حکومت ج.ا.ایران برای شیعه ی جعفری و فرق معروف به اهل سنت تهدید یافرصت
به قلم: ابوعبدالله موکریانی
از آنجایی که :
- شیعیان از مرده ها تقلید نمی کنند و تابع مجتهدین زنده هستند و هم اکنون مجتهدین ایران و حکومت آن در جایگاه رهبری اکثریت قاطع گروههای شیعی دنیا قرار گرفته اند ،
- شيعيان جهان در پيروي مذهبي به قوميت اهميتي نميدهند، بر این اساس از نظام مذهبي حاكم بر ايران پيروي ميكنند.
در این صورت، حال و روز شيعيان جهان فقط در صورتي بهبود مي یابد كه حال و روز شيعيان ايران اصلاح يابد. و از آنجایی که شيعيان سر تا سر جهان با يكديگر ارتباطي زنجيرهاي دارند، تکامل وضع موجود در ایران می تواند در پایان دادن به ركود و انقياد فكري طبقه موسوم به فقهاء و مجتهدين منتسب به شیعه که قرنهاست شیعه ی جعفری و تمام مسلمین را به زانو در آورده است را تضعیف و نابود گرداند . قرنها پیش ائمه ی جعفری و همگام با آنها تا کنون، سایر مسلمین به نابودی عقاید و رفتارهای فاسد غلات و منحرفین، و لو بدست كسي ديگر، اميد بسته اند.
در این صورت وجود حکومت شیعه مذهب ایران [1]و کمک به تکامل این روند در میان شیعیان، فرصتی تاریخی است که قرنها مسلمین جهت مبارزه و نابودی افکار غلات و بدعتهای رایج انتظارش را می کشیدند .
با وجود کوشش حکومت مذهبی در ایران اما مانع اساسی در راه اصلاح خود مردمی هستند که به انواع بیماریهای عقیدتی آلوده شده اند . این مردم گاه به آسانی می توان حول محور شعارهای ملی گرایانه، اقتصادی، آزادیهای سیاسی سکولاریستی و… جمع و یکصدا می شوند؛ اما همین مردم در برابر کسانی که سعی دارند توهمات، خرافات و بدعتهای عقیدتی و رفتاری آنها را اصلاح کنند مقاومت نشان داده و علاوه بر آنکه حاضر نیستند سخنان این اصلاحگران را بشنوند بلکه در جنگی روانی و گاه فیزیکی این رهبران اصلاح طلب را مورد حمله قرار داده و یا سعی می کنند آنها را با انواع دروغها و شبهات در انزوا قرار دهند.
این مردم حاضرند به آسانی جهت مبارزه با یک دشمن خارجی هرچند فرضی هم باشد متحد شده و وارد عمل شوند اما در جنگ با دشمن درونی خود که واقعیتی انکار ناپذیر است با اكثريت مردمي مواجه ميشويم كه در مقابله با اين حركت جبهه گرفته، و دعوت مخلصانهاي كه صرفا براي آزاد سازي آنها از محنتي است كه بدست خود گرفتار آن شدهاند، را رد كرده، به مبارزه با آن ميپردازند.
ما سالهاست در ایران تجربه کرده ایم که در میان فرق معروف به اهل سنت و شیعیان، اولین مانع در برابر اصلاحات، خود مردم بوده اند، سپس حکومتها؛ این مانع همیشه در طول تاریخ در برابر تمام پیامبران و اصلاح طلبان وجود داشته است. به همین دلیل تغییر در زمینه ی درونی و عقیدتی، بر خلاف تغییر در شرایط مادی زندگی، بسیار کند، پرمشقت، زجر آور، دردناک و طولانی خواهد بود.
در سرزمینهائی که اکثریت قاطع مسلمین آنجا را فرق معروف به اهل سنت تشکیل می دهد تنها راه نابودی خرافات عقیدتی مسلمین از میان برداشتن حکومتهای کافر و مرتد حاکم بر انهاست و تمام تلاشها ضمن فعالیت غیر مسلحانه باید در خدمت جهاد مسلحانه و از میان برداشتن مانع حکومتی و تشکیل حکومت اسلامی باشد . تنها به دنبال برداشتن این مانع است که به صورت تدریجی سایر موانع برداشته می شوند.
اما تاریخ جریان شیعه ی امامی، رافضی گری و غلات منتسب به این فرقه ثابت نموده است که تنها زمانی می توان به پالفته شدن خرافات از مذهب شیعه ی جعفری دل بست که حاکمیت در اختیار فقها و علمای این مذهب باشد . در این صورت در حکومت مذهبی ایران هر گونه جنگ مسلحانه ای منجر به تداوم و طول عمر خرافات و تندرویهای رایج در میان پیروان این فرقه خواهد شد و باید به هر وسیله از این حکومت، صلح و فراهم نمودن زمینه های گفتگو و اصلاح دفاع نمود .
با تمام این تفاصیل کسانی بر این باورند که اگر حکومت شیعه مذهب فعلی از بین برود و حکومتی سکولار همچون اروپا و امریکا سرکار بیاید فرق معروف به اهل سنت حتي بصورت موقت نفس راحتي كشيده و از کابوس غلات و اندیشه های تندروانه نجات می یابند . غافل از اینکه نه شیعه نصرانیت است و نه سکولاریسم و دموکراسی قادر به از بین بردن عقاید غلات و یاوه گویان بوده است بلکه بر عکس مروج و زمینه ساز ازدیاد خرافات و فرق منحرف متعدد تحت آزادیهای شخصی بوده و به این شکل عامل دوام و طول عمر این فرقه های گمراه بوده است.
تنها در یک دوره ی کوتاه حکومت سکولارها و دموکراسی در اواخر قاجاریه و پهلوی ما شاهد ظهور چندین مذهب خرافی و صدها فرقه ی انحرافی در میان مردم ایران بودیم و این حکومتها علاوه بر آنکه باعث از میان رفتن یا حتی کاهش عقاید غلات و خرافات در میان مردم نشدند بلکه به آن نیز دامن زده و اسبابی جهت وحدت تمام شیعیان و روی کار آمدن حکومت مذهبی ایران شدند . این اتفاقی است که در تاریخهای مختلف و در سرزمینهای مختلف شمال آفریقا، بلاد رافدین، ایران، شام ، شبهه جزیره و… به کرات تکرار شده است.
تنها چیزی که می تواند قبل از تشکیل شورای اولی الامر جهانی و اجماع ناشی از آن جلو خرافات فرق معروف به اهل سنت را نیز بگیرد تنها حکومتی از جنس خودشان است که در آن فقهای همان مذهب حاکم باشند نه محکوم و زیر دست حکام و فقهای همان مذهب با در دست داشتن قدرت حکومتی بتوانند به صورت تدریجی و کنترل شده راه تصحیح را درپیش گیرند به همین دلیل است که اهل سنت اجماع دارند که رهبر جامعه باید مجتهد باشد و در بدترین حالت باید عالم و فقیهی باشد که در حد یک قاضی شرعی علم و فقه بلد باشد.
و گرنه در هر دوره ای این امکان وجود دارد کسانی پیدا شوند از این خرافات و بدعتهای عقیدتی و رفتاری كه عوام سادهانديش نيز از آنها پشتيباني ميكنند، به نفع مقاصد خود استفاده كرده و شعله های جنگهای خونین و تفرقهای نابودگر را برافروخته نماید .
ممکن است در طول تاریخ نظامی غالی از بین رفته باشد و نظام معتدل تری جایش را گرفته باشد و کاری به عقاید مردم نداشته باشد اما اين امر زياد بطول نميانجامد چون یا نظام جدید (همچون حکومت سکولاریست پهلوی در ایران) به علت وجود همين بدعتها و خرافات، بار ديگر از آنان استفاده كرده و از پلههاي ظلم و استبداد بالا ميرود یا اینکه زمینه برای ظهور نظامی دیگر از همین جنس فراهم می گردد.
معنی ساده ی این گفتار این است که در صورت عدم اصلاح ممکن است وجود خرافات روافض و غلات در شیعه ی جعفری بار ديگر اجازه تكرار اين عمل را بدهد. ممكن است بار ديگر از اهل خرافه و بدعت و طرفداران غلات همچون قرامطه و صفوی ها و شیعه های انگلیسی در عراق و افغانستان نيروئي بسيج نموده و فرصتي پيدا کنند تا طیفهای مختلف تشیع را به آب و آتش بزنند.
بهائیت و بابیت و تشیع انگلیسی در همین نزدیکی ها تولید شد و تولید و بقای این جریانات و سایر فرق غلات در اروپا و امریکا و سایر کشورهای سکولاریستی بیانگر این حقیقت است که دموکراسی و سکولاریسم هرگز باعث انهدام این خرافات نبوده و نخواهد بود بلکه محافظ آنها و تضمین کننده تولید فرق جدید ضد اسلامی بوده است. در این صورت وجود حکومتی توسط فقهای این مذهب و در پیش گرفتن اختیاری یا جبری اصلاحات و تصحیح، تنها و بهترين تضمين جهت عدم تكرار اينگونه مصيبتهای غلات بوده است.
با این وجود، کسانی که به جریان شیعه همچون نصرانیت و بودیسم و.. می نگرند همیشه در تحلیهای خود دچار اشتباه شده اند و در نهایت به این نتیجه رسیده اند که زیر بنای مشکلات و مصیبتهای موجود در میان شیعیان نظام حاکم نبوده و نیست بلکه وجود باورهای غالی گرایانه و منحرفی است که شیعه ی جعفری از آن بری بوده و در طول تاریخ اسلام به حیات خود ادامه داده و زمینه ساز حکومتهای ظالم و جنایات بی شمار شده اند و تنها حکومت فقهای این مذهب است که می تواند با معیار قرار دادن قرآن نهضت تصحیح را به پیش برده و جلو این حرکت را کند کرده یا بگیرد و به حیات این اندیشه ها و تفرق ناشی از آن خاتمه بخشد و وحدت صفوف مسلمین را تضمین کند.
عده ای از برادران تغییر حکومت توسط صلاح الدین ایوبی در مصر را مثال می زنند که پس از ان حکومت فاطمی های اسماعیلی نیز بر مصر خاتمه یافت غافل از اینکه صلاح الدین ایوبی هرگز یک نفر را به جرم شیعه ی اسماعیلی بودن نکشت بلکه تماماً کارهای فرهنگی و عقیدتی انجام داد و علاوه بر آن مذهب بسیاری از مردم مصر اسماعیلی نبود بلکه از فرقه هایی چون مالکی و شافعی پیروی می کردند تنها حکومت و بخشهائی از مردم اسماعیلی و فاطمی بودند و اصلاح عقاید در جامعه تدریجی، مسالمت آمیز، اقناعی و از طریق مراکز علمی و مثل عوض نمودن یک لباس برای یک شخص بود . با قانع نمودن شخص تنها لباس کهنه و فرسوده عوض شد نه شخص .
حالا باید به خود قبولاند که قانع نمودن اشخاص به عوض نمودن عقاید اشتباه و غلط بسیار سخت تر و طاقت فرسا تر از قانع نمودن همان شخص به عوض نمودن لباس یا منزل کهنه و ماشین فرسوده ی آن است و نیاز به صبر و زمان دارد.
علاوه بر این، با مطالعه و هضم تاریخ جریان شیعه و حتی روافض و غلات منتسب به آن آگاه می گردیم که جهت تصحیح و پالفتن این جریان نمی توان معیارهای خارج از مذهب جعفری که مورد قبول سایر فرق اسلامی یا حتی سایر فرق غیر اسلامی (چون معیارهای عقلی سکولاریستها و غیره) است را درپیش گرفت.
بر این اساس، انتقاد و افشاگری دستگاههای تبلیغاتی سایر گروهها و فرق اسلامی و حتی گروههای معارض با مراجع تصمیم گیری شیعیان که معیارهای فرقه ای یا حقوق بشر سکولاریستی خاص خود را دارند، با صرف نظر از استثنائات، نتوانسته و نخواهد توانست مسبب تغییر و تحولی بنیادین در میان این جامعه ی بزرگ و پراکنده در سرزمینهای مسلمان نشین گردد .
بزرگترین اشتباه فرق معروف به اهل سنت و سایر گروههای غیر اسلامی در طول تاریخ این بوده است که حاضر نشده اند میان شیعه ی جعفری با روافض و غلات تمایز قائل شوند و مهمتر از آن نتوانسته اند با زبان ائمه ی شیعه ی جعفری با آنها حرف بزنند.
معیار گفتمان با طیف گسترده ای که خود را در داخل شیعه جای داده اند تنها شیعه ی جعفری است با محوریت ائمه یمورد پذیرش تشیع که قرآن را به عنوان معیار قرار داده اند، نه سایر فرق. هدف تصحيح، قانع نمودن روافض و غلات منتسب به شیعه به ترك بدعتها، خزعبلات، و خرافاتي است كه بر آنان و سایر شیعیان و مسلمین سنگيني ميكند، باید روشن نمود که روافض و غلاتی که خود را در داخل شیعه قرنها جای داده اند ارتباطی به شیعه ی جعفری ندارند و چنانچه قصد ماندن در این مذهب را دارند چاره ای جز پذیرش ارزشها و معیارهای این مذهب و کنارنهادن خرافات، ضد ارزشها و باورهای باطلی که منجر به درهم شکستن معیارهای شیعه ی جعفری می گردد، ندارند .
این گروههایی که خود را به شیعه چسبانده اند اما از معیارهای شیعه ی جعفری تهی هستند و معیارهای دیگری را برای خود برگزیده اند باید آنها را متوجه نمود که لکه ننگی بر دامن شیعه ی جعفری هستند که در نهایت باعث انحراف و وارد شدن صدمات جدی به خود و سایرین در دنیا و قیامت خواهند شد. و در اثبات این حقیقت باید دلایل خود را از سیره ی امام علی و سایر ائمه ی پیرو ایشان و معیارها و اصول مورد پذیرش این بزرگواران گرفت که روی هم رفته فقه جعفری را شکل داده اند .
حالا پس از 1400 سال از دل این جریان حکومتی توسط فقهای این جریان به وجود آمده که چنین ادعائی جهت تصحیح، از میان برداشتن خرافات درون مذهبی و حتی برنامه هائی عملی جهت برداشتن تفرق میان مسلمین و نزدیکی و وحدت میان سایر فرق اسلامی را نیز دارد و قصد دارد خرافاتی که در این قرون به صورت ریشه دار و عمیق در دل مردم جای گرفته را به صورت تدریجی بخشکاند و به زمان و فراهم کردن زمینه های تغییر و تحول و اصلاح نیاز دارد .
اما هنوز دیده می شود که گروههای زیادی از فرق معروف به اهل سنت هنوز زبان گفتگو و لغت شيعه را درك نكرده اند و به همین دلیل اینها هرگز نخواهند توانست باعث بیداری وجدان و تغییرات اساسی در جامعه ی شیعه شوند و تأثیرات آنها اکثرا متوجه هم فرقه ای های خود یا استثنائاتی در میان طیف وسیع شیعیان خواهد شد .
[1] با تمام نواقص و ایراداتی که مثل سایر حکومتهای جهان بر آن وارد است