انواع دارالکفر و تبدیل دارالاسلام به دارالکفر

انواع دارالکفر و تبدیل دارالاسلام به دارالکفر

(2-قسمت)      

آیا دارالاسلام تبدیل به دارالکفر طارئ یا به قول شیعیان تبدیل به دارالکفری که دارالحرب هم هست می شود؟

لازم است قبل از ورود به بحث و بررسی آراء مختلف فقهای اسلامی به چند نکته اشاره کنم :

  1. حکم بر تغییر یک مسلمان به کافر بودن، یعنی تکفیر یک مسلمان؛ که باید در تکفیر این مسلمان ظوابط شرعی کاملاً رعایت شوند، و شخص مسلمان از «4 فیلتر»اصلی(1- اثبات جرم 2- تائید جرم توسط الله و رسولش صلی الله علیه وسلم 3- شروط تکفیر 4- موانع تکفیر) عبور داده شود؛ و چنانچه این شخص به «یقین» فاسد تشخیص داده شد، و شبهه ای وجود نداشت که با چنگ زدن به آن شبهه او را از حکم ارتداد تبرئه کرد، و شخص 1- آگاهانه 2- عمداً 3- به میل خودش و اختیاری دچار مکفره هائی شده بود، آن وقت است که حکم به تغییر یک شخص از اسلام به کفر داده می شود؛ به همین ترتیب برای تغییر یک دار و سرزمین از اسلام به کفر هم باید «1فیلتر» اصلی رعایت شود که در قرآن و سنت صحیح و آراء صحابه و تمام مذاهب اسلامی مناط و معیار و ملاک تشخیص دارالاسلام و دارالکفر از همدیگر بوده است و آنهم «قانون و حکم» است.

در این صورت انسان و سرزمین قابل تغییر هستند هم می توانند از کفر به اسلام تغییر کنند هم از اسلام به کفر  همچنانکه علماء گفته اند که: اينکه زمينی «سرزمين كفر» یا«سرزمين إسلام يا إيمان» یا «دار سلم » یا« دار طاعة » يا «دار معصیت» يا « دارالمومنين» یا «دارالفاسقين» بوده باشد از اوصاف عارضه (اوصافی كه ماندگار هميشگی نيستند) هستند و نه از (اوصاف) لازمه ! در این صورت، بدون شک اين وصف (برای سرزمين ) به وصفی ديگر منتقل می گردد (تغيير می كند)، همچنانکه مردی خودش از كفر به ايمان و علم  (وصفش) می رود(تغيير می كند) و همچنين برعکس اين قضيه.[1]

اما چه در مورد فرد مسلمان و چه در مورد «دار» و سرزمین باید بدانیم که اینها به «یقین» قبلاً مسلمان بوده اند و با شک و گمان و احتمال نمی توان حکم بر خروج از اسلام این دو داد چون: أنّ الثّابتَ بِيَقينٍ لا يزولُ بالشّكِّ والاحتمالِ .

  • مورد دیگر اینکه: ساکنین دارای عصمت هستند نه سرزمین . خون و مال و عرض و آبرو و ناموس مسلمان معصوم و حرام است هر کجا که باشد و فرقی ندارد در دارالاسلام باشد یا در دارالکفر.

امام شافعی رحمه الله در الام می گوید: “فأمّا المسلمُ فحرامُ الدّمِ حيثُ كان “. مسلمان خونش حرام است هر کجا که باشد  و می گوید: “وَ إِنَّمَا یحْرُمُ الدَّمُ بِالْإِیمَانِ کانَ الْمُؤْمِنُ فِي دَارِ حَرْبٍ أَوْ دَارِ إسْلَامٍ “.[2]  و به راستی که خون با ایمان آوردن حرام می شود و فرق ندارد این مومن در دارالحرب باشد یا دارالاسلام .

این نگرش اسلامی کاملاً در برابر نگرش مفتی های مفت گوی و نامیزان و نامتعادل و تقریباً نمیه دیوانه ی ساکن در دارالکفرهاست که خون زنان و حتی کودکان و اطفال مسلمان در الجزائر و… را به جرمی که پدران یا شوهران اینها مرتکب شده اند حلال کردند.[3]

  • مورد دیگر اینکه: جمهور فقهای جهان اسلام متفق القول هستند که  در آنچه که الله تعالی به عنوان شرع قرار داده فرقی بین دارالاسلام و دارالکفر وجود ندارد، و تمام آنچه که الله تعالی حرام کرده یا بر بندگانش واجب کرده با اختلاف دار و سرزمین حکم  فرق نمی کند و مسلمان چه در دارالکفر باشد و چه در دارالاسلام حرام و حلالها با تغییر «دار» و سرزمین تغییر نمی کنند. هر آنچه در دارالاسلام حلال یا حرام باشد در دارالکفر هم حلال یا حرام هستند.

(ادامه دارد…….)


[1] ابن تیمیه . مجموع الفتاوی 27/45) / فإن كون الأرض دار كفر ، أو دار إسلام ، أو إيمان ، أو دار سلم ، أو حرب ، أو دار طاعة ، أو معصية ، أو دار المؤمنين، أو الفاسقين ، أوصاف عارضة لا لازمة ، فقد تنتقل من وصف إلى وصف ، كما ينتقل الرجل بنفسه من الكفر إلى الإيمان والعلم وكذلك بالعكس

[2]شافعی، محمد بن ادریس، الأم، ج7، ص369

[3]كما في فتوى عمر محمود أبو قتادة الفلسطيني في فتواه المشهورة. (فتوى كبيرة الشأن في جواز قتل الذرية والنسوان درءًا لخطر هتك الأعراض وقتل الإخوان)، مجلة الأنصار التابعة للجماعة الإسلامية في الجزائر (الجيا)، بتاريخ شوال 1415ه- 3 / 1995م.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *