«ولاء» در چه صورتی به وجود می اید

«ولاء» در چه صورتی به وجود می اید

نکته ای که عده ای از برادران نامتعادل ما و دشمنان آگاه به آن دامن زده اند این است که به مخاطب خود نشان دهند با بستن «اتحاد» با کفار «ولاء» هم صورت می گیرد در حالی که عده ی زیادی از آنها حتی فرق بین «ولاء» با حب و دوستی را نیز نمی دانند و علاوه بر آن متوجه نیستند که «ولاء» تنها در «وحدت» تولید می شود نه در «اتحاد».

ما زمانی که شهادتین را بر زبان می رانیم و کفر به طاغوت خود را بیان می کنیم از تمام عقاید کفری کفار اعلام برائت می کنیم، و علاوه بر آن از خود مشرکین نیز برائت می کنیم چه رسد به عقاید آنها هر چند تطبیق برائت از وجود مشرکین به صورت تدریجی انجام می شود. در این صورت زمانی که ما قوانین آنها را قبول نداریم بر اساس اصل «وَلَن یَجْعَلَ اللّهُ لِلْکَافِرِینَ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ سَبِیلاً»‏(نساء/141) الله تعالی نیز هیچ راهی قرار نداده که از طریق آن نه قوانین کفار و نه خود کفار بر مومنین تسلط پیدا کنند.

 رسول الله صلی الله علیه وسلم با پیروی از اصل برائت از مشرکین و عقاید آنها،نه تنها شرکت در پارلمان مشرکین – تحت عنوان دارالندوه – را نپذیرفت بلکه حتی حاضر نشد رهبریت مشرکین را بر عهده بگیرد و حاکم آنها شود که به نحوی رهبریت بر مکه، رهبریت بر تمام مشرکین جزیره العرب محسوب می شد.

سکولاریستها منتظر کوچکترین سازش رسول الله صلی الله علیه وسلم بودند تا آنها نیز فوراً سازش کنند چنانچه الله تعالی می فرماید: وَدُّوا لَوْ تُدْهِنُ فَيُدْهِنُونَ؛ اما مسلمین نمی توانند تحت حاکمیت قوانین سکولاریستی به سر ببرند و مفاهیم چهارگانه ی دین (یعنی : 1- قدرت حاکمیت 2- قانون و برنامه 3- اطاعت و فرمانبرداری 4- مجازات و پاداش) را از دین الله جدا کنند و به دین سکولاریستها بدهند، به همین دلیل الله تعالی به رسولش صلی الله علیه وسلم می فرماید که به کافران مشرک یا سکولار بگوید: لَكُمْ دِينُكُمْ وَلِيَ دِينِ. (کافرون/6) دین خودتان برای خودتان، و دین خودم برای خودم!‏

عوامل خارجی که باعث می شوند کفار یهودی و نصرانی و مجوس و منافقین داخلی به «اتحاد» با حاکمیت اسلامی و دارالاسلام کشانده شوندقدرت حکومت اسلامی و یا رقابت داخلی میان خود کفار است نه مبانی عقیدتی و دینی  که منجر به تولید «وحدت» می شوند.

آنچه در قلب مومنین الفت و در جامعه«وحدت» درست می کند تنها الله و قانون شریعش است.  چنانچه الله تعالی بین آیه ی 60 انفال: وَأَعِدُّواْ لَهُم مَّا اسْتَطَعْتُم مِّن قُوَّةٍ وَمِن رِّبَاطِ الْخَیْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدْوَّ اللّهِ وَعَدُوَّکُمْ وَآخَرِینَ مِن دُونِهِمْ لاَ تَعْلَمُونَهُمُ اللّهُ یَعْلَمُهُمْ … و آیه ی 65 همان سوره : یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ حَرِّضِ الْمُؤْمِنِینَ عَلَى الْقِتَالِ … که هر دو امر به آمادگی و قدرت نظامی و تشویق به جنگ مسلحانه می کنند، در آیه ی 63 همین سوره می فرماید: وَأَلَّفَ بَیْنَ قُلُوبِهِمْ لَوْ أَنفَقْتَ مَا فِی الأَرْضِ جَمِیعاً مَّا أَلَّفَتْ بَیْنَ قُلُوبِهِمْ وَلَکِنَّ اللّهَ أَلَّفَ بَیْنَهُمْ إِنَّهُ عَزِیزٌ حَکِیمٌ ‏. و در میان آنان الفت ایجاد کرد اگر همه آنچه در زمین است صرف می‌کردی نمی‌توانستی میان دلهایشان انس و الفت برقرار سازی . ولی خداوند (با قوانین شریعتش) میانشان انس و الفت انداخت، چرا که او عزیز و حکیم است.

حالا همچنانکه ما قوانین و برنامه ها و حاکمیت کفار را قبول نداریم، و هرگز به میل خود تحت حاکمیت آنها نمی رویم، به همین ترتیب کفار نیز به صراحت قانون شریعت الله و عامل «وحدت» بخش میان ما با خودشان را قبول ندارند، و ما و آنها ،هم از نظر عقیدتی و هم عملاً  تمایلی به «وحدت» با هم نداریم. زمانی که نه ما ونه آنها قوانین و برنامه های همدیگر را قبول نداریم و از قوانین همدیگر تبعیت نمی کنیم «ولاء»ی هم بین ماها وجود ندارد.

یعنی نباید تصور شود که چون رسول الله صلی الله علیه وسلم اینهمه مفاسد اخلاقی و عقیدتی و جنایت کفار آشکار خارجی و کفار پنهان داخلی را نادیده گرفته و بر اساس منافعی با آنها «اتحاد»ی بسته پس حتما اینها از رسول الله صلی الله علیه وسلم و مومنین راضی خواهند شد. نه، هیچ امیدی به این نیست که آنها از مومنین راضی شوند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *