معیار و ملاک تشخیص «دارین» در دنیا

معیار و ملاک تشخیص «دارین» در دنیا

(6-قسمت)

نمازعلامت مسلمان بودن شخص است و اذان و مسجدهم علامت دارالاسلام بودن سرزمینهائی که «مجهول» هستند و نمی دانیم دارالاسلام هستند یا دارالکفر. امام نووی و ابن رجب حنبلی  هم با استناد به این احادیث، ملاک تشخیص دارالاسلام از دارالکفر را برای مجاهدینی که نمی دانند سرزمینی که برای جنگیدن به آن وارد شده اند متعلق به مسلمین و قانون شریعت الله است یا خیر، شنیدن صدای اذان می دانند.[1]

پس باید در تطبیق مسائل حتماً مناط و علت حکم و زمان و مکان را در نظر گرفت و گرنه ممکن است در قضاوتهایمان دچار اشتباه شویم .مناط و علت حکم  و قرار دادن اذان و وجود مسجد «جهل» به مسلمان یا کافر بودن منطقه ای در هنگام جهاد و جنگ مسلحانه و وسیله ای جهت محافظت از خون مسلمین بوده، و گرنه اگر مثل خیبر مشخص باشد که کافر هستند و جهلی وجود نداشته باشد نیازی به قرار دادن این علائم نیست. 

باید این را بدانیم که در آن «زمان»هر کسی که وارد دین اسلام می شد هر 4 معنی و مفهوم دین (1- قدرت حکومتی 2- قانون و برنامه 3- اطاعت و فرمانبرداری  4- مجازات و پاداش) را به دین اسلام می داد و چنانچه کسی نمی دانست فلان سرزمین جزو دارالاسلام است یا دارالکفر فقط کافی بود بشنود که آزادانه اذان داده می شود یا مسجدی وجود دارد؛ اینها از نشانه های حاکم شدن قانون شریعت الله در آن جامعه و حاکمیت مسلمین بود . به همین دلیل اذان و موارد آشکار اینچنینی هم یکی از نشانه های این حاکمیت قانون شریعت الله و رهبریت جامعه توسط مسلمین بود و گاه علمای مذاهب مختلف اسلامی به ذکر نمونه ها و یا علائم دارالاسلام اشاره می کردند که «در زمان آنها» هر مکانی که چنین علائمی داشت دارالاسلام محسوب می شد. به این شیوه مذهب امام مالک اذان و اقامه ی آشکار این شعائر را از علامات این تحکم می دانند[2]

بر این اساس «در آن زمان» امنیت مسلمین در این موارد هم یکی از نشانه های دارالاسلام به شما می رفت که مذهب حنفی در این زمینه به خوبی و تفصیل به آن پرداخته است.[3] البته منابع زیاد دیگری هم وجود دارند که با همین مضمون مطالبی را آورده اند و بنده آنها را جمع آوری کرده ام که ان شاء الله دوستان سعی کنند در پاورقی مطالب به آنها اشاره کنند[4]«امنیت» مورد نظر اهل فقه در «آن زمان» هم یعنی «امنیت» در پیاده کردن هر 4 معنی و مفهوم دین و نباید عده ای با برجسته کردن «امنیت» در مسائل شخصی «ناامنی» در تطبیق قانون شریعت الله و سایر موارد را بپوشانند و به این شکل از مفهوم «امنیت» هم در راستای اهداف سکولاریستها سوء استفاده کنند.

(ادامه دارد……)


[1]نووی،یحیی بن شرف، المنهاج شرح صحیح مسلم، ج4، ص84؛ ، ابن­رجب حنبلی، عبد الرحمن بن احمد، فتح الباری شرح صحیح البخاری، ج5، ص232.

[2] .(الاستذكار” (4/ 18) و”التمهيد/مرتب” (3/ 61) كلاهما لابن عبدالبر، و”الذخيرة” للقرافي (2/ 58) و”الدرر السنية” (12/ 127)، و “شرح الزرقاني” (1/ 148)، و”المنتقى” للباجي (1/ 133)، و “التاج والإكليل” للعبدري (1/ 451)، و”الفواكه الدواني” للنفراوي (1/ 171 ))

[3] بدائع الصنائع” كاساني (7/ 130)، “المبسوط” (10/ 114) و”شرح السير” (5/ 1073) ) 

[4] مثل: ابن عبد البر، يوسف، الاستذكار، تحقيق: سالم محمد عطا، محمد علي معوض، دار الكتب العلمية، بيروت، چاپ اوّل، 1421ق. ج1 ص371- قشیری نیشابوری، مسلم، صحیح مسلم، تحقیق: محمد فؤاد عبد الباقي، ناشر: دار إحياء التراث العربي، بیروت، ج1،ص288-  نووي، يحيى بن شرف (م 676)، المنهاج شرح صحيح مسلم بن الحجاج، دار إحياء التراث العربي، بيروت، چاپ دوّم، 1392 هـ.ق.ج4،ص 84- ابن رجب حنبلي، عبد الرحمن بن أحمد (م 795)، فتح الباري شرح صحيح البخاري، مكتبة الغرباء الأثرية، المدينة النبوية، چاپ اوّل، 1417 هـ.ق ج 5،ص 232.- ابن حنبل شيباني، أحمد، مسند أحمد بن حنبل، تحقيق: شعيب الأرنؤوط وعادل مرشد و ديگران، مؤسسة الرسالة، چاپ اوّل، 1421ق.ج24،ص488./ در این صورت الحافظ أبي بكر الإسماعيلي می گوید: ويرون (أي أهل السنة) الدار دار إسلام لا دار كفر -كما رأته المعتزلة!-  ما دام:1-  النداء بالصلاة والإقامة بها ظاهرين،2- وأهلها ممكنين منها 3-  آمنين» 

یا صاحب “الدر المحتار” (4/ 356) می گوید: «ودار الحرب تصير دار الإسلام بإجراء أحكام أهل الإسلام فيها «كجمعة وعيد »  یا صاحب “الدر الحكام” (1/ 331)   به صراحت می گوید: ودار الحرب تصير دار إسلام بإجراء أحكام أهل الإسلام فيها؛ «كإقامة الجمع والأعياد»، وإن بقي فيها كافر أصلي.  ابنُ عبد البر هم  در “الاستذكار”می گوید:  “ولا أعلمُ خلافًا في وجوبِ الأذانِ جملةً على أهل الأمصار؛ لأنّه مِن العلامة الدّالة الـمُفرِّقةِ بين دار الإسلام ودار الكفر”.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *