امتی واحدی با قانون و برنامه ای واحد

امتی واحدی با قانون و برنامه ای واحد

رسول الله صلی الله علیه وسلم می فرماید:«الوَحدةُ خيرٌ مِن جليسِ السُّوءِ، و الجَليسُ الصالِحُ خيرٌ مِنَ الوَحدةِ»[1]تنهائی بهتر از همنشین بد است، و همنشین صالح بهتر از تنهائی است.

یا می فرماید: لَوْ يَعْلَمُ النَّاسُ مَا فِي الْوَحْدَةِ،ما سار راكبٌ بليلٍ أبدًا [2] یا « مَا سَارَ رَاكِبٌ بِلَيْلٍ وَحْدَهُ»[3]اگر مردم، خطرات تنها به سفر رفتن را می‌دانستند، هیچ کس به تنهایی در شب، مسافرت نمی‌کرد.

پس«وحدت» مصدری است به معنی واحد، تنهائی و یکی بودن؛ و در اصطلاح «وحدت» یعنی یکدلی و یکی  شدنِ دو یا چند امر و جانبِ مختلف، با کنار زدن و پاک کردن تمام موارد مورد اختلاف. الله تعالی خطاب به مومنین می فرماید: وَاعْتَصِمُواْ بِحَبْلِ اللّهِ جَمِیعاً وَلاَ تَفَرَّقُواْ (و همگی به رشته خدا چنگ زنید و پراکنده نشوید) وَاذْکُرُواْ نِعْمَتَ اللّهِ عَلَیْکُمْ إِذْ کُنتُمْ أَعْدَاء فَأَلَّفَ بَیْنَ قُلُوبِکُمْ فَأَصْبَحْتُم بِنِعْمَتِهِ إِخْوَاناً (آل عمران/103)  و نعمت خدا را بر خود به یاد آورید که بدان گاه که (برای همدیگر) دشمنانی بودید و خدا میان دلهایتان پیوند داد، پس برادرانی شدید. و رسول الله صلی الله علیه وسلم می فرماید:الْمُؤْمِنُ مَأْلَفَةٌ وَلا خَيْرَ فِيمَنْ لا يَأْلَفُ وَلا يُؤْلَفُ.[4] مؤمن مونس است(مورد انس والفت است) و در کسی که انس نگیرد و به او انس گرفته نشود، خیری در او نیست.

در این صورت عامل یکدست کردن و وحدت بخش مومنین،نعمت عقاید و قوانین واحد اسلامی است که با دور ریختن و حذف تمام افکار، سخنان، قوانین و رفتارهای غیر شرعی، قلبها را یکی و مونس کرده، و این قلب واحد با دستور و حکمی واحد سایر اعضای بدن و ساختمان اجتماعی جامعه ی مومنین را مدیریت میکند. به همین دلیل رسول الله صلی الله علیه وسلم مومنین را گاه به جسم واحد یا ساختمان واحدی تشبیه می کند و می فرماید:

  • مَثَلُ الْمُؤْمِنِينَ فِي تَوَادِّهِمْ وَتَرَاحُمِهِمْ وَتَعَاطُفِهِمْ مَثَلُ الْجَسَدِ (مثال مؤمنین در شفقت، دوستی و مهربانی مانند اعضای یک جسم هستند،) إِذَا اشْتَكَى مِنْهُ عُضْوٌ تَدَاعَى لَهُ سَائِرُ الْجَسَدِ بِالسَّهَرِ وَالْحُمَّى[5]زمانی که یک عضو آن به درد آمد سایر اعضا نیز بی قرار می شوند وتب می کنند و ابراز همدردی می کنند.
  • المؤمنونَ (یا در لفظ دیگری: الْمُسْلِمُونَ) كَرَجُلٍ واحِدٍ،( جامعه مومنین یا مسلمانان مانند بدن يك انسان است كه)إِنِ اشْتَكَى عَيْنُهُ اشْتَكَى كُلُّهُ وَإِنِ اشْتَكَى رَأْسُهُ اشْتَكَى كُلُّهُ.[6] هرگاه چشم او به درد آید تمام بدنش به درد می‌آید و وقتی سرش به در آید، تمام بدنش به درد مي آيد.
  • الْمُؤْمِنُ لِلْمُؤْمِنِ كَالْبُنْيَانِ يَشُدُّ بَعْضُهُ بَعْضًا (مؤمن نسبت به مؤمن مانند ارتباط اجزای یک ساختمان محکم است که آن اجزاء و قسمتهای مختلف آن وسیله استحکام و تقویت یکدیگر میشوند.)ثُمَّ شَبَّکَ بَینَ اَصابِعِهِ …[7]و انگشتان دو دست را در هم فرو برد.

رَسُولُ اللَّه صلى الله عليه وسلم حتی در ریزترین مسائل مثل صفوف نماز هم مراقب بود که صفها به گونه ای نباشد که باعث اختلاف قلوب میان مومنین گردد و این جسم واحد و ساختمان واحد دچار بیماری و ترک خوردگی و کجی شود و می فرمود: اسْتَوُوا وَلا تَخْتَلِفُو؛ فَتَخْتَلِفَ قُلُوبُكُمْ،[8]راست وبرابربایستید وکج نایستید در آن صورتقلبهایتان اختلاف می کنند یا می فرماید: أقِيموا صفوفَكم، ثلاثًا،(در صفهایتان راست بایستید)واللهِ لَتُقِيمُنَّ صفوفَكم أو لَيُخالِفَنَّ اللهُ بينَ قلوبِكم[9]به خدا قسم یا صفهایتان را راست می کنید یا الله در قلبهایتان اختلاف می اندازد.

این امت واحدی است که با قانون و برنامه ی واحدی تشکیل شده و تمام افکار و برنامه ها و رفتارهائی که مخالف قانون شریعت الله تعالی بوده را دور ریخته و به این شکل در قانون و شریعت و دین الله تعالی خالص شده است «مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ حُنَفَاءَ»(بینه/5)؛ یک امت و یک الله که شریک پذیر نیستند: إِنَّ هَٰذِهِ أُمَّتُكُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَأَنَا رَبُّكُمْ فَاعْبُدُونِ (انبیاء/92) همانا اين، امت شماست، امتى يگانه، و من پروردگار شما هستم، پس تنها مرا عبادت کنید.

 پس « أَلَا لِلَّهِ الدِّينُ الْخَالِصُ» (زمر/3) و کسانی که مرتکب تولید اله های مختلفی در کنار الله تعالی می شوند مجرمینی هستند مثل کسانی که مرتکب تولید عبادتها و قوانین مختلف در کنار عبادت الله تعالی و تولید امتهای متفرق در کنار امت واحد شده اند. اللهِ واحد و امتِ واحد مثل بسیاری از امور دیگر تعدد را قبول نمی کنند و باید همچنان واحد بمانند.وَإِنَّ هَذِهِ أُمَّتُكُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً (همانا اين، امت شماست، امتى يگانه،) وَأَنَا رَبُّكُمْ فَاتَّقُونِ (مؤمنون/ 52) و من پروردگار همه شما هستم ، پس تنها  تقوای من را داشته باشید.


[1]السيوطي:الجامع الصغير 9647

[2]صحيح ابن حبان2704

[3]بخاری2998

[4]رواه أحمد (2/400) (9187) والحاكم (1/73) والبيهقي (10/236) (21627) و الهيثمي في مجمع الزوائد (10/276)

[5]مسلم(2586)،والبخاري (6011)

[6]بخاري (6011) مسلم (2586) أحمد (18417) أبو نعيم ، حلية الأولياء4/137

[7]بخاری :6027

[8]مسلم (432) أبو داود (674)النسائي (806) ابن ماجه (976).

[9]بخاری 717- (725) أبو داود (662)، والبيهقي (5388)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *