
شیخ ابوحمزه المهاجر هورامی:درس های مقدماتی/ درس پنجم: دشمن شناسی شرعی (4)/ شناسائی مرتد در ادبیات شرعی و چگونگی برخورد با مرتدین و جبهه ی مرتدین
پیاده شده از نوار صوتی شیخ ابوحمزه المهاجر هورامی حفظه الله
(137- قسمت)
پس، نمی توانیم در كتب و منابع فقهی فرق معروف به اهل سنت برایش سابقه ای پیدا کنیم اما، می توانیم پس از بررسی موردی و تاریخی این هفت دلیل از طریق منابع فرق معروف به اهل سنت و طبق اصولی كه توسط همین فرق وضع شده به فاش کردن و تشريح چنين دام و حقه ای بپردازیم كه تاکنون جويبارهايی از خون بی گناهان را در اکثر سرزمینهای مسلمان نشین با خود به ارمغان آورده و ضربات سهمگین و وحشتناکی هم به خود مجریان چنین فتوایی به بار آورده است.
در همین ابتدا، باید گفته شود که تمام این دلایل هفت گانه متعلق به غلات منتسب به شیعه است نه شیعاین 12 امامی. و در تمام این موارد هفت گانه ما موضع گیری آشکار شیعیان 12 امامی را به صراحت مشاهده می کنیم که حتی در مورد یکی از این موارد ما شاهد چندین فتوای آشکار و چندین رساله و حتی کتاب مفصل در رد این موارد هفت گانه هستیم.
ابو بصیر دروغ می گوید.لازم است به صورت مختصر، کمی از دروغهای ابوبصیر را فاش کنیم. چرا میگوییم دروغ؟ چون یک معلم جغرافیا دارد به شاگردش یاد می دهد مکه در شمال ایران قرار دارد، دارد یاد می دهد که چین کشوری آفریقایی است. این برای یک معلم جغرافیا خطا یا اشتباه و برداشت نادرست و تأویل غلط نیست بلکه، پنهان کردن واقعیتهای کاملاً روشن و دروغگوئی و انتقال دروغ به شاگردانش محسوب می شود. هیچ عالمی وجود ندارد که تفاوت غلات موجود در فرق معروف به اهل سنت را با خود این فرق نداند. هر چند ممکن است آلودگیهای آن ها در منابع هم وجود داشته باشد. همین الان کسی حاضر نیست که قادیانی ها را جزو اهل سنت بداند، چرا؟ چون خود این فرق از آن ها برائت کرده اند و حتی آن ها را تکفیر نموده اند. در میان شیعیان هم همین قاعده مثل روز روشن برای محققین آشکار و واضح است. برای کسی که بخواهد تحقیق کند روشن است که ابوبصیر دروغ می گوید مثل دروغی که ابوقتاده در مورد نصیری بودن کل شیعیان 12 امامی فعلی گفته است.
در هر صورت، به دروغهای ابوبصیر طرطوسی می پردازیم که استارت جنایات غیر قابل انکاری را زده که هنوز هم ادامه دارد. این شخص در همان دلایلش در مرتد بودن کل شیعیان 12 امامی می گوید:
- أولاً: من جهة قولهم بتحريف القرآن …! این ها معتقد به تحریف قرآن هستند. وتحريفهم للقرآن الكريم يأتي من جهتين:
- تحريف في التأويل والتفسير: در تأویل و تفسیر قران دچار تحریف شده اند. یعنی چون تفسیر دیگری بر خلاف تفسیر این شخص یا مذاهب دیگر دارند؛ یعنی چون، در آیه یا آیاتی تأویل دیگری بر خلاف تأویل این شخص یا مذاهب دیگر دارند پس، این ها مرتد هستند.
در این صورت، هر کسی که تأویل یا تفسیری بر خلاف تأویل و تفسیر دیگران داشته باشد مرتد است. به نظر شما این دیوانگی و حماقت نیست؟ دیوانه و احمق تر از این، کسانی هستند که امثال این شخص را می شناسند و حرف هایش را قبول دارند و خودشان را مجری احکام شریعت هم می دانند.
ابن حزم اندلسی رحمه الله میگويد:«هيچ مسلمانی را به خاطر فتوايی يا سخنی در باب يك اعتقاد نمیتوان تكفير كرد» و ادامه می دهد: «گروهی از علما بر این عقیده اند که هیچ مسلمانی به خاطر عقیده یا فتوایی تکفیر و تفسیق نمی شود. هرکس در مورد چیزی اجتهاد کند و معتقد باشد آنچه او بدان رسیده حق است مأجور است؛ که اگر در واقع هم به حق رسیده باشد، دو اجر و اگر از حق خطا کرده باشد، یک اجر برای او خواهد بود. این نظر ابن ابی لیلی، امام ابوحنیفه، شافعی، سفیان ثوری و داوود بن علی است. و این نظرهر صاحب نظری است که تاکنون شناخته ام از صحابه رضی الله عنهم و مخالف آن ها را تاکنون ندیده ام».
قبول فقط این مورد از ابوبصیر و امثالهم یعنی مرتد دانستن هر مسلمانی که در اجتهاد، تفسیر یا تأویل یک آیه با شما فرق دارد، و این یعنی ایجاد جنگ درونی میان مسلمین و مشغول کردن آن ها به همدیگر. این طرح مال کیست؟ این طرح به نفع کیست؟ چرا نمی خواهید کمی فکر کنید؟ شما از یک تفسیر و حتی مذهبی خوشتان نمی آید این باعث می شود که شما عدالت را کنار بگذارید و آن را مرتد بدانید؟ چرا؟ چون، تفسیر و تأویلی بر خلاف شما دارد و طبعاً او هم باید شما را مرتد بداند، چرا؟ چون تفسیر و تأویل شما هم با او در مورد فلان آیه فرق دارد.این یعنی چه؟ مگر اصحاب و تابعین و تمام ائمه ی فرق و مذاهب اسلامی در تأویل و تفسیر آیات با هم فرق نداشتند؟ آیا این باعث می شود آن ها را مرتد بدانیم، نعوذ بالله؟
دوستان گرامی، چندین بار گفتیم و باز هم می گوییم چون اهمیت دارد؛ ما صاحب شورای اولی الامر واحدی نیستیم که امت واحدی را به وجود بیاورد و از این امت واحد اجماع واحدی ارائه شود و مسلمین از تفرق نجات پیدا کنند. پس، وجود تفاسیر و تأویلات مختلف تا رسیدن به این نعمت، جبری است و نمی توان از دست آن خلاص شد. اگر می خواهی از دستش خلاص شوی تلاش کن حکومت اسلامی را تشکیل بدهی. اگر بدیل آن هم هست کمک کن اصلاح شود و دوباره ارتقا پیدا کند و بعد از تشکیل شورای اولی الامری که مربوط به فقهای اسلامی است به تمام این تفرقها خاتمه بده.
اما، ابوبصیر دروغگو و تمام کسانی که توطئه های این شخص را عملی می کنند دارند مسلمین را به تفرق بیشتر، ذلیلی، شکست و نرسیدن به قدرت حکومتی، شورا، امت و اجماع واحد سوق می دهند و این برخلاف منهج صحابه و تابعین و ائمه ی اسلام و بر ضد تمام منافع مسلمین است. این ها مجریان جنگ روانی علیه مسلمین هستند، سرباز پیاده ی جنگ روانی و تبلیغی دشمنان اسلام علیه مسلمین هستند. چه کسی شکی در این دارد؟ تفرق یعنی ذلیلی، وحدت یعنی قدرت. این ها در مسیر ذلیلی مسلمین دارند حرکت می کنند و اجازه نمی دهند مسلمین وحدت پیدا کنند.
(ادامه دارد……..)