اصل نفی سبیل و عزت اسلامی (1) (قسمت 16)

اصل نفی سبیل و عزت اسلامی (1) (قسمت 16)

(5-قسمت)

در این زمینه لازم می دانم که با مثالهائی عینی از منابع شرعی بحث را ادامه دهیم: 

  • کافر حتی نمی تواند به عنوان ولی و سرپرست دختر یا خواهر خودش که مسلمان شده محسوب شود[1] و جایگاه ولی در امر ازدواج از او سلب می شود[2]. حتی ابن قدامه رحمه الله [3]و ابن منذر رحمه الله [4] اجماع تمام اهل علم در میان تمام سرمذهبهای اسلامی مثل مالک و شافعی و اهل رای و غیره را بیان می کنند که کافر بر دختر و زنان مسلمان ولایت و سرپرستی ندارد. و حتی کافر به عنوان شاهد بر عقد ازدواج زن و مرد مسلمان پذیرفته نمی شوند و این رای  حنفی[5] و مالکی[6] و شافعی[7] و حنبلی[8]، چهار مذهب معروف به اهل سنت است چون الله تعالی امر می کند که از خودتان دو مرد عادل گواه گیرید،: وَأَشْهِدُوا ذَوَيْ عَدْلٍ مِنْكُمْ (طلاق/2) و کفار از ما نیستند.  در صورتی که زن از کفار اهل کتاب و مرد مسلمان باشد باز در مذهب امام شافعی[9] و حنبلی[10] و محمد شیبانی و دیگران از حنفی ها[11] باز شاهدهای بر عقد باید مسلمان باشند.
  • به دلیل خلع ولایت شخص کافر بر زن و دختران مسلمان، این دختران و زنان می توانند بدون اجازه ی این پدر و برادر و اطرافیان کافر به تنهائی به سوی دارالاسلام مهاجرت کنند. الله تعالی در مورد این زنان و دختران مهاجر می فرماید: يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا جَاءَكُمُ الْمُؤْمِنَاتُ مُهَاجِرَاتٍ فَامْتَحِنُوهُنَّ ۖ اللَّهُ أَعْلَمُ بِإِيمَانِهِنَّ ۖ فَإِنْ عَلِمْتُمُوهُنَّ مُؤْمِنَاتٍ فَلَا تَرْجِعُوهُنَّ إِلَى الْكُفَّارِ ۖ لَا هُنَّ حِلٌّ لَّهُمْ وَلَا هُمْ يَحِلُّونَ لَهُنَّ ۖ ای مؤمنان ! هنگامی که زنان مؤمن به سوی شما مهاجرت کردند ، ایشان را بیازمائید – خداوند از ایمان آنان آگاه‌تر است ( تا شما ) – هرگاه ایشان را مؤمن یافتید، آنان را به سوی کافران برنگردانید . این زنان برای آن مردان ، و آن مردان برای این زنان حلال نیستند …..ذَٰلِكُمْ حُكْمُ اللَّهِ ۖ يَحْكُمُ بَيْنَكُمْ ۚ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ(ممتحنه/10).. اینها حکم خدا است ، و خدا است که در میانتان فرمانروائی و داوری می‌کند ، و او آگاه کار بجا است .‏
  • زن مسلمان به نکاح کافر در نمی آید . لَا هُنَّ حِلٌّ لَّهُمْ وَلَا هُمْ يَحِلُّونَ لَهُنَّ (ممتحنه/10)این زنان برای آن مردان ، و آن مردان برای این زنان حلال نیستند.چون شوهر بودن هم نوعی ولایت و قوامیت و رهبریت است . و ولایت و سرپرست شدن کافر بر مسلمان حرام است. [12]
  • اگر شوهر زنی مرتد و کافر شد زنش هم بر وی حرام می شود و نکاحش باطل می گردد و عامل کافرشدن باعث سقوط ولایت و سرپرستی تمام «کفار6گانه»ی آشکار بر مومنین می گردد. [13]جالب است بدانید که شخص مرتد نه تنها بر زن مسلمان ولایت و سرپرستی ندارد بلکه بر زنان کافر اصلی و حتی بر زن مرتدی مثل خودش هم ولایتی برایش نمی ماند و این قول چهار مذهب حنفی[14] و مالکی[15] و شافعی[16] و حنبلی[17] است.

(ادامه دارد……)


[1]المبدع، لإبراهيم بن مفلح (7/31).

[2]تبيين الحقائق للزيلعي (2/99)، / حاشية ابن عابدين (3/77).

[3]قال ابن قدامة: أما الكافر فلا ولاية له على مسلمة بحال بإجماع أهل العلم ـ منهم مالك والشافعي و أبو عبيد وأصحاب الرأي.

[4]الإجماع (ص: 78) قال ابن المنذر:  أجمعوا أنَّ الكافِرَ لا يكونُ وليًّا لابنته المسلمةِ . / وقال ابن المنذر: أجمع على هذا كل من نحفظ عنه من أهل العلم.

[5]((الفتاوى الهندية)) (1/267

[6]((الكافي)) لابن عبد البر (2/892)، ((مختصر خليل)) (ص: 222

[7]((روضة الطالبين)) للنووي (7/45).

[8]((كشاف القناع)) للبهوتي (5/65)، ((مطالب أولي النهى)) للرحيباني (5/82).

[9]((العزيز شرح الوجيز)) للرافعي (7/517). ويُنظر: ((كفاية الأخيار)) للحصني (ص: 358).

[10]((كشاف القناع)) للبهوتي (5/66)، ((مطالب أولي النهى)) للرحيباني (5/82).

[11]((بدائع الصنائع)) للكاساني (2/253).   

[12]((تفسير البغوي)) (8/98)، ((تفسير البيضاوي)) (5/206)

[13]((العذب النمير)) للشنقيطي (5/211).

[14]((تبيين الحقائق)) للزيلعي (4/277)، ((الفتاوى الهندية)) (1/284)

[15]((منح الجليل شرح مختصر خليل)) لعليش (3/291). ويُنظر: ((التوضيح في شرح مختصر ابن الحاجب)) لخليل بن إسحاق (3/566).

[16]((روضة الطالبين)) للنووي (7/67)، ((مغني المحتاج)) للشربيني (3/156)، ((نهاية المحتاج)) للرملي (6/240).

[17]((الفروع)) لابن مفلح (11/356)، ((الإنصاف)) للمرداوي (12/32).

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *