
اصل تامین امنیت (2) (قسمت19)
(1-قسمت)
الله تعالی در مورد دیپلماسی و زبان گفتگوی کفار سکولار (یا به زبان عربی = مشرک) می فرماید: ولَا يَزَالُونَ يُقَاتِلُونَكُمْ حَتَّىٰ يَرُدُّوكُمْ عَن دِينِكُمْ إِنِ اسْتَطَاعُوا ۚ (بقره/217) سکولاریستها ( یا به زبان عربی= مشرکان ) پیوسته با شما خواهند جنگید تا اگر بتوانند شما را از دینتان برگردانند. یعنی سکولاریستها همیشه با ما جنگ مسلحانه خواهند کرد که ما « 4معنی و مفهوم»[1] دین را به آنها بدهیم و دین خود را از این 4 معنی تهی کنیم و تسلیم این 4 معنی دین سکولاریسم شویم که این حدیه که سکولاریستهای لیبرال به آن قناعت می کنند اما دسته هائی دیگر از سکولاریستها مثل سکولاریستهای چپ و کمونیست علاوه بر این اگر از دستشان بر آمد کلاً می خواهند این قالب تهی را نیز از مسلمین بگیرند.
همسو با سنت الله و استراتژی امنیتی و حاکمیت خارجی اسلام و دارالاسلام در برخورد با سکولاریستها، رسول الله صلی الله علیه وسلم نیز امر می کند: جَاهِدُوا اَلْمُشْرِكِينَ بِأَمْوَالِكُمْ، وَأَنْفُسِكُمْ، وَأَلْسِنَتِكُمْ [2] با مال و جان و زبانتان با سکولاریستها ( یا به زبان عربی = مشرکین) جهاد کنید.
در کنار این کفار سکولار، سایر کفار نیز هرگز به میل خود راضی به حاکمیت آخرین شریعت دین اسلام و از بین رفتن حاکمیت خودشان و زیردست دارالاسلام شدن نیستند، به همین دلیل در طول تاریخ در کنار مشرکین یا به تنهائی، با دارالاسلام و مومنین جنگیده اند.
این یک طرف نساله است، طرف دیگر قضیه این است که الله تعالی می فرماید:«قُلْ یَا أَیُّهَا النَّاسُ إِنِّی رَسُولُ اللّهِ إِلَیْکُمْ جَمِیعاً» (اعراف/ 158) اي پيغمبر ! بگو: ای مردم من فرستادهي الله به سوي جملگي شما هستم؛ یعنی این، آخرین «قانون اساسی» بشریت است و جنبه ی جهانی دارد و مختص قوم و نژاد و منطقه ی خاصی نیست و باید بر تمام انسانها حاکمیت پیدا کند و «قانون اساسی» تمام انسانها شود . «لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَیِّنَاتِ وَأَنزَلْنَا مَعَهُمُ الْکِتَابَ وَالْمِیزَانَ لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ» (حدید/ 25) ما پيغمبران خود را همراه با دلائل روشن فرستاده ایم، و با آنان كتاب و موازين (شناسائي حق و عدالت) نازل نمودهايم تا مردمان (برابر آن در ميان خود) دادگرانه رفتار كنند.
حالا اگر مانعی وجود داشت که اجازه نداد قانون شریعت الله در زمین – به عنوان تنها «قانون اساسی» – حاکم بر انسانها شود چاره اي جز برداشتن موانع از طريق مبارزات مسلحانه و رها کردن مردم وجود ندارد، اما برداشتن این موانع هم تابع «میزان قدرت نظامی» دارالاسلام است که، از این جهاد «رهاییبخش» تحت عنوان «جهاد طلب» یا «جهاد دعوت» یا «جهاد ابتدائی» هم نام برده شده است .
جابر بن عبدالله در تفسير آيه ي : لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَيِّنَاتِ وَأَنْزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَالْمِيزَانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ.( الحدید/25) با يكي از دستهايش قرآن را بر داشته و در دست ديگرش نيز شمشيري داشت و مي فرمود: أَمَرَنَا رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ أَنْ نَضْرِبَ بِهَذَا مَنْ عَدَلَ عَنْ هَذَا. [3] رسول الله صلی الله علیه وسلم به ما دستور داده است كه با اين شمشير گردن كساني را بزنيم كه از اين قرآن سرپيچي کنند.
(ادامه دارد……)
[1] 1- قدرت حکومتی 2- قانون و برنامه 3- اطاعت کردن و فرمانبرداری 4- مجازات و پاداش
[2] أحمد وأبو داود والنسائي والحاكم (3578/3) ، وهو في صحيح الجامع برقم/3085
[3]الحاكم في المستدرك ج 3 ص 436 / ابن عساكر (39/322) تاريخ مدينة دمشق ج 52 ص 279 / ابن شبة النميري في تاريخ المدينة ج 3 ص 1134/ ابن تيمية ، قواعد الملة و مقاصد الدين ، (ص641) / باب تفسير اية لقد أرسلنا رسلنا بالبينات ؛ السياسة الشرعية