
درسهای مقدماتی/درس ششم: چه باید کرد؟ وحدت آگاهانه، هدفمند و حرکتی
پیاده شده از نوار صوتی شیخ ابوحمزه المهاجر هورامی حفظه الله
(2-قسمت)
بعد از ایمان به الله آنچه به این جهاد و فعالیتهای آگاهانه ی ما معنی می دهد، دقيقا همين ايجاد يک وحدت فراگیر در شورا و هدف واحد است که در مقياس کل جوامع مسلمین، در صحنه جدال بر سر تعيين تکليف قدرت حكومتي در جامعه ی مسلمین قد علم کرده است. شورائی فراگير و منسجم كه هر مسلمان شريعت گرا، و هر انسان مدافع آزادى، رفاه و امنيت، بتواند به آن ملحق بشود، و مطمئن باشد که از طريق آن مي تواند عملا و واقعا بر جامعه خودش، محيط پيرامون خودش و بر سرنوشت انسانهاى معاصر خودش تاثير بگذارد.
اگر يک چيز بخواهد جوهر مشترک مراحل مختلف جهاد و مبارزه و فعاليت ما رادر این چند دهه ي گذشته بيان کند، تلاش برای شکل دادن به يک وحدت و جريان بنيادي شريعت گرای آگاهانه، هدفمند و حرکتی تابع شوراست که قصد دارد نه در حاشيه جامعه ی مسلمین، بلکه در مرکز جامعه ی مسلمین، در متن جنگ قدرت، مسلمين و ساير آزاديخواهان غير مسلمان را به ميدان بکشاند و این شورای واحد با تشکیل امتی واحد و با اجماع واحد نمايندگیشان بکند.
پس ازآموزش ایمان است که عمل به احکام مطرح می شود وبا تشکیل امت است که ازاین « خَیْرَ أُمَّةٍ» – كُنْتُمْ خَیْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ– خواسته می شود همچنانکه رسول الله برای آن شاهد ونمونه والگوی عینی بوده اینهاهم نمونه ی عینی وشاهدی باشند برای دیگران . «وَكَذٰلِكَ جَعَلناكُم أُمَّةً وَسَطًا لِتَكونوا شُهَداءَ عَلَى النّاسِ وَيَكونَ الرَّسولُ عَلَيكُم شَهيدًا» (بقره/143) این شاهد شدن ونمونه ی عینی شدن با مطالعه ی صرف وآگاهی بدون عمل نمی شود.
بعد ازرسول الله صلی الله علیه وسلم تنها از کانال شوراست که می شود امت را تشکیل داد و تنها و تنها این امت واحد است که می تواند با اجماع واحد و جماعت واحد تمام وعده های الله مثل از بین بردن گرسنگی و تأمین امنیت« أَطْعَمَهُمْ مِنْ جُوعٍ وَآَمَنَهُمْ مِنْ خَوْفٍ» (قریش/3-4) و سایر وعده ی های دنیوی الله را تحقق بخش و علاوه بر این برای دیگر انسانها الگو و شاهد و نمونه ی عینی باشند. افراد زیای هستند که کلیات این را می دانند اما راهکار حرکت دراین مسیر را بلد نیستند، عده ای هم هستند که به دلایلی ضمن آگاهی در این مسیر حرکت نمی کنند و در آن قدم نمی گذارند و علمشان فایده ای برای آنها ندارد.
اینها مثل مریضی هستند که کتابـی درمـورد علم پزشکـی که بیماری او را شرح داده را خوب مطالعه کرده و فهمیده و راه درمان خودش را فهمیده واسباب درمان هم در اختیارش است، اما عملا از اسباب استفاده نمی کند و تنها به این بسنده می کند که تنها با مطالعه و حتی علم کامل به این بیماری، بیماریش درمان می شود، شما این شخص را چه طور آدمی می بینید؟ خوب اگر شخصی با قرآن به عنوان تنها درمان این امت و باشورا وامت واحد به عنوان تنها ابزار دنیوی کسب قدرت هم همین معامله را بکند آنوقت باز می گویید که باید این شخص را به تیمارستان بفرستیم و یا با مصلحت تراشی وحکمت تراشی و صدها شبه وبهانه اعمال اورا توجیه می کنید؟
در برابر، دسته هائی از دشمنان آشکار و پنهان ما هستن که ضمن آگاهی سعی می کنند با تولید جنگ سرد و گرم اجازه ندهند مسلمین قدم دراین راه بگذارند و مسیر تفرق را به آنان نشان می دهند . تفرقی که از صفات مشرکین یا همین سکولاریستهاست و متأسفانه مثل خیلی از صفات دیگر سکولاریستها به شریعتهای آسمانی هم نفوذ کرده و آنها را آلوده کرده است.
همین الان هم نگاه کنید متوجه می شوید که سکولاریستها هزاران فرقه و گروه مختلف هستند که تنها منافع مشترک سرمایه داران آنها و دشمنی با قانون شریعت الله آنها را دور هم جمع کرده است. البته اهل کتاب و شبه اهل کتاب هم به این صفت و صفات دیگرمشرکین و سکولاریستها آلوده شده اند، حالا الله تعالی به مسلمین امر می کند که شما مثل این سکولاریستها نباشید و خودتان راشبیه آنها نکنید و از این صفت دور باشید: وَلَا تَكُونُوا مِنَ الْمُشْرِكِينَ * مِنَ الَّذِينَ فَرَّقُوا دِينَهُمْ وَكَانُوا شِيَعًا ۖ كُلُّ حِزْبٍ بِمَا لَدَيْهِمْ فَرِحُونَ (روم/31-32) و از جمله و زمره ی مشرکان نگردید . از آن کسانی که دین خود را پراکنده و بخش بخش کردهاند و به دستهها و گروههای گوناگونی تقسیم شدهاند. هر گروهی هم از روش و آئینی که دارد خرسند و خوشحال است (و مکتب و مذهب ساخته هوی و هوس خود را حق میپندارد)
رسول الله صلی الله علیه وسلم هم هر گونه تفرقی را نهی کرده و در جاهای مختلفی به این مهم اشاره داشته اند :أُوصِيكُمْ بِتَقْوَى اللهِ عَزَّ وَجَلَّ، وَالسَّمْعِ وَالطَّاعَةِ، وَإِنْ تَأَمَّرَعَلَيْكُمْ عَبْدٌ حَبَشِيٌّ، فَإِنَّهُ مَنْ يَعِشْ مِنْكُمْ فَسَيَرَى اخْتِلاَفًا كَثِيرًا،فَعَلَيْكُمْ بِسُنَّتِي وَسُنَّةِ الْخُلَفَاءِ الرَّاشِدِينَ الْمَهْدِيِّينَ، تَمَسَّكُوا بِهَا،وَعَضُّوا عَلَيْهَا بِالنَّوَاجِذِ، وَإِيَّاكُمْ وَمُحْدَثَاتِ الأُمُورِ؛ فَإِنَّ كُلَّ مُحْدَثَةٍ بِدْعَةٌ، وَكُلَّ بِدْعَةٍ ضَلاَلَةٌ.[1]اگر چه شورا اميري را از ميان غلامان برگزيد: توصيه مي كنم شما را به پرهيزگاري و تقواي خداوند عزوجل و شنيدن و اطاعت كردن، اگرچه شما را غلامي امير شود. در اینجا به کلمه ی خلفای راشدین مهدیین اشاره شده است که در 5 خلیفه ی بعد از رسول الله صلی الله علیه وسلم محدود نمی شود چنانچه جَابِرَ بْنَ سَمُرَةَ می گوید شنیدم که رسول الله صلی الله علیه وسلم می فرماید:لاَ يَزَالُ الإِسْلاَمُ عَزِيزاً إِلَى اثْنَيْ عَشَرَ خَلِيفَةً … كُلُّهُمْ مِنْ قُرَيْشٍ [2] . البته حدیث حذیفه هم به دو خلافت اشاره دارد که رسول الله صلی الله علیه وسلم می فرماید بعد از نبوت ثُمَّ تَكُونُ خِلاَفَةٌ عَلَى مِنْهَاجِ النُّبُوَّةِ و این جانشینی و خلافتی که بعد از من می آید 30 سال دوام دارد و به جا آن ملوکیت و شاهیگری می آید: الْخِلاَفَةُ بعدي ثَلاَثُونَ سَنَةً، ثُمّ تكون مُلكًا؛ اما باز در همان حدیث حذیفه می فرماید به دنبال این شاهیگری دوباره جانشینی و خلافت به سبک رسول الله بر می گردد: ثُمَّ تَكُونُ خِلاَفَةً عَلَى مِنْهَاجِ النُّبُوَّةٍ..
(ادامه دارد…….)
[1]ترمذي 2678 ؛ ابوداود 4607
[2] رواه البخاري ( 6796 ) ومسلم ( 1821 ) – واللفظ له – .