اتحاد با سکولارزده ها

اتحاد با سکولارزده ها

در کل در جامعه دعوت به منکر  و نهی از معرف می کنند، اما تا زمانی که در جامعه ی اسلامی هستند ضمن مقابله با جنگ روانی آنها و رد بر شبهاتشان باید نادیده گرفته بشوند انگار وجود ندارند، فَأَعْرِضُوا عَنْهُمْ إِنَّهُمْ رِجْسٌ وَمَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ جَزَاءً بِمَا كَانُوا يَكْسِبُونَ (توبه/95) اینها را الله تعالی فراموش و لعنت کرده و همیشه در آتش جهنم هستند: نَسُوا اللَّهَ فَنَسِيَهُمْ، إِنَّ الْمُنَافِقِينَ هُمُ الْفَاسِقُونَ (توبه/67)

به همین دلیل حتی اسغفار رسول الله صلی الله علیه وسلم هم برایشان فایده ای ندارد/ اسْتَغْفِرْ لَهُمْ أَوْ لَا تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ إِنْ تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ سَبْعِينَ مَرَّةً فَلَنْيَغْفِرَ اللَّهُ لَهُمْ (توبه/80)

اینها کافرند آنهم از جنس سکولاریستها یا مشرکین که با همین عقاید و رفتارها هم مرده اند. وَأَمَّا الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ فَزَادَتْهُمْ رِجْسًا إِلَى رِجْسِهِمْ وَمَاتُوا وَهُمْ كَافِرُونَ (توبه/125) پس استغفار برای سکولاریستها معنی نداره « سَوَاءٌ عَلَيْهِمْ أَسْتَغْفَرْتَ لَهُمْ أَمْ لَمْ تَسْتَغْفِرْ لَهُمْلَنْ يَغْفِرَ اللَّهُ لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْفَاسِقِينَ (منافقون/6)» اما ما نمی توانیم این دسته از آنها را تشخیص دهیم و تنها دارودسته ی آنها برایمان مشخص می شوند که مجبوریم همه را در دنیا مشمول حقوق مسلمین کنیم.

  • رسول الله صلی الله علیه وسلم با سکولار زده هائی متحد می شود که : با لباس و ظاهری اسلامی به جای تحکم به قانون شریعت الله، آگاهانه، عمدا و به میل خودشان به قاضی ها و دادگاههای کفری  طاغوتها پناه می برند/أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ يَزْعُمُونَ أَنَّهُمْ آمَنُوا بِمَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ وَمَا أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِكَ يُرِيدُونَ أَنْ يَتَحَاكَمُوا إِلَى الطَّاغُوتِ وَقَدْ أُمِرُوا أَنْ يَكْفُرُوا بِهِ وَيُرِيدُ الشَّيْطَانُ أَنْ يُضِلَّهُمْ ضَلَالًا بَعِيدًا (نساء/60)
  • رسول الله صلی الله علیه وسلم با سکولار زده هائی متحد می شود که : با لباس و ظاهری اسلامی  مثل همین احزاب به ظاهر اسلامگرا خیال می کنند عزت و بزرگی و … را از همین کفار می توانند به دست آورند/بَشِّرِ الْمُنَافِقِينَ بِأَنَّ لَهُمْ عَذَابًا أَلِيمًا (138) الَّذِينَ يَتَّخِذُونَ الْكَافِرِينَ أَوْلِيَاءَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنِينَ أَيَبْتَغُونَ عِنْدَهُمُ الْعِزَّةَ فَإِنَّ الْعِزَّةَ لِلَّهِ جَمِيعًا (نساء/139)
  • رسول الله صلی الله علیه وسلم با سکولار زده هائی متحد می شود که : هدایت پیدا نمی کنند و اگر در میان سلطه و حاکمیت کفار قرار گرفته و به دارالاسلام مهاجرت نکردند باید مثل سکولاریستها یا مشرکین کشته شوند /وَدُّوا لَوْ تَكْفُرُونَ كَمَا كَفَرُوا فَتَكُونُونَ سَوَاءً فَلَا تَتَّخِذُوا مِنْهُمْ أَوْلِيَاءَ حَتَّى يُهَاجِرُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَخُذُوهُمْ وَاقْتُلُوهُمْ حَيْثُ وَجَدْتُمُوهُمْ وَلَا تَتَّخِذُوا مِنْهُمْ وَلِيًّا وَلَا نَصِيرًا (نساء/89)
  • رسول الله صلی الله علیه وسلم با سکولار زده هائی متحد می شود که: با لباس و ظاهری اسلامی از ما بیشتر از الله می ترسند/لَأَنْتُمْ أَشَدُّ رَهْبَةً فِي صُدُورِهِمْ مِنَ اللَّهِ (حشر/13)

رسول الله صلی الله علیه وسلم با سکولار زده هائی متحد می شود که دارای دهها صفت ضد اسلامی و فاسد دیگریهستند که در درس پنجم مقدماتی (دشمن شناسی شرعی و درجه بندی شرعی دشمنان) به بخشهائی از برجسته ترین صفات آنها اشاره کرده ایم و، نیاز به تکرار نمی بینم.

در مورد عقاید و باورها و رفتارهای زرتشتی ها هم به اندازه ی کافی شنیده و خوانده اید و لازم به تکرار نیست وتنها به یکی از اعتقادات آنها اشاره می کنم تا بدانیم که رسول الله صلی الله علیه وسلم با گرفتن جزیه از آنها در واقع با آنها «اتحاد» ی بسته. زرتشتی ها بر این باورند:

  •  خدا یا به قول خودشان اهورا مزدا با دختر خودش سپندارمذ خویدوده یا همخوابگی کرده و آدم وحوا یا به قول آنها مشی و مشیانه به عنوان خواهر و برادر هم این سنت را ادامه داده اند تا به آنها رسیده است .[1] اینها معتقد هستند که اهورا مزدا چنین دستوری به زرتشت داده است [2]. البته علاوه بر همخوابگی، در میان شاهان زرتشتی ایران به کرات ازدواج با محارم ثبت شده اما در این میان من فقط به روایت ابن اثیر اشاره می کنم که می گوید: « برخى از عربها در بحرین، كیش زرتشتى‏ را پذیرفته بودند. و زرارة بن عدس و دو پسرش، حاجب و لَقیط، همچنین اقرع بن حابس و دیگران زرتشتى بودند. و لَقیط به همین جهت با دختر خود دختنوس، زناشوئى كرده و این نام فارسى را بر او نهاده بود.»[3]

اینها مشتی از خروار عقاید و رفتارهای ضد اسلامی کفار مختلف بود که به صورت مختصر بیان شد و در سیره می بینیم که رسول الله صلی الله علیه وسلم جهت تمرکز بر دشمن اصلی، هم با یهودیان پیمان «اتحاد» می بندد هم با نصرانی های نجران و هم با مجوس الاحساء و بحرین و هم با مشرکین داخل و اطراف دارالاسلام مدینه.

حالا هر کسی که جرئت دارد بیاید و از رسول الله صلی الله علیه وسلم ایراد بگیرد که چرا مثلاً با یهودی ها متحد شده که قاتلین پیامبران هستند و آنهمه مفاسد عقیدتی و اخلاقی دارند و آنهمه توهین به الله و ملائکه و مریم و غیره در کتابهایشان وجود دارد؟ یا چرا با نصرانی ها متحد شد که آنهمه شرکیات دارند و… یا  چرا با مشرکین بنی ضمره و بنی خزاعه و غیره متحد شد که در میان آنها دهری و به قول امروزی ها آتئیست و ماتریالیست هم پیدا می شد و الله تعالی آنها را کذاب و نجس و … نامیده است؟ یا چرا با مجوس بحرین متحد شده که به ناموس خودشان هم رحم نمی کنند چه برسد به دیگران؟ چنانچه بزرگان آنها صدها و بلکه هزاران زن هم داشتند و … یا چرا با دارودسته ی منافقینی متحد می شود و اجازه ی حیات در دارالاسلام را به آنها می دهد که آنهمه مفاسد عقیدتی و رفتاری دارند و تقریبا ستون پنجم دشمن و مجری جنگ روانی دشمن در دارالاسلام بوده اند؟!

مگر رسول الله صلی الله علیه وسلم با پشتوانه ی قدرت حکومتی که داشت با اینهائی که الله دشمن آنهاست متحد نشد؟ به زبان دیگر مگر رسول الله صلی الله علیه وسلم با کفاری که با عقاید و اعمالشان، الله را دشمن خود کرده اند متحد نشد؟ مَن كَانَ عَدُوًّا لِّلَّهِ وَمَلَائِكَتِهِ وَرُسُلِهِ وَجِبْرِيلَ وَمِيكَالَ فَإِنَّ اللَّهَ عَدُوٌّ لِّلْكَافِرِينَ (بقره/98)

این بخشی از سنت رسول الله صلی الله علیه وسلم است. آنهم بخشی بسیار مهم و اساسی  که لازم است دو دسته از مسلمین به آن توجه ویژه داشته باشند :

  • دسته ای که تنها در آداب طهارت و  ریش و سیواک و مسائل کاملاً فردی به سنت اهمیت می دهند و در قرون گذشته گیر کرده اند. از اینها می خواهیم که بعد از 1400 سال از دستشوئی ها بیایند بیرون و دنیای اطراف خود با تمام جوانبش را ببینند و نگرش خودشان را وسیع تر و «به روز» کنند و سایر احکام قرآن و سنتهای رسول الله صلی الله علیه وسلم را نیز که به اولویتهای مهمتری اختصاص یافته اند دریابند و ممطئن باشند که غیر از آداب طهارت و آداب شخصی – که همه به آنها معتقد بوده و بخشی از دین می دانیم – امور و بابها و اولویتهای حیاتی تری در روابط داخلی و دیپلماسی خارجی اسلامی وجود دارند که در آنها می توانند وارد شده و متخصص شوند.
  • دسته ای دیگر مسلمین مومن و اهل جهادی هستند که در دیپلماسی روابط داخلی و خارجی خود دچار اشتباهات فاحشی شده اند که لازم است بازگری جدی و اساسی در آموخته های خود داشته باشند. 

[1]آذرفرنبغ پسر فرخزاد، دینکرد، ترجمه فریدون فضیلت، کتاب سوم، جلد یکم، تهران، ۱۳۸۱، صفحه ۱۴۳ تا ۱۵۲. آذرفرنبغ (موبد بزرگ زرتشتی) در فصل هشتادم از کتاب سوم دینکرد/ روایت آذرفرنبغ فرخزادان، ترجمه حسن رضائی باغ‌بیدی، تهران، ۱۳۸۴، صفحه ۱۶٫

[2]روایت پهوی، ترجمه مهشید میرفخرایی، تهران، ۱۳۹۰، صفحه ۲۱۹ تا ۲۲۹/ اگر به فصل هشتم کتاب روایت پهلوی ، توجه کنیم و ببینیم آیا این توصیه‌های دینی مفهوم «ازدواج» را می‌رساند یا مفهوم «همخوابگی» را:«اگر مردی یک خویدوده با مادر و یکی نیز با دخترش کند، آنکه با مادر بوده، برتر از دختر است». «اگر با دختر و خواهرش خویدوده کرده باشد، آنکه با دختر بوده، برتر از آنست که با خواهر بوده باشد». «اگر پدری با دختر حلال‌زاده و تنی خودش خویدوده کند، برتر است؛ اما اگر با دختر نامشروع خودش که محصول آمیزش با زن دیگران بوده باشد، خویدوده کند، باز هم ثواب می‌برد». «روزی جمشید با خواهرش جمک بخوابید و از ثواب این همخوابگی بسیاری از دیوان بشکستند و بمردند». «اهورامزدا به زرتشت گفت که خویدوده بهترین و برترین کارها است. کسی که یکبار نزدیکی کند، هزار دیو می‌میرد؛ اگر دوبار نزدیکی کند، دو هزار دیو می‌میرد؛ اگر سه بار نزدیکی کند، سه هزار دیو می‌میرد؛ اگر چهار بار نزدیکی کند، مرد و زن رستگار خواهند شد». «پسر به مادر و پدر به دختر و برادر به خواهر باید بگوید که تن خود را برای آمیزش کردن به من بده تا اهورامزدا را خشنود کنیم و جای نیکی در بهشت بیابیم».

[3]ابن اثیر جزرى (قرن 6 هـ ) ، تاریخ كامل بزرگ اسلام و ایران/ ترجمه: عباس خلیلى، ابو القاسم حالت‏ ، ناشر: مؤسسه مطبوعات علمى‏ ، تهران‏ ( دوره 33 جلدی ) ج ‏6 ص 98 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *