مُقَدّمات دَرسلَرِی / بِیشِینچِی دَرس

شَرعِی دُشمَنشُوناسِی (3) عُمُومِی صوُرَتدَه تَن آلِیش وَ اِیچکِی یَشِیرِین کافِرلَر یا مُنافِقلَر وَ سِکوُلارزَدَه لَر بِیلَن مُعامَلَه قِیلِیش رَوِیشِی

مُقَدّمات دَرسلَرِی / بِیشِینچِی دَرس

شَرعِی دُشمَنشُوناسِی (3) عُمُومِی صوُرَتدَه تَن آلِیش وَ اِیچکِی یَشِیرِین کافِرلَر یا مُنافِقلَر وَ سِکوُلارزَدَه لَر بِیلَن مُعامَلَه قِیلِیش رَوِیشِی

(56- قیسم)

صَلی الله عَلَیهِ وَسَلَّم مَرحَمَت قِیلَدِیلَرکِی: «إِنَّ اللَّهَ لا يَنْزِعُ الْعِلْمَ بَعْدَ أَنْ أَعْطَاكُمُوهُ انْتِزَاعًا، وَلَكِنْ يَنْتَزِعُهُ مِنْهُمْ مَعَ قَبْضِ الْعُلَمَاءِ بِعِلْمِهِمْ، فَيَبْقَى نَاسٌ جُهَّالٌ، يُسْتَفْتَوْنَ فَيُفْتُونَ بِرَأْيِهِمْ، فَيُضِلُّونَ وَيَضِلُّونَ»، بُو نِهایَتدَه عَجایِیب. رَسُول الله صلی الله علیه وَسَلَّم مَرحَمَت قِیلیَپتِیلَرکِی: “اَلله تَعالَی سِیزلَرگه عِنایَت قِیلگن عِلمنِی تارتِیب آلمَیدِی، عِلم اوُلامالَرنِی رُوحِینِی آلِیش بِیلَن یُوقالَدِی. بُو حالَتدَه باشقَه لَر اوُلَردَن فَتوا سُورَیدِیگن نادان آدَملَر قالِیشَدِی. اوُلَر هَم اوُزلَرِینِی نَظَرلَرِی بُویِیچَه فَتوا بِیرِیشَدِی وَ آدَملَر گوُمراه بُولِیشَدِی، اوُلَرنِی اوُزلَرِی هَم گوُمراه بُولِیب  اَدَشِیشَدِی. اَنَه اوُشَه ظالِّینلَر جُملَه سِیدَن قِیلِیب قوُیمَسلِیگِینِی هَر کوُنِی نَمازلَرِیمِیزدَه سُورَیمِیز.

اِسلامِی حُکوُمَت وَ اوُنِی قوُل آستِیدَگِی تَشکِیلاتلَر مَوجُود بُولمَسَه وَ اَهلِی تَوحِید بُولگن اوُلامالَر هَم اوُزلَرِینِی طَبِیعِی اوُلِیملَرِی بِیلَن یا اوُلَرنِی آوازلَرِینِی اوُچِیرِیش، اِیشِیتتِیرمَسلِیک بِیلَن آدَملَرنِی اوُرتَسِیدَن آلِیب تَشلَنسَه، گوُمراه وَ گوُمراهگر یا ظالِّین، سَرگردان، سَرگردان قِیلوُوچِی اوُلامالَر آدَملَرنِی عَقِیدَه لَرِی، اِیشانچلَرِینِی بوُلغَشَدِی وَ غَلَط، ناتوُغرِی اِیشانچلَرنِی، رَفتارلَرنِی حَق، صَحِیح دِیب کوُرسَتِیش آرقَلِی آدَملَرنِی سَرگردانلِیک، ظالِّین کِیمسَه لَرنِی یُولِیگه سالِیشَدِی؛ مَنَه شوُندَی آسانلِیک بِیلَن مُسُلمان جَمِیعیَتِینِی اوُستِیگه جَهالَتنِی، ضَلالَتنِی، گوُمراهلِیکنِی دِیننِی قالِیبِیدَه مَجبُورلَب یوُکلَشَدِی.

اِسلامِی حُکوُمَت وَ اوُنِی قوُل آستِیدَگِی تَشکِیلاتلَر مَوجُود بُولمَسَه، مُسُلمانلَر مُتَفَرِّق، مَیدَه – مَیدَه بوُلِیب کِیتِیشَدِی وَ اوُلَرنِی کوُپچِیلِیگِی چِیککَه مِنطَقَه لَردَه عَقِیدَه وَ فِکرلَرنِی یِیتِیب بارِیشِیدَن مَحرُوم بُولِیب اوُنِیتِیلِیب کِیتِیشَدِی، نَتِیجَه دَه اوُلَر اِیچکِی پِینهان کافِرلَر، سِکوُلارزَدَه لَر، غوُلّات اوُچُون تَیّار لوُقمَه گه اَیلَنِیشَدِی، نَتِیجَه دَه اوُلَر اِسلام دِینِینِی نامِی وَ اِسلام دِینِی قابِیغِی آستِیدَه اَستَه – سِیکِینلِیک بِیلَن اوُزلَرِینِی بُولغَنگن اِیشانچلَرِینِی، عَقِیدَه لَرِینِی مُسُلمانلَرگه سِینگدِیرِیب بارِیشَدِی.

بوُرِیلَر هُجُومِیگه اوُچرَگن مَنَه بُو مُسُلمانلَر زَمان اوُتِیشِی بِیلَن اِسلام دِینِیدَه مَوجُود بُولمَگن عَقِیدَه وَ اِیشانچلَرگه اِیگه بُولِیشَدِی وَ اِسلامِی عَقِیدَه وَ رَفتارلَردَن آشکارَه بُورِیلِیب کِیتِیشَدِی.  [1]

اِسلامِی حُکوُمَتنِی وَ اوُنِی قوُل آستِیدَگِی تَشکِیلاتلَرنِی یُوقلِیگِی، مَنَه بُو مُسُلمانلَرنِینگ شَرعِی عِلمنِی تَنِیب آلِیش نِعمَتِیدَن مَحرُوم بُولِیشلَرِیگه بائِث بُولگن. اوُلَرنِی جاهِللِیکلَرِی هَم مَجبُورِی صُورَتدَه ظاهِرِی فاسِد اوُلامالَر تامانِیدَن یُوکلَنگن، بُونگه هَم  اِسلامِی حُکوُمَتنِی مَوجُود اِیمَسلِیگِی سَبَب بُولگن.

مَنَه بُو بَلا اوُرگن مُسُلمانلَرنِی جاهِللِیگِینِی عِللَتِی، سَبَبِی اِسلامِی حُکوُمَتنِی یُوقلِیگِی وَ شَرعِی آگاهلِیکلَرنِی،عِلملَرنِی اوُلَرگه اَهلِی تَوحِید اوُلامالَرِی تامانِیدَن یِیتکَزِیلمَگنلِیگِیدَه دِیر. مَنَه بُولَر اِینگ کَم مِیقداردَگِی تَوحِیددَن حَیاتدَه مَحرُوم بُولگن جَمِیعیَتنِی اِینگ مَحرُوم قَتلَمِی حِسابلَنِیشَدِی.

مَنَه بُو مُسُلمانلَرنِی وَ اوُلَرگه اوُحشَگنلَرنِی جاهِللِیگِیدَن قاچِیب قوُتوُلِیب بُولمَیدِی، بُو جاهِللِیک اوُلَرگه مَجبُورلَب یُوکلَنگن، اوُلَرنِی اِیشلَرِی شوُندَی فاجِیعَه گه یِیتِیب باردِیکِی، حُذَیفَه رَضِیَ الله عَنهُ اوُنِی رَسُول الله صلی اَلله عَلَیهِ وَسَلَّمنِی تِیلِیدَن شوُندَی صِیفَتلَب بِیرَدِی:   قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ: «يَدْرُسُ الْإِسْلَامُ كَمَا يَدْرُسُ وَشْيُ الثَّوْبِ، حَتَّى لَا يُدْرَى مَا صِيَامٌ، وَلَا صَلَاةٌ، وَلَا نُسُكٌ، وَلَا صَدَقَةٌ، وَلَيُسْرَى عَلَى كِتَابِ اللَّهِ عَزَّ وَجَلَّ فِي لَيْلَةٍ، فَلَا يَبْقَى فِي الْأَرْضِ مِنْهُ آيَةٌ، وَتَبْقَى طَوَائِفُ مِنَ النَّاسِ الشَّيْخُ الْكَبِيرُ وَالْعَجُوزُ، يَقُولُونَ: أَدْرَكْنَا آبَاءَنَا عَلَى هَذِهِ الْكَلِمَةِ، لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ، فَنَحْنُ نَقُولُهَا فَقَالَ لَهُ صِلَةُ: مَا تُغْنِي عَنْهُمْ: لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ، وَهُمْ لَا يَدْرُونَ مَا صَلَاةٌ، وَلَا صِيَامٌ، وَلَا نُسُكٌ، وَلَا صَدَقَةٌ؟ فَأَعْرَضَ عَنْهُ حُذَيْفَةُ، ثُمَّ رَدَّهَا عَلَيْهِ ثَلَاثًا، كُلَّ ذَلِكَ يُعْرِضُ عَنْهُ حُذَيْفَةُ، ثُمَّ أَقْبَلَ عَلَيْهِ فِي الثَّالِثَةِ، فَقَالَ: «يَا صِلَةُ، تُنْجِيهِمْ مِنَ النَّارِ» ثَلَاثًا.  یَعنِی مَنَه بُو مُسُلمانلَردَن فَقَط شَهادَتَیننِی لَفظِی قالَدِی حالاص، اوُلَر هَمَّه نَرسَه گه نِسبَتاً جاهِل بُولِیب قالِیشَدِی، حَتَّی جُودَه کوُپ اَحکاملَرنِی اِنکار قِیلِیشلَرِی هَم مُومکِین. اَمّا اوُلَر ضَربَه یِیگن، ظُلمگه اوُچرَگن بِیمار مُسُلمان حِسابلَنِیشَدِی، اوُلَرنِی نَبَوِی حُجَّتنِی اِقامَه قِیلِیشلِیکنِی  صَحِیح شِیوَه بِیلَن دِیلسُوزانَه بَیان قِیلِیش آرقَلِی اِسلامِی حُکوُمَتنِینگ قُدرَتِینِی پَناهِیدَه دَرمان قِیلِینِیشِی لازِم.

(دوامی بار……)


[1]این همان چیزی است که ما درمورد پیدایش علی اللهی های هورامان، یزیدی ها، اسماعیلی ها و غیره در طول تاریخ دیده ایم و هم اکنون هم در قالب احزاب سکولار و کافر که خودشان را به روز کرده اند شاهد آن هستیم.

شیخ ابوحمزه المهاجر هورامی:درس های مقدماتی/ درس پنجم

دشمن شناسی شرعی (3)/ شناسائی اجمالی و روش برخورد با کفار پنهان داخلی یا منافقین و سکولارزده ها 

درس های مقدماتی/ درس پنجم

دشمن شناسی شرعی (3)/ شناسائی اجمالی و روش برخورد با کفار پنهان داخلی یا منافقین و سکولارزده ها 

(56- قسمت)

قال صلى الله عليه وسلم: «إِنَّ اللَّهَ لا يَنْزِعُ الْعِلْمَ بَعْدَ أَنْ أَعْطَاكُمُوهُ انْتِزَاعًا، وَلَكِنْ يَنْتَزِعُهُ مِنْهُمْ مَعَ قَبْضِ الْعُلَمَاءِ بِعِلْمِهِمْ، فَيَبْقَى نَاسٌ جُهَّالٌ، يُسْتَفْتَوْنَ فَيُفْتُونَ بِرَأْيِهِمْ، فَيُضِلُّونَ وَيَضِلُّونَ»،خیلی جالب است.رسول الله صلی الله علیه و سلم می فرماید: «علمی را که خداوند به شما عنايت کرده است، از شما پس نخواهد گرفت. البته علم با قبض روح علما از بين خواهد رفت. و در اين صورت، مردمی نادان باقی خواهند ماند که ديگران از آنان استفتاء (طلب فتوا) می کنند. و آنان هم بر اساس رأی خود، فتوا می دهند و مردم را گمراه می کنند (فَيُضِلُّونَ) و خودشان هم گمراه می شوند(وَيَضِلُّونَ). جزو ضالین قرار می گیرند همان که ما هر روز در نمازهایمان می گوییم خداوند ما را جزو این گروه قرار ندهد.

زمانی که حکومت اسلامی و نهادهای تحت پوشش آن نباشند، و علمای اهل توحید با مرگ طبیعی یا با خفه کردن صدای آن ها و منزوی کردن آن ها از میان مردم برداشته شوند، علمای گمراه و گمراه گر، یعنی ضالّ و مضلّ، یعنی سرگران و سرگردان کننده باعث آلوده کردن عقاید و باورهای مردم می شوند، و با صحیح و حق نشان دادن باورها و رفتارهای غلط، مسلمین را در مسیر سرگردانی، ضالین و سکولارزده ها قرار می دهند؛ و به همین سادگی گمراهی و ضلالت و جهل را بر مسلمین و جوامع مسلمین در قالب دین، تحمیل می کنند.  

 زمانی که حکومت اسلامی و نهادهای تحت پوشش آن نباشند مسلمین متفرق و تکه تکه می شوند، و عده ی زیادی از آن ها در مناطق پرت و دورافتاده از خدمت رسانی عقیدتی و فکری محروم و حتی فراموش میشوند، و طعمه و لقمه ای آماده برای کفار پنهان داخلی، سکولارزده ها و غلات می شوند تا با نام دین اسلام و تحت پوشش دین اسلام، و به صورت تدریجی و حرفه ای، باورهای شرک آلود خودشان را به آن ها تزریق کنند.[1] این مسلمین گرگ زده به مرور زمان تحت آموزش هائی به نام دین قرار گرفته اند که نه تنها دین اسلام از این عقاید و باورها بری است، بلکه انحراف آشکاری در مسائل عقیدتی و رفتاری اسلامی محسوب می شود.

نبود حکومت اسلامی، نهادها و سازمان های تحت پوشش آن باعث شده این مسلمین از نعمت شناخت و علم شرعی خواسته شده محروم شوند. جهل این ها به صورت اجباری توسط به ظاهر علمایان فاسدی بر آن ها تحمیل شده که نبود حکومت اسلامی و وضع موجود باعث آن شده است.

علت و سبب جهل این مسلمین بلا زده، به دلیل نبود حکومت اسلامی و کوتاهی در رساندن علم و آگاهی شرعی به آن ها از طریق علمای اهل توحید بوده و هست، نه کوه و بیابان و جنگل. این ها قشر محروم جامعه اند که از حداقل امکانات زندگی توحیدی هم محروم  شده اند.

 جهل این مسلمین و مشابهین آن ها اجتناب ناپذیر است، جبری بر آن ها تحمیل شدهو کار آن ها به چنان فاجعه ای کشیده می شود که حذیفه رضی الله عنه آن را از زبان رسول الله صلی الله علیه و سلم چنین توصیف می کند: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ: «يَدْرُسُ الْإِسْلَامُ كَمَا يَدْرُسُ وَشْيُ الثَّوْبِ، حَتَّى لَا يُدْرَى مَا صِيَامٌ، وَلَا صَلَاةٌ، وَلَا نُسُكٌ، وَلَا صَدَقَةٌ، وَلَيُسْرَى عَلَى كِتَابِ اللَّهِ عَزَّ وَجَلَّ فِي لَيْلَةٍ، فَلَا يَبْقَى فِي الْأَرْضِ مِنْهُ آيَةٌ، وَتَبْقَى طَوَائِفُ مِنَ النَّاسِ الشَّيْخُ الْكَبِيرُ وَالْعَجُوزُ، يَقُولُونَ: أَدْرَكْنَا آبَاءَنَا عَلَى هَذِهِ الْكَلِمَةِ، لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ، فَنَحْنُ نَقُولُهَا فَقَالَ لَهُ صِلَةُ: مَا تُغْنِي عَنْهُمْ: لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ، وَهُمْ لَا يَدْرُونَ مَا صَلَاةٌ، وَلَا صِيَامٌ، وَلَا نُسُكٌ، وَلَا صَدَقَةٌ؟ فَأَعْرَضَ عَنْهُ حُذَيْفَةُ، ثُمَّ رَدَّهَا عَلَيْهِ ثَلَاثًا، كُلَّ ذَلِكَ يُعْرِضُ عَنْهُ حُذَيْفَةُ، ثُمَّ أَقْبَلَ عَلَيْهِ فِي الثَّالِثَةِ، فَقَالَ: «يَا صِلَةُ، تُنْجِيهِمْ مِنَ النَّارِ» ثَلَاثًا. یعنی از این مسلمین تنها کلمه و لفظ شهادتین باقی می ماند و نسبت به همه چیز جاهل می شوند و حتی ممکن است منکر خیلی از احکام هم شوند. باز این ها مسلمینی صدمه دیده و مورد ظلم واقع شده و بیماری هستند که باید دلسوزانه با اقامه ی حجت نبوی به شیوه ی صحیح آن و در پناه قدرت حکومت اسلامی یا حداقل و در حالت ضرورت، در پناه قدرت مردمی درمان شوند.

(ادامه دارد……)


[1]این همان چیزی است که ما درمورد پیدایش علی اللهی های هورامان، یزیدی ها، اسماعیلی ها و غیره در طول تاریخ دیده ایم و هم اکنون هم در قالب احزاب سکولار و کافر که خودشان را به روز کرده اند شاهد آن هستیم.

تعارفي درس / پنځم درس : شرعي دښمن پیژندنه (3) / د داخلي پټو کفارو او یا منافقانو او سیکولر شوی سره د چلند لنډ پیژندنو او طریقه (72)

تعارفي درس / پنځم درس : شرعي دښمن پیژندنه (3) / د داخلي پټو کفارو او یا منافقانو او سیکولر شوی سره د چلند لنډ پیژندنو او طریقه (72)

• د منافقینو او سیکولرزدهو سره د چلند لومړۍ طریقه:د دولتي واک ترلاسه کول، په حکومتي واک کې شاملول او اضافه کول او د ټولنیز مخنیوي ځواک کې اضافه او اضافه کول ترټولو اساسي او مهم حل لاره دی.
دولتي واک او د هغه تر مدیریت لاندې بنسټونه د داخلي سیکولرزدهو د ویجاړونکو فعالیتونو د کنټرول او اداره کولو کلیدي او خورا قوي وسیله ده چې د داخلي کفارو د مخنیوي په توګه د دولتي واک پرته نور فعالیتونه نیمګړي او عقیم پاتې کیږي.
يعنې له دولتي واک پرته نور تدبيرونه نيمګړي او حتي عقیم دي.د منافقینو او سیکولرزدهو د راڅرګندیدو لامل همدا دولتي واک دی.او د خنثی کولو او بې طرفه کولو عامل هم همدا دولتي ځواک دی.د سیکولرزدهو د کټګوری تبقي په وړاندې د مسلمانانو ټول اړخونه د دولتي واک تر پوښښ لاندې معنی ترلاسه کوي او د شریعت له مخې مطلوبې پایلې ته رسېږي.

که په دقت سره وګورو، د منافقینو او سیکولرانو واک د اسلامي حکومت او د هغې د څارنې شورا او د هغه تر ادارې لاندې ادارو د قدرت په تناسب بدلیږي.مطلب دا چې هرڅومره چې د اسلامي حکومت او سترې شورا ځواک او د امت اجماع قوي وي، هغومره د منافقانو او سیکولرشوي ځواک کمیږي او برعکس د اسلامي حکومت او د هغې د څارنې شورا واک چې څومره کم شوی، د منافقینو او سیکولرزدهو قوت او په اسلامي ټولنه کې د دوی د چلولو توان وړتیا همدومره زیات شوی دی.
کله چې د مسلمانانو په منځ کې د الله تعالی د شریعت پر بنسټ اسلامي حکومت او اجماع له منځه لرې کیږي او یا له منځه لاړه شي، نو ټولنه دربسته د منافقینو او سیکولرزدهو د نسل پالنې ځای وي او هر ډول فساد چې یې زړه غواړي د مسلمانانو په سر راوړي دي.

رسول الله صلى الله عليه وسلم فرمايي:
د اسلام لاسونه یو په بل پسې ماتیږي، کله چې یوه لاسي ړنګه شي، خلک هغه څه چې نږدې وي هغه یې په لاس کې اخلي، په دوی کې لومړی (لومړنۍ کټګوري چې ماتیږي) د حکم ماتول دي (د خدای د قانون او قانون پر بنسټ حکم). اسلامي حکومت له منځه ځي) او اخرینی پای لمونځ دی (دوی لمونځ پریږدي).يعنې کله چې د قرآن او د خداي د شريعت پر بنسټ واکمني له منځه ولاړه شي او پر ځای يې بله واکمني راشي، نو ام الفسادي به په مسلمانانو کې خپور شي، چې مسلمانان به په زرګونو ناروغيو او فسادونو اخته شي، تر څو چې وروستۍ ناروغي د لمانځه ترک کول دي.مطلب دا چې مسلمانان د الله تعالی له شریعت دقانون څخه په بشپړه توګه بې برخې کیږي.

يعنې د الله د قانون پر بنسټ د حکم له پرېښودو او د اسلامي حکومت له ړنګېدو څخه نيولې تر فردي لمانځه پورې، هر هغه مصيبت او فساد چې مسلمانان ورسره مخامخ شوي او دوام لري، د اسلامي حکومت د نشتوالي او د حکومت د پياوړتيا له امله دي. د الله جل جلاله شريعت او قانون تر هغه وخته پورې چې په ټولنه کې د ام الفساد حاکم وي، له منځه لاړ نه شي او اسلامي حکومت جوړ نه شي، نور فسادونه به له منځه ولاړ نه شي. ټولنه به اصلاح نشي.ځکه:إنَّ اللهَ یَزَعُ بالسُّلطان ما لا یَزَعُ بالقرآن.خدای د حکومت په قوت سره هغه څه ترسره کوي چې په قرآن یې نه ترسره کوي.

Муқаддамот дарслари/ бешинчи дарс

Шаръий душманшиносий (3) умумий суратда тан олиш ва ички яширин кофирлар ё мунофиқлар ва секулярзодалар  билан муомала қилиш равиши

Муқаддамот дарслари/ бешинчи дарс

Шаръий душманшиносий (3) умумий суратда тан олиш ва ички яширин кофирлар ё мунофиқлар ва секулярзодалар  билан муомала қилиш равиши

(55- қисм)

Мана шу қонун тайинлаш ва мана шу қонун асосида хукм қилиш ва мана шу қонунга мурожаат қилишга кўра шаклланган хокимият, таълим-тарбия масаласида шундай  чорчўп ва қонунларни ўрнатадики,албатта  мана бу қонунлар бўйича амал қилиниши лозим.Яъни мана бу қонунларга яхши эргашган кишиларга мукофот беради ва бош тортганларни эса жазолайди. Мана бу башарни барча жамиятларидан қабул қилинган йўналишдир. [1]

Таълим жамиятдаги шахсларнинг жохилликни устидан ғалаба қозониш йўлидаги хаққидир. Бугунги кунда жумъа намозларидан,мажлислардан ташқари хокимиятни ихтиёрида шундай ташкилотлар хам борки,улар йўлга қўйган каналларда таълим масалалари ва жохилликни устидан ғалаба қозониш йўналиши бўйича ишлар олиб борилади, мана шу каналлар орқали ўзини арзишларини қўллайди. Улар қуйидаги каналлардир:

Умумий таълим олиш мактаблари,мадрасалари,олий ўқув юртларида таълим бериш.

Китоблар,мажаллалар,рўзномалар нашр қилиш ,таблиғот панеллари бўйича таълим бериш.

Радио,телевизор,спутник каналлари орқали таълим бериш.

Ижтимоъий ва интернет каналлари орқали таълим бериш.

Анжуманлар ва мустақил хунарманд гурухлар томонидан таълим бериш.

Хукумат ўзини ихтиёридаги хилма-хил ташкилотлар орқали ўзини таълим-тарбиясини одамларга етказа олади.

Очиқ-ойдин кўриниб турганидек,агар хукумат исломни қўлида бўладиган бўлса,мусулмонларни таниб олиш қудрати хам кундан-кунга кўпаяди, аммо хукумат аллохни шариатидаги қонунлар бўйича хукм қилишни,дорул исломни  қўлдан бой бериб исломий хукумат йиқилгач; мана бу каналларни,абзорларни барчаси мусулмонларни  ошкор ва пинхон  душманларини ихтиёрига ўтиб кетади ва улар бўриларга ўхшаб мусулмонларни ақидаларига,ишончларига,арзишларига чанг солишади, улар хеч қандай жиддий рақибга эга бўлмаган холда мусулмонларни ақидаларини,дунё-қарашларини булғашади ва  мусулмонларни ўртасида эътиқодий ва рафторий фасодларни умрини узайтиришади, уламолар мана бу лойихани “аворизул ахлийях” бахсида зикр қилишган.

Демак, ички пинхон кофирлар ва уларни тўдасига қарши муомала қилишни энг мухим,энг асосий равиши, исломий хукумат қудратини панохида рухий ва юмшоқ жанглар бўлимида огох қилиш,равшанлаштиришдан иборатдир.Чунки мунофиқлар ва секулярзадалар тўдаси ошкор кофирларни акси бўлиб ўзлари эътиқод қилган нарсаларини ошкор қилишмайди ва ўзларини мусулмонларни орасида яшириб олишади. Қуръон ва росулуллох саллаллоху алайхи васалламни суннатларига суяниш орқали мунофиқлар ва секулярзадалар тўдасини сифатлари,белгилари билан энг яхши равишда таниб олса бўлади, қудратни панохида уларни таниб олгач уларни ўзларига  муносиб муомалақилинади.[2]

Мунофиқлар ва секулярзадалар тўдасининг  амали ва сўзлари ботинларидаги ақидалари билан фарқ қилади, мана бу кимсаларни ижтимоъий алоқалар, аллохни шариатидаги қонунларга амал қилиш,жиход,закот,намоз ва бошқа ибодатлар пайтида уларни амаллари сўзлари билан қарама-қарши эканлиги кўринади, мана бу холатларда уларни иккиюзламачи эканликлари фош бўлади.

Кўриниб турганидек биз уларни вақт ўтиши билан зохирий амалларига кўра таниб олиш имконига эгамиз,фақат мана шу таниб олиш орқали бир мусулмон муносиб муомала қила олади ва уни ботинини қиёматга аллох таолога топширади.

Хукумат қудратини панохида мана бу огохликлар “комил” суратда берилади ва мусулмонлар томонидан хам “комил” қабул қилинади ва “комил” суратда таниб олиш хосил бўлади. Мусулмонлар хам хукумат қудратини панохида мунофиқлар ва секулярзадалар тўдасига лойиқ муносабатни билдиришади. Агар хукумат қудрати бўлмайдиган бўлса, мусулмонларга ноқис огохликлар етишидан ташқари, мусулмонларнинг мунофиқлар тўдасига билдирадиган муносабатлари хам ноқис бўлиб қолади.

Агар исломий хукуматни қудрати ва уни қўл остидаги ташкилотлар мавжуд бўлмаса, хақиқий уламолар,даъватчилар хам кўзга кўринмасдан беасар қолиб кетишади ёки уламойи суъ,рувайбиза, ички пинхон кофирлар,секулярзадалар қатламини юзага чиқиши сабабли одамларни орасида бутунлай йўқолиб кетишади. Чунки фосид хукуматлар барча минбарларни,каналларни,ахборот воситаларини мана бундай хақиқий  уламоларни вужудидан  тозалаб ташлаб, ўзлари парвариш қилган қўғирчоқларни ихтиёрига топширишади, натижада мана бу хақиқий уламоларни овози,харакатлари бир самарани келтирмайди.

(давоми бор……..)


[1]همه ی جوامع این را پذیرفته اند. قوانینی را که می پذیرند کسانی که از آن پیروی کنند و خوب آن را انجام دهند به آن ها پاداش می دهند و کسانی که از این قوانین سرپیچی می کنندآن ها را مجازات می کنند و او را جریمه می کنند، همه ی جوامع بشری اینگونه بوده اند.

[2]روش برخورد درست با آن ها یکی با شناخت است که این شناخت هم در پناه قدرت باشد. در این صورت است که می توان روش برخورد مناسبی با آن ها داشت.

مُقَدّمات دَرسلَرِی / بِیشِینچِی دَرس

شَرعِی دُشمَنشُوناسِی (3) عُمُومِی صوُرَتدَه تَن آلِیش وَ اِیچکِی یَشِیرِین کافِرلَر یا مُنافِقلَر وَ سِکوُلارزَدَه لَر بِیلَن مُعامَلَه قِیلِیش رَوِیشِی

مُقَدّمات دَرسلَرِی / بِیشِینچِی دَرس

شَرعِی دُشمَنشُوناسِی (3) عُمُومِی صوُرَتدَه تَن آلِیش وَ اِیچکِی یَشِیرِین کافِرلَر یا مُنافِقلَر وَ سِکوُلارزَدَه لَر بِیلَن مُعامَلَه قِیلِیش رَوِیشِی

(55- قیسم)

مَنَه شُو قانوُن تَعیِینلَش وَ مَنَه شُو قانُون اَساسِیدَه حُکم قِیلِیش وَ مَنَه شُو قانوُنگه مُراجَعَت قِیلِیشگه کوُرَه شَکللَنگن حاکِیمِیَت، تَعلِیم – تَربِیَه مَسَلَه سِیدَه شوُندَی چارچُوپ وَ قانوُنلَرنِی اوُرنَتَدِیکِی، اَلبَتَّه مَنَه بُو قانوُنلَر بُویِیچَه عَمَل قِیلِینِیشِی لازِم. یَعنِی مَنَه بُو قانوُنلَرگه یَحشِی اِیرگشگن کِیشِیلَرگه مُکافات بِیرَدِی وَ باش تارتگنلَرنِی اِیسَه جَزالَیدِی. مَنَه بُو بَشَرنِی بَرچَه جَمِیعیَتلَرِیدَن قَبُول قِیلِینگن یوُنَه لِیشدِیر.  [1]

تَعلِیم جَمِیعیَتدَگَی شَخصلَرنِینگ جاهِللِیک اوُستِیدَن غَلَبَه قاذانِیش یُولِیدَگِی حَققِیدِیر. بُوگوُنگِی کوُندَه جُمعَه نَمازلَرِیدَن، مَجلِسلَردَن تَشقَرِی حاکِمِیَتنِی اِیختِیارِیدَه شوُندَی تَشکِلاتلَر هَم بارکِی، اوُلَر یُولگه قوُیگن کَنَللَردَه تَعلِیم مَسَلَه لَرِی وَ جاهِللِیکنِی اوُستِیدَن غَلَبَه قاذانِیش یُونَلِیشِی بُویِیچَه اِیشلَر آلِیب بارِیلَدِی، مَنَه شُو کَنَللَر آرقَلِی اوُزِینِی اَرزِیشلَرِینِی قوُللَیدِی. اوُلَر قوُیِیدَگِی کَنَللَردِیر:

  • عُمُومِی تَعلِیم آلِیش مَکتَبلَرِی،مَدرَسَه لَرِی،عالِی اوُقوُو یُورتلَرِیدَه تَعلِیم بِیرِیش.
  • کِتابلَر، مَجَلَّه لَر، رُوزنامَه لَر نَشر قِیلِیش، تَبلِیغات پَنِیللَرِی بُویِیچَه تَعلِیم بِیرِیش.
  • رَدِییا، تِیلِیوِیزار، سپُوتنِیک کَنَللَرِی آرقَلِی تَعلِیم بِیرِیش.
  • اِجتِمائِی وَ اِنتِیرنِیت کَنَللَرِی آرقَلِی تَعلِیم بِیرِیش.
  •  اَنجُومَنلَر وَ مُستَقِیل هوُنَرمَند گوُرُوهلَر تامانِیدَن تَعلِیم بِیرِیش.

حُکوُمَت اوُزِینِی اِیختِیارِیدَگِی هِیلمَه – هِیل تَشکِلاتلَر آرقَلِی اوُزِینِی تَعلِیم – تَربِیَه سِینِی آدَملَرگه یِیتکَزَه آلَدِی.

آچِیق- آیدِین کوُرِینِیب توُرگنِیدِیک، اَگر حُکوُمَت اِسلامنِی قوُلِیدَه بُولَدِیگن بُولسَه، مُسُلمانلَرنِی تَنِیب آلِیش قُدرَتِی هَم کوُندَن- کوُنگه کوُپَه یَدِی، اَمّا حُکوُمَت اَلله نِی شَرِیعَتِیدَگِی قانوُنلَر بُویِیچَه حُکم قِیلِیشنِی، دارُ الاِسلامنِی قوُلدَن بای بِیرِیب اِسلامِی حُکوُمَت یِیقِیلگچ؛ مَنَه بُو کَنَللَرنِی، اَبزارلَرنِی بَرچَه سِی مُسُلمانلَرنِی آشکار وَ پِینهان دُشمَنلَرِینِی اِیختِیارِیگه اوُتِیب کِیتَدِی وَ اوُلَر بُورِیلَرگه اوُحشَب مُسُلمانلَرنِی عَقِیدَه لَرِیگه، اِیشانچلَرِیگه، اَرزِیشلَرِیگه چَنگ سالِیشَدِی، اوُلَر هِیچ قَندَی جِیددِی رَقِیبگه اِیگه بُولمَگن حالدَه مُسُلمانلَرنِی عَقِیدَه لَرِینِی، دُنیا – قَرَشلَرِینِی بُولغَشَدِی وَ مُسُلمانلَرنِی اوُرتَسِیدَه اِعتِقادِی وَ رَفتارِی فَسادلَرنِی عُمرِینِی اوُزَیتِیرِیشَدِی، اوُلامالَر مَنَه بُو لایِیحَه نِی «عوارض الاهليه» بَحثِیدَه ذِکر قِیلِیشگن.

دِیمَک، اِیچکِی پِینهان کافِرلَر وَ اوُلَرنِی توُدَه سِیگه قَرشِی مُعامَلَه قِیلِیشنِی اِینگ یَحشِی مُهِم، اِینگ اَساسِی رَوِیشِی، اِسلامِی حُکوُمَت قُدرَتِینِی پَناهِیدَه رُوحِی وَ یُومشاق جَنگلَر بُولِیمِیدَه آگاه قِیلِیش، رَوشَنلَشتِیرِیشدَن عِبارَتدِیر. چُونکِی مُنافِقلَر وَ سِکوُلارزَدَه لَر توُدَه سِی آشکار کافِرلَرنِی عَکسِی بُولِیب اوُزلَرِی اِعتِقاد قِیلگن نَرسَه لَرِینِی آشکار قِیلِیشمَیدِی وَ اوُزلَرِینِی مُسُلمانلَرنِی آرَسِیدَه یَشِیرِیب آلِیشَدِی. قُرآن وَ رَسُول الله صلی الله علیه وَسَلَّمنِی سُنَّتلَرِیگه سُویَه نِیش آرقَلِی مُنافِقلَرنِی وَ سِکوُلارزَدَه لَر توُدَه سِینِی صِیفَتلَرِی، بِیلگِیلَرِی بِیلَن اِینگ یَحشِی رَوِیشدَه تَنِیب آلسَه بُولَدِی، قُدرَتنِی پَناهِیدَه اوُلَرنِی تَنِیب آلگچ اوُلَرنِی اوُزلَرِیگه مُناسِب مُعامَلَه قِیلِینَدِی. [2]

مُنافِقلَر وَ سِکوُلارزَدَه لَر توُدَه سِینِینگ عَمَلِی وَ سُوزلَرِی باطِنلَرِیدَگِی عَقِیدَه لَرِی بِیلَن فَرق قِیلَدِی، مَنَه بُو کِیمسَه لَرنِی اِجتِمائِی عَلاقَه لَر، اَلله نِی شَرِیعَتِیدَگِی قانوُنلَرگه عَمَل قِیلِیش، جِهاد، زَکات، نَماز وَ باشقَه عِبادَتلَر پَیتِیدَه اوُلَرنِی عَمَللَرِینِی سُوزلَرِی بِیلَن قَرَمَه – قَرشِی اِیکَنلِیگِی کوُرِینَدِی، مَنَه بُو حالَتلَردَه اوُلَرنِی اِیککِی یوُزلَمَه چِی اِیکَنلِیکلَرِی فاش بُولَدِی.

کوُرِینِیب توُرگنِیدِیک بِیز اوُلَرنِی وَقت اوُتِیشِی بِیلَن ظاهِرِی عَمَللَرِیگه کُورَه تَنِیب آلِیش اِمکانِیگه اِیگه مِیز، فَقَط مَنَه شُو تَنِیب آلِیش آرقَلِی بِیر مُسُلمان مُناسِیب مُعامَلَه قِیلَه آلَدِی وَ اوُنِی باطِینِی قِیامَتگه اَلله تَعالَی گه تاپشِیرَدِی.

حُکوُمَت قُدرَتِینِی پَناهِیدَه مَنَه بُو آگاهلِیکلَر “کامِل” صُورَتدَه بِیرِیلَدِی وَ مُسُلمانلَر تامانِیدَن هَم “کامِل” قَبُول قِیلِینَدِی وَ “کامِل” صُورَتدَه تَنِیب آلِیش حاصِل بُولَدِی. مُسُلمانلَر هَم حُکوُمَت قُدرَتِینِی پَناهِیدَه مُنافِقلَر وَ سِکوُلارزَدَه لَر توُدَه سِیگه لایِیق مُناسَبَتنِی بِیلدِیرِیشَدِی. اَگر حُکوُمَت قُدرَتِی بوُلمَیدِیگن بُولسَه، مُسُلمانلَرگه ناقِص آگاهلِیکلَر یِیتِیشِیدَن تَشقَرِی، مُسُلمانلَرنِینگ مُنافِقلَر توُدَه سِیگه بِیلدِیرَدِیگن مُناسَبَتلَرِی هَم ناقِص بوُلِیب قالَدِی.

اَگر اِسلامِی حُکوُمَتنِی قُدرَتِی وَ اوُنِی قوُل آستِیدَگِی تَشکِلاتلَر مَوجُود بُولمَسَه، حَقِیقِی اوُلامالَر، دَعوَتچِیلَر هَم کوُزگه کوُرِینمَسدَن بِی اَثَر قالِیب کِیتِیشَدِی یاکِی اوُلامایِی سُوء، رُوَیبِیضَه، اِیچکِی پِینهان کافِرلَر، سِکوُلارزَدَه لَر قَتلَمِینِی یُوزَگه چِیقِیشِی سَبَبلِی آدَملَرنِی آرَسِیدَه بُوتوُنلَی یُوقالِیب کِیتِیشَدِی. چوُنکِی فاسِد حُکوُمَتلَر بَرچَه مِنبَرلَرنِی،کَنَللَرنِی، اَخبارات واسِیطَه لَرِینِی مَنَه بُوندَی حَقِیقِی اوُلامالَرنِی وُجُودِیدَن تازَلَب تَشلَب، اوُزلَرِی پَروَرِیش قِیلگن قوُغِیرچاقلَرنِی اِیختِیارِیگه تاپشِیرِیشَدِی، نَتِیجَه دَه مَنَه بُو حَقِیقِی اوُلامالَرنِی آوازِی، حَرَکَتلَرِی بِیر ثَمَرَه نِی کِیلتِیرمَیدِی.

(دوامی بار…….)


[1]همه ی جوامع این را پذیرفته اند. قوانینی را که می پذیرند کسانی که از آن پیروی کنند و خوب آن را انجام دهند به آن ها پاداش می دهند و کسانی که از این قوانین سرپیچی می کنندآن ها را مجازات می کنند و او را جریمه می کنند، همه ی جوامع بشری اینگونه بوده اند.

[2]روش برخورد درست با آن ها یکی با شناخت است که این شناخت هم در پناه قدرت باشد. در این صورت است که می توان روش برخورد مناسبی با آن ها داشت.

شیخ ابوحمزه المهاجر هورامی:درس های مقدماتی/ درس پنجم

دشمن شناسی شرعی (3)/ شناسائی اجمالی و روش برخورد با کفار پنهان داخلی یا منافقین و سکولارزده ها 

درس های مقدماتی/ درس پنجم

دشمن شناسی شرعی (3)/ شناسائی اجمالی و روش برخورد با کفار پنهان داخلی یا منافقین و سکولارزده ها 

(55- قیسم)

الان، همین حاکمیتی که بر اساس قانون گذاری و حکم کردن بر اساس همین قانون و مراجعه به همین قانون شکل گرفته، در مسأله ی آموزش چارچوب و قوانینی را وضع می کند که باید بر اساس این قوانین عمل شود، و معیار پاداش و مجازات هم همین قوانین مختص پرورش و آموزشمی شود. یعنی کسی که به خوبی از این قوانین پیروی کند به او پاداش می دهند و کسی که از این قوانین سرپیچی کند مجازات می شود. این روند پذیرفته شده در هر جامعه ی بشری تاکنون بوده است.[1]

خوب،آموزش یکی از حقوق فردی افراد جامعه برای غلبه بر جهل است.یکی از حقوق افراد جامعه است. امروزه، علاوه بر نمازهای جمعه و مجالس سخنرانی به شیوه ی سنتی آن، حاکمیت از سازمان ها و نهادهای دیگری هم برخوردار است که از کانال هایآن ها مسأله ی آموزشو غلبه بر جهل را به پیش می برد، و از طریق همین کانال ها می خواهد ارزش های خودش را نهادینه کند. یعنی از آن کانال ها آموزش، غلبه بر جهل و نهادینه کردن ارزش های خودش را به پیش می برد.کانال هائی چون:

  • آموزش همگانی در مدارس، دانشگاه ها و دیگر اماکن تحصیلی
  • آموزش از طریق نشر کتاب، مجلات، روزنامه ها، تابلوها و تراکت های تبلیغاتی
  • آموزش از طریق کانال های رادیوئی، تلویزیونی و ماهواره ای
  • آموزش از طریق کانال های اجتماعی و اینترنت
  • آموزش از طریق انجمن ها و گروه های مستقل حرفه ای (چیزی مثل حلف ها، سندی کاها و غیره)
  • و کانال های مختلفی که هر حکومتی از طریق نهادهای مختلفی که در اختیار دارد می تواند این آموزش خودش را به مردم برساند.

واضح و روشن است، زمانی که حکومت، اسلامی باشد تمام این کانال ها در خدمت آگاهی رساندن کامل به مسلمین می شود و قدرت شناخت مسلمین را روز به روز بیشتر می کند، اما زمانی که حکومت بر اساس تحکیم به قانون شریعت الله و حکومت اسلامی فرو می ریزد و دارالاسلام مسلمین از دست می رود؛ تمام این کانال ها و ابزارها خود به خود در اختیار دشمنان آشکار و پنهان مسلمین قرار می گیرند، و مثل گرگ به جان عقاید، باورها و ارزش های مسلمین می افتند، و بدون آن که رقیب جدی داشته باشند باعث آلوده کردن عقاید، نگرش مسلمین و تثبیت و طولانی تر کردن عمر مفاسد اعتقادی و رفتاری در میان مسلمین می شوند كه علمای اصول این پروسه را در بحث «عوارض الاهليه» ذكر كرده‌اند.

پس، اساسی ترین، مهم ترین و پیوسته ترین روش برخورد با کفار پنهان داخلی و دارودسته ای که دور خودشان جمع کرده اند آگاهی بخشی و روشنگری در بخش جنگ نرم و روانی با آن ها، آن هم در پناه قدرت حکومت اسلامی است. چون دارودسته ی منافقین و سکولارزده ها، بر خلاف کفار آشکار، آنچه که به آن اعتقاد دارند را آشکار نمی کنند و در میان مسلمین خودشان را گم کرده اند. تكیه ی قرآن و سنت رسول الله صلی الله علیه و سلم بر این است که ابتدا دارودسته ی منافقین و سکولارزده ها باید از طریق صفات و ویژگی هایشان به بهترین شیوه ی ممکن شناسانده شوند و با چنین شناختی در پناه قدرت، روش برخورد مناسبی با آن ها داشته باشند. [2]

دارودسته ی منافقین و سکولارزده ها  گفتار و کردارشان با عقاید و درونشان فرق دارد، و تنها زمانی می توان این افراد را شناخت که در روابط اجتماعی و عمل به قانون شریعت الله همچون جهاد، زکات، نماز و سایر عبادت ها عمل آن ها با گفتارشان تضاد پیدا می کند، و این زمانی است که دوگانه بودن آن ها برای همه آشکار می شود.

در این صورت، برای ما شناخت، (شناختی که باید از این ها به دست بیاوریم) تنها به مرور زمان و از طریق اعمال ظاهری آن ها امکان پذیر است، و تنها با چنین شناختی است که یک مسلمان می تواند برخورد مناسب و بجایی با آن ها داشته باشد و درون آن ها به قیامت و الله متعال واگذار می شود.

در پناه قدرت حکومتی، آگاهی ها «کامل» داده می شود و از طرف مسلمین هم«کامل»گرفته می شود و شناخت «کامل» کسب می شود نه ناقص. مسلمین هم می توانند در پناه قدرت حکومتی، واکنشی که لایق دارودسته ی منافقین و سکولارزده هاست را نشان دهند. اگر قدرت حکومتی نباشد علاوه بر آن که آگاهی و شناخت، ناقص به مسلمین می رسد، واکنش مسلمین هم در برابر دارودسته ی منافقین و سکولارزده هاناقص می شود.

اگر قدرت حکومت اسلامی و نهادهای تحت کنترل آن نباشد، علمای راستین و داعیان واقعی هم یا در میان مردم بر اثر پروبال گرفتن علمای سوء، الرویبضه، کفار پنهان داخلی و سکولارزده ها در اقلیت قرار می گیرند، یا به کلی در میان مردم گم می شوند. چون حکومت های فاسد تمام منابر، کانال ها و رسانه ها را از وجود این ها پاکسازی کرده اند و در اختیار بازیگران دست پرورده ی خودشان قرار داده اند و صدای این علما و دست و پا زدن های آن ها هم به جایی نمی رسد.

(ادامه دارد………)


[1]همه ی جوامع این را پذیرفته اند. قوانینی را که می پذیرند کسانی که از آن پیروی کنند و خوب آن را انجام دهند به آن ها پاداش می دهند و کسانی که از این قوانین سرپیچی می کنندآن ها را مجازات می کنند و او را جریمه می کنند، همه ی جوامع بشری اینگونه بوده اند.

[2]روش برخورد درست با آن ها یکی با شناخت است که این شناخت هم در پناه قدرت باشد. در این صورت است که می توان روش برخورد مناسبی با آن ها داشت.

تعارفي درس / پنځم درس : شرعي دښمن پیژندنه (3) / د داخلي پټو کفارو او یا منافقانو او سیکولر شوی سره د چلند لنډ پیژندنو او طریقه (72)

تعارفي درس / پنځم درس : شرعي دښمن پیژندنه (3) / د داخلي پټو کفارو او یا منافقانو او سیکولر شوی سره د چلند لنډ پیژندنو او طریقه (72)

• د منافقینو او سیکولرزدهو سره د چلند لومړۍ طریقه:د دولتي واک ترلاسه کول، په حکومتي واک کې شاملول او اضافه کول او د ټولنیز مخنیوي ځواک کې اضافه او اضافه کول ترټولو اساسي او مهم حل لاره دی.
دولتي واک او د هغه تر مدیریت لاندې بنسټونه د داخلي سیکولرزدهو د ویجاړونکو فعالیتونو د کنټرول او اداره کولو کلیدي او خورا قوي وسیله ده چې د داخلي کفارو د مخنیوي په توګه د دولتي واک پرته نور فعالیتونه نیمګړي او عقیم پاتې کیږي.
يعنې له دولتي واک پرته نور تدبيرونه نيمګړي او حتي عقیم دي.د منافقینو او سیکولرزدهو د راڅرګندیدو لامل همدا دولتي واک دی.او د خنثی کولو او بې طرفه کولو عامل هم همدا دولتي ځواک دی.د سیکولرزدهو د کټګوری تبقي په وړاندې د مسلمانانو ټول اړخونه د دولتي واک تر پوښښ لاندې معنی ترلاسه کوي او د شریعت له مخې مطلوبې پایلې ته رسېږي.

که په دقت سره وګورو، د منافقینو او سیکولرانو واک د اسلامي حکومت او د هغې د څارنې شورا او د هغه تر ادارې لاندې ادارو د قدرت په تناسب بدلیږي.مطلب دا چې هرڅومره چې د اسلامي حکومت او سترې شورا ځواک او د امت اجماع قوي وي، هغومره د منافقانو او سیکولرشوي ځواک کمیږي او برعکس د اسلامي حکومت او د هغې د څارنې شورا واک چې څومره کم شوی، د منافقینو او سیکولرزدهو قوت او په اسلامي ټولنه کې د دوی د چلولو توان وړتیا همدومره زیات شوی دی.
کله چې د مسلمانانو په منځ کې د الله تعالی د شریعت پر بنسټ اسلامي حکومت او اجماع له منځه لرې کیږي او یا له منځه لاړه شي، نو ټولنه دربسته د منافقینو او سیکولرزدهو د نسل پالنې ځای وي او هر ډول فساد چې یې زړه غواړي د مسلمانانو په سر راوړي دي.

رسول الله صلى الله عليه وسلم فرمايي:
د اسلام لاسونه یو په بل پسې ماتیږي، کله چې یوه لاسي ړنګه شي، خلک هغه څه چې نږدې وي هغه یې په لاس کې اخلي، په دوی کې لومړی (لومړنۍ کټګوري چې ماتیږي) د حکم ماتول دي (د خدای د قانون او قانون پر بنسټ حکم). اسلامي حکومت له منځه ځي) او اخرینی پای لمونځ دی (دوی لمونځ پریږدي).يعنې کله چې د قرآن او د خداي د شريعت پر بنسټ واکمني له منځه ولاړه شي او پر ځای يې بله واکمني راشي، نو ام الفسادي به په مسلمانانو کې خپور شي، چې مسلمانان به په زرګونو ناروغيو او فسادونو اخته شي، تر څو چې وروستۍ ناروغي د لمانځه ترک کول دي.مطلب دا چې مسلمانان د الله تعالی له شریعت دقانون څخه په بشپړه توګه بې برخې کیږي.

يعنې د الله د قانون پر بنسټ د حکم له پرېښودو او د اسلامي حکومت له ړنګېدو څخه نيولې تر فردي لمانځه پورې، هر هغه مصيبت او فساد چې مسلمانان ورسره مخامخ شوي او دوام لري، د اسلامي حکومت د نشتوالي او د حکومت د پياوړتيا له امله دي. د الله جل جلاله شريعت او قانون تر هغه وخته پورې چې په ټولنه کې د ام الفساد حاکم وي، له منځه لاړ نه شي او اسلامي حکومت جوړ نه شي، نور فسادونه به له منځه ولاړ نه شي. ټولنه به اصلاح نشي.ځکه:إنَّ اللهَ یَزَعُ بالسُّلطان ما لا یَزَعُ بالقرآن.خدای د حکومت په قوت سره هغه څه ترسره کوي چې په قرآن یې نه ترسره کوي.

Муқаддамот дарслари/ бешинчи дарс

Шаръий душманшиносий (3) умумий суратда тан олиш ва ички яширин кофирлар ё мунофиқлар ва секулярзодалар  билан муомала қилиш равиши

Муқаддамот дарслари/ бешинчи дарс

Шаръий душманшиносий (3) умумий суратда тан олиш ва ички яширин кофирлар ё мунофиқлар ва секулярзодалар  билан муомала қилиш равиши

(54- қисм)

Мусулмонлардаги ушлаб қолувчи махсусан хукумат қудрати ва унга тегишли ташкилотларни қудрати бўлмаганлиги боис асрлардан буён мунофиқлар ва секулярзадалар жамиятни ўзларини жавлонгохларига айлантириб олишган, минглаб балки миллионлаб мусулмонларни уларнинг  ўзларига хос бўлган касалликларга мубтало қилишган. Бугунги кундаги бизни жамиятимиз хам мана бу булғанган рафторларни дин сифатида қабул қилган ва  мерос қилиб олган, бугунги кунда замонавий,тараққийлашган шаклда ўзларига исломий қобиқларни кийиб олган ранго-ранг ахзобларни таблиғотини хужумига учраганмиз, яъни бизларни барчамиз ўзига хос кўринишларда хужумга учрадик.

Жамиятнинг диний,таблиғий,сиёсий ташкилотларини контролини ўзини ихтиёрига олган мажмуъа, мусулмонларни жамиятини хамма қатламларида мунофиқлар ва секулярзадаларнинг хилма-хил  касалликларини тезлик билан ривожланишига тарқалишига боис бўлди. Равшанлаштириш,уйғонишга  хам монеълик қилишади, улар тоғутларнинг моддий ва харбий қудратини ва таблиғот қудратини  химояси остида мана бу булғанган ахлоқларни мусулмонларни орасида мустахкамланишини хам амалга оширишди.

Улар барча ташкилотларда ўзларини сохалари бўйича мутахассисларга айланишди. Мутахассис муллога, хофизи қуръон  мутахассисига, хадис бўйича олимга, араб тили ва балоға бўйича олимга айланишган, яъни динга алоқадор бўлган косиблик қилса бўладиган хамма нарсада олим бўлиб улгуришган.

 Шунинг учун хам биринчи қадамда мана бу кимсаларни хизблардан,ташкилотлардан тозалаб ташлаш керак, мана бу мухим иш эса фақатгина хукумат қудратини қўлидан келади холос. Шундай экан мусулмонларни орасида илдиз отиб кетган мана бу қўрқинчли харакатга қарши мубораза қилишни хохлаган киши, биринчи бўлиб хукумат қудратини ташкил қилиши лозим,агар мана бундай хукумат мавжуд бўлса уни қўлдан келганча қудратманд қилиш  керак. Хатто агар мана бу хукумат исломий изтирорий бадал хукумат бўладиган бўлса ва исломий мазхабларни бирига асосан ташкил бўлган бўлса  хам, бу хукумат эга бўлган барча айблари,нуқсонлари билан ягона чора бўлиб қолади. Уни қўлдан келганча қудратманд қилиш керак.  Мана бу хукумат қудрати бизлар кечаю кундузи олишиб ётган ва фасодларидан хам бизлар огох бўлган  ички пинхон кофирларни,секулярзадаларни харакатини мудирият қилиш,уларни жиловлаш учун энг катта, энг мухим чора хисобланади.

Иккинчи равиш бўйича хукумат қудратини панохида мусулмонларни огох қилиш ва мунофиқлар,секулярзадалар тўдасини аслий мохиятини,миқёсини ошкор қилиш керак. Мана бу ишларни барчасини албатта исломий хукумат қудратини панохида соясида қилиниши лозим.

Исломий жамиятдаги хокимият ва исломий қудратни қўлга киритиш хам учта устувор  пояга асосланган:

Қонунларни таъйинлаш,уни шаръийлаштириш:

«أَمْ لَهُمْ شُرَکاءُ شَرَعُوا لَهُمْ مِنَ الدِّینِ ما لَمْ یَأْذَنْ بِهِ اللّهُ وَ لَوْلا کَلِمَةُ الْفَصْلِ لَقُضِىَ بَیْنَهُمْ وَ إِنَّ الظّالِمِینَ لَهُمْ عَذابٌ أَلِیمٌ» (شوری/۲۱)،

Балки улар (макка мушриклари) учун (куфр ва ширк каби) аллох буюрмаган нарсаларни – “дин”ни,уларга шариат қилиб берган шериклари – бутлари бордир?! Агар (яхши ёмон амаллар қиёмат кунида) ажралиши хусусида сўз бўлмаганида,албатта уларнинг ўрталарида (шу дунёдаёқ) хукм қилинган бўлур эди. Золим кимсалар учун, шак-шубхасиз,аламли азоб бордир.

Мана бу қонун асосида хукм қилиш:

«وَمَنْ لَمْ يَحْكُمْ بِمَا أَنزَلَ اللَّهُ فَأُوْلَئِكَ هُمُ الْكَافِرُونَ» (مائده/۴۴)، «وَمَنْ لَمْ يَحْكُمْ بِمَا أَنزَلَ اللَّهُ فَأُوْلَئِكَ هُمُ الْفاسِقُونَ»،«وَمَنْ لَمْ يَحْكُمْ بِمَا أَنزَلَ اللَّهُ فَأُوْلَئِكَ هُمُ الْظالِمینَ»،

Кимда – ким аллох нозил қилган дин билан хукм қилмас экан, бас, улар золимлардир. Аллох нозил қилган нарсалар асосида хукм қилмаган кишилар бегумон кофирлардир.

Учинчи мархалада эхтиёж бўлган пайтда мана бу қонунга мурожаат қилинади:[1]

«أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ يَزْعُمُونَ أَنَّهُمْ آمَنُوا بِمَا أُنزِلَ إِلَيْكَ وَمَا أُنزِلَ مِن قَبْلِكَ يُرِيدُونَ أَن يَتَحَاكَمُوا إِلَى الطَّاغُوتِ وَقَدْ أُمِرُوا أَن يَكْفُرُوا بِهِ وَيُرِيدُ الشَّيْطَانُ أَن يُضِلَّهُمْ ضَلَالًا بَعِيدًا» (نساء/60)

(эй Мухаммад), ўзларини сизга нозил қилинган нарсага (қуръонга) ва сиздан илгари нозил қилинган нарсаларга иймон келтирган деб хисоблайдиган (айрим) кимсаларнинг шайтонга хукм сўраб боришни истаётганларини кўрмадингизми? Холбуки,уларга унга ишонмаслик буюрилган эди.(чунки) шайтон уларни бутунлай йўлдан оздиришни истайди.

(давоми бор……)


[1]پس، سه پایه ی حکومت: قانون گذاری و تشریع می کند، بعد حکم می کند پس از آن که الله قانون را گذاشته حکومت حکم بر اساس همین قانون می کند و بر مردم هم واجب است هنگام مشکلاتشان و در صورت نیاز به این قانون و به این حکم مراجعه کنند. 

مُقَدّمات دَرسلَرِی / بِیشِینچِی دَرس

شَرعِی دُشمَنشُوناسِی (3) عُمُومِی صوُرَتدَه تَن آلِیش وَ اِیچکِی یَشِیرِین کافِرلَر یا مُنافِقلَر وَ سِکوُلارزَدَه لَر بِیلَن مُعامَلَه قِیلِیش رَوِیشِی

مُقَدّمات دَرسلَرِی / بِیشِینچِی دَرس

شَرعِی دُشمَنشُوناسِی (3) عُمُومِی صوُرَتدَه تَن آلِیش وَ اِیچکِی یَشِیرِین کافِرلَر یا مُنافِقلَر وَ سِکوُلارزَدَه لَر بِیلَن مُعامَلَه قِیلِیش رَوِیشِی

(54- قیسم)

مُسُلمانلَردَگِی اوُشلَب قالوُچِی مَخصُوصاً حُکوُمَت قُدرَتِی وَ اوُنگه تِیگِیشلِی تَشکِلاتلَرنِی قُدرَتِی بُولمَگنلِیگِی بائِث عَصرلَردَن بُویان مُنافِقلَر وَ سِکوُلارزَدَه لَر جَمِیعیَتنِی اوُزلَرِینِی جَولانگاهلَرِیگه اَیلَنتِیرِیب آلِیشگن، مِینگلَب بَلکِی مِیللِیانلَب مُسُلمانلَرنِی اوُلَرنِینگ اوُزلَرِیگه خاص بوُلگن کَسَللِیکلَرگه مُبتَلا قِیلِیشگن. بُوگوُنگِی کوُندَگِی بِیزنِی جَمِیعیَتِیمِیز هَم مَنَه بُو بُولغَنگن رَفتارلَرنِی دِین صِیفَتِیدَه قَبُول قِیلگن وَ مِعراث قِیلِیب آلگن، بُوگوُنگِی کوُندَه زَمانَه وِی، تَرَقِّیلَشگن شَکلدَه اوُزلَرِیگه اِسلامِی قابِیقلَرنِی کِییِیب آلگن رَنگا- رَنگ اَحزابلَرنِی تَبلِیغاتِینِی هُجُومِیگه اوُچرَگنمِیز، یَعنِی بِیزلَرنِی بَرچَه مِیز اوُزِیگه خاص کوُرِینِیشلَردَه هُجُومگه اوُچرَدِیک.

جَمِیعیَتنِینگ دِینِی، تَبلِیغِی، سِیاسِی تَشکِلاتلَرِینِی کانترالِینِی اوُزِینِی اِیختِیارِیگه آلگن مَجمُوعَه، مُسُلمانلَرنِی جَمِیعیَتِینِی هَمَّه قَتلَملَرِیدَه مُنافِقلَر وَ سِکوُلارزَدَه لَرنِینگ هِیلمَه – هِیل کَسَللِیکلَرِینِی تِیزلِیک بِیلَن رِواجلَنِیشِیگه تَرقَلِیشِیگه بائِث بوُلَدِی.  رَوشَنلَشتِیرِیش، اوُیغانِیشگه هَم مانِعلِیک قِیلِیشَدِی، اوُلَر طاغُوتلَرنِینگ ماددِی وَ حَربِی قُدرَتِینِی وَ تَبلِیغات قُدرَتِینِی حِمایَه سِی آستِیدَه مَنَه بُو بُولغَنگن اَخلاقلَرنِی مُسُلمانلَرنِی آرَسِیدَه مُستَحکَملَنِیشِینِی هَم عَمَلگه آشِیرِیشَدِی.

اوُلَر بَرچَه تَشکِلاتلَردَه اوُزلَرِینِی ساحَه لَرِی بُویِیچَه مُتَخَصِّصلَرگه اَیلَنِیشَدِی. مُتَخَصِّص مُلّاگه، خافِظِی قُرآن مُتَخَصِّصِیگه، حَدِیث بُویِیچَه عالِمگه، عَرَب تِیلِی وَ بَلاغَه بوُیِیچَه عالِمگه اَیلَنِیشگن، یَعنِی دِینگه عَلاقَه دار بُولگن کاسِبلِیک قِیلسَه بُولَدِیگن هَمَّه نَرسَه دَه عالِم بُولِیب اوُلگوُرِیشگن.

شوُنِینگ اوُچُون هَم بِیرِینچِی قَدَمدَه مَنَه بُو کِیمسَه لَرنِی حِزبلَردَن، تَشکِیلاتلَردَن تازَه لَب تَشلَش کِیرَک، مَنَه بُو مُهِم اِیش اِیسَه فَقَطگِینَه حُکوُمَت قُدرَتِینِی قوُلِیدَن کِیلَدِی حالاص. شُوندَی اِیکَن مُسُلمانلَرنِی آرَسِیدَه اِیلدِیز آتِیب کِیتگن مَنَه بُو قوُرقِینچلِیک حَرَکَتگه قَرشِی مُبارَزَه قِیلِشنِی هاحلَگن کِیشِی، بِیرِینچِی بوُلِیب حُکوُمَت قُدرَتِینِی تَشکِیل قِیلِیشِی لازِم، اَگر مَنَه بُوندَی حُکوُمَت مَوجُود بُولسَه اوُنِی قوُلدَن کِیلگنچَه قُدرَتمَند قِیلِیش کِیرَک. حَتّی اَگر مَنَه بُو حُکوُمَت اِسلامِی اِضطِرارِی بَدَل حُکوُمَت بوُلَدِیگن بوُلسَه وَ اِسلامِی مَذهَبلَرنِی بِیرِیگه اَساساً تَشکِیل بُولگن بُولسَه هَم، بُو حُکوُمَت اِیگه بُولگن بَرچَه عَیبلَرِی، نُقصانلَرِی بِیلَن یَگانَه چارَه بُولِیب قالَدِی. اوُنِی قوُلدَن کِیلگنچَه قُدرَتمَند قِیلِیش کِیرَک. مَنَه بُو حُکوُمَت قُدرَتِی بِیزلَر کِیچَه یُو کوُندوُزِی آلِیشِیب یاتگن وَ فَسادلَرِیدَن بِیزلَر هَم آگاه بُولگن اِیچکِی پِینهان کافِرلَرنِی، سِکوُلارزَدَه لَرنِی حَرَکَتِینِی مُدِیرِیَت قِیلِیش، اوُلَرنِی جِلاولَش اوُچُون اِینگ کَتتَه ، اِینگ مُهِم چارَه حِسابلَنَدِی.

اِیککِینچِی رَوِیش بُویِیچَه حُکوُمَت قُدرَتِینِی پَناهِیگه مُسُلمانلَرنِی آگاه قِیلِیش وَ مُنافِقلَر، سِکوُلارزَدَه لَر توُدَه سِینِی اَصلِی ماهِیَتِینِی، مِقیاسِینِی آشکار قِیلِیش کِیرَک. مَنَه بُو اِیشلَرنِی بَرچَه سِینِی اَلبَتَّه اِسلامِی حُکوُمَت قُدرَتِینِی پَناهِیدَه ،سایَه سِیدَه قِیلِینِیشِی لازِم.

اِسلامِی جَمِیعیَتدَگِی حاکِیمِیَت وَ اِسلامِی قُدرَتنِی قوُلگه کِیرِیتِیش هَم اوُچتَه اوُستوُوار پایَه گه اَساسلَنگن:

  • قانوُنلَرنِی تَعیِینلَش، اوُنِی شَرعِیلَشتِیرِیش: «أَمْ لَهُمْ شُرَکاءُ شَرَعُوا لَهُمْ مِنَ الدِّینِ ما لَمْ یَأْذَنْ بِهِ اللّهُ وَ لَوْلا کَلِمَةُ الْفَصْلِ لَقُضِىَ بَیْنَهُمْ وَ إِنَّ الظّالِمِینَ لَهُمْ عَذابٌ أَلِیمٌ» (شوری/۲۱)، بَلکِی اوُلَر (مَککَه مُشرِکلَرِی) اوُچُون (کُفر وَ شِیرک کَبِی) اَلله بُویوُرمَگن نَرسَه لَرنِی – ” دِین”نِی، اوُلَرگه شَرِیعَت قِیلِیب بِیرگن شِیرِیکلَرِی – بوُتلَرِی باردِیر؟! اَگر ( یَحشِی یامان عَمَللَر قِیامَت کوُنِیدَه) اَجرَلِیشِی حُصُوصِیدَه سُوز بُولمَگنِیدَه ، اَلبَتَّه اوُلَرنِینگ اوُرتَلَرِیدَه ( شوُ دُنیادَه یاق) حُکم قِیلِینگن بُولوُر اِیدِی. ظالِم کِیمسَه لَر اوُچُون شَک – شُبهَه سِیز اَلَملِی عَذاب باردِیر.
  • مَنَه بُو قانوُن اَساسِیدَه حُکم قِیلِیش:  «وَمَنْ لَمْ يَحْكُمْ بِمَا أَنزَلَ اللَّهُ فَأُوْلَئِكَ هُمُ الْكَافِرُونَ» (مائده/۴۴)، «وَمَنْ لَمْ يَحْكُمْ بِمَا أَنزَلَ اللَّهُ فَأُوْلَئِكَ هُمُ الْفاسِقُونَ»،«وَمَنْ لَمْ يَحْكُمْ بِمَا أَنزَلَ اللَّهُ فَأُوْلَئِكَ هُمُ الْظالِمینَ»،کِیمدَه – کِیم اَلله نازِل قِیلگن دِین بِیلَن حُکم قِیلمَس اِیکَن، بَس، اوُلَر ظالِملَردِیر. اَلله نازِل قِیلگن نَرسَه لَر اَساسِیدَه حُکم قِیلمَگن کِیشِیلَر بِیگوُمان کافِرلَردِیر.
  • اوُچِینچِی مَرحَلَه دَه اِیختِیاج بُولگن پَیتدَه مَنَه بُو قانوُنگه مُراجَعَت قِیلِینَدِی: [1]«أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ يَزْعُمُونَ أَنَّهُمْ آمَنُوا بِمَا أُنزِلَ إِلَيْكَ وَمَا أُنزِلَ مِن قَبْلِكَ يُرِيدُونَ أَن يَتَحَاكَمُوا إِلَى الطَّاغُوتِ وَقَدْ أُمِرُوا أَن يَكْفُرُوا بِهِ وَيُرِيدُ الشَّيْطَانُ أَن يُضِلَّهُمْ ضَلَالًا بَعِيدًا» (نساء/60) (اِی مُحَمَّد)، اوُزلَرِینِی سِیزگه نازِل قِیلِینگن نَرسَه گه (قُرآنگه) وَ سِیزدَن اِیلگرِی نازِل قِیلِینگن نَرسَه لَرگه اِیمان کِیلتِیرگن دِیب حِسابلَیدِیگن ( اَیرِیم) کِیمسَه لَرنِینگ شَیطانگه حُکم سُورَب بارِیشنِی اِیستَیاتگنلَرِینِی کوُرمَدِینگِیزمِی؟ حالبُوکِی، اوُلَرگه اوُنگه اِیشانمَسلِیک بوُیوُرِیلگن اِیدِی، ( چُونکِی) شَیطان اوُلَرنِی بُوتوُنلَی یُولدَن آزدِیرِیشنِی اِیستَیدِی.
  • (دوامی بار……)

[1]پس، سه پایه ی حکومت: قانون گذاری و تشریع می کند، بعد حکم می کند پس از آن که الله قانون را گذاشته حکومت حکم بر اساس همین قانون می کند و بر مردم هم واجب است هنگام مشکلاتشان و در صورت نیاز به این قانون و به این حکم مراجعه کنند. 

شیخ ابوحمزه المهاجر هورامی:درس های مقدماتی/ درس پنجم

دشمن شناسی شرعی (3)/ شناسائی اجمالی و روش برخورد با کفار پنهان داخلی یا منافقین و سکولارزده ها 

درس های مقدماتی/ درس پنجم

دشمن شناسی شرعی (3)/ شناسائی اجمالی و روش برخورد با کفار پنهان داخلی یا منافقین و سکولارزده ها 

(54- قسمت)

به دلیل نبود قدرت بازدارندگی مسلمین و بخصوص نبود قدرت حکومتی و نهادهای مرتبط با آن، دارودسته ی منافقین و سکولارزده ها قرن هاست جامعه را جولانگاه خودشان کرده اند، و هزاران و بلکه ملیون ها مسلمان را به بیماری های مختص خودشان آلوده کرده اند. جامعه ی کنونی ما هم این رفتارهای آلوده را به عنوان دین دریافت کرده و به ارث برده است، و به شکل امروزین و مدرنی، مورد هجوم تبلیغات وسیع آلودگی های دارودسته ی منافقین و سکولارزده های امروزین در نهادهای حکومت های وابسته و احزاب رنگارنگ که قیافه ی اسلامی هم به خودشان گرفته اند،ما و جوامع ما را هم مورد هجوم قرار داده اند و همه ی ما به نحوی مورد هجوم قرار گرفته ایم.

این مجموعه که کنترل نهادهای دینی، تبلیغی و سیاسی جامعه را هم در اختیار گرفته اند باعث شیوع و رواج وسیع و سریع انواع بیماری های دارودسته ی منافقین و سکولارزده ها در تمام لایه های جامعه ی مسلمین و مانعی در روشنگری و بیداری شده اند، و با پشتوانه ی قدرتی نظامی و مادی طاغوت ها و قدرت تبلیغی خود باعث تثبیت این اخلاقیات مذموم و آلوده در میان مسلمینهم شده اند.

این ها در تمام نهادها تبدیل به متخصصین خاص همان حرفه شده اند. ملای متخصص شده اند، حافظ قرآن متخصص شده اند، حدیث دان خبره شده اند، عربی دان و بلاغه دان خبره ای شده اند، و در هر چه مربوط به دین و کاسبی کردن با دین باشد، خبره شده اند.

برای همین، اولین اقدام، پاک سازی این ها از این احزاب و نهادهاست و این امر مهم، تنها و تنها از طریق قدرت حکومتی صورت می گیرد. در این صورت، کسی که قصد مبارزه با این جریان مخوف را دارد که در تاروپود مسلمین ریشه دوانده و ریشه کرده است. اولین و مهم ترین راه این است که حکومت اسلامی تشکیل دهد و اگر چنین حکومتی وجود دارد، باید آن را تا جایی که می تواند قدرتمند کند.الاناین حکومت حتی اگر یک حکومت بدیل اضطراری اسلامی هم باشد و بر اساس هر یک از مذاهب اسلامی تشکیل شده باشد با تمام عیب هایی هم که دارد باز این تنها راهکار است. باید آن را تا جایی که می تواند قدرتمند کند.این قدرت حکومتی بزرگ ترین و مهم ترین راهکار برای مدیریت و مهار بحران و جریان کفار پنهان داخلی و سکولارزده هایی است که شب و روز با آن ها سر و کله می زنیم و از مفاسد آن ها هم آگاهیم.

  • روش دوم در پناه قدرت حکومتی، آگاه كردن مسلمین و آشكار کردن ابعاد، مواضع و ماهیت واقعی دارودسته ی منافقین و سکولارزده هاست، در پناه حکومت اسلامی. باید در پناه قدرت حکومتی اسلامیجهت آگاه کردن مسلمین و آشکار کردن از ماهیت واقعی ،ابعاد گسترده، وسیع و مواضع(موضع گیری های) این دارودسته ی منافقین و سکولارزده اقدام شود

می دانیم که حاکمیت در جامعه ی اسلامی و دست یابی به قدرت اسلامی هم بر سه پایه استوار است:

  • قانون گذاری و تشریع: «أَمْ لَهُمْ شُرَکاءُ شَرَعُوا لَهُمْ مِنَ الدِّینِ ما لَمْ یَأْذَنْ بِهِ اللّهُ وَ لَوْلا کَلِمَةُ الْفَصْلِ لَقُضِىَ بَیْنَهُمْ وَ إِنَّ الظّالِمِینَ لَهُمْ عَذابٌ أَلِیمٌ» (شوری/۲۱)، شاید آنان شریکان و معبودهائی دارند که برای ایشان دینی را پدید آورده‌اند که خدا بدان اجازه نداده است (و از آن بی‌خبر است‌) اگر این سخنِ قاطعانه و داورانه ی (خدا، مبنی بر مهلت کافران و تأخیر قیامت تا وقت معیّن آن)نبود، میانشان (با هلاک کافران و باقی گذاشتن مؤمنین) داوری می‌گردید. قطعاً ستمگران عذاب دردناکی دارند.‏پس، اولی قانون گذاری و تشریع است.
  • حکم کردن بر اساس همین قانون: «وَمَنْ لَمْ يَحْكُمْ بِمَا أَنزَلَ اللَّهُ فَأُوْلَئِكَ هُمُ الْكَافِرُونَ» (مائده/۴۴)، «وَمَنْ لَمْ يَحْكُمْ بِمَا أَنزَلَ اللَّهُ فَأُوْلَئِكَ هُمُ الْفاسِقُونَ»،«وَمَنْ لَمْ يَحْكُمْ بِمَا أَنزَلَ اللَّهُ فَأُوْلَئِكَ هُمُ الْظالِمینَ»،و هر کس برابر آن چیزی حکم نکند که خداوند نازل کرده است او و امثال او بی گمان کافراند، «وَمَنْ لَمْ يَحْكُمْ بِمَا أَنزَلَ اللَّهُ فَأُوْلَئِكَ هُمُ الْكَافِرُونَ». پس موضوع دوم از پایه های حکومت، حکم کردن بر اساس همین قانونی است که تشریع کردهاست.
  • مراجعه به همین قانون در صورت نیاز، قانون تشریع شده، بر اساس همین قانون حکم هم می شود. مرحله ی سوم مراجعه به همین قانون در صورت نیاز است[1]: «أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ يَزْعُمُونَ أَنَّهُمْ آمَنُوا بِمَا أُنزِلَ إِلَيْكَ وَمَا أُنزِلَ مِن قَبْلِكَ يُرِيدُونَ أَن يَتَحَاكَمُوا إِلَى الطَّاغُوتِ وَقَدْ أُمِرُوا أَن يَكْفُرُوا بِهِ وَيُرِيدُ الشَّيْطَانُ أَن يُضِلَّهُمْ ضَلَالًا بَعِيدًا» (نساء/60)،(ای پیغمبر!) آیا تعجّب نمی‌کنی از کسانی که می‌گویند که آنان بدانچه بر تو نازل شده و بدانچه پیش از تو نازل شده ایمان دارند اما، می‌خواهند داوری را به پیش طاغوت ببرند (و حکم او را به جای حکم خدا بپذیرند؟!). و حال آن که بدیشان امر داده شده است که به طاغوت ایمان نداشته باشند «وَقَدْ أُمِرُوا أَن يَكْفُرُوا بِهِ»و شیطان می‌خواهد که ایشان را بسی گمراه  کند. «أَن يُضِلَّهُمْ ضَلَالًا بَعِيدًا» شیطان می خواهد آن ها را در مسیر ضلالت، گمراهی و ضالین قرار دهد. کسی که بر اساس قانون شریعت الله حکم نمی کند و خودش را مسلمان می داند جزو همان گروه ضالین و سرگردانان قرار می گیرد.

(ادامه دارد…….)


[1]پس، سه پایه ی حکومت: قانون گذاری و تشریع می کند، بعد حکم می کند پس از آن که الله قانون را گذاشته حکومت حکم بر اساس همین قانون می کند و بر مردم هم واجب است هنگام مشکلاتشان و در صورت نیاز به این قانون و به این حکم مراجعه کنند.