معیار و ملاک تشخیص «دارین» در دنیا

معیار و ملاک تشخیص «دارین» در دنیا

(7-قسمت)

 تمام این موارد «در آن زمان»نشانه های حاکمیت مسلمین و حاکمیت قانون شریعت الله و قبضه ی قدرت در اختیار مسلمین و رهبری مسلمان بود، بر خلاف الان که ممکن است در دارالکفرهای سکولار اروپا و آمریکا و استرالیا و روسیه و رژیم صهیونیستی و … مسلمین با سپردن «4 معنی و مفهوم دین» به سکولاریستها و بسنده کردن به اسلامی ناقص و شخصیدر شعائری مثل نماز جمعه و جماعات و اذان و رفتن آزادانه به حج و سایر اعمال شخصی که مخالفتی با قوانین سکولاریستی نداشته باشداز آزادی های فردیبرخوردار باشند که این موارد نشانه ای از دارالاسلام بودن این سرزمینها نیست.

یعنی چون در دارالکفرهای آمریکا و انگلیس و رژیم صهیونیستی و روسیه و چین و ژاپن غیره که مسلمین مسجد دارند و اذان می دهند و حتی به حج می روند و بعضی دیگر از امور شخصی را انجام می دهند پس این سرزمینها تبدیل به دارالاسلام شده اند، نه اینگونه نیست. اگر خوب مسائل را درک نکنی به راحتی در دام دارودسته ی منافقین و دعوتگران به سوی جهنم و دین فروشان و «الرویبضه» گرفتار می شوی .

به عنوان مثال بن عثیمین یکی از علمای درباری آل سعود می گوید: دارالاسلام سرزمینی است که در آن شعائر اسلام صرفنظر از حکامش اجرا می شود حتی اگر مرد کافری رهبری آن را بر عهده گرفته باشد «حتى لو تولى عليها رجل كافر » و به قانون شریعت الله هم دستور ندهد «لم يأمَر بشرائعِ الإسلام » چنین سرزمینی دارالاسلام است که در آن نمازها و جمعه و عیدهای شرعی و روزه و حج و چیزهایی مثل این اجرا می شوند این سرزمین دارالاسلام است «حتى لو كان حكامها كفارًا» حتی اگر حکام آن کافر هم باشند. [1]

 در اینجا بن عثیمین نجدی آشکارا بر خلاف قرآن و سنت صحیح و آراء صحابه و آراء تمام مذاهب اسلامی صحبت می کند و به همین سادگی معیار«قانون شریعت الله» و «مسلمان بودن رهبر و حاکم» را حذف می کند و چیزی می گوید که در هیچ یک از منابع اسلامی وجود ندارد الا در «اسلام آمریکائی» و «تشیع انگلیسی».

مقبل بن هادي الوادعي در یمن نیز که از مذهب زیدی به نجدیت گرایش پیدا کرده بود می گوید:دارالاسلام سرزمینی است که اکثریت مردم مسلمان باشند هر چند که حاکمش کمونیست یا بی دین باشد «حتى ولو كان الحاكمُ إشراكيّاً أو كان لا دينياً» [هر چند که شخص بی دین وجود ندارد . شخص یا تابع یکی از شریعتهای آسمانی است یا تابع یکی از مذاهب دین سکولاریسم .اما این شخص می گوید بی دین] و در مورد دارالکفر هم می گوید : دارالکفر سرزمینی است که اغلب ساکنان آن کافر باشند.«وأمّا دار الكفر فهي البلد التي غالبُ من يَسكُنُها كفّار»[2].

ابن جبرین نجدی  هم می گوید: دارالاسلام به مکانی گفته می شود که موذنان در مساجد آن اذان گویند و مردم نماز بخوانند. [3]

(ادامه دارد….)


[1](سلسلة “تفسير القرآن”/سورة العنكبوت الشريط رقم (13) الوجه (أ) الدقيقة (00:26:00:)از  محمد بن صالح بن عثيمين  پرسیده می شود: ما حد دار الإسلام وحد دار الكفر ؟ در جواب می گوید: دار الإسلام هي التي تقام فيها شعائر الإسلام بقطع النظر عن حكامها، حتى لو تولى عليها رجل كافر -وإن لم يأمر بشرائع الإسلام- فهي دار إسلام؛ يؤذن فيها، تقام فيها الصلوات، تقام فيها الجمعة، يكون فيها الأعياد الشرعية، والصوم، والحج وما أشبه ذلك؛ هذه ديار إسلام حتى لو كان حكامها كفارًا. … فأما قول من يقول إن بلاد الكفر هي التي يحكمها المسلمون أي يكون حكامها مسلمين؛ فهذا ليس بصحيح!، ولو أننا طبقنا هذا القول على واقع الناس اليوم؛ فكم تكون بلاد الإسلام؟!!؛ ممكن [يكون] بلد أو بلدين؛ والله أعلم. وعلى كل حال ما هذا بصحيح. فإذا كانت شعائر الإسلام تظهر في هذه البلاد؛ فإنها بلاد إسلام

[2]من شريط : ( الأجوبة الحسان على أسئلة أهل بعدان ) . https://muqbel.net/fatwa.php?fatwa_id=2209/ أمّا دار الإسلام فهي البلد التي غالب أهلها مسلمون ، حتى ولو كان الحاكم إشراكيّا أو كان لا دينياً و البلد مسلمة فهذه تعتبر دار الإسلام ، وأمّا دار الحرب فهي البلد التي بينها وبين المسلمين حرب ، وأمّا دار الكفر فهي البلد التي غالب من يسكنها كفّار .

[3]ابن­جبرین، عبدالله، اعتقاد أهل السنة، ج13، ص6، باب ضوابط دارالاسلام عند أهل السنة.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *