
شیخ ابوحمزه المهاجر هورامی:درس های مقدماتی/ درس پنجم: دشمن شناسی شرعی (4)/ شناسائی مرتد در ادبیات شرعی و چگونگی برخورد با مرتدین و جبهه ی مرتدین
پیاده شده از نوار صوتی شیخ ابوحمزه المهاجر هورامی حفظه الله
(113- قسمت)
می خواهد بگوید با آنكه حدود را امام يا نمايندگان رهبر حكومت اسلامی كه معمولاً دستگاه قضايی اسلامی است با طی مراحل خاص قضایی به مرحله ی اجرا در می آورند، دقت کنید، اما وضع موجود زمانی و مكانی دولت اسلامی و تشخيص رهبريت حرف اول را می زند. این خیلی مهم است. می دانیم که حدود را امام يا نمايندگان رهبر حكومت اسلامی كه معمولاً دستگاه قضايی هستند با آن مراحل خاص قضایی به اجرا در می آورند اما، وضع موجود زمانی و مكانی دولت اسلامی و تشخيص رهبريت حرف اول را می زند.
در جريان فتح مكه و بعد از عفو عمومی، رسول الله صلی الله علیه وسلم دستور قتل چهار نفر را كه به جرم ارتداد تحت تعقيب بودند صادر می کند: «اقْتُلُوهُمْ، وَإِنْ وَجَدْتُمُوهُمْ مُتَعَلِّقِينَ بِأَسْتَارِ الْكَعْبَةِ»، اين چهار نفر را بكشيد ولو كه خودشان را به پرده ی كعبه آويزان كرده باشند.[1]
واضح است، خیلی واضح است، در اینجا فقط رسول الله صلی الله علیه وسلم و پس از او تنها رهبريتی كه از طريق شورای حل و عقد آن محل، انتخاب شده شايستگی دستور تحكيم شريعت الله را دارد. چون، او بيشتر از تك تك افراد جامعه و حتی گروهها، از طریق كانالهای مختلف با وضع موجود جامعه و فضای اطراف و فضای بين المللی آشنايی و شناخت دارد و مصالح و مفاسد را بهتر و مطمئن تر تشخيص می دهد . به چنین حالتی در اصطلاح می گویند دعوت را با بصیرت به پیش می برد.خیلی مهم است، دعوت را با بصیرت به پیش می برد.
رهبری مركزی به عنوان پايگاهی استوار، ضرورت گريز ناپذير جامعه ی اسلامی برای حرکت به جلو و اعمال قدرت قانون شریعت الله در جامعه است که یکپارچگی سیاسی مسلمین و حرکت آزادیبخشی اسلام را تضمین می کند. بله، رهبریت مركزی چنین پايگاه استوار و بزرگی را دارد و ضرورت گريزناپذير جامعه ی اسلامی است، ضرورت گريزناپذير جامعه ی اسلامی برای حرکت به جلو است، ضرورت گريزناپذير جامعه ی اسلامی برای اعمال قدرت قانون شریعت الله در جامعه است. چنین رهبریتی است که یکپارچگی سیاسی مسلمین و حرکت آزادیبخشی اسلام را تضمین می کند.
در اين صورت، اين قاعده حاكم می شود كه «أن الحدود لا يقيمها إلا الإمام أو نائبه» يعنی، حدود تنها از طرف امام يا نائب و جانشين او برپا می شوند.امام شافعی رحمه الله هم می گوید: «لا يقيم الحدود على الأحرار إلا الإمام ومن فوض إليه الإمام، لأنه لم يُقَم حدٌّ على عهد رسول الله صلى الله عليه وسلم، إلا بإذنه، ولا في أيام الخلفاء إلا بإذنهم، لأنه حق الله يفتقر إلى الاجتهاد، ولا يؤمن في استيفائه الحيف، فلم يجز بغير إذن الإمام».[2]
حالا، اگر رهبريت تشخيص داد كه در برابر مرتد شدن کسانی چون عبدالله بن جحش، یهودیان مدینه و کفرگویی منافقین و سکولارزده هایی که منافق بودن خالص آنها توسط الله تعالی هم روشن و واضح شده بايد صبر كرد و كاری انجام نداد در اين صورت، حكم برای تك تك افراد جامعه همين است؛ اما، اگر در مرحله ای با تعیین شروطی امر به دفع و ترور توهين كنندگان و کشتن مرتدینی خاص و مشخص می شود، حكم برای تك تك مسلمين سمع و طاعه و اجرای حدود است. به همين دليل می بينيم که در بين مسلمين برای اجرای اين حدود به صورت فردی و جمعی مسابقه گذاشته می شود. در هر دو حالت، اصل، تشخيص رهبريت اسلامی جامعه است.
(ادامه دارد…….)
[1]– محمد حسن نجفي، جواهرالكلام،ج 41، ص 436
[2]– الأم (6/154) وراجع المجموع (18/270) والروضة (9/221ـ223) (10/99ـ2)