اصول حاکم بر روابط بین دارالاسلام با دارالکفر (بخش 12)

اصول حاکم بر روابط بین دارالاسلام با دارالکفر (بخش 12)

(1-قسمت)

در این زمینه ی مشخص به صورت مفصل در جلد دوم و سوم کتاب «روابط متقابل اسلام و دین سکولاریسم» صحبت شده و در اینجا به صورت مختصر به این اصول اشاره می کنیم . ان شاء الله.

در داخل حکومتهای موجود در دارالاسلام و دارالکفر نهادهائی وجود دارند که ساخته ی ذهن بشر و ثمره ی تجربیات و علم مادی انسان هستند و این نهادها نیز معمولاً جهت تسهیل مناسبتهای اجتماعی و تحکیم قوانین و پیاده کردن اهدافی که برای آن ساخته شده اند رو به تکامل بوده اند.

به عنوان مثال در مسائل اقتصادی نهاد دیوان به عنوان یک ابزار توسط ایرانیها ساخته می شود و توسط عمر بن خطاب رضی الله عنه پذیرفته شده و ضمن رفع معایب آن تکامل داده می شود و به همین ترتیب این نهاد اقتصادی تغییر و تحولات زیادی را به خود دیده تا به زمان حاضر رسیده است .

در این صورت این نهادهای امنیتی، قضائی، صنعتی، نظامی، آموزشی، رفاهی، خدماتی، بهداشتی، شهرسازی، تبلیغی، کشاورزی، تجاری و… داخل حکومتی را به راحتی می توان همچون تمام ابزارهای دیگر دستکاری کرد، و متناسب با قوانین شریعت الله اگر آثار نامطلوبی دارند این آثار نامطلوب را برداشت، و اگر خواهان آثار بهتری هستیم می توانیم به آنها چیزهائی را اضافه کنیم که ما را به آثار و اهداف مورد نظر شریعت الله برساند؛ البته در تمام کشورها اصلاحات قوانین نهادها انجام می گیرد و استفاده از تجربیات کشورهائی که این مدلها را به کار گرفته اند بسیار ارزشمند است.

در این صورت این نهادها مثل اسلحه یا ماشین و هر وسیله ای که توسط بشر ساخته می شوند در حال تغییر و  تکامل هستند، و می توانند در اختیار یک تفکر و عقیده قرار گیرند، و این عقیده و فکر همچون یک ابزار از آنها استفاده می کند.

حالا این حکومت اسلامی که نماینده ی «دارالاسلام» و مجری «قانون شریعت الله» بوده و اینهمه نهادهای مختلف را در درون خود شجای داده است خود آن هم قالبهای مختلفی دارد. یعنی ممکن است حکومتی شورائی «خِلَافَةٌ عَلَى مِنْهَاجِ النُّبُوَّةِ » باشد که «سنت» است یا ملوکیتهائی غیر از این که «بدعت» هستند، مثل ملوکیت «موروثی»، «استبدادی»، و … شاهان اموی و عباسی و عثمانی و… یا ملوکیت «مشروطه»، اریستوکراسی و الیگارشی طبقاتی مثل آنچه که بر حکومتهای دموکرات لیبرال و سوسیالیست و کمونیست کنونی حاکم است، یا مثل انواع جمهوری ها[1][2]، فدرالیسم، کنفدرالیسم، فئودالیسم و دهها قالب حکومتی دیگر که می توان عقاید مختلفی را در درون آنها ریخت. مثلا در داخل : جمهوری فرانسه یا جمهوری فدرال آلمان سکولاریسم از نوع لیبرال آن ریخته شده یا در داخل جمهوری خلق چین یا جمهوری خلق کره ی شمالی سکولاریسم از نوع سوسیالیستی و چپ آن ریخته شده و یا در داخل جمهوری اسلامی ایران اسلام از نوع تشیع و در امور محلی سایر مذاهب اسلامی ریخته شده است. پس مهم قالب و لیوان نیست بلکه مهم این است چه چیزی در داخل آن ریخته شده است.

(ادامه دارد…….)


[1] رنی آستین ، آشنایی با حکومت، ترجمه، لیلا سازگار ،تهران ،مرکز نشر دانشگاهی، 1374ص 113 115

[2]  کیوان عقیل پور ،آشنایی با علم سیاست،تهران ، اخوان ، 1389 ،ص 56 .61

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *