
س: شما چه فرقه ای هستید که جنگ بر علیه شیعیان مشرک ایران و طالبان صوفی مشرک افغانستان را خیانت به اسلام و مسلمین و بغی بر علیه دارالاسلام می دانید؟ مگر شما عالمتر از امام شوکانی هستید که می گوید: والمشرك سواء حارب أم لم يحارب: مباح الدم ما دام مشركًا. [السيل الجرار 369/4].
ج: در همین قدم اول باید بدانیم که مشرک نزد امام شوکانی و سایر بزرگان مذاهب اسلامی چه کسی است؟
چنانچه در بحث مفصل و مستند «مشرکین و احکام آنها در شریعت اسلام و در ادبیات گفتمانی اهل تأویل» عرض کردم به عنوان مثال امام شوکانی هم در تفسیر آیه: لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ عَداوَةً لِلَّذينَ آمَنُوا الْيَهُودَ وَ الَّذينَ أَشْرَکُوا وَ لَتَجِدَنَّ أَقْرَبَهُمْ مَوَدَّةً لِلَّذينَ آمَنُوا الَّذينَ قالُوا إِنَّا نَصاري… (مائده/82) بعد از جدا کردن کفار یهودی و مشرک و نصرانی از همدیگر می گوید: أَنَّ الْيَهُودَ وَالْمُشْرِكِينَ، لَعَنَهُمُ اللَّهُ، أَشَدَّ جَمِيعِ النَّاسِ عَدَاوَةً لِلْمُؤْمِنِينَ وَأَصْلَبَهُمْ فِي ذَلِكَ، وَأَنَّ النَّصَارَى أَقْرَبُ النَّاسِ مَوَدَّةً لِلْمُؤْمِنِينَ،[1] یهود و مشرکین، الله آنها را لعنت کند، شدیدترین و سرسخت ترین دشمنان مومنین در میان انسانها هستند، و نصارا از نظر مودة نزدیکترین انسانها به مومنین هستند.
یا امام شوکانی در فتح القدیر ذیل همین آیه: إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَالَّذِينَ هَادُوا وَالصَّابِئِينَ وَالنَّصَارَى وَالْمَجُوسَ وَالَّذِينَ أَشْرَكُوا إِنَّ اللَّـهَ يَفْصِلُ بَيْنَهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِۚ إِنَّ اللَّـهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ (حج/17) با توصیفی از 1- الَّذِينَ هَادُوا 2- وَالصَّابِئِينَ 3- وَالنَّصَارَىٰ 4- وَالْمَجُوسَ می گوید : 5- والَّذِينَ أشْرَكُوا الَّذِينَ يَعْبُدُونَ الأصْنامَ. [2] مشرکین کسانی هستند که اصنام را عبادت می کنند.
این نکته ی اساسی در شناخت مشرک و مشرکین است که کفار مشرک دسته ای جداگانه از سایر کفار 5گانه ی اصلی هستند و متاسفانه بسیاری از برادران ما و بخصوص مقلدین علمای نجد در شناخت صحیح این دسته از کفار اصلی مسیری بر خلاف اتفاق تمام مذاهب اسلامی را می روند و با متهم کردن مسلمین به مشرک بودن و مشرک خواندن مسلمین و صدور حکم و تطبیق احکام کفار مشرک بر مسلمین به ناحق دچار تکفیر به ناحق مسلمین و ریخته شدن به ناحق خون مسلمین می شوند. زمانی که به ناحق به یک مسلمان می گوئی مشرک و احکام مشرکین را بر او تطبیق می دهی مثل این است که به ناحق به او گفته باشی یهودی یا نصرانی یا مجوس و صابئی و این تکفیر به ناحق مسلمین است.
در این صورت مقلدین علمای نجد ابتدا لازم است که اتهام خود مبنی بر مشرک بودن شیعیان جعفری حاکم بر دارالاسلام ایران یا حنفی های حاکم بر امارت اسلامی افغانستان را ثابت کنند بعد بروند سراغ صدور حکم و یا اجرای حکم. شما ابتدا ثابت کن فلانی قتلی مرتکب شده بعد حکم صادر کن و بعد برو سراغ اجرای حکم.
واضح است که شما در مشرک خواندن مسلمین اشتباه می کنید و اتهامی را که زده اید هرگز نتوانسته و نخواهید توانست با دلایل شرعی ثابت کنید، پس علاوه بر اتهامات بی پایه و اساسی که می زنید، صدور حکم توسط شما نیز غیر شرعی است چه رسد به اجرای حکم کفارمشرک بر مسلمین که جنایتی غیر قابل چشم پوشی است.
نکته ی دیگر در مورد این کلام امام شوکانی اینکه: اگر دارالکفری چه یهودی یا نصرانی یا مجوس یا صابئی یا حتی مشرک ، پیمانی با دارالاسلام و رهبر یکی از «3ابزار» برتر نداشته باشد اعضای کافر آن دارالکفر خونشان بر مجاهدین مباح می شود نه کسانی که مثل بنی خزاعه یا بنی ضمره ی مشرک اهل عهد و پیمان و یا مثل یهودی های اطراف مدینه یا نصرانی های نجران یا مجوس الاحساء اهل ذمه باشند. شکستن به ناحق پیمان با کفار و مسلمین خیانت است و کشتن به ناحق مسلمین یا اهل ذمه از اسباب ورود به جهنم.
[1] شوکانی ، فتح القدير ج2 ص 77
[2] فتح القدير محمد شوکانی ، جلد 3 ، صفحه 523/ قَوْلُهُ: ﴿إنَّ الَّذِينَ آمَنُوا﴾ أيْ بِاللَّهِ ورَسُولِهِ، أوْ بِما ذُكِرَ مِنَ الآياتِ البَيِّناتِ ﴿والَّذِينَ هادُوا﴾ هُمُ اليَهُودُ المُنْتَسِبُونَ إلى مِلَّةِ مُوسى والصّابِئِينَ قَوْمٌ يَعْبُدُونَ النُّجُومَ، وقِيلَ: هم مِن جِنْسِ النَّصارى ولَيْسَ ذَلِكَ بِصَحِيحٍ بَلْ هم فِرْقَةٌ مَعْرُوفَةٌ لا تَرْجِعُ إلى مِلَّةٍ مِنِ المِلَلِ المُنْتَسِبَةِ إلى الأنْبِياءِ والنَّصارى هُمُ المُنْتَسِبُونَ إلى مِلَّةِ عِيسى والمَجُوسُ هُمُ الَّذِينَ يَعْبُدُونَ النّارَ، ويَقُولُونَ إنَّ العالَمَ أصْلَيْنِ: النُّورُ والظُّلْمَةُ. وقِيلَ: هم يَعْبُدُونَ الشَّمْسَ والقَمَرَ، وقِيلَ: هم يَسْتَعْمِلُونَ النَّجاساتِ، وقِيلَ: هم قَوْمٌ مِنَ النَّصارى اعْتَزَلُوهم ولَبِسُوا المُسُوحَ، وقِيلَ: إنَّهم أخَذُوا بَعْضَ دِينِ اليَهُودِ وبَعْضَ دِينِ النَّصارى والَّذِينَ أشْرَكُوا الَّذِينَ يَعْبُدُونَ الأصْنامَ، وقَدْ مَضى تَحْقِيقُ هَذا في البَقَرَةِ،