
درس پنجم مقدماتی / دشمن شناسی شرعی(5) درجه بندی شرعی دشمنان
پیاده شده از نوار صوتی شیخ ابوحمزه المهاجر هورامی حفظه الله
(11- قسمت)
ابن تیمیه رحمه الله می گوید که اگر یک کافر اصلی تبدیل بشود به یک «مسلمان» رافضی یا «مسلمان» جهمیه یا سایر فرق اهل بدعت موجود در میان مسلمین، بهتر از آنی است که بر کفر خودش بماند، اگر این کافر تبدیل بشود به یک مسلمان اهل بدعت بهتر از آنی است که یک کافر باشد. وقد ذهب كثير من مبتدعة المسلمين من الرافضة والجهمية وغيرهم إلى بلاد الكفار فأسلم على يديه خلق كثير، وانتفعوا بذلك، وصاروا مسلمين مبتدعين، وهو خير من أن يكونوا كفارا [1]یعنی خیلی از همین مسلمین اهل بدعت رفتند و کفار را تبدیل کردند به یک مسلمان اهل بدعت، و تبدیل شدن یک کافر به یک مسلمان اهل بدعت بهتراست . باور کنید سرزمینهای زیادی هستند که توسط همین فرق اهل بدعت از یک کافر آشکار تبدیل شدند به یک مسلمان اهل بدعتو بعدها فرزندان آنها اصلاح شدند و الان مجاهدین اهل توحید بزرگی ازآنها تولید شدند که در مواردی بر بسیاری از مسلمین جزیره العرب هم برتریهائی دارند. این همان آینده نگری است که عده ای از تنگ نظران محدود بین ما نمی توانند درکش کنند .
برا ی همین است باز ابن تیمه رحمه الله در مجموع الفتاوی درجواب کسانی که یهود و نصارا را بر فرقی همچون خوارج و مرجئه و شیعه وجهمیة، معتزلة، اشاعرة، ماتریدیة، و غیره برتری می دهند می گوید: كل من كان مؤمنا بما جاء به محمد فهو خير من كل من كفر به، وإن كان في المؤمن بذلك نوع من البدعة، سواء كانت بدعة الخوارج والشيعة والمرجئة والقدرية أو غيرهم[2]هرکسی که مومن باشد به آنچه محمد آورده بهتر از تمام کسایی است که به آنچه محمد اورده کافر هستند، حتی اگرآنی که به او ایمان اورده است دارای بدعت هم باشد، فرق ندارد بدعت خوارج باشد یا بدعت شیعه و مرجئه و قدریه و یا هر گروه دیگه ای باشد. [3]
خوب، حالا که ابن تیمیه و امثال ابن تیمیه به تبعیت از قانون شریعت الله و به تبعیت از دشمن شناسی شرعی و درجه بندی شرعی دشمنان، این فِرق و گروههای اهل بدعت رادر ردیف کفار اصلی قرار نمی دهند، به نظر شما اینها جهمیه – به عنوان بدترین فرقه ی اهل بدعت- شدند؟ یا خوارج و قدریه وغیره شدند؟ یا طرفدار آنها شدند؟ یا دارند به شریعت الله در خدمت به بندگان الله خدمت می کنند؟[4]
یعنی دقت کنید دوستان ابن تیمیه رحمه الله این گروههای اهل بدعت که بعضی از آنها چون جهمیه که توسط عده ای از ائمه تکفیر هم شده بودند را در ردیف کفار اصلی چون نصارا دشمنان درجه 3 هم قرار نمی دهد، حالا چه رسد به اینکه این گروههای منحرف اهل بدعت مسلمان را در ردیف دشمنان شماره 2 مثل مجوس و صابئین و یا در ردیف دشمنای شماره 1 مثل مشرکین و یهود و مرتدین قرار بدهد، در حالی که هم اکنون کسانی هستند که به راحتی این مسلمین اهل بدعت را جزو مشرکین و دشمنان شماره یک قرار می دهند . کمی فکر کنید ببینید چه اشتباه بزرگی رامرتکب می شوند.[5]
می بینیم که در حمله ی مغولهای سکولار هم ابن تیمیه می رود تحت پرچم همین حکومت اهل بدعت، و فتوا می دهد به جهاد تحت پرچم این امیر اهل بدعت، که ثمره آن هم وحدت عمل و متوقف کردن تهاجمات مغولهای سکولار بود. جنگ در افغانستان و تحت پرچم گروههای اهل بدعت بر علیه کمونیستهای شوروی و سکولاریستهای آمریکا هم در همین راستا صورت گرفته و می گیرد.[6]
اما در پیش گرفتن این رویه اصلا به نفع دشمنان اهل قبله و بخصوص به نفع دشمنان شماره یک اهل قبله یعنی یهود و سکولاریستها و مرتدین نبوده ونیست.برای همین است که زود دست به کار می شوند که با تولید و حمایت ازعلمای سوء و الرویبضه اجازه ندهند مسلمین به این درجه از شعور و فهم برسند، یا اگررسیدند به نحوی انها را از کانال شبهات و دین فروشها و یا از کانال مسلمینِ جاهلِ صادق به راههای انحرافی بکشانند .
نمونه ی نزدیکی که حالت فرامنطقه ای به خودش گرفته را ما در چند دهه ی گذشته از کانال حکومت فاسد آل سعود مشاهده کرده ایم (که همه به نحوی با آن درگیر بودیم و همه به نحوی صدماتی از آن خورده ایم) سلفیت درباری و وابسته ی آل سعود است که قبل از جنگ دوم خلیج فارس و در چند سال آخر جنگ بر علیه سکولاریستهای سوسیالیست شوروی در قالب جامیگری و بعدها مدخلیسم و غیره توسط سازمان اطلاعات آل سعود و سازمان جاسوسی آمریکا و رژیم صهیونیستی شکل گرفته بود، طرح و توطئه ای را در لباس دعوت و توحید در میان مجاهدین پیشاور منتشر کرد، که هدف عمده ی این طرح سرد کردن جوانان از جهاد مسلحانه بر علیه اشغالگران سکولار و کافر خارجی، و در مرحله دوم اگر موفق نشدند، هدفشان به راه انداختن جنگ مذهبی و جنگ داخلی میان مسلمین و منحرف کردن مسیر اصلی جهاد و مبارزات مسلحانه بود، حتی اگراین جنگ به سمت نصرانیها و یهودیهای غیر محارب هم باشد، مهم نبود این لوله ی تفنگ به کدام سو هدف گیری می کند مهم این بود که به سمت یهود و سکولاریستها و مرتدین دشمنان شماره یک مسلمین نباشد. اگه تنها به تفسير «في ضلال سورة التوبة»ی دکتر عبدالله عزام رحمه الله نگاه کنید متوجه می شوید که ایشان چقدر از دست این دست از سلفی های تولیدی دستگاه آل سعود و آمریکا می نالید و گله داشت.[7]
(ادامه دارد…….)
[1]مجموع الفتاوى : 13/96
[2] مجموع الفتاوى :35/201
[3]دوستان خیلی زیادی را دیدیم که زمانی که یک گروهی که بدعتهایی در میانشان باشد یا انحراف ها ی فکرییا رفتاری داخلشان باشد بروند ودر جایی دیگر کافری را تبدیل کنند به مسلمانی مانند خودشان ناراحت می شوند که از طرف این فرقه که مخالف انها است رفته است و اینها را تبدیل به مسلمان کرده است می گویند ای کاش اینها کافر میماندندن بهتر بود. نشنیدیم ؟خودمان صدها بار این را شنیدیم این نشان جهالت است
[4]گفتیم که فرق اهل بدعت و گم راهی و ظلالت در همه مذاهب وجود دارد وبه نام همان مذاهب هم گرفتاریش این است که دارند تبلیغ می کنند
[5]نشان از انتهای جهالت است الان اگر بزرگان ما اگر علمایی در نجد دچار اشتباهی شدند اجتهاد اشتباهی کردند به دلایلی ما حق نداریم الان که برایمان روشن شده است از اجتهاد و تعبیر غلط انها تبعیت کنیم و کاری را انجام دهیم که بر خلاف پیمانی باشد که به الله و رسولش دادیم که سمعنا و اطعنا در اختیار قانون و شریعتش باشیم که برایمان روشن و واضح شده است .برای همین می بینیم که در حمله مغولهای سکولار ابن تیمیه هم می رود زیر پرچم همین حکومت اهل بدعت و فتوا می دهد به جهاد در زیر پرچم این امیر اهل بدعت که ثمره آن هم وحدت عمل و متوقف کردن تهاجم مغولهای سکولار
[6]این درجه بندی و اگر مسلمان تا این اندازه هوشیاری به دست بیاورد و این رویه را در پیش بگیرد اصلا به نفع دشمنان اهل قبله و به خصوص به نفع دشمنان شماره یک اهل قبله یعنی یهود و سکو لاریستها و مرتدین نبوده و نیست.
[7]متاسفانه نمی توانست ریشه را تشخیص بدهد و تنها در قالب گله کردن نالیدن از این اشخاص اکتفا می کرد و فکر می کرد تنها با یک مسلمان نادان در گیر است و نمی دانست با یک توطئه بزرگ درگیر است