشند. همه ی این ها به نسبتهایِ مختلفِ بیماری که داشتند به اصطلاح در یک بیمارستان جمع شدند، آن دسته که خودشان را مداوا کردند توانستند با توبه، دوباره به جمع انسانهای سالم برگردند و آن دسته از آن ها که از مداوا و درمان خودداری کردند، یا به همین ترتیب در میان مسلمین می مانند؛عده ای از اینها روز به روز به بیماریشان اضافه می شود تا اینکه در نهایت دوا و دکتر برایشان فایده ای ندارد و مرتد می شوند. وقتی که دوا و دکتر برایشان فایده ای ندارد می گوییم مرتد شده اند.
مرتد شدن هم یک جرم فردی محض نیست، یک جرم اجتماعی است.روی این دقت کنید دوستان،جرم فردی محض نیست، یک جرم اجتماعی است. به همین دلیل، فرد نمی تواند شخص مرتد را جریمه کند و او را مجازات نماید، بلکه این حق نماینده و رهبر اجتماع مسلمین است. روشن شد؟ چون، جرم اجتماعی است و تو برای این اجتماع رهبری را انتخاب کرده ای و قدرت و اختیار خود را به او تحویل داده ای؛ پس، تنها رهبر اجتماع مسلمین حق مجازات این مجرم اجتماعی را دارد. شخص مسلمان فقط می تواند تا زمانی که قدرت بیشتری جهت اجرا به او داده نشده (یعنی همان قدرت توزیع نشده و به دست او نرسیده) تا زمانی که این قدرت به او داده نشده در موارد جزیی که مربوط به خودش هست واکنش نشان دهد. مثلاً از این ها برائت کند، به آن ها زن ندهد، از آن ها زن نگیرد، در قبرستان مسلمین آن ها را دفن نکند، برایشان دعای خیر نکند و سایر اموری که مربوط به حیطه ی شخصی مسلمان می شود.[1]
پس، یک شخص مسلمان تا زمانی که حکومت اسلامی به او قدرت اجرای بیشتری نداده، حکومت اسلامی قدرت را توزیع نکرده و به دستش نرسیده، در حیطه ی شخصی خودش در برخورد با مرتدین اختیاراتش محدود است، اختیارات محدودی را دارد و می توان به صورت کلی، دایره ی فعالیت آن را در دو نکته بیان کرده و آن را در دو نکته خلاصه نمود:
- این شخص باید اعلام کند دسته ای از مرتدین که صفشان آشکار شده و دسته ای که از چهار مرحله و فیلتر اساسی و پیچیده توسط قضات متخصص عبور داده شده اند، چنین شخصی باید اعلام کند که این ها کافر، آن هم کافر مشرک و سکولار هستند و مثل کفار سکولار با آن ها برخورد کند نه مثل یک کافر اهل کتاب و شبه اهل کتاب. این اولین وظیفه ی اوست و یکی از مهم ترین وظایفش می باشد. یعنی، برای مشخص کردن صفوف و جلوگیری و ممانعت از به وجود آمدن آلودگی و سرگردانی خودش، اطرافیان و جامعه، باید مرتدین را که به این شیوه مشخص شده اند کافر بداند و مثل کفار سکولار با آن ها برخورد کند. این اولین وظیفه ی اوست.
یعنی، اولین قدم این است که شخصی را که تمام آزمایشات تخصصی نشان دادند که این شخص ایدز یا سل دارد، و تشخیص متخصصین هم این آزمایشات را تأیید می کند، و هیچ شکی در مریض بودن او وجود ندارد؛ تو هم باید چنین شخصی را مریض بدانی و او را به عنوان یک مریض به اطرافیانت معرفی کنی. این معرفی کردن خیلی مهم است.
(ادامه دارد……)
[1] مواردی که قبلاً بیان کردیم چند مورد بودند که احکام ویژه ی آن ها در دنیا هستند و شخص مسلمان می تواند خودش انجام دهد.