جایگاه و اهمیت اصل و فروع در دارالاسلام
به قلم: احسان هورامی
✅معیاری که اهل علم برای تشخصیص دارالاسلام از دارالکفر تعیین کرده اند تنها «قانون اساسی» حاکم بر آن جامعه است به گونه ای که ابن قیم رحمه الله رای جمهور علمای اسلام را می آورد و می گوید: قال الجمهور: دار الإسلام هي التي نزلها المسلمون وجرت عليها أحكام الإسلام، وما لم تجر عليه أحكام الإسلام لم يكن دار إسلام.
📚در این صورت طبق قاعده ی فقهی «إذا سقط الأصل سقط الفرع» اصل در دارالاسلام نامیدن سرزمینی «قانون اساسی» حاکم بر آن سرزمین است و زمانی که این اصل از بین برود و سقوط کند تمام فروع نیز سقوط کرده و بی اثر و غیر قابل استناد هستند.
به عنوانش :
– ایمان اصل است، زمانی که ایمان از بین رفت و سقوط کرد تمام اعمال صالحه مثل نماز و روزه و جهاد و غیره نیز از بین می روند و سقوط می کنند.
– نمازهای فرض اصل هستند، زمانی که خانمی در ایامی نمازهای فرض از وی خواسته نمی شود طبعاً رواتب و نمازهای سنت نیز برداشته می شوند . چون اصل نماز فرض است و با سقوط اصل، سنتها و فروع نیز خود به خود سقوط می کنند
– در زندگی روزمره با مردن موکل شخص وکیل نیزعزل می گردد و سقوط می کند.
✅پس: مسلمین باید در مساله ی دارالاسلام و دارالکفر به «اصل» چنگ بزنند و اصل که همان «قانون اساسی» حاکم بر جامعه است را در نظر داشته باشند و بر اساس این «اصل» سایر وظایف و فروعات تنظیم و پذیرفته می شوند.
⚠️عده ای را می بینید که در تهاجم به دارالاسلام ما، بر مسائل فرعی چون مسائل بهداشتی و اقتصاد و … تأکید می کنند و سعی می کنند با برجسته کردن این فروع به «اصل» حمله کرده و آن را ناچیز و حتی غیر ضرروی قلمداد کنند؛ اما باید دانست اگر اصل دارالاسلام باقی باشد و بعضی از فروع سقوط کنند باعث نابودی و سقوط اصل و متبوع نمی شوند و دارالاسلام همچنان دارالاسلام باقی می ماند هر چند دارای نواقص و عیبهائی نیز باشد و دارالکفر نیز همچنان دارالکفر باقی می ماند هر چند از بعضی از این عیبها مبرا و به دور باشد.