
س. هم اکنون در میان مسلمین علاوه بر مذاهب مختلف ما شاهد جریانات مختلفی هم هستیم، دوست دارم نظر شما را در مورد بزرگترین جریان چند قرنه ی میان مسلمین یعنی اهل تصوف بدانم . نظر شما در مورد اهل تصوف چیه ؟
ج: همان نظر امام شافعی رحمه الله را داریم که می فرماید :
فقيهاً وصوفياً فكن ليسَ واحداً ………. فَإني وَحَقِّ اللَّهِ إيَّاكَ أَنْصَحُ
فذلك قاسٍ، لم يذق قلبه تقى ………وهذا جهولٌ، كيف ذو الجهل يصلحُ؟
هم فقيه و هم صوفی باش نه فقط يكی از آنها، بخدا قسم كه هدف من تنها نصيحت است و بس، چراكه فقيهِ غير صوفی قاسیُ القلب است و دلش لذت تقوی را نمیچشد و اهل تصوف بدون علم جاهل است و اصلاح نمی گردد. (ديوان اشعار امام شافعی(رض) ص ۶۴)
متاسفانه ما هم قسی القلبها را دیده ایم که چه بی رحمی هائی که نکرده اند و هم جاهلها و احمقها و تصوف نماها را دیده و داریم می بینیم که تنها اسم تصوف را یدک می کشند و عملی تزکیه شده ی مطابق با شریعت از آنها کمتر دیده می شود که باز بیهقی در مناقب الشافعی آورده است که امام شافعی در موردشان گفته است : هر کس از این دسته از اهل تصوف شود احمق است. یا ابن جوزی از امام شافعی نقل می کند که گفته است: «هر كس چهل روز با صوفيان بنشيند هرگز عقلش به جا نمي ماند». (تلبيس إبليس ” (ص: 327). ما لزم أحد الصوفية أربعين يوما ، فعاد عقله إليه أبدا)
یا از وی روایت است که فرموده است: لو انّ رجلاً تصوّف اوّل النهار لایأتی الظهر حتی یکون احمق . اگر کسی در اول روز صوفی شود هنوز نهار آن روز نرسیده که او احمق گشته است .
که با استناد به سایر مطالب امام شافعی رحمه الله در دیوان خودش و نگرشهای امام بیهقی می توان منظور امام شافعی رحمه الله را این گروه دوم و متقلب دانست و کسانی که اهل سماع بوده اند را جزو زنادقه و دارودسته ی منافقین معرفی کرده و می فرماید: ترکنا بغداد و قدأ حدث الزنادقه فیها شیأ یسمونه السماع . زمانیکه من بغداد را ترک کردم، زندیقها در آن شهر چیزی را اختراع کرده و آن را به نام سماع نامگذاری کرده بودند. البته واضح نیست این اهل سماع چه گروهی بوده اند از متصوفه یا غیره.
در هر صورت هر دو گروه وجود داشته اند: عاقل بە خرد نازد و مجنون بە جنون ٭٭ کل حزب بما لدیهم فرحون !!
و ما با عاقلهای شریعت گرای میان اهل تصوف هستیم و خودمان را موظف به دادن حقوق اسلامی آنها می دانیم.