درس پنجم مقدماتی / دشمن شناسی شرعی(5) درجه بندی شرعی دشمنان

درس پنجم مقدماتی / دشمن شناسی شرعی(5) درجه بندی شرعی دشمنان

پیاده شده از نوار صوتی شیخ ابوحمزه المهاجر هورامی حفظه الله

(19- قسمت)

‏طبری متن صلح نامه ی عمربن خطاب در سال 15 هجری با نصرانیها را می آورد که درآن آمده  است : بسم الله الرحمن الرحیم . این معاهده‌ای کهاست بر اساس آن بنده‌ی خدا عمربن خطاب به اهل ایلیاء امان مالی و جانی داده است، همچنین عبادتگاه‌ها و صلیب آنان و سایر ملتهایشان در امان خواهند بود و به خاطر آیین خود مورد آزار قرار نخواهند گرفت.”

دقت کنید دوستان: در اینجا آن عبارتهای دست و پاگیر قبل از اسم حکام وجود ندارد تنها می گوید بنده‌ی خدا عمربن خطاب، بعد فورا به دنبال امان مالی و جانی،علاوه بر آنکه ضمانت حفظ مکان عبادی نصرانیها می دهد ضمانت حفظ صلیب آنها را هم می دهد، که بدون کوچکترین شکی از نگاه اسلام این صلیب بتی است که نصرانیها نگه می دارند، و به دنبال این است که می گوید  به خاطر دینشان مورد اذیت و آزار قرار نمی گیرند. اینها چه معاهد باشند و چه نباشند و حتی در هنگام جنگ هم باشند این اماکن مذهبی آنها باید حفظ بشوند، و بر خلاف بتکده ی مشرکین، حفظ این اماکن یکی از اهداف جنگ مسلحانه و جهاد مسلمین است که قبل از حفظ مساجد به او دستور داده شده است.

 یعنی هر مکانی که قبلا متعلق به شریعتهای آسمانی بوده است و بعدها به دلایلی کفار صاحبش شدند و کفر را در آن تبلیغ کردند نباید خراب بشود بلکه باید دوباره به سبک اسلامی و به تدریج توحید را به آن  برگرداند. کسی حق تخریب هیچ یک از خانه های الله را ندارد حتی اگر این خانه توسط کفار اشغال شده باشد و تبدیل شده باشد به هر چیزی.

اینها کعبه را پر بت کردند و تبدیلش کردند به مرکزی برای  تبلیغ بت پرستی و جاهلیت و پرستش طاغوتها، نصرانیها و یهودیها و دیگران هم خانه های محل پرستش الله را برا ی تبلیغ کفر گوئی خودشان تبدیل کردند، و مغولها و فاتحین اندلس هم مساجد را تبدیل کردند به اسطبل اسبهایشان، و سکولاریستهائی چون آتاتورک هم آنها را تبدیل کردند به موزه مثل ایاصوفیا، و سکولاریستهای اروپا هم آنها را تبدیل کرده اند به مراکز فحشاء و رقص و مشروب فروشی و غیره  و بعضی از آنها توسط مسلمین خریداری شده اند و دوباره تبدیل شدند به مسجد و مرکزی برای عبادت الله .

خوب، حالا این مسلمین به دلیل گوش دادن به مکر و فریب و دروغ آشکار جورج بوش سکولار و تنفر از نصرانیها چند تا اشتباه مرتکب شدند و چقدر از عدالت دور شدند؟ خودتان بشمارید. به نظر شما الله تعالی فتح و پیروزی را به این فریب خورده ها می دهد؟ جنگ فریب است،« الْحَرْبُ خُدْعَةٌ» فریب که خوردی شکست  می خوری. زمانی که رسول الله صلی الله علیه وسلم این قاعده را بیان می کند یعنی یکی از سنتهای اللهِ . مسلمین در احد فریب بخورند شکست می خورند، و کفار متحد جنگ احزاب هم فریب بخورند باز شکست می خورند. گفتیم این یک اسلحه است و هر کسی می تواند و اجازه دارد از این اسلحه بر علیه دشمن خودش استفاده کند و آن را برعلیه دشمن خود به کارش ببرد.    

حالا کفار سکولار جهانی به همراه یهود و مرتدین برای اینکه جریان جنگی که بر علیه مسلمین راه انداختند را از طرف مسلمین به انحراف بکشانند، و شریعتهای آسمانی را به هم مشغول کنند و یا فرق اسلامی را به هم مشغول کنند و فشار جنگ را از روی خودشان سبک تر کنند، از هر کانالی و بخصوص از کانال علمای دین فروش و خائن و مفتی های کتابخانه ای و مسلمین جاهل سعی می کنند مسیر جنگ را به آنجایی هدایت کنند که به نفعشان است، و برایشان مهم نیست در این میان نصرانی با نصرانی قربانی می شود یا نصرانی و مسلمان قربانی می شوند یا شیعه و سلفی و حنفی و شافعی و غیره. همه ی اینها برایشان یکسانند. دین سکولاریسم و سکولاریستها به قوانین هیچ کدامشان ایمان ندارند و با قوانین همه ی آنها سرجنگ دارند. این چیزی است که هنوز عده ای از اهل قبله موفق به فهم و درکش نشده اند و مجریان بدون مزد سناریوهای پر از مکر و فریب دشمنانشان شده اند، و دچار چنان ظلم و بی عدالتی در حق بندگان الله شده اند  که این ظلم آنها را به هر چیزی نزدیک کرده است جز نصرت و یاری الله تعالی و پیروزی بر دشمنان اصلی شان. این خیلی خطرناک است و مسلمین باید به خود بیایند .

اجازه بدهید درسمان را با دو تصویر تاریخی ادامه بدهیم تا متوجه بشوید این برادران ظالم نا میزان و نامتعال و اکثرا جاهل و بدور از عدالت ما زمانی که درجه بندی شرعی دشمنان توسط الله را بهم می زنند و  به جایش از درجه بندی جعلی و تقلبی تولید شده توسط انسانها پیروی می کنند دارند چه بلائی سر خودشان و  زیر دستانشان می آورند :

رستم فرخزاد فرمانده ی حکومت مجوسی ساسانیان قبل از اینکه به قادسیه برسد یک اسیر از مسلمین را پیش او می آورند و به او می گوید: «چه باعث شده كه شما به این سرزمین بيایيد و چه می‌خواهيد؟» آن اسير مسلمان پاسخ می دهد:«ما اينجا آمده‌‏ايم كه وعده‌ی خداوند را انجام بدهيم كه اگر مسلمان نشوید، ما سرزمین شما را مالک خواهيم شد»  رستم گفت: «اگر پيش از رسیدن به این آرزو كشته بشويد چه می گوید؟» اسير مسلمان گفت: «هر كه از ما كشته بشود داخل بهشت می شود و هر كه زنده بماند الله وعده‌ی خودش را نسبت به او انجام می دهد. ما به اين وعده يقين داريم». رستم گفت: ما به دست شما تباه مى‏‌شويم (با اين ايمانى كه داريد).» آن اسير مسلمان در جوابش می گوید:«كارهاى زشت شما باعث تباهى شما مى‏‌شود. خداوند شما را به حقیقتِ كارهاى زشت خودتان دچار کرده است». رستم از اين گفتگو خیلی عصبانی می شود و دستور داد آن مسلمان را شهید کنند.  نحسبه كذلك والله حسيبه.

(ادامه دارد…….)

درس پنجم مقدماتی / دشمن شناسی شرعی(5) درجه بندی شرعی دشمنان

درس پنجم مقدماتی / دشمن شناسی شرعی(5) درجه بندی شرعی دشمنان

پیاده شده از نوار صوتی شیخ ابوحمزه المهاجر هورامی حفظه الله

(18-قسمت)

 در حالي كه برای همه كاملا روشن است كه اين چیزی جز خدعه و فریب و خُطُوَاتِ الشَّیْطَان و چیزی  جز توطئه‌اي عظيم عليه شریعتهای آسماني و منحرف کردن مبارزات مسلمین نیست؛ این رهبر کفار سکولار دنیا با این ترفند کثیف سعی کرد که مسلمین را در برابر نصرانی ها قرار بدهد نه در برابر سکولاریستها، و دشمن مسلمین را نصرانیت معرفی کند نه دین سکولاریسم؛ و به مسلمین بگوید من که آمدم با شما بجنگم دشمن شماره 3 شما هستم نه شماره 1، پس شماهم بروید با شماره 3 بجنگید و اهمیت ندهید به اینکه سکولاریستها دشمن شماره 1 شما در همه ی دنیا رهبریت جنگ با مسلمین رادر اختیار دارند، و اهمیت ندهید که در تمام دنیا مسلمین با واسطه یا بی واسطه توسط سکولاریستها دشمنان شماره 1 شما قتل عام می شوند، و اهمیت ندهید که در تمام دنیا دین و ناموس و مال و سرزمینهای مسلمین توسط سکولاریستها دشمنان شماره 1 شما از بین می رود !! و اهمیت ندهید که شما توسط سکولاریستهای محلیتان دارید سرکوب می شوید، و اهمیت ندهید که همه ی این سکولاریستهای جنایتکار را خودم اداره می کنم، و اصلا اهمیت ندهید که ما سکولاریست و دشمنان شماره 1 شما هستیم، بروید با نصرانیها بجنگید. حتی نگفت بروید با یهود یا مرتدین بجنگید. چرا؟ چون یهود و مرتدین به خودش نزدیکتر هستند و همه باهم دشمن شماره یک مسلمین هستند.

 هدف این رهبر سکولاریستهای جهان این بود نصرانیتی را به عنوان دشمن مسلمین معرفی کند که قرنهاست حكومت و تسلطش را بر جامعه از دست داده است، و اصلا حکومتی نصرانی وجود ندارد که بیاد با مسلمین بجنگد و خود نصرانی ها هم قربانی سکولاریستها شده اند.[1] اما بوش و دنیای سکولار قصد داشتند تا در يك توطئه حساب شده مسلمین را به جان نصرانیها بیندازند، و خودشان در امان بمانند، و خودشان از دور سودش را ببرند وبه ریش همه بخندند.

عده ای از مسلمین هم فریب اینها را خوردند و دهها کلیسا و مرکز عبادی نصرانی ها را صرفا به دلیل نصرانی بودن منفجر کردند، و صدها نصرانی موجود در آن را قتل عام کردند چون خیال می کردند که رئیس جمهور سکولار و مشرک آمریکا راستگو است و یانصرانی است و اینها نصرانی های محارب هستند.  و به همان شیوه ای که نیروهای متحد سکولار جنگ احزاب فریب نُعَيمبن مَسْعُود را خوردند این مسلمین هم به همان شیوه فریب کسانی چون جورج بوش را خورده اند، و هنوز هم دست بردار نیستند و نمی دانند چه کلاه بزرگی سرشان رفته است .

در حالی که به فرض محال اگر آمریکا و روسیه و آلمان و فرانسه و غیره که تحت یک پرچم بر علیه مسلمین جمع شده اند سکولار و مشرک نبودند و یک کافر اهل کتاب هم بودند، باز منفجر کردن مکانهای عبادی آنها و کشتن آنهمه انسان در آنها نمی تواند امری شرعی باشد . چون یکی از اهداف جهاد حفظ این اماکن قبل از حفظ مساجد مسلمین است . این امر در اولین آیاتی که اجازه ی قتال و جنگ مسلحانه دراسلام داده می شود آمده است ، دقت کنید اولین آیات: أُذِنَ لِلَّذِینَ یُقَاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا وَإِنَّ اللَّهَ عَلَى نَصْرِهِمْ لَقَدِیرٌ ‏* ‏ الَّذِینَ أُخْرِجُوا مِن دِیَارِهِمْ بِغَیْرِ حَقٍّ إِلَّا أَن یَقُولُوا رَبُّنَا اللَّهُ وَلَوْلَا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُم بِبَعْضٍ لَّهُدِّمَتْ صَوَامِعُ وَبِیَعٌ وَصَلَوَاتٌ وَمَسَاجِدُ یُذْکَرُ فِیهَا اسْمُ اللَّهِ کَثِیراً وَلَیَنصُرَنَّ اللَّهُ مَن یَنصُرُهُ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِیٌّ عَزِیزٌ ‏(حج/39-40)

‏اجازه جنگ مسلحانه به کسانی داده می‌شود که به آنان ظلم شده و خداوند توانا است بر این که ایشان را پیروز کند.‏ همان کسانی که به ناحق از خانه و کاشانه خود اخراج شده‌اند و تنها گناهشان این بوده است که می‌گفته‌اند پروردگار ما الله است! اصلاً اگر خداوند بعضی از مردم را به وسیله بعضی دفع نکند، دیرهای (راهبان و تارکان دنیا) و کلیساهای (نصرانیها) و کنیسه های(یهودیان)، و مسجدهای (مسلمانان) که در آنها خدا بسیار یاد می‌شود، تخریب و ویران می‌شود. و به طور مسلم خدا یاری می‌دهد کسانی را که (با دفاع از آئین و معابد) او را یاری دهند. خداوند نیرومند و چیره است .‏

 دقت کردید چه شد؟  این اولین آیاتی است که الله تعالی دستور جنگ مسلحانه را به مسلمین داده و اهداف این جنگ هم تعیین کرده است، و حفظ این مکانها را یاری الله معرفی کرده است، و یاری و نصرت خودش را منوط به حفظ این اماکن و جلوگیری از تخریب این اماکن عبادی دانسته است . چون این اماکن هرگز تخریب نمی شوند حتی اگه مردم آن دیار هم مسلمان بشوند باز این اماکن تبدیل به مسجد می شوند و باز به روش صحیح تر آن در عبادت الله می شود. مثل اکثر آتشکده های ایرانی که بعد از مسلمان شدند ایرانیها تبدیل به مسجد شدند یا کلیساهایی چون ایاسوفیا در ترکیه و غیره  همه ی اینها در اساس برای عبادت الله ساخته شدند اما به تدریج چیزهای دیگر ی غیر از پیام الله در این اماکن تبلیغ شده است .

 این تبلیغ غلط باعث انهدام این اماکن نمی شود. بلکه باید به سبک اسلامیش تبلیغ درست را جایگزین تبلیغ غلط کرد . تصور کنید خود کعبه هم همین دوران را طی کرده است. مگر چند تا بت داخل کعبه و اطراف کعبه وجود داشتند؟ مگر چه کسانی غیر از ابولهب و زنش و امثال آن عهده دار حفظ این مکان بودند. حالا وجود این بتها و امثال ابولهب باعث می شود این مکان را منفجر کرد؟ در حالی که در آن زمان قبله ی مسلمین هم نبود و مسلمین به سوی بیت المقدس نماز می خواندند. پس نمی شود شبه پراکنی کنند و بگویند آنجا قبله ی مسلمین بوده است. نه نبوده، بلکه قبله ی مشرکین و کفار دشمنان شماره یک ما درآن زمان بود.

(ادامه دارد……..)


[1]  با انکه در صورت کلان  3 مذهب نصرانیت تحت عناوین : کاتولیک، ارتدوکس و پروتستان  شناخته شده تر هستند و 5 فرقه ی دیگر ان نیز تا حدودی شناخته شده تر و مشهور هستند اما بالغ بر 2000 فرقه و مذهب پس از روی کار امدن سکولاریستها به وجود آمده اند که هر کدام تحت حمایت قانون دین سکولاریسم مسیر خاص خودشان را طی می کنند و کاری به سایر فرق ندارند .

درس پنجم مقدماتی / دشمن شناسی شرعی(5) درجه بندی شرعی دشمنان

درس پنجم مقدماتی / دشمن شناسی شرعی(5) درجه بندی شرعی دشمنان

پیاده شده از نوار صوتی شیخ ابوحمزه المهاجر هورامی حفظه الله

(17- قسمت)

 قاعده ی کلی جنگ هم همین است :«الْحَرْبُ خُدْعَةٌ» یعنی جنگ فریب است. نُعَيمبن مَسْعُود با اجازه ی رسول الله صلی الله علیه وسلم توانست با جنگ روانی خودش درغزوه ی احزاب، هم اتحاد میان سپاه متحد سکولاریستهای قریش را بهم بزند که متشکل از قریش و غطفان و غیره بودند، و هم توانست اتحاد این سکولاریستها را با یهود بهم بزند. این کار خیلی بزرگی بود و رسول الله صلی الله علیه وسلم به این صحابیِ گرامیِ طراح و مجریِ سناریویِ جنگ روانی و جنگ سرد در میانِ دشمنان متحد فرموده بود که: «إِنَّمَا أَنْتَ رَجُلٌ وَاحِدٌ، فَخَذِّلْ عَنَّا مَا اسْتَطَعْتَ، فَإِنَّ الْحَرْبَ خُدْعَةٌ».«تو یک مرد تنهایی، هرچه در توان دارید به سود ما عزم دشمن را سست کن؛ که جنگ سراسر نیرنگ است!» و به او اجازه داد هر چه میخواهد بگوید حتی  برا ی شکست عزم و اراده ی دشمنان متحد می تواند دروغ هم بگوید.

نُعَيم بن مَسْعُود رضی الله عنه با موفقیت این سناریو و جنگ نرم و روانی را به پیش برد تا اینکه به هدف خودش رسید، و اوهم ایجاد تفرق در میان دشمنان بود. تفرقی که به عنوان عامل اصلی شکست در میان هر قومی است. بله، او موفق شد تفرق را در میان اینها به وجود بیاورد و وحدتشان را از بین ببرد و با از بین رفتن وحدت، دشمنان قدرتشان هم از بین رفت، و به این شیوه عزم و اراده ی دشمنان اهل قبله سست شد و شکست خوردند. 

خوب خُدْعَة یک اسلحه ست که مسلمین درجنگ روانی و جنگ نرم و سردشان بر علیه دشمنان مسلحشان به کار بردند، و طبیعی است  که انتظار داشته باشیم که دشمنان ما هم از همین اسلحه بر علیه ما استفاده کنند . چون چنین اسلحه ای مثل شمشیر و کلاشینکف و نارنجک و امثالهم در اختیار همه هست و نمی شود گفت که فقط ما داریم و دشمنانمان ندارند. چرا دارند و بلکه با انواع خُطُوَاتِ الشَّیْطَان هم آن را پرورش داده اند. برا ی همین است که دشمنان هم  بی کار نمی نشینند و سعی می کنند با توسل به هزاران مکر و فریب و دروغ و حیله و خُطُوَاتِ الشَّیْطَان همین بلا را بر سر مسلمین در بیاورند. چون رسول الله صلی الله علیه وسلم به صورت مختصر و کوتاه جنگ را این طوری تعریف کرده است: « الْحَرْبُ خُدْعَةٌ» یعنی جنگ فریب است. این یعنی، باید منتظر مکر و فریب دشمنانی باشیم که در موقعیتهای غیر جنگی هم از هیچ مکر و فریب و خیانت و دروغی دریغ نمی کنند، حالا چه رسد به زمان جنگ که خود جنگ بر اساس مکر و فریب تعریف شده است .حالا چه رسد به این زمان که در جنگ مسلحانه باشیم .

در این صورت همچنانکه باید در برابر گلوله های دشمنان راه چاره پیدا کرد و آموزشهای لازم و  پیشگیری های لازم را برا ی محافظت از جسم سربازان و مجاهدین انجام داد، به همین شیوه، و بلکه حساس تر، باید در برابر مکر و فریب و جنگ نرم و سرد وخُطُوَاتِ الشَّیْطَان دشمنان آموزشهای لازم و پیشگیریهای لازم را برای محافظت از ایمان، و محافظت از اراده و وحدت صفوف و پرهیز از تفرق انجام داد.

عرض کردیم که: وجود کفار اهل کتاب و شبهه اهل کتاب و بخصوص وجود منافقین و سکولار زده ها در میان مسلمین حکم کارگاههای آموزشی را دارند که این فرصت را به مسلمان می دهند که در فضائی باز و سازمان دهی شده  ایمانش را در برابر انواع شبهات آبدیده و قوی کند. مسلمان وقتی که غلط آنها را می بیند و درست خودش را لمس می کند یقین و ایمانش بیشتر می شود.

از میان دشمنان اهل قبله  کفار پنهان داخلی یا منافقین یا سکولار زده ها که در درجه ی 4 دشمنان ما قرار گرفته اند بزرگترین ابزارشان این بوده است که خودشان را شبیه مسلمین در بیاروند، و سعی کنند اهداف خودشان را پشت شعارهای اسلامی، و در قالبی اسلامی و دینی به پیش ببرند تا به اهدافشان می رسند، و برای همین بیشتر جنگهای خودشان را به نام دین و حتی دفاع از دین به پیش برده اند. تمام این حیله ها برای رد گم کنی بوده است که عده ی زیادی از مسلمین هم تا کنون فریبشان را خورده اند .

کفار پنهان داخلی که همان مشرکین و سکولاریستهای بی عرضه ی و بی غیرتی هستند که در دارودسته ی منافقین و سکولار زده ها خودشان را قایم کرده اند، این ترفندشان  بوده و خواهد بود، کفار سکولار و مشرکین آشکار هم سعی خواهند کرد از همین ترفند هم کیشان بی عرضه شان برای ایجاد جنگ روانی و انحراف لوله های اسلحه ی مسلمین و هدر دادن انرژی مخالفینشان استفاده کنند.

بارزترین نمونه ی این ترفند در عصر ما جرج دبليو بوش شيطان پرست سکولاریست و عضو انجمن استخوان و جمجمه و نماينده مشركين سكولار دنيا بود كه هيچ اعتقادي به نصرانیت ندارد، اما میآید و جنگ خودش را بر علیه مسلمين «جنگ صليبي» معرفي می کند. وحتی الان هم در خیلی از هواپیماهای بدون سر نشینشان  و حتی بعضی از گلو له ها یشان عنوان جنگهای صلیبی را می آورند.

(ادامه دارد…….)

درس پنجم مقدماتی / دشمن شناسی شرعی(5) درجه بندی شرعی دشمنان

درس پنجم مقدماتی / دشمن شناسی شرعی(5) درجه بندی شرعی دشمنان

پیاده شده از نوار صوتی شیخ ابوحمزه المهاجر هورامی حفظه الله

(16- قسمت)

باید کسانی چون امام شافعی رحمه الله بیایند و کسانی چون یمنی ها را به سبک اسلامی متوجه کنند که این برچسبهائی که زدند صحیح نیست، نه امام شافعی رافضی است و نه شما رافضی هستید، این یک توطئه از طرف دشمنای مشترک من و شماست. بگوید نه من وهابی هستم نه شما، نه من رافضی هستم نه شما، نه من خوارج هستم نه شما، نه من مرتد هستم نه شما بلکه همه ی ما اهل قبله ای هستیم که دارای دشمنان مشترک و دارای نقاط مشترک و منافع مشترک بسیار زیاد و اختلافات فقهی جزئی بسیار ناچیزی هستیم که تنها شورای واحد با اجماع واحد می تواند از بینشان ببرد و باید حول مشترکاتمان با هم بر علیه دشمن مشترکمان متحد بشویم.

نکته ی ظریف و حساسی که در این زمینه ممکن است بعضی از برادران ما را دچار اشتباه کند این است که دیده شده است که علمائی در دوره ای خاص و در مکانی خاص بر علیه دشمنان شماره4 و یکی از این فرق و مذاهبِ اهل بدعت فتوای جنگ داده باشند. اما این هم دارای شروط خاص خودش است، علماء جنگ بر علیه کسی یا گروهی از اهل بدعت را صادر کرده اند که این شخص یا گروه بر حاکم شرعی مسلمین خروج کرده باشد و بر علیه حاکم شرعی مسلمین قیام کرده باشد، یا دشمنان کافر رابر علیه مسلمین یاری داده باشد و موارد اینچنینی؛ و این جنگ به دلیل این است که اینها بغی کردند و شورش کردند و خیانت کردند و مسلمین را کشتند، نه به این دلیل که اینا ن کافرِ محارب باشند . 

اینجاست که به دو نکته ی اساسی می رسیم :

  • یکی اینکه یهود و سکولاریستها بدون شک دشمنان شماره یک ما هستند، اما ممکن است دسته هائی از آنها در حال جنگ با ما نباشند و قرار نیست ما همیشه با یهودیی که تا روز قیامت دشمن شماره یک ماست در حال جنگ مسلحانه باشیم. چون ممکن است اهل ذمه باشند یا پیمانی با ما داشته باشند و جنگ ما با آنها تنها منحصر بشود به جنگ سرد و روانی و جنگ نرم. بر خلاف سکولاریستها که در موقعیتهای ضرورت و استثنائی و به تشخیص رهبریت جامعه اسلامی نباشد، نمی شود با آنها پیمانی بست و هرگز اهل ذمه هم نمی شوند و چاره ای جز جنگ مسلحانه یا پذیرش اسلام ندارند چون روش گفتمانی آنهاهم با مسلمین تنها اسلحه ست.
  • نکته ی دیگر اینکه به همان مسأله ی دشمن صائل می رسیم که چندین بار در مورد آن صحبت کردیم . و این دشمن صائل  کاری به مذهب و دین و نژاد و قوم و خویش و بیگانه ندارد.

ممکن است آن کسی که الان آمده جلوی شما ایستاده و جنگ را بر شما «تحمیل» کرده است قوم وخویش خودتان، و هم محله ای و همشهری و هم مذهب خودتان باشد،و تو را «مجبور» کرده باشد که با او بجنگی، مثل جنگ جمل و صفین و نهروان که بر امیر المومنین و رهبر مسلمین «تحمیل» شد و «چاره ای جز» دفع اینها نبود، در حالی که دشمنان درجه اول و دوم و سوم و چهارم هم از دور اینها را نگاه می کردند و دشمنان داخلی و درجه 4 هم به این جنگها دامن می زدند. بله جنگ بر رهبر مسلمین تحمیل شد جنگ را بر مسلمین تحمیل کردند.

یا ممکن است یک نصرانی خودش را دشمن صائل شما کرده باشد، و «چاره ای جز» جنگیدن برایتان نگذاشته باشد. مثل  جنگهای صلیبی. در این صورت است که می توان گفت: اعمال دشمنان عليه مسلمين گاه باعث می شود که مسلمین در «حالت اضطرار» قرار بگیرند و از آن حالت عادی و طبیعیش مسلمین را خارج کنند، و به حکم «الضرورات تبیح المحظورات» دشمنان درجه اول و دوم و سوم را رها کنند و مشغول دفع یک جنگ «تحمیلی» و «اضطراری» بشوند .کسانی جنگ را بر  مسلمین تحمیل کردند که نباید می کردند و هدف مسلمین نیست این جنگ این جنگ خاص مسلمین نیست ولی بر آنان تحمیل شده در این جا یک دشمن درجه چندم ممکن است خودش را به درجات بالاتری برساند که مسلمین «مجبور بشوند» با اینها بجنگند، یا حتی ممکن است یک دشمن بالاتر با وجود دشمن بودن خودش را از اینکه در اولویت جنگ مسلحانه ی مسلمین قرار بدهد به درجات پائین تری برساند وخودش را از اولویت جنگ با مسلمین بکشد کنار.

مثلا یک یهودی یا نصرانی یا مجوس یا صابئی می توانند خودشان را هم پیمان، ذمی و مستأمنین قرار بدهند یا در حال جنگ مسلحانه با مسلمین . البته مشرکین و سکولاریستها هم ممکن است در مراحلی به تشخیصِ رهبریتِ حکومتِ اسلامی جزو هم پیمانها قرار بگیرند و اولویت جنگی مسلمین نباشند. مثل قبیله ی خزاعه و غیره  که متحد و هم پیمان رسول الله صلی الله علیه وسلم بودن بر علیه حکومتِ مرکزیِ سکولاریستهایِ جزیره العرب یعنی قریش. در این صورت غیر از سکولاریستها، خود دشمنان هستند که تعیین می کنند مسلمین چه طوری با آنها برخورد کنند وعمل مسلمین واکنشی به درخواست و عمل آنهاست .

با مثالی که در مورد سلفیون تولیدی دستگاه آل سعود تأثیرات منفی آن در افغانستان و سایر سرزمینهای مسلمان نشین آوردیم باید تا کنون متوجه شده باشیم که یهود و سکولاریستها همین طوری ساکت نمیشوند که مسلمین با خیال راحت مثل نسل اول صحابه هرچه دلشان خواست برسرشان در بیا ورند و مسلمین به آنهمه قدرت و ابهت و بزرگی برسند، برای همین وارد حیله و مکر میشوند و می خواهند مسلمین را گیج کنند و مسلمین را به جنگهای انحرافی بکشانند.

(ادامه دارد……..)

درس پنجم مقدماتی / دشمن شناسی شرعی(5) درجه بندی شرعی دشمنان

درس پنجم مقدماتی / دشمن شناسی شرعی(5) درجه بندی شرعی دشمنان

پیاده شده از نوار صوتی شیخ ابوحمزه المهاجر هورامی حفظه الله

(15- قسمت)

پس این خطواط الشیطان و برچسب زنی ها و انگ زنی ها مربوط به شیطان و مریدان شیطان است نه مسلمین. مربوط به کسانی است که در مسیر شیطان قدم بر می دارند نه کسانی که درمسیر الله و اولیاء الله در حرکت باشند و بخواهند از این بر چسب زنی هابرعلیه مسلمین استفاده کنند.

  رسول الله صلی الله علیه وسلم می فرمایند: كُلُّ أُمَّتِي يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ إِلا مَنْ أَبَى قَالُوا يَا رَسُولَ اللَّهِ وَمَنْ يَأْبَى قَالَ مَنْ أَطَاعَنِي دَخَلَ الْجَنَّةَ وَمَنْ عَصَانِي فَقَدْ أَبَى”[1].”همه ‌ی امت من وارد بهشت می ‌شوند مگر کسی که خود نخواهد. گفتند: و چه کسی است که نخواهد؟!! فرمودند: هرکس از من اطاعت کند وارد بهشت می ‌شود و هرکس از من سرپیچی کند نخواسته است – که وارد بهشت شود. شما را به الله قسم می دهم حیف نیست با دست خودتان و با پیروی از شک و گمان و بغض و کینه و برچسب زنی و سایر خُطُوَاتِ الشَّیْطَان خودتان را از نعمت بهشت محروم کنید؟ واقعا حیف است و ضرر بزرگی است.

در زمینه ی برچسب زنی و خُطُوَاتِ الشَّیْطَان نمونه ها زیاد هستند اما فکر کنم اسامه بن لادن رحمه الله به نسبت نزدیک بودنش به عصر ما می تواند نمونه ی خوبی در این زمینه باشد. دروغ سازی در مورد اسامه بن لادن رحمه الله و نوکری او برا ی شیعه و دست نشانده بودن او توسط شیعیان ایران یکی از این اتهامات و برچسبهای رایج سکولاریستها و حکام طاغوت و ملاهای دین فروش بوده و هست که حتی دهها فیلم مستند و صدها تحلیل و میزگرد ماهواره ای و حتی بین المللی هم برا ی جا انداختن این تهمت آشکار راه انداختند، و میلیاردها دلار در تبلیغ این دروغ و افک آشکار خرج کردند.  چرا؟ چون اسامه بن لادن رحمه الله که دشمن شماره یک شریعتهای آسمانی و مسلمین یعنی آمریکا و صهیونیستها و مرتدین را نشانه رفته بود، هرگز بر علیه حکومت شیعه مذهب ایران فتوا نداد، و هرگز بر علیه شیعیان به صورت عام فتوا نداد، در برابر بر علیه تمام متحدین آمریکا و ناتو چون رژیم فاسد آل سعود و امارات و مصر و اردن و پاکستان، افغانستان و غیره فتوای جهاد و جنگ مسلحانه صادر کرد.

اما این به دل آمریکا و اسرائیل و مرتدین و متحدینش و بخصوص رژیم فاسد و جنایتکار آل سعود و نوچه هایش نبود. برای همین ابتدا تابعیت سعودی اورا باطل کردند و او را به شیعه بودن، و دست نشانده بودن حکومت شیعی ایران، و نوکری برای شیعیان ایران متهم کردند، و حتی القاعده را ساخته و پرداخته ی حکومت شیعه مذهب ایران معرفی کردند. و القاعده را مزدور ایران معرفی کردند.

 این همان برچسبی است که به ما و امثال ما زده  اند و می زنند. چرا؟ چون ما هم دشمن شماره یک تمام اهل قبله یعنی کفار سکولار و یهود و مرتدین محلی را نشانه رفته ایم، و همه را به دوری از تفرق و همه را به وحدت بر علیه این دشمن مشترک و شماره یک دعوت می کنیم. و این به دلشان نیست و برایشان ضرر دارد و فشار جنگ را بر آنها متمرکز می کند. برای همین است می خواهند این فشار رابا هر دروغ و اتهام و تولید سناریوهای دروغین و توطئه های حساب شده به پائین تر از خودشان به دشمنان شماره 2 یا شماره 3 یا شماره 4 و فرق اهل بدعت و یا سایر فرق اسلامی منتقل کنند، یا اگرنتوانستند «کل» این فشار را منتقل کنند حداقل «کمی» فشار را بر خودشان «کم» کنند و این فشار را بر دیگران هم توزیع کنند و نفس راحتی بکشند.

ويژگي عمده‌ي کفار سکولار جهانی و سایر دشمنان شماره یک ما و بخصوص سکولارشده های بومی هم خيانت، دروغ، مکر و فریب، تفرقه افكني، جنايت پيشگي، مردم فروشي و تمام صفت‌هاي پليد انسانی است، و اگر اين صفت‌ها را ازآنها بگيريم قطعاً چيزي میشوند شبيه آن‌هايي كه بهره‌اي از احكام الهي برده‌اند، و اگرچنين صفات فاسد و فاسد کننده نبودند قطعا با احكام و دستورات خدا و رسولش اعلان جنگ و مبارزه نمي‌كردند، پس برچسب زنی و پیروی از خُطُوَاتِ الشَّیْطَان روش و سنت اینهاست، اما اگر به خاطر عمل به اين سياست دقيق و اساسی قانون شریعت الله در زمینه ی دشمن شناسی شرعی و درجه بندی دشمنان، ازطرف مسلمانان فريب خورده مورد اتهام و برچسب‌هايي قرار بگیریم، قطعا جاي نگراني است و باید اصلاح بشود.

این خطر و انحراف بزرگی است که آشکارا به تفرق میان اهل قبله دامن می زند و وحدت و قدرت مسلمین را هدف قرار می دهد، وعمل به سناریو و نقشه ای است  که دشمنان اهل قبله برا ی خدمت به اهدافشان طراحی کرده اند.این سناریویی است که دشمنان اهل قبله دنبال بازیگرانش می گردند و نقشه ای است که در جهت اهدافشان طراحی کرده اند . برا ی یک مسلمان عیب است  و حتی ننگ است که به دلیل تنفر از فلان قوم یا مذهب اسلامی اهل بدعه قانون شریعت الله راکنار بزند و طبق نقشه ی کفار و دشمنان قانون شریعت الله و بر اساس خُطُوَاتِ الشَّیْطَان به پیش برود و عمل کند.

(ادامه دارد…….)


[1]بخاری

درس پنجم مقدماتی / دشمن شناسی شرعی(5) درجه بندی شرعی دشمنان

درس پنجم مقدماتی / دشمن شناسی شرعی(5) درجه بندی شرعی دشمنان

پیاده شده از نوار صوتی شیخ ابوحمزه المهاجر هورامی حفظه الله

(14- قسمت)

تمام طاغوتها و تمام احزاب و گروههای سکولار و مرتد محلی از چنین خُطُوَاتِ الشَّیْطَان و تاکتیک فاسدی عقب نمانده اند، و این رویه ی عادی تبلیغاتهای آنها شده است که مسلمین شب روز با آن مواجه اند و امری عادی برای همه شده است. اما متأسفانه به بعضی از گروهها و جماعتهای نامیزان و نامتعادل اسلامی هم رسیده است، و آنها را هم به نسبتهای مختلفی آلوده کرده است، و به عنوان ابزاری برای آماده سازی جهت سرکوب و جنگ با گروه مخالفشان یا حکومت مخالفشان یا اشخاص مخالفشان یا عقاید مخالفشان استفاده می کنند . فلانی مرتد نیست تبلیغ می کنند هست، خوارج نیست تبلیغ می کنند هست، رافضی نیست تبلیغ می کنند هست ، مزدور نیست می گوند هست و دهها برچسب دیگر که برای توجیه سرکوب و جنگ بر علیه شخص یا گروه یا عقیده ی مخالفشان استفاده می کنند. زمانی که شما به یک شخص یا گروهی برچسب غلط و انگ غیر شرعی می زنید سه  اتفاق عمده می افتد:

  • یکی اینکه این شخص می فهمد شما چقدر دروغگو و احمق و ظالم هستید و در دشمنیش با شما محکمتر می شود.  تو اگر به یک مجوس هم بگویی یهودی در حالی که نباشد از شما متنفر می شود و در دشمنیشان با شما حریص تر می شود حالا چه رسد به اینکه به یک بی گناه تهمت مشرک بودن و خوارج بودن و رافضی بودن و مرتد بودن و اربکی بودن و غیره بزنی در حالی که اینچنین نیست . 
  • اتفاق دیگر اینکه این  برچسب شما باعث می شود خیلی از مردم، نسبتِ به آن برچسب و انگ شما واکنش نشان بدهند نه به آن شخص یا گروهی که به او انگ چسباندند، [1]و این ممکن است در کوتاه مدت و به صورت موقت به نفع شما باشد.

اما این حالت تا زمانی باقی می ماند که مردم واقعیت شخص یا گروه را ندانند و تنها آن برچسبی که شما به آنها چسباندید را بدانند، وبه محض اینکه مردم واقعیت آن شخص یا گروه را می فهمند و می فهمند که شما چه دروغ بزرگی به آنها گفتید و چه کلاهی سرشان گذاشتید، آنوقت است که طرفدار  آن شخص یا گروه مخالف شما می شوند. حتی عده ای بدون توجه به سایر نقاط ضعف آن شخص یا گروه مخالف شما به او ملحق می شوند و بر علیه شما می شوند.

اینها به صورت ساده اش مخالف دروغی شدند که شما گفتید و کاری به سایر ضعفها ندارند،  جهالت باعث دوام این سحر شما می شود و آگاهی و علم آنرا باطل می کند. در این صورت شما با این برچسب زدن و دروغ پردازی و اتهامات غلط تان یک دشمن سرسخت برا ی خودتان تولید کردید. زمانی که به فلان گروه میگویید مرتد اما نیست تو برا ی خودت دشمن تراشیدی، زمانی که به فلان شخص یا گروه می گویی خوارج یا رافضی یا صحوه یا اربکی و جاش اما نیست تو برای خودت دشمن تراشیدی .

 الان باید فهمیده باشید که برا ی چه در قرآن حتی یک برچسب و دروغ در مورد کثیفترین دشمنان ما از شیطان گرفته تا سایر کفار پنهان و آشکار وجود ندارد و این را جزو خُطُوَاتِ الشَّیْطَان معرفی کرده است.

  • و آخرین اتفاق این است که به عنوان یک مجرم باید پاسخگو باشید و نتیجه ی برچسب زنی و تهمتی که به حریم اشخاص و گروهها و جامعه زدید را تحمل کنید. بله، تو یک مجرمی که باید حد بر شما اجرا بشود.

این برچسب زنی و انگ زنی یکی از صفات ناپسند دشمنان آشکار و پنهان ما بر علیه مسلمین بود، نگاه کن الله تعالی بعد از آن افک و تهمت و برچسبی که به مادرمان ام المومنین عایشه رضی الله عنه زدند چه فرمود؟ إِنَّ الَّذِينَ يُحِبُّونَ أَن تَشِيعَ الْفَاحِشَةُ فِي الَّذِينَ آمَنُوا لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ ۚ وَاللَّهُ يَعْلَمُ وَأَنتُمْ لَا تَعْلَمُونَ(نور/19) بی‌گمان کسانی که دوست می‌دارند گناهان بزرگی در میان مؤمنان پخش شود، اینها در دنیا و آخرت، شکنجه و عذاب دردناکی دارند . خداوند می‌داند و شما نمی‌دانید.‏ به دنبال این تهدید است که مسلمین را سفارش می کند که:

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَتَّبِعُوا خُطُوَاتِ الشَّیْطَانِ وَمَن یَتَّبِعْ خُطُوَاتِ الشَّیْطَانِ فَإِنَّهُ یَأْمُرُ بِالْفَحْشَاء وَالْمُنکَرِ وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّهِ عَلَیْکُمْ وَرَحْمَتُهُ مَا زَکَا مِنکُم مِّنْ أَحَدٍ أَبَداً وَلَکِنَّ اللَّهَ یُزَکِّی مَن یَشَاءُ وَاللَّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ ‏(نور/21) ای مؤمنان ! گام به گام شیطان، راه نروید و به دنبال او راه نیفتید، چون هرکس گام به گام شیطان راه برود و دنبال او راه بیافتد (مرتکب پستی و زشتیها میشود). چرا که شیطان تنها به زشتیها وبدیها فرا می‌خواند و  فرمان می‌راند . اگر تفضّل و مرحمت الهی شامل شما نمی‌شد هرگز فردی از شما پاک نمی‌گردید، ولی خداوند هر که را بخواهد پاک می‌گرداند، و خدا شنوای آگاه است .‏بله توبه کنید تا خداوند شما را پاک کند و لَا تَتَّبِعُوا خُطُوَاتِ الشَّیْطَانِ

(ادامه دارد……)


[1] آنها بیشتر به برچسبی که به آن شخص زدید توجه می کنند و نه خود آن شخص 

درس پنجم مقدماتی / دشمن شناسی شرعی(5) درجه بندی شرعی دشمنان

درس پنجم مقدماتی / دشمن شناسی شرعی(5) درجه بندی شرعی دشمنان

پیاده شده از نوار صوتی شیخ ابوحمزه المهاجر هورامی حفظه الله

(13- قسمت)

اگربگویی برادر من، الله تعالی یهود و نصارا و مجوس و صابئین را هرگز جزو مشرکین قرار نداده  است و حکم اینها با مشرکین فرق می کند حالا تو چه طوری یک صوفی یا دیوبندی یا شیعه یا ماتریدی یا اشعری یا درویش و غیره از اهل قبله رامشرک می دانی؟ تو چطور این اجازه را به خودت می دهی؟ زود دست به تکفیر می شوند و به جای جواب شرعی از قرآن و سنت صحیح خودت را با اجتهاد اشتباه اشخاص متهم به دیوبندی بودن یا شیعه بودن یا اشعری بودن و غیره می کنند و بلا فاصله حکم مشرک بودن خودت را هم صادر می کنند .[1]

اگر بگویی در کردستان بر پایه ی اسناد ومدارک مستند و غیر قابل انکاری که خودت هم قبولشان دارید حالا صهیونیستها و سکولاریستها و مرتدین با هم جبهه ی متحدی رابر علیه اهل قبله تشکیل داده اند، و دشمنان شماره یک ما همه با هم یک جبهه ی متحدی را بر علیه ما و شما تشکیل داده اند، و با من و شما اعلام جنگ کرده اند و نباید بر دشمنان شماره 2 و دشمنان شماره 3 و یا بردشمنان شماره 4 و گروههای اهل بدعت جنگ را تحمیل کرد، و نباید آغازگر جنگ بر علیه آنها بود، فورا یک برچسبی برایتان آماده می کنند و برعلیه شما جنگ روانی برا ی سرکوب کردنتان راه می اندازند .

عرض کردیم اینها دو گروه هستند، گروهی که در دارودسته ی مخدرها و ساحران سلفی فاسد آل سعود هستند، و کارشان همین است، و برا ی همین کار تولید شده اند تا فشار جنگ را از دشمنان شماره یک ما بردارند که سکولاریستها و یهود و مرتدین هستند، گروه دیگر دشمنان آل سعود و دشمنان اربابان کافر آل سعود چون آمریکا و اسرائیل و روسیه هستند که ناخواسته با نقشه های آل سعود و اربابهای آل سعود به پیش می روند. در هر دو حالت اینها هر دو به  یک وظیفه مشغول هستند و همه به صورت خواسته یا ناخواسته فشار جنگ را از دشمنان شماره یک اهل قبله به دشمنان شماره 2 یا 3 یا شماره  4و فرق اهل بدعت میان مسلمین و حتی سایر فرقی که اهل بدعت نیست اما در اجتهاد و تطبیق حکمی با اینها اختلاف دارند منتقل می کنند. این همان خدمت بی مزدی است که ناخواسته بعضی از برادران ما به دشمنان ما و دشمنان خودشان می کنند .

بله، ممكن است  ما به خاطر عمل به اين سياست دقيق و اساسی قانون شریعت الله، ازطرف سكولارهاي بومي و حتی جهانی در معرض انواع اتهامات و برچسب‌هايي قرار بگیریم، كه اينهم اگر از جانب دشمن تمامي شریعتهای آسمانی يعني دیکتاتوری سکولاریسم برای درست کردن جنگ و آشوب مذهبي و يا جدائی صف ما با ديگر شریعتهای نسخ شده يا مذاهب اسلامی و حتی اهل بدعت باشد، جاي هيچ اشكالي نيست؛ چون صفت گرگ درندگي است و اگر اين صفت را از او بگيريم ديگرحيواني مي‌شود مثل سگ يا روباه و دیگر نمی شود به او گفت گرگ. اما اگر این اتهامات و برچسب‌ها از طرف برادران نامتعادل و نامیزان و فریب خورده ی جاهل خود ما باشد بدون شک اشکال دارد و خطری است که نمی شود به همین سادگی از کنارش گذشت .

توطئه ی دشمنان در تولید دشمن سازی و ایجاد توهم در مسلمین

این توهمات با بکارگیری تمام خُطُوَاتِ الشَّیْطَان و برچسب زنی ها و انگ زنی ها می تواند در صورت عدم دقت، عملا معادله و سیستم درجه بندی دشمنان توسط الله نزد شخص را بهم بریزد،[2] و شیطان و مریدانش از کانال کینه و نفرت و جهلی که بر شخص حاکم شده است درجه بندی مصنوعی و تقلبی رابر او تحمیل کنند، و این درجه بندی تقلبی و جعلی هم شخص را در مسیر شکست و ذلت و ظلم به خود و اطرافیانش و خدمت به دشمنان اصلی او قرار بدهد .  

در مورد تاکتیک برچسب زنی و تهمت زنی  فقط کافی است دقت کنید که همین آمریکای سکولار درسال 1930ن[3] برای  برچسب زنی بر علیه حکومت سکولار هیتلر یک موسسه ای با نام «تحلیل تبلیغات» راه می اندازد، و درسال 1939ن از نتیجه ی کارهای این موسسه کتابی تحت عنوان«هنر ظریف تبلیغات» را نشر می دهد. حالا تصور کنید که برای برچسب زنی و انگ زنی برعیله مسلمین چند موسسه در حال فعالیت هستند؟

طاغوتها از خُطُوَاتِ الشَّیْطَانِ و برچسب زدن و انگ زدن به عنوان یک ابزار برای تخریب یک شخص و عقیده و جناح و گروهی خاص ومخالفینشان برای آماده سازی جامعه و عموم مردم برای سرکوب یک شخص یا یک اندیشه یا یک عقیده یا یک حزب و جماعت از آن سود می برند.

 این حکومتها از طریق رسانه هایی که در اختیار دارند به اندازه ای یک صفت مورد تنفر مردم را در مورد شخص یا گروه و حزب و عقیده ای تکرار می کنند که به تدریج افراد اون جامعه این صفت را در مورد آن شخص یا عقیده یا گروه می پذیرند و برایشان درونی می شود، زمانی که مردم به این درجه رسیدند حکومتها می توانند به راحتی آن شخص یا گروه یا عقیده را بدون کمترین مقاومت مردمی سرکوب کنند. مانند همان کاری که فرعون بر علیه موسی کرد و بقیه هم تا کنون در برابر مصلحین کرده اند.

(ادامه دارد……..)


[1]یعنی خیلی راحت، دیگر نمی گویند که تو دشمن شماره 3 هم هستی  نصرانی،یا 2مجوس و صابئی؛ می گویند همان دشمن شماره یک است .یعنی سکولار مشرک هستی. خوب تو بیا ثابت کن این سکولار است. این بر علیه سکولاریسم می جنگد ای انسانِ نامیزانِ نا متعادل 

[2]  اگر شخص دقت نکند اینها می توانند در نزد او سیستم درجه بندی را که الله قرار داده است به هم بریزند

[3] نصرانی … چون میلادی نمی تواند صحیح باشد  و ربطی به میلاد سیدنا عیسی ندارد .

درس پنجم مقدماتی / دشمن شناسی شرعی(5) درجه بندی شرعی دشمنان

درس پنجم مقدماتی / دشمن شناسی شرعی(5) درجه بندی شرعی دشمنان

پیاده شده از نوار صوتی شیخ ابوحمزه المهاجر هورامی حفظه الله

(12-قسمت)

این سلفیون تولیدی دستگاه آل سعود و سازمان جاسوسی آمریکا، به تدریج در تمام کشورهایی که آمریکا و سایر طاغوتها در آن قدرت داشتند، نفوذ کردند، و منابر و ماهواره ها و کرسی های درس در مدارس و دانشگاهها و افتاء به آنها داده شد، و بخصوص درکشورهای عربی حاشیه ی خلیج فارس فعالیت گسترده داشتند و در سالهای پایانی جنگ که آمریکائیان و غربی های سکولار و لیبرال تشخیص داده بودند جنگ بر علیه شوروی در حال اتمام است، این مخدرها و ساحران مذهبی با آوردن بهانه ها و شبهات متعددي مثل :

  • مردم افغانستان مشرك هستند،  قبر پرست هستند،اهل بدعت و خرافی و غیره هستند
  • جنگ افغانستان جنگي اسلامي نيست .
  • بسياري از رهبران جنگ افغانستان از نظر عقيده سالم نیستند و يا با بعضي از كشورهاي خارجي در ارتباط هستند

و با تولید دهها شبهه ی دیگرحتی مسلمین را از دادن كمكهاي مادي به مجاهدین افغانستان در برابر کمونیستهای شوروی هم منصرف مي كردند، و اسبابی شدن برای سرد کردن بسیاری از مسلمین و بخصوص جوانها از پشتيباني كردن و ياري رساندن به جهاد افغانستان در سالهاي پايانيش، و بدتر از آن تولید جوجه سلفیون مسلحی که همه را مشرک و قبر پرست و اهل بدعت و اهل ضلالت و مرتد و غیره می دانستند، و کار اینها به جائی رسید که دکتر عبدالله عزام و بعدها شیخ اسامه بن لادن تقبلهما الله را هم تکفیر کردند، و حتی عده ای بر این باور بودند که طرح ترور دکتر عبدالله عزام تقبله الله  هم کار همین گروه غلات تکفیری بوده، چون تبلیغات این گروه بسیار شدید و حتی تهدید آمیز شده بود. خطراینجاست.

این همان خطری است که حتی کسانی چون ترکیبنعلی و قحطانی و صدها نفر دیگرهم در الجزائر و چچن و افغانستان و عراق و سوریه و غیره را به کام خودش کشانده است.

این همان خطری است که شهرهای رقه و بوکمال و سایر شهرهارا از درون فلج کرد و دو دستی تحویل مزدوران آمریکا داد.

این همان خطری است که قیام چند قرنه ی مسلمین چچن بر علیه روسیه ی نصرانی و شوروی سکولار سوسیالیست و روسیه ی سکولار لیبرال نابود کرد و کسانی چون شیخ ابو عمر السيف هم نتوانستند جلو خطر اینها را بگیرند، اینها مردم را از مجاهد و نهضت جدا کردند، آب را از ماهی گرفتند و ماهی را خفه کردند و مردم را ذلیل و به سوی دجالها کشاندند. خدمتی که اینها به سیستم حکومتی روسیه کردند کسی نتوانسته بود بکند و ظلمی که اینها به جهاد و نهضت مسلمین چچن کردند تا به حال کسی نتوانسته بود بکند.اینها ایمان به جهاد را از مردم گرفتند و مردم از جهاد دلزده کردند در حالی که قرنها کفار روس تنها جسم انها را نابودکرده بودند، ایمان به جهاد باعث تداوم جهاد بود، اما اینها ایمان مردم را هدف قرار دادند و جهاد را خفه کردند و خودشان هم کمی بعد راهی کشورهائی چون ترکیه ی سکولار شدند. وخیلی از همین ها هم مصیبتهایی را در داخل سوریه به بار آوردند

اینها در تمام سرزمینهای مسلمان نشین به صورت غیر مستقیم مجریان توطئه ای هستند که مخدرها و ساحران آل سعود به دستور آمریکا و یهود طراحیش کرده بودند و بازیگران سناریویی هستند که دشمنان شماره یک تمام اهل قبله برایشان نوشته اند . [1]

در برابر اینها اگر شما بگویید که نباید جنگ رابر مسلمین مصیبت زده و آلوده به خرافات تحمیل کرد، زود می گویند تواهل بدعت شدی و در ولاء و براء و کفر به طاغوتت مشکل داری، یا می گوئید: نباید جنگ رابر فلان حنفی ماتریدی تحمیل کرد زود می گویند تو ماتریدی شدی، یا اگر بگوئی این صحیح نیست بر شیعه یا صوفی ها یا غیره جنگ را تحمیل کرد زود می گویند فلانی شیعه یا خوارج یا صوفی یا غیره شده و جنگ را برخودت هم تحمیل می کنند. اگر نتوانند جنگ مسلحانه را بر تو تحمیل کنند قطعا جنگ روانی را بر تو تحمیل می کنند.

(ادامه دارد…….)


[1] مناظرات را می توانید ببینید مناظراتی که با اینها انجام شده است نگاه کنید مناظرات ابو عمر سیف رحمه الله در چچن با اینها را.

درس پنجم مقدماتی / دشمن شناسی شرعی(5) درجه بندی شرعی دشمنان

درس پنجم مقدماتی / دشمن شناسی شرعی(5) درجه بندی شرعی دشمنان

پیاده شده از نوار صوتی شیخ ابوحمزه المهاجر هورامی حفظه الله

(11- قسمت)

ابن تیمیه رحمه الله می گوید که اگر یک کافر اصلی تبدیل بشود به یک «مسلمان» رافضی یا «مسلمان» جهمیه یا سایر فرق اهل بدعت موجود در میان مسلمین، بهتر از آنی است که بر کفر خودش بماند، اگر این کافر تبدیل بشود به یک مسلمان اهل بدعت بهتر از آنی است که یک کافر باشد. وقد ذهب كثير من مبتدعة المسلمين من الرافضة والجهمية وغيرهم إلى بلاد الكفار فأسلم على يديه خلق كثير، وانتفعوا بذلك، وصاروا مسلمين مبتدعين، وهو خير من أن يكونوا كفارا [1]یعنی خیلی از همین مسلمین اهل بدعت رفتند و کفار را تبدیل کردند به یک مسلمان اهل بدعت، و تبدیل شدن یک کافر به یک مسلمان اهل بدعت بهتراست . باور کنید سرزمینهای زیادی هستند که توسط همین فرق اهل بدعت از یک کافر آشکار تبدیل شدند به یک مسلمان اهل بدعتو بعدها فرزندان آنها اصلاح شدند و الان مجاهدین اهل توحید بزرگی ازآنها تولید شدند که در مواردی بر بسیاری از مسلمین جزیره العرب هم برتریهائی دارند. این همان آینده نگری است که عده ای از تنگ نظران محدود بین ما نمی توانند درکش کنند .

برا ی همین است باز ابن تیمه رحمه الله در مجموع الفتاوی درجواب کسانی که یهود و نصارا را بر فرقی همچون خوارج و مرجئه و شیعه وجهمیة، معتزلة، اشاعرة، ماتریدیة، و غیره برتری می دهند می گوید:  كل من كان مؤمنا بما جاء به محمد فهو خير من كل من كفر به، وإن كان في المؤمن بذلك نوع من البدعة، سواء كانت بدعة الخوارج والشيعة والمرجئة والقدرية أو غيرهم[2]هرکسی که مومن باشد به آنچه محمد آورده بهتر از تمام کسایی است که به آنچه محمد اورده کافر هستند، حتی اگرآنی که به او ایمان اورده است دارای بدعت هم باشد، فرق ندارد بدعت خوارج باشد یا بدعت شیعه و مرجئه و قدریه و یا هر گروه دیگه ای باشد. [3]

خوب، حالا که ابن تیمیه و امثال ابن تیمیه به تبعیت از قانون شریعت الله و به تبعیت از دشمن شناسی شرعی و درجه بندی شرعی دشمنان، این فِرق و گروههای اهل بدعت رادر ردیف کفار اصلی قرار نمی دهند، به نظر شما اینها جهمیه – به عنوان بدترین فرقه ی اهل بدعت- شدند؟ یا خوارج و قدریه وغیره شدند؟ یا طرفدار آنها شدند؟  یا دارند به شریعت الله در خدمت به بندگان الله خدمت می کنند؟[4]

یعنی دقت کنید دوستان ابن تیمیه رحمه الله این گروههای اهل بدعت که بعضی از آنها چون جهمیه که توسط عده ای از ائمه تکفیر هم شده بودند را در ردیف کفار اصلی چون نصارا دشمنان درجه 3 هم قرار نمی دهد، حالا چه رسد به اینکه این گروههای منحرف اهل بدعت مسلمان را در ردیف دشمنان شماره 2 مثل مجوس و صابئین و یا در ردیف دشمنای شماره 1 مثل مشرکین و یهود و مرتدین قرار بدهد، در حالی که هم اکنون کسانی هستند که به راحتی این مسلمین اهل بدعت را جزو مشرکین و دشمنان شماره یک قرار می دهند . کمی فکر کنید ببینید چه اشتباه بزرگی رامرتکب می شوند.[5]

 می بینیم که در حمله ی مغولهای سکولار هم ابن تیمیه می رود تحت پرچم همین حکومت اهل بدعت، و فتوا می دهد به جهاد تحت پرچم این امیر اهل بدعت، که ثمره آن هم وحدت عمل و متوقف کردن تهاجمات مغولهای سکولار بود. جنگ در افغانستان و تحت پرچم گروههای اهل بدعت بر علیه کمونیستهای شوروی و سکولاریستهای آمریکا هم در همین راستا صورت گرفته و می گیرد.[6]

اما در پیش گرفتن این رویه اصلا به نفع دشمنان اهل قبله و بخصوص به نفع دشمنان شماره یک اهل قبله یعنی یهود و سکولاریستها و مرتدین نبوده ونیست.برای همین است که زود دست به کار می شوند که با تولید و حمایت ازعلمای سوء و الرویبضه اجازه ندهند مسلمین به این درجه از شعور و فهم برسند، یا اگررسیدند به نحوی انها را از کانال شبهات و دین فروشها و یا از کانال مسلمینِ جاهلِ صادق به راههای انحرافی بکشانند .

نمونه ی نزدیکی که حالت فرامنطقه ای به خودش گرفته را ما در چند دهه ی گذشته از کانال حکومت فاسد آل سعود مشاهده کرده ایم (که همه به نحوی با آن درگیر بودیم و همه به نحوی صدماتی از آن خورده ایم) سلفیت درباری و وابسته ی آل سعود است که قبل از جنگ دوم خلیج فارس و در چند سال آخر جنگ بر علیه سکولاریستهای سوسیالیست شوروی در قالب جامیگری و بعدها مدخلیسم و غیره توسط سازمان اطلاعات آل سعود و سازمان جاسوسی آمریکا و رژیم صهیونیستی شکل گرفته بود، طرح  و توطئه ای را در لباس دعوت و توحید در میان مجاهدین پیشاور منتشر کرد، که هدف عمده ی این طرح سرد کردن جوانان از جهاد مسلحانه بر علیه اشغالگران سکولار و کافر خارجی، و در مرحله دوم اگر موفق نشدند، هدفشان به راه انداختن جنگ مذهبی و جنگ داخلی میان مسلمین و منحرف کردن مسیر اصلی جهاد و مبارزات مسلحانه بود، حتی اگراین جنگ به سمت نصرانیها و یهودیهای غیر محارب هم باشد، مهم نبود این لوله ی تفنگ به کدام سو هدف گیری می کند مهم این بود که به سمت یهود و سکولاریستها و مرتدین دشمنان شماره یک مسلمین نباشد. اگه تنها به تفسير «في ضلال سورة التوبة»ی دکتر عبدالله عزام رحمه الله نگاه کنید متوجه می شوید که ایشان چقدر از دست این دست از سلفی های تولیدی دستگاه آل سعود و آمریکا می نالید و گله داشت.[7]

(ادامه دارد…….)


[1]مجموع الفتاوى : 13/96

[2] مجموع الفتاوى :35/201

[3]دوستان خیلی زیادی را دیدیم که زمانی که یک گروهی که بدعتهایی در میانشان باشد یا انحراف ها ی فکرییا رفتاری داخلشان باشد بروند ودر جایی دیگر کافری را تبدیل کنند به مسلمانی مانند خودشان ناراحت می شوند که از طرف این فرقه که مخالف انها است رفته است و اینها را تبدیل به مسلمان کرده است می گویند ای کاش اینها کافر میماندندن بهتر بود. نشنیدیم ؟خودمان صدها بار این را شنیدیم این نشان جهالت است

[4]گفتیم که فرق اهل بدعت و گم راهی و ظلالت در همه مذاهب وجود دارد وبه نام همان مذاهب هم گرفتاریش این است که دارند تبلیغ می کنند

[5]نشان از انتهای جهالت است الان اگر بزرگان ما اگر علمایی در نجد دچار اشتباهی شدند اجتهاد اشتباهی کردند به دلایلی ما حق نداریم الان که برایمان روشن شده است از اجتهاد و تعبیر غلط انها تبعیت کنیم و کاری را انجام دهیم که بر خلاف پیمانی باشد که به الله و رسولش دادیم که سمعنا و اطعنا در اختیار قانون و شریعتش باشیم که برایمان روشن و واضح شده است .برای همین می بینیم که در حمله مغولهای سکولار ابن تیمیه هم می رود زیر پرچم همین  حکومت اهل بدعت و فتوا می دهد به جهاد در زیر پرچم این امیر اهل بدعت که ثمره آن هم وحدت عمل و متوقف کردن تهاجم مغولهای سکولار 

[6]این درجه بندی و اگر  مسلمان تا این اندازه هوشیاری به دست بیاورد و این رویه را در پیش بگیرد اصلا به نفع دشمنان اهل قبله و به خصوص به نفع دشمنان شماره یک اهل قبله یعنی یهود و سکو لاریستها و مرتدین نبوده و نیست.

[7]متاسفانه نمی توانست ریشه را تشخیص بدهد و تنها در قالب گله کردن  نالیدن از این اشخاص اکتفا می کرد و فکر می کرد تنها با یک مسلمان نادان در گیر است و نمی دانست با یک توطئه بزرگ درگیر است

درس پنجم مقدماتی / دشمن شناسی شرعی(5) درجه بندی شرعی دشمنان

درس پنجم مقدماتی / دشمن شناسی شرعی(5) درجه بندی شرعی دشمنان

پیاده شده از نوار صوتی شیخ ابوحمزه المهاجر هورامی حفظه الله

(10- قسمت)

قبل از پاسخ باید برای چندمین بار یادآوری کرد که  جوامع روی زمین دو دسته بیشتر نیستند، یا مسلمان هستن یا کافر ودسته ی سومی وجود ندارد.قُلۡنَا ٱهۡبِطُواْ مِنۡهَا جَمِيعٗاۖ فَإِمَّا يَأۡتِيَنَّكُم مِّنِّي هُدٗى فَمَن تَبِعَ هُدَايَ فَلَا خَوۡفٌ عَلَيۡهِمۡ وَلَا هُمۡ يَحۡزَنُونَ* وَٱلَّذِينَ كَفَرُواْ وَكَذَّبُواْ بِ‍َٔايَٰتِنَآ أُوْلَٰئِكَ أَصۡحَٰبُ ٱلنَّارِۖ هُمۡ فِيهَا خَٰلِدُونَ (بقره/۳۸-۳۹)گفتیم: همگی از آن فرود آیید! پس هر گاه هدایتی از طرف من برای شما آمد، کسانی‌که از آن پیروی کنند، نه ترسی بر آنان خواهد بود و نه غمگین خواهند شد و کسانی‌که کافر شدند و نشانه‌های ما را دروغ پنداشتند آنان اهل دوزخند، و همیشه در آن خواهند بود.[1]

خوب، پس جوامع انسانی دو دسته بیشتر نیستند . حالا اگه این اشخاص اهل بدعت و فِرق اهل بدعه را با طی کردن تمام آن مراحل 4 گانه آنها رااز این 4 فیلتر1- اثبات جرم، 2-  تأئید جرم توسط الله و رسولش،3- شروط تکفیر و4-  موانع تکفیر عبور داده شدند، و باز با یقین و بدون کوچکترین شک و شبهه ای آلوده و فاسد و کافرتشخیص داده شدند در این صورت این شخص تبدیل می شود به یک کافر آشکار که عنوان مسلمون ازاو برداشته می شود، و می شودکافر و مرتد آشکاری مثل سایر مرتدین که صف خودشان راآشکارا از صف مسلمین جدا کرده بودند، در این صورت می توان این مرتدین را در ردیف یهود و سکولاریستها به عنوان دشمن شماره یک اهل قبله قرارداد.

اما اگراین مجرمین و اهل بدعت به درجه ی ارتداد نرسیده باشند، تحت هیچ عنوانی نمی توان یک مسلمان اهل بدعت را در ردیف یک کافر اصلی قرار داد بلکه در همین دایره ی اسلام باقی می ماند و باید به سبک اسلامی و با پشتوانه ی قدرت اسلامی و نهادهای تحت امر آن چون شورای اولی اولی الامر واحد مسلمین و اجماع واحد ناشی از آن به کنترل و درمانشان مشغول شد. ما الان تنها می توانیم آنها را سرپائی پانسمان کنیم و درمان اصلی زمانی است که قدرت حکومت اسلامی و قدرت شورا را در اختیار داشته باشیم ، تا با این قدرت به صورت غیر مستقیم آنها را کنترل کنیم، اینها از قدرت می ترسند، قدرت که وجود داشته باشد دچار جرمهای آشکار و علنی خطرناک نمی شوند.

تا آن زمان ما با تبعیت از قانون شریعت الله از تمام این منافقین و فرق اهل بدعتی که تولید کرده اند بر علیه تمام کفار اصلی و مرتدین حمایت می کنیم، و به پیروزی این فرق اهل بدعت بر کفار اصلی و مرتدین خوشحال می شویم و چنانچه کاری از دستمان بر بیاید در حمایت از این فرق اهل بدعت انجام می دهیم.این هم یک وظیفه ست. الله اینها را در داخل دایره مسلمین قرار داده است  و ما هم داریم به همان وظیفه ای که الله تعالی دستور داده عمل می کنیم .

اینها با وجود اهل بدعت بودن و دشمن درجه 4 بودنشان باز مسلمانند و حمایت از اینها حمایت از یک مسلمان است، حالا فرق ندارد یک مسلمان سالم باشد یا بیمار. اهل قبله ی سالم باشد یا بیمار، مهم این است که این شخص مسلمان است واهل قبله است و حمایت از آن در برابر کفار اصلی و مرتدین یک وظیفه ست و کسی که بر عکس این را«آگاهانه و به میل خودش» انجام بدهد و از کافر یا مرتدی بر علیه این مسلمین اهل بدعت حمایت و پشتیبانی کند، بدون شک چنین شخصی در کفر و ارتداد افتاده است. حالا فرق نمی کند این مسلمان اهل بدعت از کدام فرقه و مذهب اهل قبله باشد .

بدون شک هر کافر اصلی که از دشمن درجه 1 تبدیل بشودبه دشمن درجه 2 یک امتیاز برای مسلمین است  و اگراز دشمن درجه 2 تبدیل بشود به دشمن در 3 باز امتیاز خوبی است، حالا اگر هر یک از این دشمنان درجه 1و2و3 که کافرند تبدیل بشوند به دشمن درجه 4 و یکی از این فرق بیمار و آلوده و اهل بدعت باز امتیازی به نفع مسلمینه که شکی در آن نیست.

دقت کردید؟ معادله خیلی ساده ست. اینها هر چه پائین تر می آیند به مسلمین نزدیکتر می شوند و از یهود و سکولاریستها و مرتدین فاصله می گیرند و این یک امتیاز بزرگی است. حالا اگه هر چه این فِرق آلوده و بیمار تصفیه بشوند و از بدترین تبدیل بشوند به بدتر و این بدتر هم تبدیل بشود به بد باز امتیازی به نفع اهل قبله و مسلمین است تا زمانی که این اهل بدعت بد هم تبدیل بشوند به خوب که این پیروزی بزرگ و هدف مبارکی است.

(ادامه دارد………)


[1]َمَن تَبِعَ هُدَايَ فَلَا خَوۡفٌ عَلَيۡهِمۡ وَلَا هُمۡ يَحۡزَنُونَ اینیک دسته هستند که تبعیت می کنند از هدایت الله که مسلمین هستند وَٱلَّذِينَ كَفَرُواْ وَكَذَّبُواْ بِ‍َٔايَٰتِنَآ أُوْلَٰئِكَ أَصۡحَٰبُ ٱلنَّارِۖ هُمۡ فِيهَا خَٰلِدُونَ دسته دیگر انها هستد که کفر می کنند و ایات الله را دروغ می پندارند .اینها دسته دیگری هستند در برابر انهایی که فَمَن تَبِعَ هُدَايَ فَلَا خَوۡفٌ عَلَيۡهِمۡ وَلَا هُمۡ يَحۡزَنُونَ