تقوای از الله یعنی چه؟ چگونه میزان تقوای خود را بسنجیم؟

تقوای از الله یعنی چه؟ چگونه میزان تقوای خود را بسنجیم؟

(16-قسمت)

در اینجا می توانیم بگوئیم همچنانکه الله تعالی :

  • بشر را برای عبادت خلق کرده است : « وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ » (زاریات / ۵۶) من جنها و انسانها را جز برای عبادت خود نیافریده‌ام .‏ عبادت هم یعنی :هر چیز درونی یا ظاهری که الله تعالی به آن راضی باشد مثل عبادتهای اعتقادی [ایمان به الله و ملائکه و کتابهای قبلی و قرآن و قانون شریعت الله و  قیامت و قضا و قدر و…]، قلبی [خوف و رجاء – بیم و امید-، ترس، ولاء، بغض، کینه و…]، زبانی[دعا، دعوت، تسبیح و… ] ، بدنی[نماز، جهاد، روزه، کار، حج و.. ]، مالی[زکات، انفاق و…]) : عبودیت هم یعنی اطاعت بی قید و شرط و فرمانبرداری از الله در تمام  امور عقیدتی و قلبی و زبانی و کرداری و مالی، و در این زمینه های درونی و ظاهری با الله تعالی شریک نساختن احدی از مخلوقاتش با الله تعالی. یعنی : قُلْ إِنَّ صَلاَتِی وَنُسُکِی وَمَحْیَایَ وَمَمَاتِی لِلّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ ‏* لاَ شَرِیکَ لَهُ وَبِذَلِکَ أُمِرْتُ وَأَنَاْ أَوَّلُ الْمُسْلِمِینَ ‏(انعام/162-163) بگو : نماز و نُسُکهایم (هر آنچه حق الله باشد و به درگاه الله اهداء شود مثل حجّ و قربانی و..) و زیستن و مردن من از آن خدا است که پروردگار جهانیان است .خدا را هیچ شریکی نیست، و به همین دستور داده شده‌ام ، و من اوّلین مسلمان هستم .‏
  • و عبادت را ابزاری برای رسیدن به تقوا قرار داده :« ياأَيُّهَا النَّاسُ اعْبُدُوا رَبَّكُمُ الَّذِي خَلَقَكُمْ وَالَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ» (بقره /۲۱) ای مردم ! خدای خود را عبادت کنید، آن که شما را و کسانی را آفریده است که پیش از شما بوده‌اند ، تا راه پرهیزگاری گیرید .‏
  • در نهایت همین تقوا را نیز اسبابی جهت رستگاری قرار داده است : « وَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ» (آل عمران/200) و از خدا بپرهیزید، تا این که رستگار شوید.‏

حالا اگر مومنی تقوای الله نداشت چه؟  به زبانی دیگر:  اگر کسی پرهیز غذائی را رعایت نکرد چه؟ یا کسی که پرهیز حرکتی را رعایت نکرد چه؟ یا کسی که از دنیا پرهیز نکرد چه؟ یا کسی که از زنها پرهیز نکرد چه؟ یا کسی از مردها پرهیز نکرد چه؟

 الله تعالی به صورت عام می فرماید :

  • وَقُلِ الْحَقُّ مِنْ رَبِّكُمْ فَمَنْ شَاءَ فَلْيُؤْمِنْ وَمَنْ شَاءَ فَلْيَكْفُرْ، إِنَّا أَعْتَدْنَا لِلظَّالِمِينَ نَارًا أَحَاطَ بِهِمْ سُرَادِقُهَا وَإِنْ يَسْتَغِيثُوا يُغَاثُوا بِمَاءٍ كَالْمُهْلِ يَشْوِي الْوُجُوهَ بِئْسَ الشَّرَابُ وَسَاءَتْ مُرْتَفَقًا (کهف/۲۹)

بگو : حق از سوی پروردگارتان است پس هرکس که می‌خواهد (به این حق) ایمان بیاورد و هرکس می‌خواهد (به آن) کافر شود . ما برای ستمگران آتشی را آماده کرده‌ایم که (از هر طرف ایشان را احاطه می‌کند و) سراپرده آن، آنان را در بر می‌گیرد، و اگر (در آن آتش سوزان) فریاد برآورند (که آب) ، با آبی همچون فلز گداخته به فریادشان رسند که چهره‌ها را بریان می‌کند! چه بد نوشابه‌ای ! و چه زشت منزلی!

  •  ‏إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ إِنَّا لَا نُضِيعُ أَجْرَ مَنْ أَحْسَنَ عَمَلًا (کهف/۳۰) كسانى كه ايمان آورده و كارهاى شايسته كرده‏ اند [بدانند كه] ما پاداش كسى را كه نيكوكارى كرده است تباه نمى ‏كنيم .

 أُولَئِكَ لَهُمْ جَنَّاتُ عَدْنٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهِمُ الْأَنْهَارُ يُحَلَّوْنَ فِيهَا مِنْ أَسَاوِرَ مِنْ ذَهَبٍ وَيَلْبَسُونَ ثِيَابًا خُضْرًا مِنْ سُنْدُسٍ وَإِسْتَبْرَقٍ مُتَّكِئِينَ فِيهَا عَلَى الْأَرَائِكِ نِعْمَ الثَّوَابُ وَحَسُنَتْ مُرْتَفَقًا ﴿کهف/۳۱﴾ آنان کسانیند که بهشت جاویدان از آن ایشان است‌ ؛ بهشتی که در زیر ( کاخها و درختان ) آن جویبارها روان است . آنان در آنجا با دستبندهای طلا آراسته می‌شوند، و جامه‌های سبز (فاخری از انواع مختلف) حریر نازک و ضخیم می‌پوشند، در حالی که بر تختها و مبلمانها تکیه زده‌اند. چه پاداش خوبی است! و چه منزل و مَقَرّ زیبایی است!

(ادامه دارد…….)

(17 –قسمت)

‏در اینجا واضح است که الله تعالی به ما امر می کند که فلان کار را انجام دهیم و فلان کار را نیز انجام ندهیم، و انسان مختار است که انجام دهد یا ندهید، اما اگر کسی دستوراتش را انجام داد پاداش می گیرد و اگر انجام هم نداد باید مثل یک ظالم به خودش و جامعه و حق الله مجازات شود. پس اینگونه نیست بگوئی حق این است و دوست داری قبولش کن و دوست نداری قبول نکن و کسی هم کاری به کارت ندارد. نه اینگونه نیست. در دنیا اگر اسلام را قبول نکردی خودت را جزو یکی از «کفار 6گانه» کرده ای و باید منتظر قوانینی باشی که الله تعالی برای آن دسته از کفاری در نظر گرفته است که تو در میان آنها هستی و در قیامت هم جایت در آتش است .

مسلمین هم همینگونه اند. الله تعالی می فرماید این حق است که باید انجامش دهی و آن باطل و حرام (ممنوع) است که نباید انجامش دهی، اگر این دستورات را انجام ندادی باید منتظر عواقب آن در دنیا و یا قیامت باشی. در این صورت حتی انجام عبادت در معنی عام و کامل آنهم هم با بیم و امید انجام می شود: «وَیَرْجُونَ رَحْمَتَهُ وَیَخَافُونَ عَذَابَهُ» (اسراء/ ٥٧) و به رحمت خدا امیدوار و از عذاب او هراسناکند.

واضح است که پرهیز از الله با نوعی مراقبت و هوشیاری آمیخته با ترس هم همراه است. یعنی اگر انجام ندادی یا حتی انجام دادی و به دلایلی پذیرفته نشد باید مجازات شوی. همچنانکه پرهیز غذائی و حرکتی هم با نوعی ترس همراه است که اگر انجامش ندادی یا ناقص و دست و پاشکسته انجامش دادی که تأثیری نداشت باید عواقبش را در جسمت تحمل کنی.

در مثال عربی هست که : الْكَيِّسُ مَنْ دَانَ نَفْسَهُ وَعَمِلَ لِمَا بَعْدَ الْمَوْتِ وَالْعَاجِزُ مَنْ أَتْبَعَ نَفْسَهُ هَوَاهَا وَتَمَنَّى عَلَى اللَّهِ الأماني . زيرک و عاقل کسی است که خويشتن را محاسبه کند و برای پس از مرگ (برای آخرت) عمل نمايد؛ و ناتوان و عاجز کسی است که از خواسته ها و آرزوهای نفسانی اش پيروی کند و اميد و آرزوی بی اساس و نابجا به خداوند داشته باشد.

 یعنی نفس هر چه از امور ممنوع شده و حرام شده است را انجام داده و از خواهشهای غیر شرعی تبعیت کرده،  با این وجود آرزو دارد که از بهشتیان باشد، این نشانه ی ورشکستی در دنیا و قیامت است – والعياذ بالله -، اگر بهشت را می خواهی برای رسیدن به آن عملی انجام بده، و اگر می خواهی از جهنم نجات پیدا کنی باز اعمالی را انجام بده که تو را از آن دور می کنند، اسباب تماماً در اختیارت است و تو هم می توانی از این اسباب استفاده کنی و در طی کردن این مسیر هم یاری و حمایت و پشتیبانی از سوی الله تعالی است : فَأَمَّا مَنْ أَعْطَى وَاتَّقَى*وَصَدَّقَ بِالْحُسْنَى*فَسَنُيَسِّرُهُ لِلْيُسْرَى*وَأَمَّا مَنْ بَخِلَ وَاسْتَغْنَى*وَكَذَّبَ بِالْحُسْنَى* فَسَنُيَسِّرُهُ لِلْعُسْرَى. وَمَا یُغْنِی عَنْهُ مَالُهُ إِذَا تَرَدَّى ‏ (لیل/ 5-11)

کسی که بذل و بخشش کند، و پرهیز کند.‏ و به پاداش خوب ایمان و باور داشته باشد .‏ او را آماده رفاه و آسایش می‌نمائیم.‏ و امّا کسی که بخیلی بکند و خود را بی‌نیاز بداند .‏ و به پاداش خوب ایمان و باور نداشته باشد.‏ او را آماده برای سختی و مشقّت می‌سازیم.‏ در آن هنگام که (به گور) پرت می‌گردد، دارائیش چه سودی به حال او دارد؟‏

پس لازم است ما سوالی که 6 بار در قرآن  تکرار شده و  نوح، هود، صالح، لوط، شعیب و الیاس از قوم سکولار (یا به زبان عربی مشرک)شان پرسیده اند را به سکولاریستهای اطراف خود و طرفداران جاهل آنها تکرار کنیم که : «أَلَا تَتَّقُونَ؟» ( آیا پرهیزگاری خدا را نمی کنید؟) آیا علاوه بر شیطان از  «کفار 6 گانه» و بخصوص از کفار سکولار و قوانین سکولاریستی آنها  دوری نمی کنید؟

(ادامه دارد…….)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *