جماعت واحد
فقط از طریق این سه دستگیره است که مسلمین می توانند امت واحد و جماعت واحدی را از طریق شورای اولی الامر به وجود بیاورند و از گمراهی و سرگردانی نجات پیدا کنند؛که رسول الله صلی الله علیه وسلم از الله تعالی ضمانت گرفته که چنین امتی گمراه نشوند: سَأَلْتُ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ أَنْ لَا يَجْمَعَ أُمَّتِي عَلَى ضَلَالَةٍ، فَأَعْطَانِيهَا،[1] بله، این امت واحدی که از طریق شورای اولی الامر واحدشان به وجود آمده با اجماع واحد خود یک جماعت واحدی را هم تولید می کند که رسول الله صلی الله علیه وسلم امر می کند به پیوستن به چنین جماعتی: فَعَلَيْكُمْ بِالْجَمَاعَةِ. و چنین جماعتی است که حمایت الله را به دست می آورد «فَإِنَّ يَدَ اللهِ عَلَى الْجَمَاعَةِ».[2]
عمر بن خطاب رضی الله عنه هم از رسول الله صلی الله علیه وسلم روایت می کند:«عَلَيْكُمْ بِالجَمَاعَةِ وَإِيَّاكُمْ وَالفُرْقَةَ فَإِنَّ الشَّيْطَانَ مَعَ الوَاحِدِ وَهُوَ مِنَ الِاثْنَيْنِ أَبْعَدُ، مَنْ أَرَادَ بُحْبُوحَةَ الجَنَّةِ فَلْيَلْزَمُ الجَمَاعَةَ»،[3]بر شما واجب و لازم است که پایبند جماعت شوید، و برحذر باشيد از تفرق و جدائی، که شيطان به همراه يک نفر تنها است و از دو نفر دورتر است، هر کسی که خواستار وسط بهشت باشد حتماً پايبند جماعت باشد.
بله، رسول الله صلی الله علیه وسلم می فرماید: “إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى قَدْ أَجَارَ لِي عَلَى أُمَّتِي مِنْ ثَلاثٍ لا يَجُوعُوا وَلا يَجْتَمِعُوا عَلَى ضَلالَةٍ وَلا یَستَبَاحُ ﺑَﯿْﻀَﺔُ اﻟْﻤُﺴْﻠِﻤِﯿﻦَ، یا سَأَلْتُ اللَّهَ عَزَّ وَجَلَّ أَنْ لَا يَجْمَعَ أُمَّتِي عَلَى ضَلَالَةٍ فَأَعْطَانِيهَا، وَسَأَلْتُ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ أَنْ لَا يُظْهِرَ عَلَيْهِمْ عَدُوًّا مِنْ غَيْرِهِمْ”،[4]الله تعالی ضمانت و وعده ی سه چیز را در مورد امتم به من داده یکی اینکه امتم گرسنه نمی مانند، «لا يَجُوعُوا» دوم اینکه امتم بر گمراهی هم رأی نمی شوند «لا يَجْتَمِعُوا عَلَى ضَلالَةٍ، لَا يَجْمَعَ أُمَّتِي عَلَى ضَلَالَةٍ» و سوم اینکه دشمن بر امتم چیره نمی شود.
تنها قدرتی که مانع می شود دشمنان کافر آشکار درجه ی 1و2و3، منافقین و سکولارزده ها به عنوان دشمنان درجه 4 بر مسلمین و بر نهادهای حیاتی مسلمین تسلط پیدا نکنند، فقط و فقط قدرت حکومتی مسلمین و میزان اعداد نظامی آنهاست.
اگر این قدرت ضعیف شود یا از بین برود و جماعتی واحد وجود نداشته باشد، میدان برای اعمال تبهکارانه ی این چهار دشمن اصلی و حتی مسلمین مجرم هم باز می شود. عبدالله بن مبارك رحمه الله می گوید: لَوْلاَ الْجَمَاعَةُ مَا كَانَتْ لَنَا سُبُلٌ وَكَانَ أَضْعَفُنَا نَهْبًا لأَقْوَانَا،اگر جماعت نمی بود ما راه هايی را در پيش خود نداشتيم و ضعيفان ما در دست قوی ترها مورد تاراج قرار می گرفتند.
برای همین، بزرگان ما فرموده اند:«كَدَرُ الجَمَاعةِ خَيْرٌ مِن صَفْو الفُرْقَةِ»،[5]تيرگی جماعت بهتر از زلالی تفرق است؛ یعنی حتی اگر این جماعت دارای آلودگی هائی هم باشد باز، بهتر از تفرق و تنهائی است که عذاب دنیوی و اخروی را با خودش می آورد.
بله، اگر این امت و جماعت قوی از طریق حکومت اسلامی علی منهاج نبوة نبود، یا حتی ضعیف تر از آن توسط حکومت بدیل اضطراری اسلامی با آلودگی هائی هم وجود نداشت، یا ضعیفتر از این دو- به عنوان سومین گزینه ی ناچاری- توسط مجلس واحد شورای مجاهدین با آلودگی هائی هم وجود نداشت، آنوقت برای مسلمین و اهل دنیا تنها عذاب می ماند. هم برای مسلمین سرگردانی می آید، هم تسلط دشمنان بر مسلمین، و هم گرسنگی بر مسلمین و سایر دنیا.
امت که بود این سه آفت و سه عذاب سرگردانی، تسلط دشمنان و گرسنگی وجود ندارد، امت که از بین رفت این سه عذاب به وجود می آیند، همچنانکه در اکثر سرزمینهای مسلمان نشین و در اکثر دنیا ما این سه آفت و سه عذاب را می بینیم.
این همان عذابی است که قرنها پیش الله تعالی در موردِ پرهیزِ از گرفتار شدنِ به آن به مسلمین هشدار داده و می فرماید: «وَلا تَكُونُوا كَالَّذِينَ تَفَرَّقُوا وَاخْتَلَفُوا مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَهُمُ الْبَيِّنَاتُ وَأُولَئِكَ لَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ» (آل عمران/105)، و مانند کسانی نشوید که پراکنده و متفرق شدند و دچار اختلاف شدند (آن هم) بعد از آن که نشانههای روشن به آنان رسید، و برای اینها عذاب بزرگی وجود دارد. وَأُولَئِكَ لَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ.
در این صورت، اگر گرسنگی، تسلط دشمنان و سرگردانی فراگیر را در میان مسلمین می بینی یعنی تفرق حاکم شده، و امت واحد و جماعت واحدی وجود ندارد، و انسانها با این تفرق و دوریشان از امت واحد و جماعت واحد، درخواست عذاب را کرده اند، و اسباب نزول عذاب رابرای خودشان فراهم کرده اند.
[1]– في مسند الإمام أحمد (٢٧٢٢٤ (عَنْ أَبِي بَصْرَةَ الْغِفَارِيِّ صَاحِبِ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ،رواه الترمذي
[2]– في المعجم الكبير للطبراني، ٢١٧١، ٣٤٤٠، ١٣٦٢٣، صححه الشيخ الألباني بهذا اللفظ في ظلال الجنة، ٨٠
[3]– الترمذي، ابن ماجة (2363)، أحمد
[4]– في مسند الإمام أحمد (٢٧٢٢٤ ( عَنْ أَبِي بَصْرَةَ الْغِفَارِيِّ صَاحِبِ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ
[5]– الجاحظ في البيان والتبيين، ص 142