
شیخ ابوحمزه المهاجر هورامی:درس های مقدماتی/ درس پنجم: دشمن شناسی شرعی (4)/ شناسائی مرتد در ادبیات شرعی و چگونگی برخورد با مرتدین و جبهه ی مرتدین
پیاده شده از نوار صوتی شیخ ابوحمزه المهاجر هورامی حفظه الله
(133- قسمت)
- شیعیانِ رافضیِ مشرکِ مجوسِ یهودی به اصحاب پیامبر توهین می کنند و حتی آنها را تکفیر می کنند حکم این ها چیست؟ غیر از ارتداد حکم دیگری دارند؟
بله، دارند. اولاً، شیعه چیزی است؛ رافضی چیز دیگری است. مشرک هم باز چیز دیگری است، یهودی هم چیز دیگریاست و مجوس هم باز چیز دیگری. سبحان الله، شما معجونی ساخته اید که شامل مخلوطی از مسلمین، منافقین، سکولاریستها، یهودیان اهل کتاب، مجوس شبه اهل کتاب، کفار مشرک و شامل همه می شود و ترکیبی درست کرده اید که اصلاً نمی توان در مورد آن صحبت کرد از بس آشفته است. چون، هر یک از این ها یک حکم جداگانه ای دارند. بلا تشبیه شما گفته اید که انسانِ ماهیِ پرنده ی خزنده، نمی دانم باور کن خیلی خنده دار است. انسانِ ماهیِ پرنده ی خزنده یعنی چه؟ این نشان تنفر است که شما را از عدالت دور کرده است، برادر یا خواهر گرامی : «يَاأَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُونُوا قَوَّامِينَ لِلَّهِ شُهَدَاءَ بِالْقِسْطِ وَلَايَجْرِمَنَّكُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ عَلَى أَلَّا تَعْدِلُوا اعْدِلُوا هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوَى وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ خَبِيرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ» (مائده/8)، ای مؤمنان! بر ادای واجبات خدا (چیزهایی که بر شما واجب کرده) مواظبت داشته باشید و از روی دادگری گواهی و شاهدی دهید، و دشمنی با قومی شما را مجبور و وادار نکند که (با ایشان) عدالت نکنید. دادگری و عدالت کنید که عدالت (به ویژه حتی با دشمنان) به پرهیزگاری نزدیکتر است. از خدا بترسید که خدا آگاه از هر آن چیزی است که انجام میدهید.
اما، در مورد کسانی که به اصحاب رسول الله صلی الله علیه وسلم توهین می کنند و یا آن ها را تکفیر می کند باید ببینیم آن ها چه کسانی هستند؟ این خیلی مهم است، آن ها را تجزیه کنیم.چون، این ها خودشان چند دسته هستند. عده ای مثل خوارج اند و طبعاً حکمشان هم مثل حکم خوارج است و تکفیر نمی شوند؛ همچنانکه علی رضی الله عنه و امثال او تاکنون آن ها را تکفیر نکرده اند.
دسته ی دیگر، غلاتی چون دارودسته ی مغیرة بن سعید و ابوالخطاب هستند که خودِ جعفر صادق علیه السلام و پدرش باقر رحمه الله و تمام ائمه ی بعد از آن ها این دسته از غلات را تکفیر کرده اند و علمای فرق دیگر هم آن ها را طبعاً تکفیر کرده اند. تکفیر این ها صرفاً به دلیل تکفیر صحابه نبوده یعنی، تکفیر این ها فقط به این دلیل نبوده که این ها صحابه را تکفیر کردند و صرفاً به این دلیل آن ها را تکفیر نکرده اند، بلکه، به دلیل عقاید دیگری که داشتند آن ها تکفیر شدند و این هم یکی از باورهایشان بوده است. برای همین، زمانی که می دانی فلان عالم در فلان عصر و فلان مکان گروهی از غلات شیعه یا حتی فرق دیگر را تکفیر می کند؛ دقیقاً متوجه باش این هایی که در این مذهب تکفیر شدند کدامها هستند و حکم را بر همه تعمیم نده. مثلاً در همین چند دهه ی گذشته علمای حنفی آمدند و قادیانی هایی که از میان حنفی ها برخاسته بودند را تکفیر کردند، خود حنفی ها در هند و پاکستان آن ها را تکفیر کردند. حالا تو نیا و به بهانه ی قادیانی ها همه ی حنفی ها را تکفیر کن. دقت کن، ببین داری چکار می کنی؟
یا در همین چند دهه ی گذشته در سودان از میان مالکی ها گروهی تحت عنوان الأخوان الجمهوريون توسط یک صوفی منحرف حلولی به نام محمود محمد طه به وجود آمد، که ابتدا این شخص ادعای پیامبری کرد و بعد ادعای خدایی کرد و مثل اکثر غلات حکم داد که نماز از او و مریدانش برداشته شده و تمام شده و نیازی نیست نماز بخوانند. اما، همان علمای مالکی سودان حکم به کفر او دادند و در زمان رئیس جمهوری نمیری به قتل رسید و خیلی از مریدانش را دیدیم که به آمریکا و کانادا پناهنده شدند و خیلی از آن ها هم در گروههای سکولار و سکولارزده ها در رسانه ها هنوز مشغول تخریبات خاص خودشان هستند. نگاه کن ببین حکم در مورد کدام گروه است؟ دلیل تکفیرشان چه بوده؟ دلیل تکفیرشان، این نبوده که این ها مالکی بودند، دلیل تکفیر قادیانی ها هم این نبوده که این ها حنفی بودند، نه.
یا در همین چند دهه ی گذشته در میان کُردهای شافعی هم شخصی به نام سید مصطفی ظهور کرد و ابتدا ادعای مهدویت کرد و می خواست در ایران کسانی را جمع کند که نشد و به دنبال آن ادعای نبوت کرد و با خودش قرآنی جدید به نام کلمات الله آورد که این شخص هم توسط مجاهدین ما در در نزدیکی های هورامان غربی به قتل رسید. بهائی ها و بابی ها هم در ایران همین مسیر را رفتند.
گروههای منحرف در همه ی مذاهب وجود داشته و الان هم دارند و به دلیل نبود قدرت بازدارندگی حکومت اسلامی در اکثر سرزمین های مسلمان نشین و زمینه سازی های دین سکولاریسم روز به روز در حال تولید شدن هستند، به نام آزادی های شخصی، آزادی های عقیده و آزادی کفر از آن ها حمایت می شود. قرار نیست اگر دسته ای از میان یک مذهب جدا شدند و تکفیر شدند تو هم آنها و هم مذهبی که از آن جدا شدند را همه با هم تکفیر کنی.
(ادامه دارد……..)