رهبریت در دارالاسلام

رهبریت در دارالاسلام

(8-قسمت)

حالا سوالی که پیش می آید اینکه: یک دارالاسلام با یک حکومت و یک رهبریت، یا دارالاسلامهای متعدد با حکومتهای متعدد و رهبرهای متعدد؟ (بخش8)

اهمیت ممانعت از تعدد رهبریت از اهمیت وحدت اسلامی و وحدت دارالاسلام و تطبیق واحد شریعت الله می آید، تعدد در رهبریت باعث انهدام وحدت و ایجاد تفرق و تقسیم دارالاسلام و تحکیم شریعت الله به شیوه های مختلف بر مردم می شود.

رهبریت واحد از این سه مقصد محافظت می کند. به همین دلیل بسیاری از علماء اتفاق شبه اجماعی را بیان کرده اند مبنی بر اینکه در دارالاسلام در زمانی واحد وجود بیشتر از یک رهبر غیر شرعی است و مجاز نیست .

حکومت اسلامی با شورای اولی الامری که ریشه های آن را در میان مومنین و «دارالاسلام» مستحکم کرده، و همین شورای متخصصین امر رهبری واحد را به عنوان نماینده ی اجرائی خود در امور حکومتی معرفی کرده است، نماد و مظهر ظاهری توحید است. توحید در مسائل حکومتی و اجرائی و دنیوی جامعه، و اجراء کردن واحد قانون شریعت الله، و ممانعت از شرک تفرق،  و ارائه ی اجماعی واحد به عنوان رای واحد به تمام مسلمین. بدون شک توحید با تعدد و تفرق سازگار نیست.

نگرش جمهور اهل سنت و جماعت بر این است که در زمانی واحد و مکانی واحد تعدد الأئمة و رهبر جایز نیست و امام نووی می گوید: علماء  اتفاق دارند که در عصر و زمانی واحد با دو رهبر بیعت منعقد نمی شود.[1] و ماوردی هم می گوید که اگر در دو سرزمین با دو رهبر و امام پیمان بسته شود بیعت هیچ یک درست نیست چون در یک زمان برای امت داشتن دو رهبر و امام درست نیست.[2]

یکی از دلایل قتل دارودسته ی منافقین که از دارالاسلام خارج شده و می خواهند برای خود گروه و دسته ای به نام اسلام تشکیل دهند جلوگیری از تعدد رهبریت و جلوگیری از شرک تفرق و جلوگیری از تولید جریانات موازی با دارالاسلام و حتی جلوگیری از تولید جریانات موازی با خود اسلام است که قطعاً اگر قدرت حکومتی دارالاسلام نباشد دارودسته ی منافقین دست به چنین تولیدات مسمومی خواهند زد.

اهل سنت و جماعت در این زمینه ی ممنوعیت وجود دو رهبر در یک زمان، دو دسته شده اند:

  1. اکثریت مطلق اهل سنت و جماعت و بعضی از معتزله می گویند که به صورت مطلق وجود دو رهبر ممنوع است و فرق ندارد سرزمینهای اسلامی و دارالاسلام تا چه اندازه گسترده و وسیع باشد . به اندازه ای طرفداران این دیدگاه زیاد و مخالفی نداشت که امام نووی چنین می پنداشت تمام علماء طرفدار چنین دیدگاهی هستند و بر چنین دیگاهی اتفاق دارند [3]. که جهت مستند کردن سخنان این امامان بزرگوار به  چند دیدگاه مذاهب مختلف اسلامی اشاره می کنیم: 

الحنفية :

  • أَبُو اليُسْرِ البَزْدَوِيُّ رحمه الله (493ه) می گوید: تمام اهل قبله می گویند: مجاز نیست برای دونفر امامت و رهبریت بسته شود (یا مجاز نیست امامت برای دو نفر عقد شود)، و اگر این امامت و رهبری به عقد یکی در امد دیگر مجاز نیست به عقد یکی دیگر درآید، حتی اگر به عقد یکی دیگر در بیاید باز امام و رهبر همان اولی است … اما کرامیه می گویند امامت و رهبریت به عقد دو نفر یا بیشتر در می آید ، اما اهل سنت و جماعت می گویند: این خلاف اجماع صحابه، و خلاف اجماع امت است ، و  اهل سنت بر انتخاب یک رهبر اجماع دارند، چون عقد امامت و رهبری برای یک نفر جهت از بین بردن درگیری ها و  خاموش کردن انقلابات و شورش ها واجب است، و عقد امامت برای دو نفر  باعث ایجاد درگیری ها و تولید انقلابات و شورش ها می شود پس مجاز نیست. [4]

(ادامه دارد……)


[1]شرح صحيح مسلمللنووي (12/233). /اتفق العلماء على أنه لا يجوز أن يعقد لخليفتين في عصر واحد…

[2]الأحكام السلطانية (ص: 9)./إذا عقدت الإمامة لإمامين في بلدين لم تنعقد إمامتهما، لأنه لا يجوز أن يكون للأمة إمامان في وقت واحد،

[3]شرح صحيح مسلم .  للنووي (12/233).

[4] 31 البزدوي، أبو اليسر محمد، أصول الدین، ت: هانز بيتر لنس، ط1 ،المكتبة الأزهرية للتراث،القاهرة،2003م، ص 195 / :” قال عامة أهل القبلة: لا يجوز أن تعقدلاثنين الإمامة لو عقد لواحد لا يجوز أن يعقد لآخر، ولو عقد لآخر يكون الأول هو الإمام دون الثاني إلا أن يغلب الثاني فيصير إماماً بالغلبة عند عامة أهل السنة والجماعة على ما نبين. والكرامية قالوا: لا بأس أن تعقد الإمامة لاثنين ولأكثر، فهم يعتبرون بالقضاء أنه يجوزعقد القضاء لأناس، ولكن عامة أهل السنة والجماعة قالوا: إن هذا خلاف إجماع الصحابة،وخلاف إجماع الأمة، فإنهم أجمعوا على خليفة واحد، ولأن عقد الخلافة كان واجباً لقطع المنازعات وإطفاء الثوائر، وعقد الإمامة لإمامين سبب لإحداث المنازعات وإيراد الثوائر فلا یجوز ذلک .

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *