س: احزاب سکولار کورد سالها در اختیار صدام حسین سکولار بر علیه ملت و سرزمین خود خیانت کردند و الان هم در کنار آمریکا و ناتو به دین و ملت خود خیانت می کنند …. که از اعضای احزاب سکولار کورد بوده و الان هم حقوق بگیر این احزاب سکولار کورد شمال عراق است این روزها به مقدسات اسلام توهین کرده به نظر شما بهترین واکنش در برابر این خائنین به دین و ملت مسلمان ما چیست؟
(متن کامل مطلب)
ج: کوردها هنوز بعد از 7 دهه و از زمان تشکیل اولین حزب سکولار و ارتدادی به رهبری قاضی محمد مرتد اصالتاً گرجستانی پیشوای مرتدین و دارودسته ی منافقین میان کوردها از مفاسد تولیدات حکومت سکولار کمونیست شوروی و حکومت سکولار لیبرال پهلوی و خائنین و لکه های چرکینی که در آن زمان در قالب احزاب و فرقه های سکولار بر دامن خانواده ها و جامعه ی کوردها افتاده اند نجات پیدا نکرده اند.
هنوز این فسیل ها در حال تخریب عقاید و فرهنگ اسلامی ملت مسلمان ما و خیانتگری هستند، هر چند با رشد بیداری اسلامی و رانده شدن آنها از جامعه با عقب نشینی هایی آن خشونت قبلی را ندارند با این وجود در پناه احزاب و حکومتهای سکولار منطقه ای و جهانی همچون «حلبچه ای، سلمان رشدی کردستان» به تخریبات و خیانتهای خود ادامه می دهند.
در کنار این «أَئِمَّةَ الكُفرِ» (توبه/12) و مجریان جنگ روانی سکولاریستها بر علیه قانون شریعت الله و مومنین، ما هنوز با پدران و پدربزرگهای فسیل شده ی فاسد و سکولاری روبرو هستیم که به دلیل ضعف مدیریت آنها توسط نهادهای نظامی و امنیتی دارالاسلام و همچنین به دلیل مداهنه گری و سازشکار شدن مومنین با وضع موجود و ضعف قدرت بازدارندگی عمومی مومنین در خانواده ها و جامعه، این اطرافیان فاسد آفتی در میان خانواده ها و جامعه هستند و جرم و گناه را برای جوانان عادی نشان می دهند چه رسد به مفسدین جدا شده از ملت کورد و فراری از دارالاسلام و جارو شده از جامعه که در انتهای یاس و ناامیدی و از دور و از کانال ماهواره ها و فضای مجازی در حال دست و پازدن و گدائی ترحم برای خود و فرار از پوچگرائی هستند.
به این بی ارزشهای سکولار نباید بهائی داد، در کل، رهبران سکولار محلی سرزمینهای اسلامی در تفکرات سکولاریستی خود و در میان کفار سکولار جهانی هیچ عددی نیستند و اصلاً در اندیشه و فکر سکولاریستی وزنه ای محسوب نمی شوند و کلاً کپی کننده ها و مقلدین چشم و گوش بسته ی اندیشمندان سکولار غربی و شرقی بوده اند حالا چه رسد به امثال این موجود که حتی نزد هم حزبی های خود غیر از یک دلقک و لوطی بی ارزش چیزی نیست، نه در زمینه ی تقلید و بازگوئی افکارتئوریک سکولاریستی عددی بوده و نه پراکتیک؛ هر چند یکی از الگوهای فاسد اخلاق سکولاریستی در میان احزاب سکولار و دارودسته ی منافقین میان کوردها به شما می رود.
زمانی که شخص مسلمانی جزو یکی از احزاب سکولار (مشرک) می شود در واقع با همین سکولار شدن و جدا کردن صف خود از مومنین و ملحق شدن به این احزاب سکولار از دین اسلام خارج شده و مرتد می شود و وارد دین سکولاریسم می شود و همینکه گفت سکولارم به کافر بودن خودش شهادت و گواهی می دهد «شَاهِدِينَ عَلَىٰ أَنْفُسِهِمْ بِالْكُفْرِ» (توبه/17).
در شریعت الله حکمی بدتر از حکم مرتد وجود ندارد و هر چه پستی و رذالت هست پائینتر از مرتدین است، به قول فارسها بالاتر از سیاهی رنگی نیست، حالا اگر این موجود سکولار و مرتد کذاب در این سخنش راست بگوید و از ارتداد به این احزاب سکولار توبه کرده باشد و با ارتداد خودش، به یکی از کفار اهل کتاب یا شبهه اهل کتاب پیوسته باشد باز قابل توجه است اما این کذابان سکولار و خائن در هیچ چیز خودشان صادق نیستند الا در دشمنی با الله و قانون شریعت الله و مجاهدین فی سبیل الله و دارالاسلام؛ و اینهمه سروصدا در فضای مجازی به دلیل عوامل درونی و ضعف روانی و احساس پوچ بودن و ناامیدی و فرار از افسردگی و مبارزه با شریعت الله است و قصد دارند به این شکل با سوء استفاده از ضعف قدرت بازدارندگی مومنین با مطرح کردن خود و توهین به شعائر و مفاهیم اسلامی مومنین -که طبعاً واکنشهای مختلف مومنین را در بردارد- از این عزلت و پوچ گرائی فرار کنند.
در این واقعه آنچه برای بنده مهم بود سخنان آن ماموستای شهرستان بانه بود که ضمن برائت خودش از هر گونه خیانتی به دین اسلام و ملت و سرزمینش اعلام می کند که: اگر خیانتی داشته باشم این است که برای اسلام کم کار بوده ام و برای اسلام کم کار کرده ام و تنبل بودم و مجال برای کار کردن بود و نتوانستم برای این دین کار کنم و به خاطر این کم کاری در قیامت باید پاسخگو باشم.
سخن حق این مُلا و خطیب فعال اطراف بانه هم زنگ خطر است که در برابر مفاسد و جنایات احزاب سکولار و طرفداران آنها که توسط این دسته از خطبای مساجد دیر زده شده است و هم ندای بیداری برای مُلاها و علمایان و خطیبان منطقه است که تا کنون به دلایل نژادی و ملی گرائی در برابر احزاب سکولار و مرتد محلی که دین و ناموس و آبرو و عفت و حیاء و فرهنگ اسلامی مردم را با افکار مسموم خود آلوده کرده اند دچار سهل انگاری و مداهنه و سازش و رها کردن هدف اصلی شده اند و به اصطلاح دچار «خیانت سکوت» شده اند و از بیان حقایق دین در برابر این دشمنان شماره یک تمام شریعتهای آسمانی لال شده و دهن خود را بسته اند.
اهل علم گفته اند: الساکِتُ عَنِ الحَقِّ شَيطانٌ أخرَسٌ[1]، کسی سخن حق را نگفت و سکوت کرد شیطانی دهن بسته و لال است. البته کسانی هم هستند که آگاهانه و عمداً و به میل خودشان در حمایت از این احزاب سکولار و مرتد محلی و سایر کفار سکولار جهانی و منطقه ای و سایر ظالمین سخن باطل می گویند که اینها شیطان ناطق و سخنگوهستند.
کسانی که امروزه اولویت را به الهه ی نژاد و آلت تناسلی پدارنشان داده اند و به سبکی دیگر اما همچون دسته هایی از ژاپنی ها به پرستش این الهه مشغول هستند و از بیان عقاید اسلامی به دلایل نژادی سکوت کرده اند بدانند که نزد الله تعالی انسانها بر اساس عقایدی که دارند تقسیم بندی می شوند نه براساس نژادی که از آلت تناسلی پدرانشان به آنها رسیده است. الله تعالی به صراحت بعد از آمدن پیامبر خاتم صلی الله علیه وسلم انسانها را تا روز قیامت اینگونه دسته بندی می کند: إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَالَّذِينَ هَادُوا وَالصَّابِئِينَ وَالنَّصَارَى وَالْمَجُوسَ وَالَّذِينَ أَشْرَكُوا إِنَّ اللَّـهَ يَفْصِلُ بَيْنَهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِۚ إِنَّ اللَّـهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ (حج/17) قطعاً 1- مؤمنان 2- و یهودیان 3- و صابئین 4- و نصرانی ها 5- و مجوس 6- و سکولاریستها (=مشرکان=احزاب، الله روز قیامت میان آنها جدایی می اندازند و بین آنها داوری خواهد کرد، مسلّماً الله حاضر و ناظر بر هر چیزی است.
بر این اساس قَتادَة ومُقاتِل می گویند: الأدْيانُ سِتَّةٌ: واحِدَةٌ لِلَّهِ تَعالى وهو الإسْلامُ، وخَمْسَةٌ لِلشَّيْطانِ، ادیان 6تا هستند: یکی برای الله تعالی که اسلام است، و 5تا برای شیطان[2] و ابن کثیر شافعی رحمه الله نیز در ذیل همین آیه ی 17 سوره ی حج: إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَالَّذِينَ هَادُوا وَالصَّابِئِينَ وَالنَّصَارَى وَالْمَجُوسَ وَالَّذِينَ أَشْرَكُوا (حج/17) با جدا کردن مومنین از کفار پنجگانه ی اصلی می گوید: يُخْبِر تَعَالَى عَنْ أَهْلِ هَذِهِ الْأَدْيَانِ الْمُخْتَلِفَة مِنْ الْمُؤْمِنِينَ وَمَنْ سِوَاهُمْ مِنْ الْيَهُود وَالصَّابِئِينَ … وَالنَّصَارَى وَالْمَجُوس وَاَلَّذِينَ أَشْرَكُوا … [3] الله تعالی از اهل این ادیان مختلف از جمله مومنین و غیر از آنها چون یهود و صابئین و نصارا و مجوس و مشرکین خبر می دهد.
پس انسانها در منهج اسلامی بر اساس عقیده و دینی که دارند تقسیم می شوند نه بر اساس نژادی که دارند. رسول الله صلی الله علیه وسلم می فرمایند: «إِنَّ اللَّهَ قَدْ أَذْهَبَ عَنْکُمْ عُبِّیَّهَ الْجَاهِلِیَّهِ وَفَخْرَهَا بِالْآبَاءِ، إِنَّمَا هُوَ مُؤْمِنٌ تَقِیٌّ وَفَاجِرٌ شَقِیٌّ، النَّاسُ کُلُّهُمْ بَنُو آدَمَ وَآدَمُ خُلِقَ مِنْ تُرَابٍ» الله تعالی تعصب جاهلیت و افتخار به پدران را از شما دور کرده است؛ فرد یا مؤمن پرهیزگار است؛ یا فاسقِ بدبخت، مردم همه از فرزندان آدم هستند و آدم از خاک آفریده شده است .
سکولاریستها (=مشرکین= احزاب)عامل هویت بخشی را نژاد خود معرفی کرده اند و اولین کسی که ادعای برتری نژادی کرد شیطان بنیانگذار دین سکولاریسم بود در برابر آدم، یعنی مؤسس نژاد محوری به جای الله محوری شیطان بود: قَالَ مَا مَنَعَكَ أَلَّا تَسْجُدَ إِذْ أَمَرْتُكَ ۖ قَالَ أَنَا خَيْرٌ مِّنْهُ خَلَقْتَنِي مِن نَّارٍ وَخَلَقْتَهُ مِن طِينٍ (اعراف/12)(الله تعالی به شیطان) گفت: چه چیز تو را بازداشت و مانع از آن شد که سجده ببری، وقتی که من به تو دستور دادهام؟ (شیطان) گفت: من از او بهترم. چرا که مرا از آتش آفریدهای و او را از خاک.
شیطان به این شکل و با بهانه کردن مسائل قومی و نژادی اولین جرقه های جایگزین کردن قانون و حکمی به جای قانون شریعت الله یا همان دین سکولاریسم را زد. همین الان هم تمام سکولاریستهای خائن ملی گرا و لیبرال با همان برچسبهای دفاع از قوم و ملت و نژاد در حال پیاده کردن قوانین یکی از احزاب سکولار در میان ملت مسلمان ما هستند.
این سکولاریستها می خواهند به جای احکام و قوانین قرآن و سنت صحیح و آنهمه فقه پویای مذاهب مختلف اسلامی «آلت تناسلی» پدرانشان که نژاد را به آنها رسانده است معیار قرار بدهند. آیا ننگی بالاتر از این برای مسلمان و قومی وجود دارد که چنین الهه و جایگزینی برای قرآن و سنت صحیح و آنهمه فقه و قوانین اسلامی قرار دهد؟
الله تعالی هرگز به چنین شخص یا قومی که چنین معامله و جایگزینی خفت باری را انجام داده اند عزت نمیدهد بلکه روز به روز آنها را به سمت و سوی ذلیلی و شکست و پستی بیشتر می کشاند و باید به صراحت و بدون کنایه به این نژادگراها این سخن رسول الله صلی الله علیه وسلم را گفت که: «فَأَعْضُوهُ بِهِنَّ أَبِيهِ، وَلَا تُكَنُّوا» [4] برو آلت پدرت را گاز بگیر، و این کلام را صریح بگویید. وَلَا تُكَنُّوا. بدون کنایه و به صراحت این سخن را به این نژادگرایان و ناسیونالیستها بگوئید«فَأَعْضُوهُ بِهِنَّ أَبِيهِ، وَلَا تُكَنُّوا» که باز رسول الله صلی الله علیه وسلم در مورد این موجودات می فرمایند:«لَیَنْتَهِیَنَّ أَقْوَامٌ یَفْتَخِرُونَ بِآبَائِهِمْ الَّذِینَ مَاتُوا… أَوْ لَیَکُونُنَّ أَهْوَنَ عَلَی اللَّهِ مِنْ الْجُعَلِ الَّذِی یُدَهّدِهُ الْخِرَاءَ بِأَنْفِهِ»[5] کسانی که به پدران و نیاکان مرده ی (کافر) خود افتخار می کنند، به قومیت و نژاد خودشان افتخار می کنند، باید از این کار دست بکشند و تمامش کنند، و در صورتی که دست بردار نباشند، نزد الله تعالی از سوسکی که سرگین و کثافت را با بینی خود می غلطاند، پست تر خواهند بود.
اگر به تاریخ قبل و بعد از ورود اسلام به سرزمینمان نگاه کنیم به این سخن تاریخی می رسیم که : ما قومی هستیم که الله ما را به وسیله ی اسلام عزت داده است اگر عزت را در جای دیگری ودر عقیده و باور و برنامه ی دیگری جستجو کنیم، الله ما را خوار و ذلیل می گرداند. کسانی که می خواهند عزت را نزد احزاب مختلف و متنوع سکولار و سکولاریستها(مشرکین) به دست بیاورند بدون شک الله تعالی آنها را ذلیل و خوار و پست می کند، مثل تمام ذلیل شده ها و پستهائی که در اطراف خود می بینیم و تمام دنیا هم این مفسدین را در ماهواره ها و فضای مجازی می بینند.
سکولاریستها(مشرکین= احزاب) در کنار سایر کفار، دشمنان مومنین و دشمنان الله هستند و الله تعالی بدون در نظر گرفتن نژاد و قوم و خویشی می فرماید: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَاتَتَّخِذُوا عَدُوِّی وَعَدُوَّکُمْ أَوْلِیَاءَ تُلْقُونَ إِلَیْهِمْ بِالْمَوَدَّةِ» (ممتحنه/1) ای کسانی که ایمان آورده اید، دشمن من و دشمن خودتان را سرپرست نگیرید که نسبت به آنها اظهار مودت کنید «وَمَنْ یَفْعَلْهُ مِنْکُمْ فَقَدْ ضَلَّ سَوَاءَ السَّبِیلِ» (ممتحنه/1) و هر کس از شما چنین کند، قطعاً راه راست را گم کرده است. چون الله متعال به صراحت فرموده: لَا تَجِدُ قَوْمًا یُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْیَوْمِ الْآخِرِ یُوَادُّونَ مَنْ حَادَّ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلَوْ کَانُوا آبَاءَهُمْ أَوْ أَبْنَاءَهُمْ أَوْ إِخْوَانَهُمْ أَوْ عَشِیرَتَهُمْ (مجادله/22) هیچ قومی را نمی یابی که به الله و روز آخرت ایمان آورده باشند در حالی که با کسانی که با الله و رسولش مخالفت کرده اند دوستی کنند، هر چند آنها پدران یا پسران یا برادران یا خویشانشان باشند.
من خطاب به مُلاهائی که جزو دارودسته ی منافقین نیستند اما هنوز رگه هایی از جاهلیت در آنها باقی مانده و به دلایل نژادی و قوم گرائی و فشار سنگین جنگ روانی احزاب سکولار در برابر اینهمه مفاسد اخلاقی و عقیدتی و گفتاری و رفتاری احزاب سکولار و مرتد محلی و دارودسته ی منافقین و سکولار زده ها دچار خیانت سکوت شده اند و هدف اصلی را رها کرده اند می گویم: آیا ارزش دارد با مداهنه و سازش و سکوت و سهل انگاری و شل روی و رها کردن هدف در جبهه ی کفار سکولار و دارودسته ی منافقین و سکولار زده هایی قرار بگیری که الهه ی آلت تناسلی پدرانشان را جایگزین قرآن و سنت صحیح و سایر منابع اسلامی کرده اند؟ نه ارزش ندارد؛ پس بیائید اگر تاکنون طرحهای شما در برابر هجوم وسیع جنگ روانی و تبلیغی کفار سکولار جهانی و احزاب سکولار محلی و دارودسته ی منافقین و سکولار زده های بومی کار نکرده است، برنامه را تغییر دهید و از نو برنامه ریزی کنید اما هرگز هدفِ « لِتَكُونَ كَلِمَةُ الله هِيَ الْعُلْيَا»[6]را تغییر ندهید که الله تعالی برای ما تعیین کرده است «وَ جَعَلَ کَلِمَةَ الَّذينَ کَفَرُوا السُّفْلي وَ کَلِمَةُ اللَّهِ هِيَ الْعُلْيا» ( توبه/40)
بیائید بار دیگر مجدد کفر به طاغوت و برائت از مشرکین در میان قوم خود باشیم و بعد از شیطان به هر 5 کافر اصلی: 1-الَّذِينَ هَادُوا 2- وَالصَّابِئِينَ3- وَالنَّصَارَىٰ 4- وَالْمَجُوسَ 5- وَالَّذِينَ أَشْرَكُوا (مشرکین یا سکولاریستها یا احزاب) (حج/17) کفر کنیم که دسته ی مرتدین: مَنْ يَرْتَدَّ مِنْكُمْ عَنْ دِينِهِ (مائده/54) هم معمولاً بعد از ارتداد به یکی از «کفار5گانه» ی اصلی ملحق می شوند؛ علاوه بر این و در دومین مرحله، بیائید به صراحت از سکولاریستها(احزاب = مشرکین) اعلام برائت کنیم یعنی ابتدا از خود سکولاریستها برائت و بیزاری کنیم و بعد از عقاید فاسدشان حتی اگر همچون الگوی حسنه ی خودمان سیدنا ابراهیم و هم مسیران او تنها و در میان قومی سکولار تا دندان مسلحی باشیم که ما را تهدید به سوزاندن می کنند، و به سکولاریستها بگوئیم: إِنَّا بُرَآءُ مِنْكُمْ وَمِمَّا تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ كَفَرْنَا بِكُمْ وَبَدَا بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمُ الْعَدَاوَةُ وَالْبَغْضَاءُ أَبَدًا حَتَّىٰ تُؤْمِنُوا بِاللَّهِ وَحْدَهُ (ممتحنه/4) ما از شما و از آنچه غیر از الله (در امور قلبی و زبانی و بدنی و مالی و غیره) عبادت می کنید بیزاریم، به شما کافر (و منکر) شدهایم، و میان ما و شما برای همیشه عداوت و دشمنی آشکار شده است، تا این که به الله یگانه ایمان آورید. و بار دیگر پیام همیشگی الله توسط پیامبر خاتم محمد مصطفی صلی الله علیه وسلم در مورد سکولاریستها را به گوش قوم خود و جهانیان برسانیم که: وَأَذَانٌ مِّنَ اللَّهِ وَرَسُولِهِ إِلَى النَّاسِ يَوْمَ الْحَجِّ الْأَكْبَرِ أَنَّ اللَّهَ بَرِيءٌ مِّنَ الْمُشْرِكِينَ ۙ وَرَسُولُهُ ۚ (توبه/) این اعلامی است از سوی الله و پیغمبرش به همه مردم در روز بزرگترین حجّ ( یعنی عید قربان) که الله و پیغمبرش از سکولاریستها (مشرکان= احزاب) بری و بیزارند.
با آنکه از عقاید کفر آمیز تمام کفار بری هستیم اما این برائت از اشخاص، تنها مختص مشرکین یا سکولاریستهاست نه سایر کفار. پس ما با این کفارسکولار نجس « يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّمَا الْمُشْرِكُونَ نَجَسٌ » (توبه/28) ازدواج نمی کنیم و ذبیحه ی دست آنها را نمی خوریم و در صورت داشتن قدرت حکومتی جزیه ای از آنها نمی پذیریم و در پارلمانها و دارالندوه ها و مراکز حزبی و حکومتی آنها مشارکت نمی کنیم، در حالی که با سایر کفار این اندازه محدودیت وجود ندارد؛ و در صورت وجود دارالاسلام و توانائی هجرت و نداشتن ماموریتی از سوی دارالاسلام تحت هیچ شرایطی میان سکولاریستها و سرزمینهای تحت حاکمیت سکولاریستها اقامت و سکونت نمی کنیم . رسول الله صلی الله علیه وسلم می فرماید: «أَنَا بَرِيءٌ مِنْ كُلِّ مُسْلِمٍ يُقِيمُ بَيْنَ أَظْهُرِ الْمُشْرِكِينَ»: من از هر مسلمانی که در بین سکولاریستها(مشرکین) اقامت داشته باشد، بری و بیزار هستم». گفتند: ای رسول خدا، فاصله ی ما با کفار چه مقدار باشد؟ فرمود: «لَا تَرَاءَى نَارَاهُمَا»[7]: چنانکه آتش یکدیگر را نبینند.
این را هم بدانیم تا زمانی که در دنیا کفار پنهان داخلی و دارودسته ی منافقین و کفار آشکار وجود دارند جنگ روانی بر علیه شریعت الله و مومنین و دارالاسلام نیز وجود دارد اما بهترین روش و بهترین گزینه ی صحیح در برخورد با این مجریان جنگ روانی و بخصوص نخاله های سکولار و فسلیهای پس مانده ی احزاب سکولاری که نسبت به اسلام و قوانین شریعت الله زبان درازی می کنند و جنگ روانی راه انداخته اند اما در پناه دارالکفرهای سکولار که دست مجاهدین به آنها نمی رسد یا در پناه دارالکفری هستند که با دارالاسلام پیمان دارد:
- زنده کردن اصل کفر به طاغوت
- زنده کردن شرعی برائت از مشرکین یا احزاب یا سکولاریستها در میان مسلمین
- 3- آموزش دشمن شناسی شرعی و درجه بندی شرعی دشمنان
- 4- حرکت در مسیر وحدت آگاهانه، هدفمند و حرکتی
- 5- قدرتمند نمودن خود از لحاظ مادی و نظامی و قدرت دادن به جامعه مومنین به عنوان یک عامل بازدارنده و بخصوص قدرتمند کردن دارالاسلام به عنوان بهترین محافظ و سپر
- 6- «فَقَاتِلُوا أَئِمَّةَ الْكُفْرِ» حذف فیزیکی این موجودات مجری جنگ روانی و پیشوایان کفر و ضلالت از کانال یکی از «3ابزار» برتر یا در حالت اضطرار و ضرورت توسط جماعتهای چریکی موازی با «3ابزار» برتر چون جماعت ابوبصیر الکوردی رضی الله عنه است «لَعَلَّهُمْ يَنْتَهُونَ» به امید اینکه این جریان نجس بس کنند و دست از این توهینها بردارند.
به عنوان آخرین تلنگر به مسلمین سرگردان و سحر شده توسط ماهواره ها و سایر رسانه های تبلیغی و مجازی «مثلث دروغساز» می گویم : مولوی و شیخ و ملائی که تورا به ترک سیگار دعوت کند، درحالیکه میداند و آگاه است که تو در باتلاق کفر و شرکیات احزاب سکولار غرق شده ای و میداند اولویتهای دعوت که رسول الله صلی الله علیه وسلم به امثال سمیه و یاسر و دیگران رسانده چه هستند اما عمداً و به میل خودش این اولویتها را نادیده می گیرد و سکوت می کند شک نکن یکی از دارودسته ی منافقین و سکولار زده های نفوذی است که عمامه سرگذاشته است و در این بخش جنگ تبلیغی و رسانه ای بر علیه اسلام و مسلمین و به نفع کفار سکولار جهانی ومحلی انجام وظیفه می کند.
حسن بصری رحمه الله می گوید: من دَعَا لظَالِم بِالْبَقَاءِ فقد أحب أَن يعْصَى الله فِي أرضه.[8] کسی که خواستار ماندن و بقای ظالم باشد به درستی که دوست دارد که در زمین الله از الله سرپیچی شود. پس با حمایت از این مجرمین سکولار حتی با نصف کلمه در جرم این احزاب سکولار و سکولار زده ها شریک نشوید و با زمینه سازی پذیرش این مجرمین سکولار نزد دیگران، برای خود «گناه جاریه» نخرید و خوش به حال کسی که با مردنش گناهانش هم خاتمه پیدا می کنند و تمام می شوند و در میان خانواده و محله و جامعه سخنی نگفته یا کاری نکرده است که بعد از مرگش هم به گناهانش اضافه شود چون: مَن سَنَّ في الإسْلَامِ سُنَّةً سَيِّئَةً، كانَ عليه وِزْرُهَا وَوِزْرُ مَن عَمِلَ بهَا مِن بَعْدِهِ، مِن غيرِ أَنْ يَنْقُصَ مِن أَوْزَارِهِمْ شَيءٌ.[9] هرکس روش بدی در اسلام پايهگذاری کند، گناه آن و گناه کسانی که پس از او به آن عمل نمايند، به او میرسد و ذرهای از گناهان آنها کاسته نمیشود.
پس اگر این سکولاریستهای مرتد و نجس قابل هدایت نیستند ما ضمن کفر به آنها و برائت از آنها و تلاش جهت پاک کردن آنها از دامن خانواده و جامعه ی خود، همان دعای سیدنا نوح علیه السلام را در حق این احزاب مشرک و سکولار کافر می کنیم که: رَبِّ لَا تَذَرْ عَلَى الْأَرْضِ مِنَ الْكَافِرِينَ دَيَّارًا * إِنَّکَ إِن تَذَرْهُمْ یُضِلُّوا عِبَادَکَ وَلَا یَلِدُوا إِلَّا فَاجِراً کَفَّاراً (نوح/26-27) پروردگارا! هیچ احدی از کافران را بر روی زمین زنده باقی مگذار. که اگر ایشان را رها کنی، بندگانت را گمراه میسازند، و جز فرزندان مجرم و کافرِ سرسخت نمیزایند و به دنیا نمیآورند.
اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ الجَنَّة وَمَا قَرَّبَ إِلَيْهَا مِنْ قَوْلٍ وَعَمَلٍ، وَأَعُوذُ بِكَ مَنَ النَّارِ وَمَا قَرَّبَ إِلَيْهَا مِنْ قَوْلٍ وَعَمَلٍ.
رَبَّنَا أَعِزَّنَا بِالإِسْلامِ، وَأَعِزَّ بِنَا الإسْلامَ، اللَّهُمَّ أَعْلِ بِنَا كَلِمَةَ الإسْلاَمِ، وَارْفَعْ بِنَا رَايَةَ القُرْآنِ.
سُبْحَانَكَ اللَّهُمَّ وَبِحَمْدِكَ، لاَ إِلَهَ إِلاَّ أَنْتَ، أَسْتَغْفِرُكَ وَأَتُوبُ إِلَيْكَ
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته[10]
[1] الرسالة القشيرية ” للإمام أبي القاسم القشيري، ص 62 : باب الصمت / تهذيب شرح نهج البلاغة لإبن أبي الحديد المعتزلي، عبدالهادي الشريفي، ج1، ص376.
[2] أمّا أتْباعُ الأنْبِياءِ عَلَيْهِمُ السَّلامُ فَهُمُ المُسْلِمُونَ واليَهُودُ والنَّصارى، وفِرْقَةٌ أُخْرى بَيْنَ اليَهُودِ والنَّصارى وهُمُ الصّابِئُونَ، وأمّا أتْباعُ المُتَنَبِّئِ فَهُمُ المَجُوسُ، وأمّا المُنْكِرُونَ لِلْأنْبِياءِ عَلى الإطْلاقِ فَهم عَبْدَةُ الأصْنامِ والأوْثانِ، وهُمُ المُسَمَّوْنَ بِالمُشْرِكِينَ، ويَدْخُلُ فِيهِمُ البَراهِمَةُ عَلى اخْتِلافِ طَبَقاتِهِمْ. فَثَبَتَ أنَّ الأدْيانَ الحاصِلَةَ بِسَبَبِ الِاخْتِلافاتِ في الأنْبِياءِ عَلَيْهِمُ السَّلامُ هي هَذِهِ السِّتَّةُ الَّتِي ذَكَرَها اللَّهُ تَعالى في هَذِهِ الآيَةِ، قالَ قَتادَةُ ومُقاتِلٌ: الأدْيانُ سِتَّةٌ: واحِدَةٌ لِلَّهِ تَعالى وهو الإسْلامُ، وخَمْسَةٌ لِلشَّيْطانِ، وتَمامُ الكَلامِ في هَذِهِ الآيَةِ قَدْ تَقَدَّمَ في سُورَةِ البَقَرَةِ.
[3]تفسير القرآن العظيم اسماعیل بن عمر ابن کثیر ، جلد 5 ، صفحه 354/ إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَالَّذِينَ هَادُوا وَالصَّابِئِينَ وَالنَّصَارَىٰ وَالْمَجُوسَ وَالَّذِينَ أَشْرَكُوا إِنَّ اللَّهَ يَفْصِلُ بَيْنَهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ ۚ إِنَّ اللَّهَ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ (17) (الحج) يُخْبِر تَعَالَى عَنْ أَهْل هَذِهِ الْأَدْيَان الْمُخْتَلِفَة مِنْ الْمُؤْمِنِينَ وَمَنْ سِوَاهُمْ مِنْ الْيَهُود وَالصَّابِئِينَ وَقَدْ قَدَّمْنَا فِي سُورَة الْبَقَرَة التَّعْرِيف بِهِمْ وَاخْتِلَاف النَّاس فِيهِمْ وَالنَّصَارَى وَالْمَجُوس وَاَلَّذِينَ أَشْرَكُوا فَعَبَدُوا مَعَ اللَّه غَيْره فَإِنَّهُ تَعَالَى ” يَفْصِل بَيْنهمْ يَوْم الْقِيَامَة ” وَيَحْكُم بَيْنهمْ بِالْعَدْلِ فَيُدْخِل مَنْ آمَنَ بِهِ الْجَنَّة وَمَنْ كَفَرَ بِهِ النَّار فَإِنَّهُ تَعَالَى شَهِيد عَلَى أَفْعَالهمْ حَفِيظ لِأَقْوَالِهِمْ عَلِيم بِسَرَائِرِهِمْ وَمَا تُكِنّ ضَمَائِرهمْ
[4] قَالَ رَسُولُ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ: «مَنْ تَعَزَّى بِعَزَاءِ الْجَاهِلِيَّةِ فَأَعْضُوهُ بِهِنَّ أَبِيهِ وَلَا تُكَنُّوا» رواه البخاري في (الأدب المفرد) [963/1 بتحقيقي ] ، والنسائي في (السنن الكبرى) (5/272) [8864] و (6/242) [10812] وفي (عمل اليوم والليلة) [976] ، وأحمد في (المسند) (5/136) وابنه في (زوائد المسند) (5/136) ، وابن أبي شيبة في (المصنف) (15/33) [19030] أو (7/456) [37183] ، وأبو عبيد القاسم بن سلام في (غريب الحديث) (3/163) [422] و (3/288) [467] (ط مجمع اللغة العربية) ، والحربي في (الغريب) (3/919) ، والطحاوي في (شرح مشكل الآثار) [3204] و [3207] ، والهيثم بن كليب الشاشي في (مسنده) (3/374) [1499] ، وابن حبان في [3153الإحسان] أو [736 موارد] ، والطبراني في (المعجم الكبير) (1/198-199) [532] ، والقطيعي في (جزء الألف دينار) [209] ، وأبو نعيم في (معرفة الصحابة) [756] ، والبغوي في (شرح السنة) (13/120-121) [3541] ، والضياء المقدسي في (المختارة) [1242] و [1244] ، والمزي في (تهذيب الكمال) (19/339-330) و (19/330) النسائي في ((السنن الكبرى)) (8864) واللفظ له، وأحمد (21234) / آلبانی ، تخريج مشكاة المصابيح 4828/ شعيب الأرناؤوط: تخريج المسند 21236 / الألباني ، السلسلة الصحيحة269 / تخريج صحيح ابن حبان 3153 / ابن حجر العسقلاني: تخريج مشكاة المصابيح 4/404 / الألباني : السلسلة الصحيحة1/538 / محمد الأمين الشنقيطي: أضواء البيان3/527 / السخاوي: الأجوبة المرضية2/623 / شعيب الأرناؤوط: تخريج المسند21233 / السيوطي: الجامع الصغير629 / الألباني: صحيح الجامع567 / أخرجه أحمد (21271)، والنسائي في ((السنن الكبرى)) (10810)، والطبراني (1/198) (534) باختلاف يسير. ابن تيمية في منهاج السنة:قال أهل العلم: يجوز التصريح باسم العورة للحاجة والمصلحة… كما في حديث أبي بن كعب عن النبي صلى الله عليه وسلم قال: من تعزى بعزاء الجاهلية فأعضوه بهن أبيه ولا تكنوا.انتهى،
[5] رواه ابو داود۴۵۱۷ و ترمذی۳۹۵۵ و بیهقی/ آلبانی، صحيح الترغيب ۲۹۶۵/ در سنن ترمذی به این شکل روایت شده. رسول الله صلی الله علیه وسلم می فرماید: فرمود : لَيَنْتَهِيَنَّ أَقْوَامٌ يَفْتَخِرُونَ بِآبَائِهِمُ الَّذِينَ مَاتُوا إِنَّمَا هُمْ فَحْمُ جَهَنَّمَ أَوْ لَيَكُونَنَّ أَهْوَنَ عَلَى اللَّهِ مِنَ الْجُعَلِ الَّذِى يُدَهْدِهُ الْخِرَاءَ بِأَنْفِهِ إِنَّ اللَّهَ قَدْ أَذْهَبَ عَنْكُمْ عُبِّيَّةَ الْجَاهِلِيَّةِ وَفَخْرَهَا بِالآبَاءِ ، إِنَّمَا هُوَ مُؤْمِنٌ تَقِيٌّ وَفَاجِرٌ شَقِيٌّ ، النَّاسُ كُلُّهُمْ بَنُو آدَمَ وَآدَمُ خُلِقَ مِنْ تُرَابٍ .
ترجمه : جماعتی که به پدران خود بر دیگران فخر مینمایند و پدرانشان اکنون مرده و به صورت زغال جهنم در آمده اند باید از این کار دست بردارند و الا آنان ازسوسکی که کثافت را به روی پوزه اش بلند می کند کمتر خواهند بود. خداوند رنگ و اخلاق زمان جاهلیت و افتخار به آباء و اجداد را ازشما دورساخته است هرکسی یکی از این دو حالت را دارد یا مسلمان است و پرهیزگار و یا گناه کار است و نادرست. همه مردم اولاد آدم هستند و آدم هم از خاک خلق شده است.
ابو داود هم به این گونه آورده : قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ ، إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَجَلَّ قَدْ أَذْهَبَ عَنْكُمْ عُبِّيَّةَ الْجَاهِلِيَّةِ ، وَفَخْرَهَا بِالْآبَاءِ مُؤْمِنٌ تَقِيٌّ ، وَفَاجِرٌ شَقِيٌّ ، أَنْتُمْ بَنُو آدَمَ وَآدَمُ مِنْ تُرَابٍ ، لَيَدَعَنَّ رِجَالٌ فَخْرَهُمْ بِأَقْوَامٍ ، إِنَّمَا هُمْ فَحْمٌ مِنْ فَحْمِ جَهَنَّمَ ، أَوْ لَيَكُونُنَّ أَهْوَنَ عَلَى اللَّهِ مِنَ الْجِعْلَانِ الَّتِي تَدْفَعُ بِأَنْفِهَا النَّتِنَ
آلبانی هم به این شکل روایت رو آورده : إنَّ اللهَ عزَّ وجلَّ أذهبَ عنكم عُبَّيَّةِ الجاهليةِ وفخرَها بالآباءِ ، الناسُ بنو آدمَ ، وآدمُ من ترابٍ ، مؤمنٌ تقيٌّ ، وفاجرٌ شقيٌّ ، لَيَنتهينَّ أقوامٌ يفتخرون برجالٍ إنما هم فحمُ جهنَّمَ ، أو ليكوننَّ أهونَ على اللهِ من الجُعلانِ ؛ التي تدفعُ النَّتنَ بأنفِها
[6] بخاری (3126) ومسلم (1904)
[7] صحيح الترمذي 1604
[8] أخرجه البيهقي في الشعب (9432)، وابن أبي الدنيا في الصمت (231) و في الغيبة والنميمة (94) أخرجه أبو نعيم في الحلية 7/ 46
[9] مسلم1017/ صحيح ابن ماجه169
[10] پیاده شده از سخنرانی تصویری شیخ ابوحمزه المهاجر هورامی حفظه الله