
شیخ ابوحمزه المهاجر هورامی:درس های مقدماتی/ درس پنجم: دشمن شناسی شرعی (4)/ شناسائی مرتد در ادبیات شرعی و چگونگی برخورد با مرتدین و جبهه ی مرتدین
پیاده شده از نوار صوتی شیخ ابوحمزه المهاجر هورامی حفظه الله
(97- قسمت)
پس، مشخص شد که در زمان صدور حکم، استثنائات و موارد نادر درنظر گرفته نمی شوند و حکم بر اکثریت قاطعی صادر می شود که شناخته شده، آشکار و معروف هستند و به چنین حکمی عمل می شود، و استثنائات و مجهول الحال هم زمانی که مشخص شدند مشمول حکم خاص خودشان می شوند.
حاطب بن ابی بلتعه رضی الله عنه مثال خوبی است. این صحابی گرامی که در درسهای قبل هم به او اشاره کردیم مرتکب کاری شد که عمر بن خطاب رضی الله عنه او را تکفیر کرد و حکم کافر را بر او اطلاق کرد و رسول الله صلی الله علیه وسلم هم معترض این حکمش نشد و نگفت که این حکمی که صادر کردی اشتباه است بلکه، تحقیقات را لازم دانست و در ضمن این تحقیقات مشخص شد که حاطب رضی الله عنه قصد ارتداد نداشته، یعنی هدفش این نبوده که مرتد شود بلکه، تأویل کرده و چنین شخصی با چنین عذرهائی با آنکه تکفیر می شود؛ اما، این ارتداد حکمی بوده و حالا که حقیقت روشن شده و مشخص شده که حقیقتاً مرتد نبوده، پس حکم ارتداد از او برداشته می شود.
این جاست که می گوییم عمر بن خطاب رضی الله عنه عجله کرده، عده ای از علما می گویند عجله کرده حکم ارتداد این شخص اشتباه بوده است. اما، وقتی قاعده ی کلی را نگاه می کنیم می بینیم که ارتداد حکمی و حکماً داده و منتظر شدیم تحقیقات نشان داد که ایشان مرتد نبوده مرتد حقیقی نیستند ایشان ارتداد حکمی بوده همان کار شایع و رایج مرتدین را انجام داده است. ارتداد حکمی و ارتداد حقیقی اینگونه مشخص می شود و ابزاری است برای نجات مسلمین.
مثل کسی که دچار قتل می شود و به جرم قتل بازداشت می شود، یعنی، پس از آنکه شخص آشکارا دچار قتل می شود و به جرم قتل هم بازداشت می شود می گویند این شخص قاتل است و باید قصاص شود، اما دلایل و مدارکی که می آورد مشخص می کند که این شخص هدف و قصد او کشتن این شخص نبوده، بلکه به صورت غیر عمد در چنین جرمی افتاده است. پس، حکم قصاص از روی او برداشته می شود و مثلاً دیه می دهد. تشخیص این مرحله هم کار متخصصین و قضات ویژه است و هر کسی نمی تواند از عهده ی آن برآید.
سؤالی که ممکن است برای خیلی ها پیش بیاید این است که، حالا ما قصد و نیت این ها را که جای آن در قلب است چگونه می توانیم بفهمیم؟ از روی قرائن و شواهد. وگرنه غیر از الله کسی نمی داند در قلب انسانها چه می گذرد و ما تنها بر اساس ظاهر، قرائن و شواهدی که می بینیم می توانیم به قصد این افراد پی ببریم، هر چند ممکن است دچار اشتباه هم شویم. یعنی، شخص مجرم با دلایلی که می آورد بتواند ما را فریب دهد اما، باز ما بر اساس ظاهر و قرائن حکم می کنیم و تنها قرائن هستند که به ما نشان میدهند شخص در قتلی که مرتکب شده به صورت عمدی بوده یا غیر عمد.
شخصی گلوله را به پای شخص دیگر شلیک کرده اما، او به خاطر همین جراحت و عفونت آن فوت کرده، و شخص دیگری مستقیماً و به عمد گلوله را به سر شخص زده و او را کشته است. هر دو می گویند ما قصدمان کشتن نبوده است. تو چگونه می فهمی کدام یک از این ها راست گفته؟ و ادعای کدام یکی درست است و ادعای کدام یکی دروغ؟ از روی شواهد و قرائن.
یا دو نفر با هم شوخی می کنند و یکی ازآن ها دیگری رادر آب هل می دهد و در آب خفه می شود و می میرد، یکی دیگرشخصی را در آب می اندازد و آنقدر سر او رادر آب نگه می دارد که می میرد. بعد هر دو می گویند که قصد ما کشتن این ها نبوده است. تو چگونه می توانی تشخیص دهی که کدام یکی راست می گوید و کدام یکی دروغ می گوید؟ از طریق قرائن و شواهد.
(ادامه دارد……)







