شیخ ابوحمزه المهاجر هورامی:درس های مقدماتی/ درس پنجم:دشمن شناسی شرعی (4)/ شناسائی مرتد در ادبیات شرعی و چگونگی برخورد با مرتدین و جبهه ی مرتدین

شیخ ابوحمزه المهاجر هورامی:درس های مقدماتی/ درس پنجم:  دشمن شناسی شرعی (4)/ شناسائی مرتد در ادبیات شرعی و چگونگی برخورد با مرتدین و جبهه ی مرتدین

پیاده شده از نوار صوتی شیخ ابوحمزه المهاجر هورامی حفظه الله

(109- قسمت)

زمانی که با رعایت تمام آزمایشات پیچیده و تخصصی، مشخص شده فلانی کافر و مرتد شده، و مرتد شدن او مثل آفتاب در وسط آسمان بی ابر برایت روشن شده، و حکم قطعی در مورد او از طرف مراجع ذی صلاح صادر شده است؛ اگر تو او را کافر و مرتد ندانی و او را مسلمان بدانی مثل این می ماند که کسی را که ایدز دارد یا سل، وبا، مالاریا، طاعون و جزام دارد را در جامعه رها کنی و مثل یک آدم سالم با او برخورد نمایی. این ظلم آشکار و خیانت آشکاری به سلامت جسمی خودت و دیگران است که کسی در آن شک ندارد. 

حالا، اگر کسی هم از طریق آزمایشگاه دقیق و پیچیده ی شریعت(قرآن و سنت) توسط متخصصین، به یقین، كافر و مرتد تشخیص داده شده باشد و شکی در مرتد بودن اونباشد و تو او را مسلمان بنامی كمترين خطر او اين است كه يكی از احكام قانون شريعت الله را انكار كرده ای و دور انداخته ای، و این جرم بزرگی است. علاوه بر آن، اين شخص و اشخاص مشابه را در توهين و زير پا گذاشتن دين و قانون الله پرروتر و جری تر کرده ای و زمينه را برای ارتدادِ بیشترِ مردم فراهم نموده ای، چرا؟ چون، به سلامت ایمانی و درونی خودت و سایر مسلمین ظلم کرده و خیانت نموده ای. تو یک شخص آلوده به ایدز و سل را در جامعه به عنوان انسان سالم معرفی کرده ای، در حالی که تمام آزمایشات نشان دادند که این شخص مریض است.

تو باید طبق لا اله و کفر به طاغوت در همان ابتدای امر او را کافر بدانی، چنین شخصی را که در این آزمایشات رد شده و گفته شده که او کافر است باید او را کافر بدانی تا اولین پله ی لا اله – الا الله رابه پیش و جلو بروی:«فَمَن یَکفُر بِالطّاغوتِ  وَ یُؤمِن بِاللهِ فَقَدِ استَمسَکَ بِالعُروَةِ الوُثقی»‌.

بله، باید این را انجام دهی آن موقع است که توانستی در مسیری که کل انبیا رفته اند حرکت کنی. ولَقَد بَعَثنَا فِی کُلِّ أمَّةٍ أنِ اعبُدُوا اللهَ وَاجتَنِبُوا الطّاغُوت، همین جاست که باید از طاغوت دوری کنی«یَکفُر بِالطّاغوتِ»به طاغوت کفر کنی، او را کافر بدانی و بعد به صراحت به این کافر بتوانی بگویی: قُلْ يَا أَيُّهَا الْكَافِرُونَ. آن ها را خطاب قرار بده: ای کافرها.

این مخاطب قرار دادن کفار به لفظ کافر هم امر است، و امری هم نیست که مختص رسول الله صلی الله علیه وسلم باشد، بلکه، امری است که هر مسلمانی باید به اندازه ی وسعت و توانایی اش آن را انجام دهد. مشخص و روشن شده تو چگونه می توانی به آفتاب بگویی آفتاب، همین طور هم روشن شده که کافر، یهودی، نصرانی و مشرکین و مجوس و صابئین و مرتد است، پس باید آنها کافر بدانی و بگویی: قُلْ يَا أَيُّهَا الْكَافِرُونَ. بعضی چیزها هستند که مسلمان می تواند آن را تشخیص دهد و الله تشخیص آن را به همه داده و اصلاً نیازی به دلیل و استدلال ندارد. مثلاً همه می دانند که یهود، نصارا، مجوس، صابئین و مشرکین یا همین سکولاریستها، کافر هستند. حالا، ممکن است کسی نداند که سکولاریستها همان مشرکین هستند و اسمشان عوض شده وگرنه ماهیت و کارکردشان یکی است، اما یقین دارد که مشرکین به همراه کفار اهل کتاب و شبه اهل کتاب، کافر هستند و این را هر مسلمانی می داند. یعنی چگونه می تواند مثلاً بین یک انسان با یک درخت فرق بگذارد و این ها را به راحتی تشخیص دهد به همین ترتیب، به راحتی می تواند بین یک مسلمان با یک کافر فرق بگذارد و یک مسلمان را از یک کافر تشخیص دهد و نیازی به دلیل، سواد، پیرو جوان، زن و مرد بودن ندارد.

 هر کسی می تواند تشحیص دهد این انسان است و این درخت؛ به همین دلیل، به انسان باید بگوید انسان و به درخت هم بگوید درخت، به کافر بگوید کافر و به مسلمان هم بگوید مسلمان. تا زمانی که اینگونه برایش روشن نشده نباید حرفی از دهانش بیرون رود. چگونه برایش روشن شده که این درخت است و این انسان. آن زمان است که باید حرف بزند.

(ادامه دارد……)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *