شیخ ابوحمزه المهاجر هورامی:درس های مقدماتی/ درس پنجم:دشمن شناسی شرعی (4)/ شناسائی مرتد در ادبیات شرعی و چگونگی برخورد با مرتدین و جبهه ی مرتدین

شیخ ابوحمزه المهاجر هورامی:درس های مقدماتی/ درس پنجم:  دشمن شناسی شرعی (4)/ شناسائی مرتد در ادبیات شرعی و چگونگی برخورد با مرتدین و جبهه ی مرتدین

پیاده شده از نوار صوتی شیخ ابوحمزه المهاجر هورامی حفظه الله

(28- قسمت)

معمولاً تحقق «إجماع» بسیار سخت است، درست است؟ اما می بینیم که ابن منذر «إجماع» کل مسلمین و صحابه را در مورد  قاعده ی «دَفع الحدود بالشبهات» آورده و گفته کل مسلمین و صحابه در این زمینه اجماع دارند و اجماع داشته اند. بسیاری از محدثین چون ترمذی، بيهقی، هيثمی، ابن ماجة، ابن أبي شيبة و دیگران بابی در این زمینه ایجاد کرده اند و کسی از سلف و گذشتگان صالح این امت دیده نشده که خلاف این «إجماع» چیزی گفته باشد.

 ابوحنيفه رحمه الله و اصحاب او از سرسخت ترين طرفداران اين قاعده هستند و بيشتر از همه اين قاعده را به كار برده اند. به دنبال ابوحنيفه و طرفدارانش، مالكى ها و به دنبال این ها شافعى ها طرفداران اين قاعده اند، و دیگران هم هستند اما در میان فرق معروف به اهل سنت این ها بیشترین کسانی هستند که از این قاعده طرفداری کرده اند هر چند که ظاهری ها و دیگران هم مخالفتی با این قاعده نداشته اند.

رشید رضا رحمه الله می گوید: «در صورت وجود شبهه و تأویل راجع به فرد معین، حد کفر و احکام آن برداشته می‌شود».او با اشاره به مضمون احادیث درء می‌گوید: «ما امر شده‌ایم که حدود را با شبهات رفع کنیم؛ و شایسته‌ترین حدود به رفع، حد ارتداد و خروج از دین اسلام است».

دیدید؟ دوباره رسیدیم به این قاعده ی اساسی که «من دخل الإسلام بيقين لم يُـخرج منه إلا بيقين»، کسی که مسلمان بودنش با یقین ثابت شده باشد با شک، احتمال وشبهه از او گرفته نمی شود، بلکه به هر شبهه ای که وجود داشته باشد چنگ می زنیم که از ایمان برادر و خواهرمان محافظت کنیم و آن ها را از خودمان دور نکنیم و دستمان به خون برادرمان رنگین نشود.

این ها شروطی بودند که کل اهل قبله بر آن ها اتفاق نظر دارند اما، در مذهب شیعه علاوه بر این شروط، قصد و نیت به انجام کفر را هم از شرایط عمده به شمار آورده اند. اما گفته اند: راهِ پیدا کردن به اعتقادات افراد و بخصوص قصد آنان که به عنوان پشتوانه ی گفتار و رفتار آنها تلقّی می شود، امری است که بایستی به اهل فن و متخصّصین آن واگذار شود، و متخصصین هستند که می توانند این قصد و نیتی که پشت این سخن یا عمل اشخاص است و این اشخاص به واسطه ی این عمل یا رفتار متهم به ارتداد شده اند را این ها فقط می توانند تشخیص دهند، اهل تخصص هستند که می توانند چنین نیتی را تشخیص دهند مثل نمونه ی حاطِب بن ابی بلتعه. 

حالا، اگر هر یک از این چند شروط وجود نداشته باشند اصطلاح مرتد بر شخص منتفی می شود، و حد هم بر او اجرا نمی گردد. اما، اگر شخص این شروط رادر خود جای داده بود آنوقت است که سراغ آخرین مرحله و مرحله ی چهارم می رویم و آن هم موانع تکفیر است.

موانع تکفیر به عنوان چهارمین مرحله در روش برخورد با شخص متهمِ به جرم ارتداد، جهت صدور حکم ارتداد محسوب می شود.مرحله ی چهارم و بررسی موانع تکفیر زمانی است که شخص سه مرحله ی گذشته را با «یقین» پشت سرگذاشته و با «یقین» مجرم بودن آن ثابت شده، و کل شروط تکفیر را هم در خود جا داده باشد.

می دانیم که مانع، یعنی چیزی که بین دو چیز قرار می گیرد و اجازه نمی دهد این ها به هم برسند، یا از ورود و خروج چیزی جلوگیری می کند. لباس، مانع رسیدن سرما به بدن شما می شود، چتر مانع خوردن باران به سر شما می شود، سد مانع جاری شدن آب می شود، پوشش روی کابل برق مانع برق گرفتگی شما می شود، و به همین شیوه موانع مختلفی وجود دارند که آن ها را می شناسیم.

(ادامه دارد…….)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *