بدعت

بدعت

«بدعت»، یعنی چیز جدید و تازه ای که قبلاً وجود نداشته،[1] مثلاً الله تعالی می فرماید: بَدِيعُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ (بقره/117)، نو آفرین و به وجود آورنده ی آسمان‌ها و زمین، بدون مدل و نمونه و سابقه ی قبلی. یا الله تعالی به رسول الله صلی الله صلی الله علیه وسلم می فرماید: قُلْ مَا كُنْتُ بِدْعًا مِنَ الرُّسُلِ (احقاف/۹)، بگو: من از میان پیامبران نوظهور و بی سابقه نیستم. یعنی، قبل از من هم کسانی بوده اند که آن ها هم کتاب، معجزات و شریعت خاص خودشان را داشتند.

«بدعت»، از لحاظ شرعی یعنی، به وجود آوردن روشی نوین در مسائل دینی که روش اصلی آن در دین هست، و این چیزی که تازه به وجود آمده به این شکل در قانون شریعت الله وجود ندارد، بلکه این چیز تازه تولید شده شبیه همان اصلی است که در قانون شریعت الله وجود دارد، در واقع جنس تقلبی است که شبیه جنس اصل بوده و می خواهد همان کاری را انجام دهد که جنس اصلی،آن را انجام می دهد و جای جنس اصلی را بگیرد.[2] این بدعت است از لحاظ شرعی، مثل نظام شاهیگری که پس از حسن بن علی رضی الله عنهما جایگزین خِلَافَةٌ عَلَى مِنْهَاجِ النُّبُوَّةِ شد. الله تعالی حکومت شورائی را به رسمیت شناخته، اما به جای آن، حکومت فردی و استبدادی موروثی را گذاشتند. چیزی که در قانون شریعت الله وجود ندارد و بر خلاف قانون شریعت الله هم هست.

 شما تصور کنید که در کارخانه ای یک جاروبرقی با یک مارک مشخص تولید می شود که کار مشخصی دارد، حالا چینی ها همان جنس را با همان مارک، و برای همان کار، جعلی آن را تولید می کنند که هیچ ارتباطی به جنس اصلی و کارخانه ی اصلی ندارد، تنها شبیه آن جنس اصلی است و برای همان کار هم تولید شده، و می خواهد در میان مردم جایگزین همان جنس اصلی شود.

حالا، اموری هستند مثل: خِلَافَةٌ عَلَى مِنْهَاجِ النُّبُوَّةِ که در کارخانه ی قانون شریعت الله برای رسیدن به هدفی تولید شدند، کسی می آید مشابه همان را مثل شاهیگری برای رسیدن به همان هدف دینی به کار می گیرد، در حالی که ربطی به قانون شریعت الله ندارد. این چیز تازه تولید شده که به این شکل آن هیچ سابقه ای در دین ندارد به آن «بدعت» می گویند. شاهیگری و استبداد فردی هیچ سابقه ای در قانون شریعت الله ندارد. حالا، اگر کسی روی این چیز تازه به وجود آمده ماندگار شد، و پیشه اش همین شد، به او می گویند اهل بدعت. یعنی اهل این کار، چطوری می گویند اهل سنت یا اهل بیت.

 پیروی کردن از چنین راههای تقلبی و ماندگار شدن بر این راههای تقلبی، قطعاً باعث تفرق و صدمه زدن به جنس اصلی، و حتی مصرف کننده ی این اجناس تقلبی می شود، هر چند که تولید کنندگان چنین اجناس تقلبی ممکن است سودهای دنیوی ببرند؛ اما، در هر حالتی مصرف کننده که جنس تقلبی را به قیمت جنس اصلی به او قالب کرده اند صدمه می بیند و ضرر می کند. برای همین است که الله تعالی به صراحت می فرماید: «وَ أَنَّ هٰذٰا صِرٰاطِي مُسْتَقِيماً فَاتَّبِعُوهُ وَلاٰ تَتَّبِعُوا اَلسُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِكُمْ عَنْ سَبِيلِهِ ذٰلِكُمْ وَصّٰاكُمْ بِهِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ» (انعام/153)، و بی‌گمان این راه، راه مستقیم من است، از آن پیروی کنید و از راههای(باطل) پیروی نکنید که شما را از راه الله متفرق و پراکنده می کند، اینها چیزهائی است که الله شما را بدان توصیه می‌کند تا پرهیزگار شوید.

روشن و آشکار است زمانی که اینگونه چند دستگی و تفرق به وجود می آید تشخیص جنس اصلی از تقلبی فقط از عهده ی متخصصینی برمی آید که تعدادشان به نسبت مصرف کننده های چنین اجناسی بسیار ناچیز و کم است، این متخصصین صادق و عامل اگر مثل حسن و حسین و آنهمه صحابی در حالت اضطرار قرار نگرفته باشند که مجبور به استفاده از این جنس بدلی و تقلبی شوند، به راحتی مثل امام حنفی، جعفر صادق، مالک، شافعی، حنبل و غیره از این حاکمیت و جنس تقلبی دوری می کنند؛ اما،عموم مصرف کننده ها در چنین حالتی دچار سرگردانی می شوند و نمی دانند با اینهمه شباهتی که این دو جنس با هم دارند کدام یکی از آن ها اصل و کدام یکی تقلبی است.

اینجاست که رسول الله صلی اله علیه وسلم در خطبه اش می فرماید: «إِنَّ أَصْدَقَ الْحَدِيثِ كِتَابُ اللَّهِ وَخَيْرَ الْهَدْىِ هَدْىُ مُحَمَّدٍ وَشَرَّ الأُمُورِ مُحْدَثَاتُهَا وَكُلَّ مُحْدَثَةٍ بِدْعَةٌ وَكُلَّ بِدْعَةٍ ضَلاَلَةٌ وَكُلَّ ضَلاَلَةٍ فِي النَّارِ»، راستترین سخن کتاب خدا، و بهترین روش، روش محمد صلی الله علیه و سلم است، و بدترین امور نوآوری در دین است، و هر تازه پیدا شد‌ه‌ای در دین، بدعت؛ و هر بدعتی گمراهی، و هر گمراهی در آتش است.[3] و ام المؤمنین عایشه رضی الله عنها از رسول الله صلی الله علیه وسلم روایت می کند که فرموده: «مَنْ أَحْدَثَ فِي أَمْرِنَا هَذَا مَا لَيْسَ مِنْهُ فَهُوَ رَدٌّ»،هرکس در این امر ما (دین اسلام) چیزی که از آن نباشد را به وجود آورد، آن چیز مردود است».[4]


[1]– ابن حجرگفت:«الْبِدْعَةُ أَصْلُهَا مَا أُحْدِثَ عَلَى غَيْرِ مِثَالٍ سَابِقٍ وَ تُطْلَقُ فِي الشَّرْعِ فِي مُقَابِلِ السُّنَّةِ»، اصل بدعت، آن چیزی است که بدون داشتن نمونه ی سابق ایجاد شده باشد و در شرع اسلام «بدعت» در مقابل «سنت» اطلاق می شود. فتح الباری، ج۴، ص ۲۵۳

[2]– ابن عباس رضی الله عنهما می گوید:ما أتى على الناس عام، إلا أحدثوا فيه بدعة، وأماتوا فيه سنَّة، حتى تحيا البدع وتموت السنن. مجمع الزوائد ،۱/۱۸۸، باب في البدع والأهواء. ورواه ابن وضَّاح في كتاب البدع، ص ۳۹

[3]– صحیح مسلم

[4]– متفق علیه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *