معیار و ملاک تشخیص «دارین» در دنیا

معیار و ملاک تشخیص «دارین» در دنیا

(5-قیسم)

پس در زمانی که مسلمین نسبت به منطقه ای جهل داشتند آشکارا انجام دادن اذان  و وجود مسجد نشان از دارالاسلام بودن آن سرزمین بود، چون سکولاریستها یا به زبان عربی مشرکین حتی اجازه نمی دادند کسی چون ابوبکر رضی الله عنه به شیوه ای قرآن را بخواند که در کوچه هم شنیده شود چه رسد به اینکه آزادانه اذان داده شود. و زمانی که در جائی اذان داده می شد یعنی این سرزمین تحت حاکمیت قانون شریعت الله و مسلمین است. در «آن زمان»آزادانه اذان دادن علامتی برای قدرت مسلمین و حتی علامت دارالاسلام شدن سرزمینی بود[1].

انس بن مالک رضی الله عنه می گوید: كانَ رَسولُ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عليه وسلَّمَ إذَا غَزَا قَوْمًا لَمْ يُغِرْ حتَّى يُصْبِحَ، فإنْ سَمِعَ أَذَانًا أَمْسَكَ، وإنْ لَمْ يَسْمَعْ أَذَانًا أَغَارَ بَعْدَ ما يُصْبِحُ، فَنَزَلْنَا خَيْبَرَ لَيْلًا[2] هرگاه رسول الله صلی الله علیه وسلم به جنگ قومی می‌رفت تا فرا رسیدن صبح نمی‌جنگید و نگاه می‌کرد اگر أذانی می‌شنید دست نگه می‌‌داشت و اگر أذانی نمی‌شنید بعد از صبح بر آنها شبیخون می‌زد، و ما شبانه وارد خیبر شدیم و شبانه به خیبر حمله کردیم.

در اینجا مشخص بود که در خیبر کفار یهودی ساکن هستند و شبانه به آنها حمله شد، و منتظر شدن تا اینکه صدای اذان را بشنویم متعلق به سرزمینهائی است که نمی دانیم اهالی آن مسلمان هستند یا کافر.  به همین دلیل برای سرزمینهائی «مجهول»که «مشخص نیست» دارالاسلام هستند یا دارالکفر برای مجاهدینی که حمله می کنند  رسول الله صلی الله علیه وسلم «اذان» را فرق بین دار الكفر ودار الإسلام قرار می دهد اما برای سرزمینهائی «معلوم» چون خیبر که«مشخص است» دارالکفر هستند چنین علامتی وجود ندارد هر چند مسلمینی هم در میان انها زندگی کرده باشند.

در همین زمینه امام احمد رحمه الله و ابو داوود و دیگران روایت می کنند که رسول الله  صلّی الله علیه وآله وسلّم هرگاه لشکری را می فرستاد می فرمود: إِذَا رَأَيْتُمْ مَسْجِدًا أَوْ سَمِعْتُمْ مُؤَذِّنًا فَلَا تَقْتُلُوا أَحَدًا.[3]چون مسجدی مشاهده کردید یا از منادی [اذان] را شنیدید کسی را به قتل نرسانید.

شوکانی در شرح این حدیث  می گوید، وجود مسجدی در یک آبادی، حتی اگر در آن اذان گفته نشود، به  تنهایی کفایت در دارالاسلام بودن آن آبادی را می کند؛ چراکه در حدیث گفته نشده، اگر مسجدی بود و اذان هم در آن گفته می شد به آن حمله نکنید؛ بلکه وجود مسجد، در دارالاسلام بودن شهر و اهل آن کفایت می کند.[4]

به همین دلیل ابوبکر رضی الله عنه در نامه ای که برای قبایلی که در دارالکفر مرتدین زندگی می کردند و مشخص نبود که مرتد شده اند یا مسلمان مانده اند برای فرماندهان خود نوشت :«دعوت، اذان است و چون گفتند دست از آنها بردارید».[5]

(ادامه دارد…..)


[1]لاستذكار)) لابن عبد البر (1/371).ابن­عبدالبر، یوسف بن عبدالله،  الاستذکار، ج1، ص371؛ اسماعیلی، احمد بن ابراهيم، اعتقاد أئمة الحدیث، ص76؛ ابن­تیمیه، احمد عبدالحلیم، النبوات، ج2، ص760.

[2]رواه البخاري (2943)، ومسلم (1365).

[3]مسند احمد، ج3، ص 448 /سنن أبي داوود كِتَاب الْجِهَادِ بَابٌ فِي دُعَاءِ الْمُشْرِكِينَ 2309 / ابن حجر العسقلاني ، الإصابة3/406 /

[4]شوکانی، محمد بن علی، نیل الاوطار، ج7، ص289.

[5]– محمد بن جریر طبری، پیشین، ص 251

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *