اصل تامین امنیت (2) (قسمت19)
(3-قسمت)
اگر سرنوشت مشرکین در طول تاریخ قرآن را نگاه کنید که چگونه توسط الله تعالی با باد و طوفان و رعد و برق و سایر بلایای طبیعی نابود شده اند یا چگونه الله تعالی آنها را توسط فرستاده گان و پیامبران و مومنین نابود کرده است متوجه خواهید شد که اگر سکولاریستها تابع شریعت الله تعالی نشوند همینجوری رها نمی شوند و مسیری غیر از نابودی در انتظار آنها نیست؛ این طرز رفتار یکی از سنتهای الله تعالی در چگونگی برخورد با سکولاریستها در طول تاریخ بوده و ثابت، که هیچ تغییر و دگرگونی در آن وجود ندارد . به همین دلیل است که الله تعالی در مورد سکولاریستهای قریش می فرماید: فَهَلْ یَنظُرُونَ إِلَّا سُنَّتَ الْأَوَّلِینَ آیا آنان انتظار دارند سرنوشتی جز سرنوشت پیشینیان را داشته باشند؟! فَلَن تَجِدَ لِسُنَّتِ اللَّهِ تَبْدِیلاً هرگز دگرگونی و تبدیلی در شیوه رفتار و سنت خدا نخواهی یافت، وَلَن تَجِدَ لِسُنَّتِ اللَّهِ تَحْوِیلاً (فاطر/43) و هرگز نخواهی دید که روش و سنت خدا تغییر مسیر و تغییر جهت دهد.
به همین دلیل الله تعالی در مورد سکولاریستها امر می کند: وَقَاتِلُواْ الْمُشْرِكِينَ كَآفَّةً كَمَا يُقَاتِلُونَكُمْ كَآفَّةً وَاعْلَمُواْ أَنَّ اللّهَ مَعَ الْمُتَّقِينَ (توبة/ 36) (ای مؤمنان) با همه سکولاریستها(مشرکان) بجنگید همان گونه که آنان همگی با شما میجنگند، و بدانید که (لطف و یاری) خدا با پرهیزگاران است.
این استراتژی و سنت ثابت الله تعالی در چگونگی برخورد با کفار سکولار است. حتی اگر زمان اجرای آن هم نرسیده باشد باز باید مثل برائت از مشرکین و سکولاریستها و سایر مسائل منهجی این استراتژی و سنت الله هم مثل سایر آیات و سنتهای الله تعالی در قرآن بیان شود و نباید این سنت الله را مخفی کرد و دچار کتمان در دین شد. ابراهیم علیه السلام یکی از اسوه ها و الگوهای حسنه ی ما، در دوران ضعف و اوج قدرت نظامی دارالکفر مشرکین به سکولاریستها اعلام می کند : إِنَّا بُرَآءُ مِنكُمْ وَمِمَّا تَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّهِ ما از شما و از چیزهائی که بغیر از خدا عبادت می کنید، بیزار و گریزانیم، كَفَرْنَا بِكُمْ شما را قبول نداریم و در حق شما بیاعتنائیم و به شما کفر کرده ایم، وَبَدَا بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمُ الْعَدَاوَةُ وَالْبَغْضَاءُ أَبَدًا حَتَّىٰ تُؤْمِنُوا بِاللَّهِ وَحْدَهُ (ممتحنه/4) و دشمنانگی و کینهتوزی همیشگی میان ما و شما پدیدار آمده است، تا زمانی که به خدای یگانه ایمان میآورید و او را به یگانگی میپرستید.
باز در مورد یکی دیگر از اسوه های ما می بینیم که در دوران ضعف مسلمین در دارالکفر مکه و قبل از هجرت به دارالاسلام مدینه و کسب قدرت حکومتی، عبدالله بن عمرو روایت می کند که یک بار رسول الله صلی الله علیه وسلم از کنار مشرکین قریش رد شد و به آنها فرمود: أتَسْمَعُونَ يَا مَعْشَرَ قُرَيْشٍ، ای جماعت قریش آیا گوشتان با من است؟ وَالَّذِي نَفْسُ مُحَمَّدٍ بِيَدِهِ، لَقَدْ جِئْتُكُمْ بِالذَّبْحِ.[1] سوگند به کسی که جان محمد در دستش است من برای سربریدن شما آمده ام.
(ادامه دارد……)
[1] صحیح: امام احمد در مسند ش آنرا به شماره (6854) روایت نموده است ، همچنین ابن حبان در (سنن) و (التاریخ) بە شماره (6671) آنرا آورده است، همچنین امام (بیهقی) در (دلائل النبوە) آنرا نقل نموده است ، همچنین شیخ آلبانی در (صحیح السیرە النبوی)آنرا صحیح دانسته و می گویند که این حدیثی صحیح است به شماره (149) ، در ضمن حدیث یاد شده طولانی است و شما می توانید به مسند امام احمد با تحقیق شیخ احمد شاکر حدیث شناس مراجعه نمائید .