تقوای از الله یعنی چه؟ چگونه میزان تقوای خود را بسنجیم؟

تقوای از الله یعنی چه؟ چگونه میزان تقوای خود را بسنجیم؟

(4 –قسمت)

برخی از این آموزشها به اخلاق عمومی بر می گردند که معمولاً در میان تمام انسانها مشترک هستند مثلاً دروغ بد است یا قتل بد است یا صداقت و حق طلبی و کمک به نیازمندان، مهمان نوازی، وفای به عهد و… خوب است. رسول الله صلی الله علیه وسلم در مورد کسانی که این صفات پسندیده ی عمومی را رعایت می کنند می فرماید : تَجِدُونَ النَّاسَ مَعَادِنَ، خِيَارُهُمْ فِي الْجَاهِلِيَّةِ خِيَارُهُمْ فِي الْإِسْلَامِ إِذَا فَقِهُوا.[1]  مردم معدنها وكانهائی هستند، مردمانی‌كه دردوره جاهلی بهترین بودند،  در دوره اسلام  نیز بهترین هستند، مشروط  برآنكه فقه و فهم دین را فراگیرند.

اما با این وجود، قسمت اعظم آموزشهای نفس به اخلاق عقیدتی بر می گردند که در اینجا عقیده ای که به نفسها تزریق شده است تعیین می کند خوب و بد و بایدها و نبایدها چه چیزهائی هستند و همین عقاید راهنمای عمل شخص می گردند، و درگیری ها و جنگها به دلیل همین اخلاقها و رفتارهای عقیدتی مختلفی است که از قوانین مختلفی سرچشمه گرفته اند.

رسول الله صلی الله علیه وسلم اسوه ی صداقت و تمام اخلاق و رفتارهای پسندیده ی عمومی بود، اما به محض اینکه قوانینی را در جامعه ی سکولاریستها (یا به زبان عربی مشرکین) بیان کرد و متناسب با این قوانین اخلاقیات و رفتارهای عقیدتی را به جامعه نشان داد دشمنی کفار سکولار قریش شروع شد چنانچه  الله تعالی می فرماید: فَإِنَّهُمْ لاَ یُكَذِّبُونَكَ وَلَكِنَّ الظَّالِمِینَ بِآیَاتِ اللّهِ یَجْحَدُونَ. ( انعام / ۳۳٫)(اي پيغمبر !). (ناراحت مباش) چرا كه آنان تو را تكذيب نمي‌كنند، بلكه ستمكاران آيات خدا را انكار مي‌نمايند. و  ترمذی از علی بن ابی طالب رضی الله عنه  روایت کرده است که ابوجهل، به عنوان رهبر سکولاریستهای قریش، خطاب به رسول الله صلی الله علیه و سلم  می‌گفت: ما شخص شما را تکذیب نمی‌کنیم؛ بلکه چیزهایی را که آورده‌اید تکذیب می‌کنیم!

اینکه کلمه ی بی اساس و پوچ وجدان را در برابر ضمیر و صدر و نفس قرار داده اند و گاه می گویند بی وجدان یا فلانی وجدان ندارد سخنان بی پایه و اساسی هستند که تنها از جهالت اشخاص سرچشمه گرفته اند. واضح است که شخص زنده ی بی نفس اصلاً وجود ندارد، شخص بی نفس یعنی شخصی که نفسش را از دست داده و مرده است، بلکه باید بگوئیم اشخاصی با نفسهای آموزش دیده ی مختلفی وجود دارند که هر کدام بر اساس آموزشهائی که به نفسهایشان داده شده عمل می کنند.

 حالا ممکن است یکی عملی انجام دهد که از نظر شما جرم باشد اما از نظر خودش نه تنها جرم نیست بلکه کار خوبی هم هست.  مثلاً عمل انگلیس سکولار در شیمائی کردن سلیمانیه و کوچ اجباری و نابودی دسته جمعی کُردهای مسلمان در بین سالهای ۱۹۱۸ تا ۱۹۲۳ (نصرانی)و عمل صدام حسین سکولار در شیمیائی کردن سردشت و قلعه جی و حلبچه  در نظر خودشان کار خوبی بوده اما در نظر ما کاری وحشیانه و… بوده .

نگاه کنید نماینده ی  سکولاریستهای قریش عتبه بن ربیعة  به رسول الله صلی الله علیه و سلم چه می گوید؟ این مجرم می گوید: کسی را سراغ نداریم که بیشتر از تو موجبات بدبختی قومش را فراهم آورده باشد. تو گروه ما را پراکنده‌ کرده‌ای و ما را دچار تشتت نموده‌ای و بر دین ما خرده و عیب گرفته‌ای و در میان عربها ما را رسوا نموده‌ای تا جایی که شایع شده است: در قریش کاهنی ظهور کرده است. به خدا سوگند چیزی باقی نمانده است که ما با شمشیر در مقابل هم قرار بگیریم و یکدیگر را نابود کنیم. ای مرد! اگر فقیر و ناداری، برای تو از اموال خود جمع‌آوری می‌کنیم تا اینکه ثروتمندترین مرد قریش گردی و اگر نیاز به زن دارید هر کدام از زنان قریش را که می‌خواهی انتخاب کن. ده تا را به ازدواج تو در می‌آوریم[2]

(ادامه دارد….)


[1] بخاری 3493

[2] ابن کثیر،  البدایه و النهایه، ج ۳، ص ۶۸-۶۹٫

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *