شیخ ابوحمزه المهاجر هورامی:درس های مقدماتی/ درس پنجم

دشمن شناسی شرعی (3)/ شناسائی اجمالی و روش برخورد با کفار پنهان داخلی یا منافقین و سکولارزده ها 

درس های مقدماتی/ درس پنجم

دشمن شناسی شرعی (3)/ شناسائی اجمالی و روش برخورد با کفار پنهان داخلی یا منافقین و سکولارزده ها 

(41- قسمت)

  1. با وجود خوش هیکلی، چرب زبانی و چاپلوسی همچون تخته چوبی داخل پوک هستند(تخته چوبی که داخل آن پوسیده باشد)مانند چنین تخته چوبی هستند که به دیوار تکیه داده شده، بی ریشه اند (کنده شده باشد و به دیوار تکیه داده باشند) و به درد کار دیگری چون ستون منزل یا چوب سقف و یا این که چیزی از آن بسازند نمی خورند، بی مصرف اند و ارزشی غیر از سوزاندن ندارند. برای همین گفته :تکیه دادن.  یعنی حتی اگر آن ها را دراز کنند که روی آن بنشینند ارزش نشستن روی آن را هم ندارند، به درد چیز دیگری جز سوزاندن نمی خورند: «‏وَإِذَا رَأَیْتَهُمْ تُعْجِبُکَ أَجْسَامُهُمْ وَإِن یَقُولُوا تَسْمَعْ لِقَوْلِهِمْ کَأَنَّهُمْ خُشُبٌ مُّسَنَّدَةٌ یَحْسَبُونَ کُلَّ صَیْحَةٍ عَلَیْهِمْ هُمُ الْعَدُوُّ فَاحْذَرْهُمْ قَاتَلَهُمُ اللَّهُ أَنَّى یُؤْفَکُونَ» (منافقون/4)، هنگامی که ایشان را می‌بینی پیکر و سیمایشان تو را می‌گیرد و به شگفت می‌آورد (و به خود می‌گویی: چه انسان های باوقار و برازنده‌ای!) و هنگامی که به سخن درمی‌آیند (به علّت حلاوت کلامشان) به سخنانشان گوش فرا می‌دهی (با وجود این جذبه ی سیما و گیرائی گفتار) آنان انگار تخته‌هائی هستند کهبر دیوار تکیه داده شده باشند (بی‌جان و بی‌ایمان، هیکل های تو خالی، درون های بی‌نور و صفا، نقش هائی بر در و دیوارها). هر فریادی را بر ضدّ خود می‌پندارند و هر آوازی را به زیان خویش! آنان دشمنان بشمار و از ایشان برحذر باش. خدایشان بکُشاد! چگونه (از حق) برگردانده می‌شوند (و منحرف می‌گردند؟!).

بله،این ها بی ریشه هستند.زمانی که از قرآن و پیامبر چیزی بگویی این ها خیال می کنند علیه آن ها صحبت می کنی چون ریشه ی آن ها به آن جا برنمی گردد، زمانی که از صحابه و ائمه چیزی بگویی این ها خیال می کنند داری علیه آن ها صحبت می کنی، چون گفتار و رفتار این ها با قرآن و سنت، روش صحابه و ائمه در تضاد است، برای همین دهن باز کنی این ها آشفته و مضطرب می شوند. ریشه های یک مسلمان همین ها هستند، قرآن و سنت؛ و این ها از این ریشه ها ندارند و بی ریشه مثل یک چوب تو خالی به دیوار تکیه داده شده اند.

 این ها حتی از بازگوئی تاریخ اسلامی مسلمین و حتی از بازگویی تاریخ اسلامی و پر عزت ملت خودشان هم می ترسند و سعی می کنند خودشان تاریخ سازی کنند. چون، با تمام مفاسدی که دارند ریشه ای در تاریخ ملت خودشان هم ندارند. دَم از قانون شریعت الله بزنی این ها می ترسند، دَم از تاریخ واقعی مردم بزنی این ها می ترسند، خلاصه هر چه بگویی این ها خیال می کنند داری علیه آن ها صحبت می کنی. حتی اگر اسم آن ها را هم نیاوری و تنها واقعیت ها را بیان کنی، این ها از واقعیت ها می ترسند و خیال می کنند این حرف را علیه آن ها زدی.

  • دورو هستند: «يَقُولُونَ بِأَفْوَاهِهِم مَّا لَيْسَ فِي قُلُوبِهِمْ وَاللّهُ أَعْلَمُ بِمَا يَكْتُمُونَ» (آل عمران/167)، ايشان با دهان چيزی می‌گويند كه در دلشان نيست (و گفتار و كردارشان با هم نمی خواند) و خداوند (از هر كسِ ديگری) داناتر بدان چيزی است كه پنهانش می‌دارند.

این ها انسان های نادرست و کافری هستند که با زبان هایشان ادای خوب بودن، درستکار بودنو ادای مسلمین را درمی آورند. می گویند ما برای تشکیل حکومت اسلامی، قانون شریعت الله و تشکیل حکومتاسلامی تلاش می کنیم، اما مرامنامه ی حزبیشان به صراحت مسیر سکولاریسم و دموکراسی سکولاریستی را طی می کند. عملشان چیز دیگری می گوید، گفتارشان چیز دیگری است.

(ادامه دارد…….)

شیخ ابوحمزه المهاجر هورامی:درس های مقدماتی/ درس پنجم

دشمن شناسی شرعی (3)/ شناسائی اجمالی و روش برخورد با کفار پنهان داخلی یا منافقین و سکولارزده ها 

درس های مقدماتی/ درس پنجم

دشمن شناسی شرعی (3)/ شناسائی اجمالی و روش برخورد با کفار پنهان داخلی یا منافقین و سکولارزده ها 

(40- قسمت)

عمربن خطاب می‌گوید: «بیشترین چیزی که از وی بر شما می‌ترسم منافق داناست؛ سخن از حکمت می‌گوید و عمل به جور می‌کند». قاضی محمد میان کُردها ادای ملاها را درمی آورد اما، به دستور استالین اولین حزب سکولاریستی و کفری را در میان کُردها درست کردو تمام احزابی که از آن زمان تا الان در میان کُردها به وجود آمدند از سنت فاسد و کفری است که این منبع فاسد در میان کُردها به دستور استالین گذاشت. در حالی که، این شخص در ظاهر هم لباس کمونیست ها را پوشیده بود یعنی تا گلوی او لباس کمونیست ها و ارتش سرخ بود اما،عمامه ی ملاها را برای فریب مردمهم بر سرش کرده بود. خوش سخن بود و به این شیوه مردم را فریب می داد.

شیخ عزالدین حسینی یک ملا بود اما نقش رهبریت روحی کمونیست های کومله را جهت فریب و بسیج مردم بازی می کرد و می گفت: در یک دستم قرآن را دارم و در دست دیگرم کتاب مارکس را. همین الان هم کسان زیادی از همین موجودات چون عمر چنگینانی، سید احمد، عبدالطیف و امثالهم را می بینیم که در خدمت دستگاه بارزانی ها، یکیتی ها و حزب مزدوران اوجالان ایفای نقش می کنند و در مساجد و ماهواره ها به خوش زبانی و چاپلوسی مشهور شده اند. یا کسانی فعال در شبکه های ماهواره ای منتسب به اهل سنت یا شیعه را می شناسیم و آن ها را مشاهده می کنیم که در شبکه های عربی و بخصوص فارسیهمین نقش را به شیوه ی امروزین آن بازی می کنند.

  1. با این وجود خوش سخنی که رسول الله صلی الله علیه و سلم هم مجذوب صحبت هایشان می شود: «وَ إِن یقُولُوا تَسْمَعْ لِقَوْلِهِمْ»(منافقون/4)، به آن ها گوش می داد و مجذوب آن ها می شد اما، فهم و فقه شرعی از احکام را ندارند و فقط کلماتی را که به آن نیاز دارند و می توانند مردم را با آن فریب دهند را تکرار می کنند: «وَلَكِنَّ الْمُنَافِقِينَ لَا يَفْقَهُونَ» و در جای دیگری می گوید: «وَلَکنَّ الْمُنَافِقِینَ لَا یعْلَمُونَ» (منافقون/7).

منافق با آن که برای دنیا، حفظ دنیا، یادگیری علوم مادی و کسب لذت های دنیوی تلاش می کند اما، اساساً تمایلی به یادگیری و فهم دقیق مسائل مربوط به قانون شریعت الله و احکام قرآن ندارد. چون، در اساس خواهان تطبیق این احکام شریعت در زندگی دنیوی انسان ها نیست.

سکولارزده ها خواهان تطبیق این احکام شریعت در زندگی دنیوی انسان ها نیستند. برای همین است که درک شرعی و صحیحی از الله، قانون الله، دنیا، بهشت و جهنم و غیره نمی توانند به دست بیاورند. آن ها خودشان نمی خواهند بفهمند و الله هم بر دلشان مهر می زند. برای همین است که تمایلی هم ندارند در مجالسی که حضور دارند از همان اللهکه خودش را در قرآن معرفی کردهو عباداتی که دستور آن را داده یاد شود، از دوستان الله، حکومت اسلامی، تطبیق قانون شریعت الله و مجاهدین شریعت گرا صحبت شود. چون، در این زمینه ها فهم درستی ندارد و می ترسد سرافکنده شود.فهم درستی که ندارد هیچ، مخالف اینگونه موارد هم هست او مخالف حکومت اسلامی است، مخالف تطبیق شریعت الله است، مخالف مجاهدین شریعت گراست.اما، ممکن است در مورد احکام جزئی و مورد اختلاف مسلمین، یا در مورد مسائل عمومی و نهادهای مدنی سکولاریستی و غیره دست بالایی داشته باشد.

(ادامه دارد……..)

شیخ ابوحمزه المهاجر هورامی:درس های مقدماتی/ درس پنجم

دشمن شناسی شرعی (3)/ شناسائی اجمالی و روش برخورد با کفار پنهان داخلی یا منافقین و سکولارزده ها 

درس های مقدماتی/ درس پنجم

دشمن شناسی شرعی (3)/ شناسائی اجمالی و روش برخورد با کفار پنهان داخلی یا منافقین و سکولارزده ها 

(39- قسمت)

الان هم همین قاعده است، می گویند ما را با قدرت بزرگی چون آمریکا روبرو مساز، ما را به فتنه می اندازی، آن زمان فتنه ی آن خانم ها بود الان فتنه ی دیگری را برای خودشان تولید کرده اند.ما را با سکولاریست های کومله، دمکرات، حزب مزدوران مسیلمه ی کذاب کُردها اوجالان، پارتی و یکیتی و امثالهم روبرو مساز. ما را در فتنه نینداز و … . الان وقت حساسی است این صحبت های شما در مورد قانون شریعت الله هم ممکن است برای ما فتنه و مشکل ساز شود و … .

 یعنی راه جهاد، راه رسول اللهصلی الله علیه و سلم، راه دین، راه قرآن و سنت در نظر این ها راه فتنه است.حتی عده ای صرف وجود ما و نزدیکی نژادی با ما را برای خودشان باعث فتنه می دانند. خیلی ها را دیدم به عنوان تجربه ی شخصی که زمان گزینش آن ها برای استخدام در اداره ای یا نیروی نظامی به تأخیر می افتاد شایع می کردند عامل آن، قوم و خویشی با من است، که مثلاً گزینش نمی شوند، در حالی که همه ی کسانی که شایعه ساخته بودند پس از طی شدن روال عادی اداری مربوط به مؤسسه ای که اقدام کرده بودند گزینش هم شدند.چون این کار اصلاً ارتباطی به من نداشت. یا یکی تغییر و تحولاتی در اداره شان می خواست رخ بدهد و مسأله ای کشوری بود یا اختلافات درون گروهی و اداری و توطئه ای مختص بوروکرات ها بود که مال صدها و هزاران سال است و ما با همین  توطئه بوروکرات ها و با همین دسیسه های مختص همین بوروکرات ها و اداره نشین ها آشنا هستیم وقتی که با چنین مشکلی برمی خورد، به نحوی آن را به وجود من به عنوان یک قوم و خویش نژادی نسبت می دادند. و مثال های زیاد دیگری که ممکن است خودتان هم با آن ها درگیر شده باشید. این ها همه اش بهانه است، بهانه ای برای تبرئه ی خودشان.

  1.  منافقین و سکولارزدهها شیرین سخنی و خوش زبانی آن ها طوری است که مخاطب را متعجب می کند، یعنی این سخنان شیرین و خوش زبانی آن ها چیز بدی نیست،آیات قران و احکام شریعت هستند، و قسم هم می خورند همان چیزی که می گویند همان است که در دلشان می باشد. مشخص است، آن ها در مورد مسائل فکری و عقیدتی صحبت می کنند که می گویند ظاهر ما و چیزی که می گوییم با چیزی که در دلمان است یکی می باشد، در مورد ماشین، وسیله و ابزار دنیا و آب و هوا که صحبت نمی کنند: «‏‏وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يُعْجِبُكَ قَوْلُهُ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَيُشْهِدُ اللَّهَ عَلَى مَا فِي قَلْبِهِ وَهُوَ أَلَدُّ الْخِصَامِ‏» (بقره/204)، در میان مردم کسی یافت می‌شود که سخن او در زندگی دنیا، تو را به شگفتی می‌اندازد و خدا را بر آنچه در دل خود دارد گواه می‌گیرد (و ادّعامی کند که آنچه می‌گوید، موافق با چیزی است که در درون پنهان می‌دارد، و  کردار و گفتارش یکی است). و حال آن که او سرسخت‌ترین دشمنان است«وَهُوَ أَلَدُّ الْخِصَامِ‏».«مَنْ يُعْجِبُكَ قَوْلُهُ» به تعجب می اندازد،پیامبر صلی الله علیه و سلم را هم به تعجب وا می دارد.

این سکولارزده ها چاپلوس و زبان باز هستند و سخنان قشنگ و نیکوی آن ها حتی رسول الله صلی الله علیه و سلم را هم متعجب می کند چه برسد به سایر صحابهو یا چه برسد به ما. این ها با این صحبت ها خودشان را عاقل تر و فهمیده تر از دیگران نشان می دهند تا برتری خودشان را حفظ کنند، و حتی مردم را سفیه و احمق فرض می کنند.

 همه ی این کارها برای فریب دادن بیشتر مردم است به این که این ها هم دیندار هستند، و این به خاطر قدرت بازدارندگی مردم و قدرت حکومت اسلامی است که سکولارزده ها تا این اندازه رعایت می کنند و در لاک منافقی گری خودشان فرو می روند، وگرنه اگر این قدرت ها نباشد نیازی به این اداها نیست بلکه هر کاری را انجام می دهند مسلمان را هم عددی حساب نمی کنند چه نیازی داشته باشد به این که برایش قسم هم بخورند.

(ادامه دارد…….)

شیخ ابوحمزه المهاجر هورامی:درس های مقدماتی/ درس پنجم

دشمن شناسی شرعی (3)/ شناسائی اجمالی و روش برخورد با کفار پنهان داخلی یا منافقین و سکولارزده ها 

درس های مقدماتی/ درس پنجم

دشمن شناسی شرعی (3)/ شناسائی اجمالی و روش برخورد با کفار پنهان داخلی یا منافقین و سکولارزده ها 

(38- قسمت)

  1. جهت جلب نظر مؤمنین قسم خوران قهاری هستند تا مؤمنین از سوءظن بیرون بیایند و همچون سپری از قسم خوردن استفاده می کنند: «‏اتَّخَذُوا أَيْمَانَهُمْ جُنَّةً فَصَدُّوا عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ إِنَّهُمْ سَاءَ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ‏» (منافقون/2)، آنان سوگندهای (دروغين) خود را سپری (برای رهایی از گرفتار آمدن به دست عدالت، و پوشاندن چهره‌ی واقعی خودشان) می گردانند، و (خود را و مردمان را) از راه خدا بازمی‌دارند. ايشان چه كار بدی می‌كنند.

تعبیر «جُنَّةً» (سپر)، به این معنی است که آن ها همیشه با مؤمنین در حال جنگ روانی خواهند بود، این نکته ی خیلی مهمی است. سپر به کار برده شده، «جُنَّةً» مربوط به جنگ است. این ها همیشه با مؤمنین در حال جنگ روانی خواهند بود؛ همچنان که همیشه با مسلمین در حال جنگ نظامی خواهند بودتا به اهدافشان می رسند: «وَلَا يَزَالُونَ يُقَاتِلُونَكُمْحَتَّىٰ يَرُدُّوكُمْ عَنْ دِينِكُمْ إِنِ اسْتَطَاعُوا»، چون سپر مخصوص میدان های جنگ بوده است. این ها هم در بخش روانی و تبلیغاتیهمیشه با مسلمین در حال جنگ خواهند بود و هم در بخش نظامی؛ در نتیجه، نباید فریب ظاهر سازهای آن ها را خورد. «وَیَحْلِفُونَ بِاللّهِ إِنَّهُمْ لَمِنکُمْ وَمَا هُم مِّنکُمْ وَلَکِنَّهُمْ قَوْمٌ یَفْرَقُونَ* ‏لَوْ یَجِدُونَ مَلْجَأً أَوْ مَغَارَاتٍ أَوْ مُدَّخَلاً لَّوَلَّوْاْ إِلَیْهِ وَهُمْ یَجْمَحُونَ» ‏(توبه/56-57)، به خدا سوگند می‌خورند که آنان از شما هستند (و مؤمن و مسلمانند) در حالی که از شما نیستند و مردمان ترسوئی هستند.‏‏ اگر پناهگاهی یا غارهائی و یا سردابی پیدا کنند شتابان بدانجا می‌روند و به سرعت بدان می‌خزند.

قسم می خورند که ما هم در دعوت و تبلیغ، جهاد و مبارزه با اشغالگران و طاغوت ها با شما هستیم و … اما این ترسوها زمانی که پای عمل و جهاد پیش می آید فرار می کنند و هر سوراخی پیش بیاید به آن پناه می برند، و اگر شرایط سختی در راه الله پیش بیاید فرار را بر قرار ترجیح می دهند. اما، ممکن است همچون عبدالله بن ابی در راه پیروز گرداندن دین سکولاریسم صدها کیلومتر از مدینهتا مکه، تا نزد سکولاریست های قریش رنج سفر را تحمل کنند.تصور کن چیزی حدود 350 کیلومتر را با اسب فقط به خاطر مشورت یا طرح یک توطئه به مکه می رفت. یا همچون سکولارزده ها بدترین شرایط رسیدن به اروپای سکولار را تحمل کنند، هرچند امکان تلف شدن جانشان در دریای مدیترانه و غیره هم وجود داشته باشد، اما برای شرکت در کلاس های روشنگری و یا دعوت در یک روستای دورافتاده یا حتی روستای محل تولد خودشان صدها عذر می آورند و در کلاس هایشان شرکت نمی کنند و قسم می خورند که ما هم مسلمانیم و خواهان دعوت و اصلاح امت و جهاد با اشغالگران هستیم ولی ما الان وقت و توانش را نداریم و غیره .

با قسم و قرآن سعی دارند مسلمین را از خود راضی کنند: «يَحْلِفُونَ لَکُمْ لِتَرْضَوْا عَنْهُمْ فَإِنْ تَرْضَوْا عَنْهُمْ فَإِنَّ اللَّهَ لا يَرْضي‏ عَنِ الْقَوْمِ الْفاسِقينَ» (توبه/۹۶)، برای شما سوگندها می‌خورند تا از آنان گذشت کنید و خشنود شوید. تازه، اگر هم شما از آنان گذشت کنید و خشنود شوید، خداوند (از ایشان خشمگین است و) از گروهی که از فاسقینی که از فرمان سرپیچی کرده و بر دین شوریده باشند، گذشت نمی کند و خشنود نمی‌شود «فَإِنَّ اللَّهَ لا يَرْضي‏ عَنِ الْقَوْمِ الْفاسِقينَ».

در مسائل بسیار ریز شخصی ممکن است دیده باشید که اگر غیبت کنند با قسم طرف را قانع می کنند، اگر معامله کنند با قسم طرف را راضی می کنند و … . حالا در برابر،اگر به او گفته شود چرا غیبتم را کردی؟ قسم می خورد که من چنین غیبتی در حق تو نکردم. بي پروا قسمِ دروغ می خورد و هيچ ابايی هم ندارد.

  • ادای خشکه مقدس ها را درمی آورند و پیامبر صلی الله علیه و سلم را عامل دردسر و فتنه برای خودشان می دانند: «وَمِنْهُم مَّن یَقُولُ ائْذَن لِّی وَلاَ تَفْتِنِّی أَلاَ فِی الْفِتْنَةِ سَقَطُواْ وَإِنَّ جَهَنَّمَ لَمُحِیطَةٌ بِالْکَافِرِینَ» ‏(توبه/49)، بعضی از منافقان می‌گویند: به ما اجازه بده (تا در جهاد با رومیان شرکت نکنیم) و ما را دچار فتنه و فساد (جمال ماهرویان رومی) مساز. آگاه باشید! هم‌اینک ایشان (با مخالفت فرمان خدا) به خودِ فتنه و فساد افتاده‌اند و (دچار معصیت و گناه شده‌اند و در روز قیامت) آتش دوزخ، کافران (چون ایشان) را فرا می‌گیرد.‏

این ها همان کسانی هستند که اگر چشم قدرت حکومتی را دور ببینند هیچ موجودی از فساد این ها در امان نیست و اقدام به هر پستی می کنند. این ها در حالی خودشان را اینقدر پاکدامن و باعفت می دانستند و به این بهانه از جهاد و دفاع از سرحدات مسلمین طفره می رفتند که خودشان در انواع مفاسد اخلاقی غرق بودند.علاوه بر این، ممکن بود با یورش کفار اشغالگر، کل سرزمین و ناموس مسلمین هم که بخشی از این مسلمین هم جزو خانواده و قبیله ی آن ها بودند در خطر بیفتد. در این صورت، خودشان در تاراج ناموس خواهر و مادرشان توسط کفار ابائی نداشتند و با آن ها رابطه و ولاء هم داشتند.

(ادامه دارد……)

شیخ ابوحمزه المهاجر هورامی:درس های مقدماتی/ درس پنجم

دشمن شناسی شرعی (3)/ شناسائی اجمالی و روش برخورد با کفار پنهان داخلی یا منافقین و سکولارزده ها 

درس های مقدماتی/ درس پنجم

دشمن شناسی شرعی (3)/ شناسائی اجمالی و روش برخورد با کفار پنهان داخلی یا منافقین و سکولارزده ها 

(37- قسمت)

  1. گسترش و رواج فساد در میان مسلمین به بهانه ی اصلاح طلبی: «وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ لَا تُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ قَالُوا إِنَّمَا نَحْنُ مُصْلِحُونَ* أَلَا إِنَّهُمْ هُمُ الْمُفْسِدُونَ وَلَٰكِن لَّا يَشْعُرُونَ» (بقره/۱۱-۱۲)، هنگامی که بدیشان گفته شود در زمین فساد و تباهی نکنید. گویند: ما اصلاحگرانی بیش نیستیم.‏ آگاه باشید! ایشان بی‌گمان فسادکنندگان و تباهی‌پیشگان اند، ولیکن پی نمی‌برند .

اصلاح و اصلاحگری در میان مسلمین بر اساس معیارها و قانون شریعت الله تعریف وتعیین می شود. زمانی که کسی تصمیم می گیرد بر اساس دین سکولاریسم و یکی از مذاهب آن و با شعارهای مردم فریبانه ی حقوق بشر سکولاریستی، دموکراسی، آزادی کفر و بی بندوباری وارد عمل شود و ادعای اصلاحگری می کند، بدون شک کاری جز فساد، نابودی، تفرق، ذلیلی و از بین بردن ارزش های اسلامی انجام نمی دهد، ولی حالی شان نیست «وَلَٰكِن لَّا يَشْعُرُونَ».

اگر وارد مسجدی شوند و چیزی بگویند باعث فساد در مسجد می شوند. همین گفتن و همین حضورشان باعث فساد در مسجد می شود.با رها کردن ادبیات شریعت و چسبیدن به ادبیات روانشناسی سکولاریستی، اگر در بین زن و شوهر صحبتی کنند باعث فساد و دو به هم زنی می شوند. با چسبیدن به جامعه شناسی سکولاریستی، اگر در امور فرهنگی و اجتماعی مسلمین صحبت کنند باعث خرابی و فساد می شوند. و اگر با همان ادبیات سکولاریستی بخواهند در امور حکومتی دخالت کنند آن حکومت را به فساد می کشانند، و حتی در هر نهاد حکومتی دست داشته باشند آن نهاد را هم با اعمال خود به فساد می کشانند. اگر با همان ادبیات سکولاریستی بخواهند در زمینه ی اقتصاد صحبت کنند باز باعث آلودگی، فساد و سرگردانی مردم می شوند.

اگر اینها را به همین شکل رها کنید عملاً قوانین شریعت را تعطیل می کنند و به جای آن قوانین دین سکولاریسم را می گذارند اما، با ادبیاتی شبه اسلامی برای تحمیق مردم،برای استحمار پیروانشان.تحت نام اصلاح و طرفداری از آزادی های شخصی سکولاریستی با ناموس مسلمین در جشن ها و رسانه هایشان بازی می کنند، آن ها را لخت و عریان می کنند. همان بلائی که شیطان بر سر آدم و حوا درآورد: «فَوَسْوَسَ لَهُمَا الشَّیْطَانُ لِیُبْدِیَ لَهُمَا مَا وُورِیَ عَنْهُمَا مِن سَوْءَاتِهِمَا» (اعراف/20)، سپس شیطان آنان را وسوسه کرد تا عورات نهان از دیده ی آن ها را به آن ها نشان دهد.

سکولارزده ها به تبعیت از سکولاریست ها زمینه را برای فحشا و بی بندوباری جنسی، اختلاط به شیوه ی خودشان، ایجاد مراکز فساد و مصرف انواع مشروبات الکلی و مواد مخدر هم فراهم می کنند … ،تمام این کارها تحت عنوان آزادی و دموکراسی، جامعه ی مدنی و اصلاح طلبی انجام می شود.

برای این ها لازمه ی ترقی و تمدن رواج لختی گری، زنا و فحشا، مشروب خواری، هم جنس بازی و غیره تحت عنوان آزادی زنان لازم است؛به قول خودشان تا اینگونه زن را از قوانین شریعت آزاد نکنند جامعه هم آزاد نمی شود. مگر نشنیده ایم می گویند کلید آزادی جامعه در آزادی زن است. این را به کرات در رسانه های احزاب سکولار و منافقین دیده ایم، هزاران بار شنیده ایم. تا اینگونه زن را از قوانین شریعت الله به قول خودشان آزاد نکنند جامعه هم آزاد نمی شود.

آزادی مورد نظر اینها یعنی کنار گذاشتن قانون شریعت الله و جایگزینی فساد و بی بندوباری تحت عنوان اصلاح طلبی و روشنفکری. دَم زدن از قانون شریعت الله می شود کهنه پرستی، عقب ماندگی، خشونت طلبی، ارهاب، تروریسم و ممانعت از اصلاحات در جامعه. کفار پنهان داخلی و سکولارزده ها خودشان را اصلاح طلب می نامند و اصلاح طلبی شعار آن هاست. همین کلمه ی اصلاح طلبی، ترقی، مجدّد بودن، تجدید کردن دین، به روز بودن و تفسیر به روز داشتن از دین باعث می شود که مسلمین فریبشان را بخورند، و دورشان را بگیرند، و این کفار سکولاریست در میان چنین مسلمین سکولارزده ای گم شوند و نتوان در دنیا آن ها را پیدا کرد.

می توان گروه این ها و دارودسته ی منافقین و سکولارزده ها را پیدا کرد و آن ها را سکولارزده ها ومنافقین نامید. اما، نمی توان گفت از میان این ها کدام یکی از آنان منافق اصلی است؟ همان طور که ما تمام گروه های غیر مسلمان را جزو کفار می دانیم اما، نمی دانیم و نمی توانیم تشخیص دهیم که کدام یکی از آن ها کافری است که هرگز ایمان نمی آورد و نقش کلیدی را دارد؟ چون کسانی را دیدیم که مسلمان شدند که هرگز باور نمی کردیم این یکی مسلمان شود اما مسلمان شد. این جمع سکولارزده ها هم به همین شیوه است. مسلمانان فریب خورده ی ضعیف الایمان، کسانی که به نفس خودشان ظلم کردند دور این ها را گرفته اند و آنان داخل این ها خودشان را قایم کرده اند و ما قطعاً نمی توانیم آن ها را بشناسیم، و از طریق همین مسلمانان فساد و بی بندوباری را در جامعه گسترش می دهند و خودشان در امان می مانند.

(ادامه دارد…….)

شیخ ابوحمزه المهاجر هورامی:درس های مقدماتی/ درس پنجم

دشمن شناسی شرعی (3)/ شناسائی اجمالی و روش برخورد با کفار پنهان داخلی یا منافقین و سکولارزده ها 

درس های مقدماتی/ درس پنجم

دشمن شناسی شرعی (3)/ شناسائی اجمالی و روش برخورد با کفار پنهان داخلی یا منافقین و سکولارزده ها 

(36- قسمت)

 برای همین، روش مقابله با آن ها سخت تر از روش برخورد با کفار آشکار بوده است.اگر در همین راهپیمایی ها با چند نفر صحبت کنید می بینید دیدگاه ها خیلی مختلف است. نظریه پردازان اصلی در میان آن ها گم می شوند، بعضی وقت ها به آن ها دسترسی هم پیدا نمی شود. به همین دلیل، روش مقابله با آن ها خیلی سخت تر است. اما، زمانی که مرکزی به نام مسجد ضرار درست می کنند به سمت و سوی سازماندهی، منسجم شدن و بخصوص آشکار شدن و جدا شدن از جامعه ی مسلمین قدم برمی دارند. به همین دلیل، رهبریت به راحتی به سراغشان می رود و مرکز و دفتر حزبی آن ها را نابود می کند. چون در هنگام جدائی از صف مسلمین و آشکار شدن به نسبت هائی به همان اندازه که خودشان را آشکار کرده اند به همان اندازه هم مشمول حکم سکولاریست های آشکار می شوند. نگاه کنید مشمول حکم سکولاریست های آشکار می شوند نه مشمول کفار اهل کتاب و شبه اهل کتاب.

هدف از تشکیل چنین مراکز و مؤسساتیتوسط منافقین و سکولارزده ها این است که:

  • ضِرَارًا:ضرر رساندن به مسلمین، اولین جایی که می خواهند ضرر برسانند ضرر رساندن به تحکیم قانون شریعت الله است، ضرر رساندن به توحید و در کل، ضرر رساندن به مسلمین است.
    • وَكُفْرًا:کفرورزی در دین، تمام مساجدی که این سکولارزده ها به نحوی در دستشان قرار دارد در کفرگوئی و ایمان به طاغوت دریغ نمی کنند. تمام کانال های تلویزیونی، ماهواره ای و کانال های اجتماعی آن ها هم همین مسیر را می روند.
    • وَتَفْرِيقًا بَيْنَ الْمُؤْمِنِينَ:این را همه دیده ایم. مثل همین تبلیغ پذیرش تعدد احزاب و غیره جهت ایجاد تفرق و توجیه کردن خودشان. یا مثلاً مثل سلفی های آل سعود و مشابهین آن ها مسلمین را طوری بار بیاورند که اصل را رها کنندو جزئیات را برایشان بزرگ و اصل می کنند. فلانی انگشتش را این طوری تکان می دهد، دستش را فلان جا می گیرد، دستش را می گیرد یا اصلاً نمی گیرد، پاهایش را اینقدر باز می کند، فاتحه به میت می رسد یا نه، و موارد جزئی دیگری در همین حدودکه مسلمین را به آن مشغول کرده اند.

 تفرقه که به وجود آوردند وحدت از بین می رود. فشل، بی ابهتی و سستی می آید و قدرت مسلمین از بین می رود و مسلمین به سمت و سوی ذلیلی و نابودی تدریجی پیش می روند. برای همین یکی از اهداف این ها را الله تعالی «َتَفْرِيقًا بَيْنَ الْمُؤْمِنِينَ» بیان کرده است.

  • وَإِرْصَادًا لِمَنْ حَارَبَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ:کمینگاه ساختن برای کسی که با خدا و رسولش جنگیده و می جنگد. نمونه ی آن زمان ابوعامر پدر حنظله بود. که در جاهلیت به رهبانیت کشیده شده بود و پس از قدرت گیری حکومت اسلامی به نزد سکولاریست های قریش رفت و محرک و ایده پرداز تشکیل مسجد ضرار بود. تا از این کانال کمینگاهی (إِرْصَادًا) برای پاییدن مسلمین و خدمت رسانی به کفار سکولار قریش ساخته شود. همین الان هم از طریق همین مساجد، مراکز، احزاب و کانال های اجتماعی کمینگاهی ساخته اند برای کسانی که با قانون شریعت الله و سنت پیامبرش در حال جنگ بوده اند.

 حضور کفار آشکار و رهبران روسیه و آمریکا و مقامات سایر کشورهای کافر آشکار در مساجد این ها را نمی توان انکار کرد، دیگر حضور طاغوت های سکولار و نوکران محلی این ها در مساجد امری عادی شده است. دعا خوانی و مدح ستایش این ها هم به صورت امری عادی درآمده است. در برابر، همین مراکز می شوند مراکزی برای کنترل کردن مسلمین و مرکزی می شوند برای شکار مسلمین و مرکز و پایگاهی و کمینگاهی می شوند برای دشمنان قانون شریعت الله و طاغوت ها.

(ادامه دارد……..)

شیخ ابوحمزه المهاجر هورامی:درس های مقدماتی/ درس پنجم

دشمن شناسی شرعی (3)/ شناسائی اجمالی و روش برخورد با کفار پنهان داخلی یا منافقین و سکولارزده ها 

درس های مقدماتی/ درس پنجم

دشمن شناسی شرعی (3)/ شناسائی اجمالی و روش برخورد با کفار پنهان داخلی یا منافقین و سکولارزده ها 

(35- قسمت)

  1. با حزب، گروه سازی و اختصاص مسجد، مکان و کانالی برای خودشان، سعی در ایجاد تفرقه در میان مسلمین و اجرا نمودن نقشه های خود در این پایگاه به عنوان یک کمین گاه عمل می کنند: «وَالَّذِينَ اتَّخَذُوا مَسْجِدًا ضِرَارًا وَكُفْرًا وَتَفْرِيقًا بَيْنَ الْمُؤْمِنِينَ وَإِرْصَادًا لِمَنْ حَارَبَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ مِنْ قَبْلُ وَلَيَحْلِفُنَّ إِنْ أَرَدْنَا إِلَّا الْحُسْنَى وَاللَّهُ يَشْهَدُ إِنَّهُمْ لَكَاذِبُونَ» (توبه/۱۰۷)و (از میان منافقان) کسانی هستند که مسجدی را بنا کردند و منظورشان از آن، زیان (به مؤمنان) و کفرورزی (در آن) و تفرقه‌اندازی میان مؤمنان (و درهم کوبیدن صف مسلمانان) و کمینگاه ساختن برای کسی بود که قبلاً با خدا و پیغمبرش جنگیده بود و (علم طغیان برافراشته بود). سوگند هم می‌خوردند که نظری جز نیکی نداشته‌اند (و تنها مرادشان خدمت به مردمان و اقامه ی نماز در آن بوده و بس) امّا خداوند گواهی می‌دهد که آنان (در سوگند خود) دروغ می‌گویند.‏

این سکولارزده ها در میان مسلمین به دنبال کسانی می گردند که با بعضی از سیاست های مجریان اسلامی مخالف بوده و یا در امری سرخورده شده باشند، یا در کمال نا آگاهی به سر می برند، تا به وسیله ی این ها فتنه ی میان مسلمین را شعله ور کنند، و اگر در تمام جهات با این مسلمین قدر مشترک نداشته باشند، به همان مقدار که وجوه مشترک بین آن ها وجود دارد با آن ها همکاری می کنند، بلکه از آن ها اطاعت هم می کنند تا زهر خودشان را تزریق کنند. کاری که در عصر عثمان و علی به روشنی خودش را نشان داد. و هم اکنون هم تمام احزاب و گروه ها و حتی افراد سکولارزده ی اطراف ما در حال انجام آن هستند.

این ها می دانند که با مسلمین تنها از کانال همان اسلام می توان وارد معامله شد، و تنها با اسلام مسخ شده و آلوده است که می توان با اسلام اصلی مبارزه کرد، و تنها با شعارهای اسلامی است که می توان همان جمعی که درست کردند را جمعی مؤمن و پای بند نشان دهند، و بهترین ابزار، ساختن مسجد است، تشکیل حزب اسلامی، برگزاری مراسم هایی به ظاهر اسلامی، راه اندازی شبکه های تلویزیونی و ماهواره ای و کانال های اجتماعی و در کل، ساختن جریانات موازی با اسلام و بازی کردن با احساسات و نمادهای دینی مسلمین می باشد. این بهترین پوشش برای پیشبرد اهدافشان می شود و مقاومت در برابرشان هم ضعیف و ناچیز می گردد، و گرایش به آن ها و یارگیری در میان مسلمین هم از این طرق برایشان راحت تر و بی دردسرتر می شود؛چون با شعار اسلامی افراد را دور خودشان جمع می کنند.

این چیزی است که تحت لوای انجمن های خیریه، انجمن های مردم نهاد و ان جی اوها و تعدد احزاب و گروه ها به آن مشغول اند. منافقین برخلاف یهود، سازمان یافته و منسجم نبودند و بیشتر فعالیت هایشان هم به صورت فردی و سازماندهی نشده صورت می گرفت. و اگر در کاری به صورت گروهی عمل می کردند شبیه کار همین هایی بود که الان در راهپیمائی های غیر رسمی  شرکت می کنند. این چیزی است که تحت عنوان انجمن های خیریه، سازمان های مردم نهاد، NGO ها، تعدد احزاب، گروه ها و دسته های مختلف به آن مشغول اند.

اگر با آن ها مخالفت کنید می گویند شما تعدد احزاب، تعدد دیدگاه ها و تعدد تفاسیر را قبول ندارید. منافقین بر خلاف یهود، سازمان یافته و منسجم نبودند و بیشتر فعالیت هایشان هم به صورت فردی و سازمان دهی نشده صورت می گرفت و اگر در کاری به صورت گروهی عمل می کردند شبیه کار همین کسانی بود که در راهپیمایی های غیر رسمی شرکت می کنند. یک چیزی مطرح می شود کسانی که با آن ها همفکر هستند به خیابان می ریزند. به صورت افراد مختلف، با عقاید مختلف، با دیدگاه های مختلف روی نقطه ی مشترکشان که موردنظر همه ی آن هاست اقدام به راهپیمایی می کنند.

(ادامه دارد……)

شیخ ابوحمزه المهاجر هورامی:درس های مقدماتی/ درس پنجم

دشمن شناسی شرعی (3)/ شناسائی اجمالی و روش برخورد با کفار پنهان داخلی یا منافقین و سکولارزده ها 

درس های مقدماتی/ درس پنجم

دشمن شناسی شرعی (3)/ شناسائی اجمالی و روش برخورد با کفار پنهان داخلی یا منافقین و سکولارزده ها 

(32- قسمت)

  1. اگر به اهل جهاد خیری مثل پیروزی در جنگ برسدمنافقین و سکولارزده ها نگران و دلتنگ می شوند و اگر به آن ها بدی و مصیبتی برسد این ها خوشحال می شوند و شکست مسلمین را ناشی از پیش بینی و زکاوت خودشان می دانند: «إِن تُصِبْكَ حَسَنَةٌ تَسُؤْهُمْ وَإِن تُصِبْكَ مُصِيبَةٌ يَقُولُوا قَدْ أَخَذْنَا أَمْرَنَا مِن قَبْلُ وَيَتَوَلَّوا وَّهُمْ فَرِحُونَ» (توبه/50)، اگر نیکی به تو برسد (و پیروزی و غنیمت یابی، این پیروزی) ایشان را ناراحت می‌کند، و اگر مصیبتی به تو دست برسد (و مثلاً کشته‌ها و زخمی هایی داشته باشی، شادی می‌کنند و) می‌گویند: ما که تصمیم خود را از پیش گرفته‌ایمو قبلاً خویشتن را از این بلا برحذر داشته‌ بودیم و شاد می‌شوند و می‌روند .

زمانی که مسلمان به بلا و مصیبتی گرفتار می شود یا در جنگی شکست می خورد و کفار به پیروزی دست پیدا می کنند فوراً آن را با چند دروغ دیگر پخش می کنند و چنین وانمود می کنند و به دیگران نشان می دهند که از این مصیبت و شکست مسلمین ناراحت شده اند؛ اما، این ها دروغ می گویند و از ته دل به این گرفتار شدن مسلمان خوشحال هستند. 

این واکنش بخصوص زمانی بیشتر خودش را نشان می دهد که مسلمین در جنگی علیه کفار و بخصوص کفار سکولار هم کیش آن ها پیروز شوند این ها ناراحت می شوند، و زمانی که  شکست متوجه مسلمین شود شروع می کنند به ابراز شادی و این که آن ها پیش بینی چنین شکستی را کرده بودند.

زمانی که بخشی از سرزمین های مسلمین از چپاول اشغالگران سکولار خارجی و نوکران محلی آن ها آزاد می شود و مسلمین بر کفار سکولار پیروز می شوند این ها ناراحت می شوند. همین ابراز نگرانی علنی آن ها را در مسأله ی آزادسازی های عراق، سوریه و یمن به وضوح هر چه تمام تر مشاهده نکرده ایم؟ مگر ندیده ایم؟

زمانی که کفار سکولار و بخصوص کفار سکولار خارجی سرزمینی از سرزمین های اسلامی را اشغال می کنند این ها این اشغالگری را آزادی بخشی می دانند، و برای آن شادی می کنند. زمانی که مسلمین در یکی از سرزمین های مسلمان نشین توسط هواپیماها و مزدوران آمریکا کشته می شود ابراز خوشحالی می کنند، زمانی مسلمانی را دستگیر می کنند و او را تحت شکنجه قرار می دهند اظهار خوشحالی می کنند. زمانی که مسلمانی را حتی در زندان ها اعدام می کنند این ها نمی توانند خوشحالی خودشان را پنهان کنند و حتی به پشتیبانی از چنین اعدام هایی بیانیه و فتوا صادر می کنند. مگر ما فتوای مفتی های خائن آل سعود در اعدام آن همه مسلمان موحد و آن همه عالم را در چند ماه گذشته ندیدیم؟

  • فرصت طلب هستند. اگر مسلمین در جنگی پیروز شوند خودشان را جزو مسلمین محسوب می کنند و اگر کفار به پیروزی دست پیدا کنند می گویند اگر ما جبهه ی مسلمین را تقویت می کردیم و جلو جوانان و مبارزین را نمی گرفتیم الان آن ها بر شما پیروز شده بودند: «‏الَّذِينَ يَتَرَبَّصُونَ بِكُمْ فَإِنْ كَانَ لَكُمْ فَتْحٌ مِنَ اللَّهِ قَالُوا أَلَمْ نَكُنْ مَعَكُمْ وَإِنْ كَانَ لِلْكَافِرِينَ نَصِيبٌ قَالُوا أَلَمْ نَسْتَحْوِذْ عَلَيْكُمْ وَنَمْنَعْكُمْ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ فَاللَّهُ يَحْكُمُ بَيْنَكُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَلَنْ يَجْعَلَ اللَّهُ لِلْكَافِرِينَ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ سَبِيلًا‏» (نساء/141)[1]

خیلی ها را دیدیم که در رسانه ها اعلام کردند که ما چند هزار مجاهد را از جنگیدن با آمریکای سکولار و طاغوت ها منصرف کرده ایم، و مانع جهاد آن ها شده ایم، و اگر ما نبودیم الان وضعیت چیز دیگری می شد. خیلی از این گروه ها و مفتی ها را دیدیم که مقامات بلند پایه ی آمریکا از آن ها تشکر رسمی و علنی کردند. مگر این صفت را ما به کرات در گفتارها و رفتارهای این سکولارزده های خائن ندیده ایم؟

اما در عوض، همین ها در دادن فتوا به کشت و کشتار مسلمین و ایجاد تفرق بین مسلمین لحظه ای درنگ نمی کنند. چیزی که به کفار خدمت می کند لحظه ای در آن درنگ نمی کنند. از مسلمان کشی و تفرق بین مسلمانان هم خوشحال می شوند، چرا؟ چون، این باعث خوشحال شدن کفار می شود. در عوض، این کارهایشان را هم به نوعی دفاع از اسلام و دفاع از ارزش های اسلام می دانند. فرصت طلب هستند، فقط کافی است ببیند که مخاطب او کیست؟ اگر مسلمین اند در رسانه ها طوری با آن ها صحبت می کنند که انگار عالم تر از این ها وجود ندارد و دلسوزتر از این ها برای دینشان وجود ندارد، و زمانی که فتواهایشان را در دفاع از کفار اشغالگر خارجی بخصوص به رهبری آمریکا و متحدین آن می بینیم، می بینیم که عملاً تمام اقدامات این ها در خدمت به کفار اشغالگر خارجی و طاغوت های محلی است.

(ادامه دارد…….)


[1] منافقان کسانی اند که پیوسته شما را می‌پایند (و در انتظار آن هستند که چه وقت به بلایا و مصائب گرفتار آیید). پس، اگر پیروزی و فتحی از سوی خدا نصیب شما گردید، می‌گویند: مگر جز این است که ما با شما بوده و از جماعت شماییم‌ و ما هم مثل شما مسلمانیم؟ و اگر سهمی (از پیروزی) نصیب کافران گردید، می‌گویند: مگر ما نبودیم که می‌توانستیم (همراه مؤمنان با شما بجنگیم و) بر شما چیره شویم و دست شما را از سر مؤمنان کوتاه کنیم‌؟ (ولی ما رفیق قافله و شریک دزد بودیم و مسلمانان را دلسرد می‌کردیم و برای شما جاسوسی می‌نمودیم و پیوسته در تحریک شما علیه مسلمانان می‌کوشیدیم. بنابراین با شما سهیم خواهیم بود) روز قیامت خداوند میان شما (مؤمنان و چنین منافقانی) داوری خواهد کرد. والله هرگز راهی را قرار نداده که کفار بتوانند از آن راه بر مسلمین غلبه پیدا کنند و خداوند کافران را بر مؤمنان چیره نخواهد ساخت.‏

شیخ ابوحمزه المهاجر هورامی:درس های مقدماتی/ درس پنجم

دشمن شناسی شرعی (3)/ شناسائی اجمالی و روش برخورد با کفار پنهان داخلی یا منافقین و سکولارزده ها 

درس های مقدماتی/ درس پنجم

دشمن شناسی شرعی (3)/ شناسائی اجمالی و روش برخورد با کفار پنهان داخلی یا منافقین و سکولارزده ها 

(31- قسمت)

  1. با دروغ پردازی ها و بهانه هایی چون ناتوانی، گرفتاری، عدم قدرت و … از شرکت در جنگ مسلحانه خودداری می کنند حتی، اگر رهبر این جنگ رسول الله صلی الله علیه و سلم باشد: «لَوْ کانَ عَرَضاً قَريباً وَ سَفَراً قاصِداً لاَتَّبَعُوکَ وَ لکِنْ بَعُدَتْ عَلَيْهِمُ الشُّقَّةُ وَ سَيَحْلِفُونَ بِاللَّهِ لَوِ اسْتَطَعْنا لَخَرَجْنا مَعَکُمْ يُهْلِکُونَ أَنْفُسَهُمْ وَ اللَّهُ يَعْلَمُ إِنَّهُمْ لَکاذِبُونَ» (توبه/۴۲)، (منافقان) اگر غنائمی نزدیک (و در دسترس باشد) و سفری سهل و آسان باشد (به طمع مال دنیا) از تو پیروی می‌کنند و به دنبال تو می‌آیند، ولی راه دور و پردردسر (همچون تبوک) برای ایشان ناشدنی و نارفتنی است. به خدا سوگند می‌خورند که اگر می‌توانستیم با شما حرکت می‌کردیم. آنان (در واقع با این عمل ها و این دروغ ها) خویشتن را تباه و هلاک می‌کنند، و خدا می‌داند که ایشان دروغگویان اند.‏

این ها با ایجاد اختلاف در میان مردم و تضعیف بسیج عمومی و همگانی مسلمین، اولین ضربات خود را به جبهه ی مسلمین وارد می کردند. علاوه بر این، با عدم حضور خود در جبهه های جنگ باعث تضعیف روحیه و خطوط جنگی می شدند. چون هیچ اعتمادی به آن ها نبود و در پشت جبهه به گونه ای عمل می کردند که مجاهدین خط مقدم همیشه دلواپس پشت جبهه و حتی خانواده های خودشان باشند. داستان جانشینی علی ابن ابی طالب در میان اهل بیت رسول الله صلی الله علیه و سلم نشان از این دلواپسی آشکار رسول الله صلی الله علیه و سلم نسبت به این سکولارزده ها و منافقینی است که پشت جبهه مانده اند و نمی توان به آن ها اعتماد کرد.

  • سکولارزده ها و منافقین کارشانایجاد جنگ روانی علیه مسلمین است آن هم زمانی که در حال جنگ با کفار سکولار و متحد خارجی باشند، کارشان همین است همین کار را انجام می دهند، مثل جنگ احزاب. یعنی این ها در زمانی که مسلمین با نیروهای متحد کفار به رهبری آمریکا در حال جهاد و قتال هستند این ها علیه این مجاهدین جنگ روانی را شروع می کنند و علیه آن ها تبلیغ می نمایند: «وَإِذْ یَقُولُ الْمُنَافِقُونَ وَالَّذِینَ فِی قُلُوبِهِم مَّرَضٌ مَّا وَعَدَنَا اللَّهُ وَرَسُولُهُ إِلَّا غُرُوراً» (احزاب/۱۲)، بله همین حرف ها را می زدند. یا همچون تبلیغات سوء در جریان ازدواج رسول الله صلی الله علیه و سلم با ام المؤمنین زینب علیها السلام که چنان در قلب مسلمین تأثیر منفی گذاشته بود که تنها با آیات قرآن بیماری دل های مسلمین شفا یافت: «یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ اتَّقِ اللَّهَ وَلَا تُطِعِ الْكَافِرِینَ وَالْمُنَافِقِینَ إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلِیماً حَكِیماً» (احزاب/۱) و موارد متعدد دیگر که در این زمینه الله تعالی درموردشان آورده که این ها اقدام به جنگ مسلحانه می کردند و به جنگ روانی اقدام می نمودند در زمانی که مسلمین در بحبوحه ی جنگ با گروه های متحد سکولار هستند.

هدف منافقین این است که نشان دهند مسلمین بی اهمیت و ناچیز هستند، و در برابر، کفار را بهتر و قوی تر نشان می دهند. گاه با شوخی و گاه با جدی می گویند مگر مسلمین می توانند در برابر آمریکا و سلاح های پیشرفته ی آن بایستند؟ و فوراً جواب می دهند معلوم است که نمی توانند. و اگر بگویید آمریکای سکولار که در ویتنام، عراق، افغانستان، صومالی، یمن و غیره شکست خورده، فوراً ده ها دروغ، ظن و گمان و شبهه در توجیه این شکست ها می آورند و سعی می کنند بزرگی و ابهت رهبر سکولاریست ها و نماد دین سکولاریسم را حفظ کنند و برایش عذرتراشی می کنند.

این ها تبلیغ می کنند که وعده های الله و رسولش دروغ از آب درآمده است: «وَإِذْ یَقُولُ الْمُنَافِقُونَ وَالَّذِینَ فِی قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ مَا وَعَدَنَا اللَّهُ وَرَسُولُهُ إِلَّا غُرُورًا» (أحزاب/۱۲)، سبب نزول این آیه چنین بود که وقتی پیامبر در جنگ احزاب (جنگی که تمام سکولاریست های متحد قریش در آن شرکت داشتند) در وقت کندن خندق بودند، به سنگی رسیدند که بیرون نمی آمد، رسول الله صلی الله علیه و سلم داخل خندق رفت با یک پُتک ضربه ای به آن زد که قسمتی از سنگ جدا شد؛ و برای بار دوم که به سنگ ضربه زد تکه ای دیگر جدا شد و فرمود: گنجینه ها ی قرمز و سفید ملک امت من می شود. منافقان در بیرون از خندق می گفتند: که نگاه کنید وعده ی گنجینه ی کسری و قیصر به ما می دهد در حالی که همه ی ما از ترس، نمی توانیم کار قضای حاجت را انجام دهیم. بله، این ها جنگ روانی را در زمانی علیه مسلمین راه می اندازند که مسلمین در جنگ با کفار و سکولاریست های متحد هستند.  

مشخص است، این در مورد امور دنیوی است و نشان می دهد که آن دسته از مسلمین که جزو «الَّذِینَ فِی قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ» می شوند یکی از ابزارهای فریفته شدن این ها توسط منافقین و همسو شدن این ها با منافقین و سکولارزده ها می تواند امور دنیوی باشد. یعنی نگاه کنید این ها چه چیزی را مسخره کردند. در اینجا، امور اقتصادی و آن سخن پیامبر که در امور اقتصادی و مالی زده بود را به عنوان جنگ روانی علیه مسلمین برجسته کردند و از آن استفاده نمودند.

(ادامه دارد…….)

شیخ ابوحمزه المهاجر هورامی:درس های مقدماتی/ درس پنجم

دشمن شناسی شرعی (3)/ شناسائی اجمالی و روش برخورد با کفار پنهان داخلی یا منافقین و سکولارزده ها 

درس های مقدماتی/ درس پنجم

دشمن شناسی شرعی (3)/ شناسائی اجمالی و روش برخورد با کفار پنهان داخلی یا منافقین و سکولارزده ها 

(30- قسمت)

  1. تا زمانی که حاکمیت با مسلمین است نه در راه الله و نه حتی به خاطر محافظت از خودشان هم تحت رهبریت مسلمین نمی جنگند: «وَلْیَعْلَمَ الَّذِینَ نَافَقُواْ وَقِیلَ لَهُمْ تَعَالَوْاْ قَاتِلُواْ فِی سَبِیلِ اللّهِ أَوِ ادْفَعُواْ قَالُواْ لَوْ نَعْلَمُ قِتَالاً لاَّتَّبَعْنَاكُمْ هُمْ لِلْكُفْرِ یَوْمَئِذٍ أَقْرَبُ مِنْهُمْ لِلإِیمَانِ یَقُولُونَ بِأَفْوَاهِهِم مَّا لَیْسَ فِی قُلُوبِهِمْ وَاللّهُ أَعْلَمُ بِمَا یَكْتُمُونَ». (آل عمران/167)[1]

یعنی، این ها حاضر هستند مرگ قوم و خویش مسلمان خودشان را ببینند و گفتیم آن هایی که دارند به آنان خیانت می کنند و از آن ها دفاع می کنند چه کسانی هستند؟ همین قوم و خویش های خودشان هستند همین پدر و مادر و اطرافیان خودشان هستند همین خواهر و برادر، بچه های خودشان هستند، این ها حاضرند مرگ این ها را، نابودی این ها را ببینند و منافع اطرافیان، وطن، زن و فرزندان و خانواده، قوم و قبیله شان به خطر بیفتد، اما در جنگی شرکت نکنند که باعث شکست سکولاریست ها و تقویت مسلمین و امنیت عمومی می شود.

اما در برابر، اگر همین سکولاریست ها کشورشان را اشغال کنند و باعث ویرانی، هرج و مرج  و کشتار هزاران هم وطن و اطرافیان آن ها هم شوند این ها در بسیاری موارد حاضر می شوند در جبهه ی دشمن وارد شوند و برعلیه مسلمین بجنگند. حالا چه با تبلیغ و زبان بجنگند، چه با مالشان و چه با اسلحه. مگر ما این را در همین عراق، سوریه، افغانستان، پاکستان، صومالی، مالی و … نمی بینیم؟

  • جهت شرکت در جنگ مسلحانه آمادگی های لازم را تهیه نمی کنند، طبیعی است که تهیه نکنند: «وَلَوْ أَرَادُوا الْخُرُوجَ لَأَعَدُّوا لَهُ عُدَّةً وَلَكِنْ كَرِهَ اللَّهُ انْبِعَاثَهُمْ فَثَبَّطَهُمْ وَقِيلَ اقْعُدُوا مَعَ الْقَاعِدِينَ» (توبه/۴۶)، اگر می‌خواستند (برای جهادبیرون بروند، توشه و ساز و برگ آن را آماده می‌کردند امّا خدا بیرون‌شدن و حرکت‌کردن آنان را) به سوی میدان نبرد نپسندید و ایشان را از (این کار) بازداشت و به ایشان گفته شد: با نشستگان (پیرزن ها، پیرمردها، بیماران، زنان، کودکان و کسانی که توانایی جنگ ندارند) با آن ها بنشینید.‏

شما تا به حال دیده اید یکی از این سکولارزده ها مثلاً برای جهاد و قتال با کفار سکولار اشغالگر خارجی رفته باشد مثلاً حتی اِعداد کند، برای جهاد پول آماده کند و غیره؟ نه، تمام مجاهدینی که در افغانستان بر علیه کفار سکولار و سوسیالیست شوروی جنگیده بودند در تمام آن سال ها شاهدی می دهند که یک نفر از سلفی های آل سعود و یا اخوان الشیاطین (نه اخوان المسلمین) در این جنگ شرکت نکرده و بلکه با تبلیغات خودشان مانع از کمک رسانی به این مسلمان ها  و مجاهدین در جنگ علیه سکولار سوسیالیست های شوروی بودند و با تبلیغشان از آن ها ممانعت کردند.

 شما هرگز نمی بینید که چنین کسانی وارد چنین جهادی شوند حتی خودشان را هم برای آن آماده کنند. نه، این ها کلاً برعلیه چنین جهادی هستند که نتیجه اش می شود تحکیم قانون شریعت الله و از بین رفتن طاغوت هایی که بر آن ها حاکم اند و آنان را ولی امر خودشان می دانند. اما در عوض، برای پیکار در صف آل سعود و بارزانی ها، یکیتی ها و مزدوران حزب کارگران اوجالان مسیلمه ی کذاب فعلی کُردها، نیروهایشان را می فرستند هر چند خودشان عرضه و شهامت ندارند که بروند. یکی از این سخنرانان و ملاهای تن لش آن ها را نمی بینی که در جنگی شرکت کرده باشند، در جنگ زخمی شده باشند یا کشته شده باشند. اگر هم بروند پشت جبهه ها و عکس بگیرند، فقط برای ریاکاری است و بس. این ها فقط همان فریب خورده ها را روانه ی جنگ می کنند که مثل پیله ی کرم ابریشم دوروبرشان را گرفته اند و این ها را سحر کرده اند.

(ادامه دارد…….)


[1] و نیز برای این بود که ( نفاق ) منافقان را ظاهر گرداند . منافقانی که چون بدیشان گفته شد : بیائید در راه خدا بجنگید یا ( دست‌کم ) برای دفاع ( از خود ) برزمید ، گفتند : اگر می‌دانستیم که جنگی واقع خواهد شد ، بیگمان از شما پیروی می‌کردیم ( و شما را تنها نمی‌گذاشتیم ! ) آنان در آن روز ( که چنین می‌گفتند ) به کفر نزدیکتر بودند تا به ایمان . ایشان با دهان چیزی می‌گویند که در دلشان نیست ( و گفتار و کردارشان با هم نمی‌خواند ) و خداوند ( از هر کسِ دیگری ) داناتر بدان چیزی است که پنهانش می‌دارند .‏