
شیخ ابوحمزه المهاجر هورامی:درس های مقدماتی/ درس پنجم: دشمن شناسی شرعی (4)/ شناسائی مرتد در ادبیات شرعی و چگونگی برخورد با مرتدین و جبهه ی مرتدین
پیاده شده از نوار صوتی شیخ ابوحمزه المهاجر هورامی حفظه الله
(135- قسمت)
می دانیم کسی که ارائه دهنده ی این پروژه بود شخصی بود به اسم ابوبصیر طرطوسی ساکن و مقیم انگلیس و فعلاً یکی از بلندگوهای ناتو از کانال ترکیه و دشمن سرسخت تمام مخالفین حکومت سکولار ترکیه و بالطبع ناتو. چون حکومت سکولار و طاغوتی ترکیه بخشی از ارتش کفار متحد اروپاست که تحت عنوان ناتو و نماینده ی ناتو در خاک سوریه فعالیت می کند که ناتو از کانال حکومت سکولار ترکیه و ارتش آن، منافع، اهداف و نقشه هایش را در خاک سوریه،عراق، افغانستان و سایر مناطق به پیش می برد و به پیش برده است.
پس، در این جا زمانی که حکومت سکولار و طاغوتی ترکیه اقدامی را در سوریه یا در یک منطقه ی دیگر انجام می دهد خیال نکنید که کشور ترکیه است که حمله می کند بلکه، ناتوست. خیلی خوب هم اگر دقت کنید می بینید که در ماه گذشته ناتو تصویب کرد که باید در سوریه دخالت کند. اعضای ناتو تصویب کردند. به دنبال تصویب ناتو بود که ترکیه آرام آرام وارد مرزهای سوریه شد، به مرزهای سوریه نزدیک شد و آرام آرام اقدامات نظامی خود را ابتدا از مناطق تحت کنترل دوله شروع کرد و الان هم به جان نوکران آمریکا که در معامله در حال خرج شدن هستند افتاده است.
در هر صورت، ابوبصیر یکی از بلندگوهای حکومت سکولار ترکیه و بالطبع ناتو شده است. ابوبصیر سابقه ای طولانی تر از این دارد. ایشان ساکن انگلیس هستند ودر زمانی که حکومتهای سکولار آمریکا و انگلیس در حال تدارک جنگ و اشغال عراق بودند در سال 1423 هـ برابر با 3/8/2002نصرانی كتابی تحت عنوان «الشِّيعَةُ الرَّوافِضُ طائِفَةُ شِرْكٍ ورِدَّةٍ» را منتشر کرد. هدف از این کتاب این بود که زمینه ها را برای اشغال عراق فراهم کند، و هدفش مشغول کردن شیعه و سنی به هم و باز کردن میدان فعالیت و آزادی عمل برای آمریکا و انگلیس و سایر متحدین آن ها بود. این یکی از اهداف نوشتن این کتاب بود.
این را همه می دانیم که سکولاریستها کلاً از مذاهب موجود که در میان مردم هستند به عنوان یک ابزار در راستای رسیدن به اهدافشان استفاده می کنند و برایشان فرق نمی کند که در اندونزی نصرانی ها و مسلمانان همدیگر را قتل عام کنند، یا در نیجریه ی آفریقایی و آفریقای مرکزی این اتفاق میان نصرانی ها و مسلمانان اتفاق بیفتد، یا در پاکستان، عراق، لبنان، بحرین، عربستان، کشمیر، آذربایجان، سوریه، یمن و … میان شیعه و سنی یا اینکه در ایرلند مذاهب پروتستان و کاتولیک و در روسیه ارتودوکس با کاتولیکها و یا در اسرائیل میان یهودیان و نصرانی ها یا یهودیان با مسلمین وارد درگیری فرساینده شوند . مهم برای سکولاریست ها این است که این ها به جان همدیگر بیفتند.
در تمام این حالات هدف سکولاریست ها فرسوده کردن، خسته و نا امید کردن پیروان مذاهب از جنگهای داخلی و در نهایت سر سپردگی و راضی شدن به قانون و حکم دیکتاتوری سکولاریسم و بازگذاشتن میدان برای جولان بیشتر اشغالگران کافر و نوکران محلی آن هاست. این مطلوبترین هدفی است که در طول تاریخ، پیروان شیطان آنهمه مقدمات و زمینه سازی های وحشیانه رابرایش فراهم کرده اند. زمانی که پیروان شریعتهای آسمانی و مذاهب و فرق اسلامی اینگونه به جان هم افتادند آنوقت است که سكولاريستهای مرتد داخلی و سكولاريستهای کافر جهانی به ريش همه می خندند و سود آن را به جيب می زنند.
نوشتن کتاب ابوبصیر و نشر فتاوای علمای فاسد و درباری آل سعود و امثالهم در همین راستا صورت می گیرد. اما، این کتاب در آن سالها نه از طرف سلفی های جهادی چون اسامه بن لادن رحمه الله و امثالهم مورد توجه قرار گرفت، نه از طرف سایر فرق معروف به اهل سنت. چون، در میان تمام گروههای مبارز شرعی، گروه ها، دسته ها و شرعی های بزرگی چون ابوانس شامی رحمه الله وجود داشتند و علمای کتابخانه ای چون ابوبصیر، ابوقتاده و مفتی های دربار آل سعود و امثالهم کسانی نبودند که همچون یک رهبر عقیدتی و فکری جهادی به آن ها جایگاهی داده شود. هانی السباعی عددی نبود. طارق عبدالحلیم هم عددی نبود. این ها و امثالهم عددی نبودند که کسی به آن ها اهمیت بدهد، چرا؟ چون آن زمان شرعی های بزرگی چون ابوانس شامی رحمه الله بودند که به صراحت در نوشته هایشان شیعه ها را برادر خطاب می کنند. این علمای کتابخانه ای چون ابوبصیر، ابوقتاده و علمای فاسد آل سعود هرچند که با سکوت در برابر طاغوتی به دشمنی آشکاری با طاغوت مخالف و جناح مخالف این طاغوت می پردازند اما، نوبتی به جنگ با مجریان قانون شریعت الله و آزادی خواهان پرداخته اند و می پردازند.
در هر صورت، کشته شدن شرعی ها و به وجود آمدن خلأ اینها باعث تحکیم روحیه ی نظامی گری در نهضت های جهادی شد و این بار ایدئولوژی و عقیده را اسلحه، هدایت کرد. این خیلی خطرناک است که ایدئولوژی و عقیده را، اسلحه هدایت کند؛ نه اینکه اسلحه تابع و در اختیار عقیده باشد.این خیلی خطرناک است و نکته ی خیلی مهمی هم هست. نباید ایدئولوژی و عقیده تابع اسلحه باشد بلکه، باید اسلحه تابع و در اختیار عقیده و ایدئولوژی باشد. ابومصعب زرقاوی حلقه ی اتصال این دگرگونی آشکار بود و اولین اقدام او پذیرفتن و جادادن عبارت کتاب ابوبصیر تحت عنوان «الشِّيعَةُ الرَّوافِضُ طائِفَةُ شِرْكٍ ورِدَّةٍ» شد. ابومصعب زرقاوی حلقه ی اتصال بود بین آن چه در گذشته اتفاق افتاده بود و شرعی هایی چون ابو انس شامی رحمه الله و اسامه بن لادن رحمه الله و امثالهم آن را به وجود آورده بودند و قرن ها سابقه داشت و آن چه که ابو بصیر تدارک دیده بود. ایشان عین همین «الشِّيعَةُ الرَّوافِضُ طائِفَةُ شِرْكٍ ورِدَّةٍ» را بخشی از عقيده ی رايج گروهش کرد که تاکنون ادامه دهندگان راه او به این طرح دشمنی چون ابوبصیر و مفتی های آل سعود عمل می کنند با وجود آنکه می دانند این افراد دشمنان آشکار آن ها و خادمی در اختیار کفار سکولار جهانی و طاغوتهای محلی هستند.
عبارتی كه ابوبصير طرطوسی در انگليس و در هنگام زمينه سازی برای حمله به عراق آن را تولید کرده بود و علمای فاسد و درباری آل سعود هم در همین راستا فتاوای خودشان را تنظیم می کردند سابقه ای در ميان امامان فرق معروف به اهل سنت به اين شكل نداشت ندارد. طبق اين، حكم تمام شيعيان جهان ارتداد است، و كسی كه در ارتداد تمام شيعيان شك داشته باشد خودش هم مرتد می شود. حتی كسانی پيدا شدند كه تمام امامان فرق معروف به اهل سنت و کسانی چون ابن تيميه، ابن كثير، ابن حجر، نووی و غيره را هم زير سؤال بردند و شروع كردند به زبان درازی، چرا؟ چون، هيچ يك چنين عقيده ای نداشتند.
به دنبال آن عليه تمام شيعيان دنيا اعلان جنگ شد، چه آنهایی كه با اشغالگران متحد شده و مرتد بودند و چه آنهايی كه با اشغالگران می جنگيدند و چه آنهايی كه بی طرف بودند و هزاران كيلومتر دورتر از ميدانهای جنگ به سر می بردند. تمام شيعيان تنها به دليل شيعه بودن بايد كشته می شدند و مكانهای عبادی آنهاهم باید نابود می شد، امری كه تاكنون هم ادامه دارد.
(ادامه دارد…….)