شیخ ابوحمزه المهاجر هورامی:درس های مقدماتی/ درس پنجم:  دشمن شناسی شرعی (4)/ شناسائی مرتد در ادبیات شرعی و چگونگی برخورد با مرتدین و جبهه ی مرتدین

شیخ ابوحمزه المهاجر هورامی:درس های مقدماتی/ درس پنجم:  دشمن شناسی شرعی (4)/ شناسائی مرتد در ادبیات شرعی و چگونگی برخورد با مرتدین و جبهه ی مرتدین

پیاده شده از نوار صوتی شیخ ابوحمزه المهاجر هورامی حفظه الله

(119- قسمت)

  • السلام علیکم و رحمة الله، کسانی که شما آنها را خوارج می نامید در عقاید خود از افراد دیگر اخلاص بیشتری دارند، و برای عزت دین و یاری مظلومین بلند شده اند. چرا شما آنها را دعوت به وحدت نمی کنید و تا این اندازه بر آنها شدید هستید؟

احتمالاً شما دوست گرامی مطالب ما را خوانده اید و می دانید که ما کدام دسته و چه کسی را جزو خوارج می دانیم. قبلاً در این زمینه مفصل صحبت کردیم یا نوشتیم. ما به تبعیت از سیدنا علی رضی الله عنه و ابن عباس رضی الله عنه و کلاً به تبعیت از قانون شریعت الله هرگز درهای دعوت را نبسته و نمی بندیم. دعوت در هر صورت، مقدم بر جنگ بوده و هست چه طرف مقابل که جنگ را بر ما تحمیل می کند مسلمان باشد چه کافر.اگر مسلمان باشد که دعوت ارجح تر است.

اما، انسانهای نامتعادل و نامیزانی یعنی مسلمانان نامتعادل و نامیزانی که بدون گذراندن شخصِ مسلمانِ متهمِ به جرمِ ارتداد از مراحل چهارگانه و فیلترهای شرعی او را تکفیر می کنند، در حالی که این شخص آشکارا در دارودسته ی کفار آشکار قرار نگرفته، علاوه بر آن او را از فیلترها نمی گذرانند اینجا هم آشکارا در دارودسته ی کفار آشکار قرار نگرفته و همین طور خودسرانه و مثل انسانهای مست او را تکفیر می کنند، چنین غلات تکفیری تا به حال در طول تاریخ اسلام، نه دین الله را عزت داده اند و نه از مظلومی از بندگان الله دفاع کرده اند. این شما و این تاریخ گذشته و حال آن ها.

اگر توانستید یک نمونه بیاورید به همه ی ما کمک کردید و جزاک الله خیراً، اما نیست. مشکل اساسی هم این است که برداشت خودشان را مطلق و مثل وحی می دانند و کوچکترین شکی در این اجتهاد، برداشت و تأویل خودشان ندارند. برای همین، هرگز حاضر نمی شوند که در شورا شرکت کنند و تابع رأی شورای مسلمین و اجماع مسلمین شوند و اگر هم شرکت کردند و شرکت کنند موقتی است و زود انشعاب پیدا می کنند. چیزی که ما به کرات دیده ایم.

این ها خودشان و رأی خودشان و اجتهاد خودشان و تأویلات خودشان را عین حق و صواب می دانند و اطمینان کاملی به آن دارند و غیر خودشان را عین باطل می دانند. تصور کنید، زمانی که ابوایوب انصاری رضی الله عنه یکی از آنان را از آتش جهنم می ترساند، می گوید: ای برادر از آتش جهنم بترس. این برادر مسلمانِ نامیزانِ ما در جواب این صحابی گرامی می گوید: «خواهی دانست کدام‌ یک از ما به آن شایسته ‌تریم!». یعنی، کدام یک از ما به آتش جهنم شایسته‌ تریم. یعنی، شک نداشتند که این صحابی و امثال او چون علی بن ابی طالب رضی الله عنه در جهنم هستند و خودشان را بهشتی می دانستند. در حالی که در میان خودشان حتی یک صحابی هم نبود. اما، باز اهل اسلام و مسلمین آن ها را از خودشان می دانستند، ما هم آن ها را از خودمان می دانیم هر چند که آن ها ما را از خودشان نمی دانند.

ابوامامه رضی الله عنه زمانی که جسدهای کشته شده ی آن ها را دید گریه اش گرفت و اشک از چشمانش سرازیر شد، از او پرسیدند چرا گریه می کنی؟ گفت:«از روی دلسوزی برای آنان؛ چون آنان از اهل اسلام بودند». نگاه کن، این موضع ما در برابر آن هاست حتی، بعد از مرگ آن ها، چیزی که خیلی از برادران ما آن را فراموش کرده اند که چگونه با آن ها برخورد کنند. چه در زمان حیاتشان و چه بعد از مرگشان. طوری با این ها برخورد می کنند انگار با کسی در حد یهود، سکولاریستها، نصارا و سایر کفار آشکار طرف هستند و با همان کینه و نفرت به آن ها نگاه می کنند و با آن ها صحبت می نمایند و حتی با آن ها می جنگند. نه، این ها در هر صورتی برادران ما هستند آرزوی ما این است که این برادرانمان اصلاح شوند و به مسیر صحیح و درست شریعت الله برگردند.

(ادامه دارد…….)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *