
شیخ ابوحمزه المهاجر هورامی:درس های مقدماتی/ درس پنجم: دشمن شناسی شرعی (4)/ شناسائی مرتد در ادبیات شرعی و چگونگی برخورد با مرتدین و جبهه ی مرتدین
پیاده شده از نوار صوتی شیخ ابوحمزه المهاجر هورامی حفظه الله
(127- قسمت)
یعنی اعتبار شرعی فتوا و نظر اشخاص تنها مبتنی بر دلایل و استدلال است نه خود اشخاص؛ و بعد از رسول الله صلی الله علیه وسلم هیچ شخصی چنان جایگاهی ندارد و نخواهد داشت که شخصیتش پشتوانه ی صحت نظراتش باشد. ما تابع نظرات و دلایل این عزیزان و عالمان عامل هستیم نه تابع شخصیت آن ها و اسم و رسم این بزرگواران. خودشان هم همین را خواسته اند و همین را تبلیغ کردند. خداوند همه ی آن ها را رحمت کند.
من با شناختی که از این امام بزرگوار و سایر ائمه دارم هرگز ندیده ام که این امام بزرگوار کل شیعیان یا کل صوفی ها را تکفیر کرده باشد. بدون شک، این ادعای شما اتهام بزرگی به این امام بزرگ است که باید آن را ثابت کنید. شما مدعی چنین اتهامی هستید و باید با دلایل و مدارک آشکار آن را ثابت و روشن کنید، این وظیفه ی شماست «الْبَيِّنَةُ عَلَى الْمُدَّعِي، وَالْيَمِينُ عَلَى مَنْ أَنْكَرَ».
امام ابوحنیفه رحمه الله یکی از نوابغ روزگار و یکی از بزرگترین علمائی بود که در جلسات مختلفش مناظراتی با خوارج داشت و حتی به این منظور سفرهایی هم به بصره کرد. امام ابوحنیفه رحمه الله به صراحت میگفت که تکفیر اهل قبله جایز نیست:«لا نکفر احدا من اهل القبله بذنب مالم یستحله»؛ ما هیچ کس از اهل قبله را به سبب گناه و معصیت آن تکفیر نمیکنیم تا زمانی که آن را حلال نداند».
اما، این را بدانید که امام ابوحنیفه رحمه الله، این عالمِ عامل، خیلی مهم است عالمِ عامل، کسی بود که از تمام نهضتهای شیعی علیه حکومت موروثی بنی امیه و بنی عباس حمایت کرد. ایشان خلافت را موروثی نمی دانست بلکه، معتقد بود باید به سبک اسلامی و شورایی آن برگردد و از میان نوادگان علی و فاطمه یکی انتخاب شود و قیام علیه امام جائر را واجب می دانست. برای همین، فتوا به خروج و قیام مسلحانه علیه این حکومتهای ظالم را صادر می کند و علناً از قیام زید بن علی شیعه حمایت و پشتیبانی می کند و حتی، برایش کمک مادی هم می فرستد و می گوید اگر می دانستم کسانی که با ایشان هستند مثل حسین رضی الله عنه او را رها نمی کنند من هم با او قیام می کردم. یعنی این را هم می دانست کسانی که با او هستند مثل حسین او را رها می کنند ولی به او کمک مادی می فرستد. علت زندانی شدنش هم همین اندیشه های انقلابی او برای بازگرداندن حکومت اسلامی و انتخاب شخصی از قریش و خانواده ی علی و دوری از دم و دستگاه و حاکمیتی بود که آن را شرعی نمی دانست که در همین زندان هم او را مسموم می کنند و جانش را برای اثبات عقایدش می دهد و با جانش به حقانیت راهش شاهدی و گواهی می دهد. امام ابوحنیفه رحمه الله عالمِ عاملی بود که از بسیاری از اتهاماتی که به او وارد می کنند بری است.
- السلام علیکم، علت اساسی حاکمیت پیدا کردن مرتدین بر مسلمین چیست؟
به صورت مختصر می توان گفت از مهمترین علل تسلط مرتدین بر مسلمین:
- یکی نبود حکومت اسلامی، قدرت حکومتی اسلامی است که خلأ قدرتی بزرگی ایجاد کرده و بزرگترین فرصت برای ظهور مرتدین در طول تاریخ بوده است.
- یکی دیگر از علل خود مردم اند که به بیماری شرک آلود تفرق مبتلا شده اند. نمی بینید پس از قرنها هنوز هم یکدیگر را می کشند؟ نمی بینید پس از قرنها هنوز هم بین هم کشتار دارند؟ این ها گناهکارند و مرتکب بدترین گناهان یعنی تفرق و عدم قدرت شدند. ذلیل و سست شدند و نمی توانند از طریق شورا با هم وحدت پیدا کنند و روی نقاط مشترک و منافع مشترک شرعی شان تشکیل قدرت واحدی بدهند. برای همین است که بی ابهتی و سستی و ذلیلی آن ها را در برابر مرتدین متحد، همین طوری قرار داده و حاکمیت مرتدین متحد مثل عذابی بر آن ها ادامه پیدا می کند تا زمانی آن ها در این وضعیت باشند و خودشان را اصلاح نکنند و در مسیر صحیح کسب قدرت قرار نگیرند، این مصیبت همین طور ادامه پیدا خواهد کرد. والجزاء من جنس العمل.
- یکی دیگر از علل به پشتیبانی بی دریغ و بی سابقه ی کفار آشکاربخصوص کفار آشکار خارجی که در قالب قدرت های سکولاریست جهانی نمود پیدا کرده اند از مرتدین است.
(ادامه دارد……..)