اصل تامین امنیت (1) (قسمت18)
(6-قسمت)
اما لازم است بدانیم که سليمان عليه السلام به اين اخراج ساده ی سکولاریستها اکتفاء نمی کند بلكه حالشان را در حاليكه از مملكتشان بيرونشان مي كند، توصيف مي نمايد كه او آنها را (أَذِلَّةً) ذليل و زبون و بسي حقير بيرونشان مي كند، در حاليكه مردماني عزيز و سر افراز و با قوت و توان بوده اند و البته اخراج از سرزمینشان بر حقارتشان كافي بود، اما ذلت و پستي آنها را سليمان عليه السلام با چندين تاكيد بيان مي کند اما بعد از (أَذِلَّةً) با جمله حاليه، حال و وصفشان را در هنگام خروج از ديار و زادگاهشان با (صَاغِرُونَ) يعني محقر بیان می کند .البته مي توانست چنين تعبير نمايد (اذله صاغرون) اما سليمان مي گويد(و هم صاغرون) تا مفيد اين پيام باشد كه اين ذلت و زبوني و خواري به طور اجمال و تفصيل آنها را مي پوشاند و مستمر با آنها مي ماند و سليمان هم بر اين امر پا بر جايي مي كند …[1]
این میزان امنیتی است که یک سکولار می تواند از آن بهره مند گردد، هر چند که این سکولار یا حکومت سکولار دارای ویژگیهای حکومت سباء در یمن باشد .
تمام آنچه که سليمان عليه السلام به عنوان رهبر دارالاسلام انجام داد، فقط به اين دلیل بود كه یکی از سربازانش (هدهد) به او خبر داده بود كه مردمي مشرک و سکولار آرام و بي آزاری را ديده است که تابع هیچ یک از شریعتهای آسمانی نیستند و بخشی از زمین الله توسط این نجسها آلوده شده است و باید زمین الله از سکولاریستهای نجس پاک شود یا با اسلام آوردن آنها یا با کشتن و اخراج پس مانده های آنها.
پیامبر خاتم صلی الله علیه وسلم نیز در جامعه ای کاملاً تکثر گرا و دموکرات سکولاریستها (یا به زبان عربی = مشرکین) ظهور کرد که در آن رفاه کامل وجود داشت و گرسنه ای یافت نمی شد که الله تعالی این واقعیت را بیان می کند« أَطْعَمَهُمْ مِنْ جُوعٍ» و علاوه بر آن امنیت کامل هم برقرار بود و ترسی هم وجود نداشت «وَآمَنَهُمْ مِنْ خَوْفٍ» و در حمایت از طبقات آسیب پذیر جامعه هم پیمانهای مردمی مثل حلف الفضول وجود داشت که امروزه در قالب سندیکا و ان جی او ها و … از آنها نام برده می شود و این پیمانها در جامعه ی سکولار قریش آزادانه و بدون نظارتی در جامعه ی مدنی آن روز فعالیت می کرد و در پارلمان و دارالندوه ی سکولاریستها نیز امور با مشورت تمام بزرگان و عقلای آن سرزمین حل و فصل می شد و دیکتاتوری فردی وجود نداشت.
(ادامه دارد……..)
ادامه خواندن اصل تامین امنیت (1) (قسمت18)