جاهلیت.(9)
دین سکولاریسم و جاهلیت نوینی که به وجود آورده، تهدیدی جدی برای سرزمینهای مسلمان نشین محسوب می شود و چنانچه جلوی این انحراف آشکار گرفته نشود جامعه را به بدترین اماکن فساد و تاریکی تبدیل می کند.
سید قطب رحمه الله با اشراف کامل بر جاهلیت اعراب قبل از بعثت می گوید: “ما امروز در جاهلیتی همانند جاهلیت قبل از اسلام و بلکه وحشتناک تر از آن، گرفتار شده ایم. هرچه در پیرامون ما است همه جاهلیت است. ایده ها و عقاید مردم، عادات و تقالید، منافع فرهنگی، هنرها و ادبیات، شریعت و قوانین و حتی سهم عمده ای از آنچه که ما فرهنگ اسلامی و منابع اسلامی و فلسفه ی اسلامی و طرز فکر اسلامی می نامیم، همه ساخته ی همین جاهلیت هستند! به همین دلیل است که در دلهایمان ارزش های اسلامی، استقرار پیدا نمی کنند و جهان بینی اسلامی در افکار و اندیشه هایمان خود را نشان نمی دهد و در میان ما نسلی مثل آن نسل که اسلام نخستین بار پدید آورد، شکل نمی گیرد.
ما برای پیاده کردن برنامه حرکت اسلامی ناگزیریم در مرحله ی پرورش و تکوین، از تمام عوامل موثر جاهلی که تحت تأثیرشان زندگی می کنیم و از آنها خط مشی می گیریم، خود را برهانیم، ما ابتدا باید به همان سرچشمه ی نابی بازگردیم که رادمردان صدر اسلام خط مشی خودشان را از آن می گرفتند. سرچشمه ای که با هیچ عیب و لکه ای آلوده و همرنگ نگشت. باید برگردیم و اندیشه ی خود را در مورد حقیقت جهان هستی، حقیقت وجود انسان، روابط این دو با وجود خدای متعال، دیدگاهمان در مورد زندگی و ارزش ها و اخلاق و اسلوب های حکومتی و سیاسی و اقتصادی و تمامی اصول زندگی را از همان سرچشمه برگیریم.
هنگام بازگشت، باید با این احساس و شعور بازگردیم که آموختن را برای به کاربستن، بخواهیم؛ و پژوهش و کسب معلومات را هدف قرار ندهیم. بازگشت ما باید برای آن باشد که بدانیم قرآن می خواهد چگونه باشیم و ما نیز همان گونه باشیم…
با این احوال، ممکن است یک مسلمان در موارد جزئی به بیماری جهل و جاهلیت گرفتار شود. همچنانکه رسول الله صلی الله علیه وسلم به ابوذر گفت: «إنّكَ امْرُؤٌ فِيكَ جَاهِلِيَّةٌ»مسلمان ممکن است بعضی از صفت های جاهلی را هنوز در خودش داشته باشد، یا از قبل با خودش آورده باشد، یا از دیگران گرفته باشد.
یا خیلی از مسلمین کنونی ما، این هایی که ما می بینیم ممکن است مثل ابوذر و … ، بر اثر پرورش در جامعه ی جاهلی یا بر اثر جنگ روانی احزاب سکولاریست واخوان الشیاطین و علمای سوء درباری، و دین فروشان خائن دچار یکی از بیماریهای متعدد دین سکولاریسم شده باشند و به این بیماری هم جاهل باشند، در این صورت تکلیف چیست؟
مسلمین برخلاف کفار از امتیاز عذر به جهل برخوردار هستند به صورت شرعی آن؛ و می توانند در دنیا با توبه از این امتیاز برخوردار باشند الله متعال می فرمایند: إِنَّمَا التَّوْبَةُ عَلَى اللَّهِ لِلَّذِينَ يَعْمَلُونَ السُّوءَ بِجَهَالَةٍ (نساء/17)، بی شک، الله، تنها توبهی كسانی را میپذيرد كه از روی نادانی به كار زشت دست می زنند.[1]
اما، نکته ی اساسی شناخت جاهلیت است و مهم تصفیه ی خود از آلودگیهای جاهلیت نوین فرهنگی دین سکولاریسم است و پس از این شناخت و تصفیه امر مهم عمل به مفاد و مفاهیم شریعت است. شناخت جاهلیت نوین در میزان پایبندی اساسی و مخلصانه به قانون شریعت الله تأثیر به سزائی دارد.
هر مسلمانی که «آگاهانه» وارد یکی از بندها و مفاد جاهلیت می شود، حداقل جرمش از گناهی شروع می شود که با وجود این گناه باز در دایره ی اسلام باقی می ماند، مثل کسی که دچار دزدی، شراب خوری و سایر گناهان می شود تا زمانی آن ها را حلال نداند و حداکثر جرم وی به چنان درجه ای می رسد، یعنی وقتی وارد یکی از بندهای جاهلیت می شود به چنان درجه ای می رسد که شخص را وارد دایره ی ارتداد می کند و از دایره ی اسلام او را خارج می کند. مثل کسی که یکی از قوانین دین سکولاریسم و فرهنگ جاهلی آن رابهتر از قوانین دین اسلام بداند و یا از یکی از حکومتها و احزاب سکولار حمایت کند هر چند که با قلبش باشد. از حکومت ها و احزاب سکولار و کافر و مرتد علیه مسلمین حمایت کند یا خودش را در داخل آن ها قرار دهد، یا از آن ها حمایت کند ولو باقلبش باشد؛ چه برسد به این که با کلمه باشد و با زبانش از آن ها طرفداری بکند یا از لحاظ جانی و مالی به آن ها خدمتی برساند، این دیگر حسابش پاک است. چنین شخصی هیچ ارتباطی با اسلام ندارد.
زمانی که شخص مسلمان «آگاهانه» و «به میل خودش» به این درجه می رسد و قوانین دین سکولاریسم یا قوانین یکی از مذاهب آن را بهتر از قوانین الله می داند، چه بخواهد چه نخواهد وارد دایره ی شرک و جاهلیت شده، بیچاره مرتکب گناهی شده که بزرگترین گناهی است که یک شخص ممکن است مرتکب آن شود و خودش را مستحق مجازاتی کرده که در دنیا و قیامت هیچ جرم دیگری چنین مجازاتی ندارد. او خودش را مرتد کرده، این بیچاره ی احمق اگر دزدی می کرد، آدم می کشت، زنا می کرد، مال مردم را می خورد و جرم های این چنینی را مرتکب می شد به شرطی که آن ها را حلال نمی دانست حداقل در دنیا سودی برایش داشت و با این ها کافر نمی شد. اما او هیچ کدام از این ها را انجام نمی دهد با زبان، یا با قلبش از این قوانین سکولاریستی و احزاب سکولار حمایت کند چنین شخصی هیچ ارتباطی به اسلام ندارد و وارد دایره ی شرک شده است.
الله متعال در قیامت هرگز گناه چنین مشرکی (سکولاریستی) را نمی بخشد، مگر اینکه در دنیا قبل از فرا رسیدن سکرات مرگش توبه کرده باشد.
[1] البته مسأله ی عذر به جهل و اقامه ی حجه ی نبوی خودش بحث جداگانه ای است که ان شاءالله در زمان خودش به آن می پردازیم.