انواع دارالکفر و تبدیل دارالاسلام به دارالکفر (2)

بسم الله و الحمد لله ، اما بعد: السلام علیکم و رحمه الله و برکاته / بخش 11 :

انواع دارالکفر و تبدیل دارالاسلام به دارالکفر (2)

(5-قسمت)

ما با استناد به منابع شرعی متوجه شدیم که مناط یعنی: ملاک، معیار، مبنا وعلت حکم دادن بر سرزمینی به  دارالاسلام یا دارالکفر بودن «قانون و حکم» حاکم بر آن کشور است، و علت حقیقی حکم : یعنی چیزی که حکم به آن آویزان شده و چیزی که حکم را نگه داشته و حكم وابسته به آن و دائرمدار آن است «قانون و حکم» است.

پس اگر بخواهیم به «تخریج مناط» یعنی تعیین علّت حکم در اصل بپردازیم متوجه خواهیم شد که: «قانون و حکم» چیزی است که حکم دارالاسلام و دارالکفر بودن سرزمینی به آن آویزان است و حکم را نگه داشته است؛ و اگر باز بخواهیم اوصاف غیر موثر در حکم دادن بر سرزمینی به  دارالاسلام یا دارالکفر را کنار بگذاریم و به «تنقیح مناط» دست بزنیم باز متوجه خواهیم شد که از میان اوصاف و ویژگیهای مختلف، «قانون و حکم» وصف مؤثر و اصلی است.

به عنوان مثال می دانیم که خَمر (و به اصطلاح رایج ما مشروبات الکلی) دارای ویژگی ها و صفتهای مختلفی چون: مایع بودن، دارای رنگ یا بی رنگ، دارای طعم های مختلف و مستی آور هستند، حالا از میان اینهمه ویژگی، کدام ویژگی علت اصلی و علت نهفته در حکم حرام شدن خَمر است؟ مستی. پس مستی ویژگی معروف و وسیله‌ی شناخت دلیل حکم بر حرام بودن خَمر است.

در ویژگی های مختلف دارالاسلام مثل وجود مسجد و اذان و امنیت در انجام شعائری چون نماز جمعه و نمازهای جماعت و برگذاری عیدهای فطر و قربان و رفتن به حج و قربانی کردن و «حکم کردن بر اساس قانون و حکم شریعت الله» و اعتکاف در مساجد و صدها ویژگی دیگر کدام ویژگی علت اصلی و علت نهفته در دارالاسلام نامیدنِ سرزمینی است؟ «حکم کردن بر اساس قانون و حکم شریعت الله» . علتِدر اصل، مساوی با علتِ در فرع نیست. پس «قانون و حکم» ویژگی معروف و وسیله‌ی اصلی شناخت دلیل حکم  بر دار و سرزمین است.

البته باید بدانیم زمانی که علماء از آزادی و امنیت در انجام شعائر سخنی گفته اند، « شَعائِرَ اللَّهِ » بر اساس تعبیر قرآنی یعنی تمام علامتهائی که نشان می دهند این شخص یا این جامعه اسلامی است و تمام بخشهای عبادت را در بر می گیرد و زمانی که الله تعالی می فرماید: وَ مَنْ يُعَظِّمْ شَعائِرَ اللَّهِ فَإِنَّها مِنْ تَقْوَى الْقُلُوبِ (حج/32) «شَعائِرَ اللَّهِ»  تنها منحصر به نماز و روزه و عیدین و جمعه و جماعت و حج نیست، اجرای حدود هم «شَعائِرَ اللَّهِ» هستند جهاد هم «شعائر الله» است، حجاب و تمام احکام معنوی و ظاهری اسلام «شَعائِرَ اللَّهِ» هستند.

هم اکنون نیز با کنار زدن ویژگی ها و صفتهائی که در «وضع موجود» و «زمان حاضر» دخلی در حکم  بر «دار» و نامیدن سرزمینی به دارالاسلام یا دالکفر ندارند، اما همچون فروعی به همراه سبب اصلی وجود دارند – یعنی این ویژگی های فرعی بیان شده اند اما دخالتی در حکم اصلی ندارند – متوجه می شویم که «قانون و حکم» مناط، معیار و ملاک تشخیص «دارین» بر روی زمین است.

بارها عرض شد که از نگاه شرعی و آنچه تمام مذاهب اسلامی بر آن اتفاق دارند مناط و معیار و ملاک تبدیل دارالکفر به دارالاسلام «قانون و حکم» است  و براساس نظرات فقهای اسلام، حکم بر دارالکفر بودن کشورها، غلبه‎ کفار بر آن منطقه و رواج قوانین آنان است؛ [1]و علاوه بر آن حکم بر دار و سرزمین با حکم بر ساکنان فرق دارد، سرزمینی مثل بخشهائی از روم شرقی که در آن مسلمینی زندگی می کردند اما همچنان دارالکفر بود با فتح آن توسط مسلمین تبدیل به دارالاسلام می شود حالا اگر بار دیگر توسط کفار اشغال شود با دارالکفری که قبل از فتح بود چه فرقی دارد؟ هیچ فرقی ندارد.

(ادامه دارد……)


[1] سرخسی، محمد بن احمد، المبسوط، ج10، ص33.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *