س: اگر دین کامل است اینهمه اجتهاد چه معنی دارد؟ آیا اینهمه اجتهادات مختلف باعث اینهمه تفرق و کشت و کشتار بین مسلمین نشده؟

س: اگر دین کامل است اینهمه اجتهاد چه معنی دارد؟ آیا اینهمه اجتهادات مختلف باعث اینهمه تفرق و کشت و کشتار بین مسلمین نشده؟

ج: اگر تعداد آیات قرآن را به نقل از قتاده  ۶۲۱۹ آیه  و به نقل از ابن مسعود ۶۲۱۸ آیه و به نقل از کسانی که بسم الله شروع هر سوره را نیز یک آیه می دانند 6666 آيه بدانيم (ابن عطیه متاخر، مقدمتان فی علوم القرآن، ص۲۴۶./ سیوطی، الاتقان فی علوم القرآن، ج۱، ص۲۳۰. / زرکشی، البرهان فی علوم القرآن، ج۱، ص۲۴۹-۲۵۱-۲۵۲) 6400 آيه در مورد اعتقاديات و متعلقات آن مي باشد آن هم بدين دليل كه كار در اين حيطه بدست بشر و اجتهاد انسان نيفتد .

چون مبدأ حركت عقيده است و اگر اجتهاد در مسئله ايمان و عقيده صورت گيرد اختلاف حاصل شده و طبعاً هر مجتهد و شخصي « مبدأي»  را به وجود آورده و قطعاً « مسير حركت » نيز تغيير خواهد كرد و خداوند براي جلوگيري از وقوع چنين امري آن را به تفصيل بيان نموده و قدرت اجتهاد انسان را منهدم نموده و خلع كرده است . به عنوان مثال تحدي مي نمائيم كه كوچكترين شركي وجود ندارد كه در قرآن به تفصيل از آن بحث نشده باشد .

 در نتيجه كسي حق اجتهاد در عقيده را ندارد. و هر فرد بشري در حد توان خود مي تواند استدلال نموده و ايمانش را استوار گرداند و در راهش به چنان درجه اي برسد كه جان و مال و خونش را نثار گرداند. نه فقط استدلال يوناني كه فقط ملاهاي يوناني زده بلدند و ديگران چون بلد نيستند بايد تقليد كنند.

در زمان هارون الرشيد در« مؤسسه بيت الحكمه» بعضي از علما جهت ترجمه متون يوناني، ايراني، هندي و … به اجاره گرفته شدند كه در نتيجه بعضي يوناني زده، بعضي ايراني زده شدند. . این دسته چنان مغرور شدند كه هر اصلي با فلسفه و منطق يوناني هماهنگ نبود آن را قبول نمي كردند و قرآن را موافق با آن مي كردند و از اينجا بود كه مسئله اجتهاد در عقيده حاصل شد و بس. وقبل از آن وجود نداشت. و از اینجا بود که زمینه های نفوذ و قدرت یابی معتزله فراهم شد. 

در زمان پيامبر هر عربي با زبان ساده قرآن را مي فهميد و ايمان مي آورد و اين تنها كاريست كه با 6400 آيه قرآن مي توان كرد و 200 آيه ديگر احكام اند و به همين شيوه تا ابد مي مانند طلاق، نماز، حج ، تحريم ربا،اخلاق، حد و … و به همان شيوه باقي مي مانند همچون هوا، آب ، روشنايي و نيازي به مجتهد و تخصص ندارند و همين جوري دست نخورده قابل استفاده اند. چون هيچگونه ناخالصي وارد قرآن نگرديده كه كسي در صدد پاك نمودن آن برآيد.

و اندك آياتي كه باقي مي مانند بصورت كلياتي بيان شده اند و جزئياتش نسبت به زمان و مكان فرق مي كند. چون اگر جزئياتش بيان مي گرديد، نياز به چندين صد يا هزاران جلد كتاب بود كه اين امر براي خدا آسان است اما براي بشر امكان حفظ و نگهداري نبود و همچنين تمام استعدادهاي انساني به هدر مي رفت. اما اين آيات اندكي كه مانده اند همچون نعمتهاي مادي اينها نيز معدنش در اختيار انسان قرار دارد. همچون معدن آهن كه از سنگ معدن است و استخراج و تبديل آن به عهده بشر گذاشته شده است كه از همان معدن وسايل صوتي و تصويري، گرمايي، اسلحه و مهمات، وسايل حمل و نقل و … به تناسب زمـان و مكان و پيشرفت بشر استخراج مي گردند و استعداد و توانايي تسخير منهدم نمي شود. بدين صورت جزئياتش بر عهده انساني است كه از اين كلي و معدن در اختيار وي، استخراج نمايد .

و در اينجا هم به روشني پيداست كه به جاي جهد و كوشش فعالانه و مستمر و پي گير جايي براي تقليد و پيروي كور كورانه از گذشتگان باقي نمي ماند (زخرف/ 24- 23) چون خيلي مسخره خواهد بود كسي بيايد با تعصب و كوته فكري جنون آميزي تكنولوژي گرمايي يا اسلحه و مهمات و يا وسايل حمل و نقل چندين قرن پيش را برتر از پيشرفت كنوني دانسته و به تقليد از آن اصرار نمايد

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *