آیا وظیفه حکومت اسلامی مقابله،تعزیر و اجرای حدود الهی در برابر فساد در اجتماع است یا صرفا ارشاد وراهنمایی؟

آیا وظیفه حکومت اسلامی مقابله،تعزیر و اجرای حدود الهی در برابر فساد در اجتماع است یا صرفا ارشاد وراهنمایی؟

اخیرا شبهاتی در فضای مجازی ومتاسفانه در کلام برخی عالمان دین دیده میشودکه حکومت اسلامی درمقابل بیحجابی وفحشا وگناه وظیفه اش صرفا ارشاد وتوصیه است و حق برخورد وتعزیر راندارد.

درحالیکه اجماع اهل سنت وجماعت است که از وظایف حکومت اسلامی مقابله باگناهان وفسادهای جامعه است واین امر جز امور حسبه حکومت اسلامی است و در مسیر امر ضروری دین که نهی ازمنکر است،میباشد.

با بیان کلام چند تن از علما و فقهای بزرگ اهل سنت و جماعت به این موضوع، نتیجه چنین است:
بنابرنظر علما وفقهای اهل سنت وجماعت،وظیفه حکومت اسلامی مقابله با فساد دراجتماع است و تعزیر واجرای حدود ازوظایف حاکمیت است تا جلو فسادوفسق درجامعه گرفته شود،لکن اگرافرادی وظیفه حکومت راصرفا ارشاد میدانند،یا متاثر از گفتمان غرب وعلمانیت هستند از رای اسلام خارج شدند،و یا از احکام حسبه حکومت اسلامی بی اطلاع میباشند.

وظیفه علماروشنگری موارد فقه حکومتی برای عموم مسلمانان است و اگر مولوی صاحبی خلاف فقه اسلام صحبت کرد،او را نصیحت کنند ودر مقابلش سکوت نکنند.

مشرکلر الله بیلن اوزلرنی اورتسیگه واسیطه قوییب آلیشدی

مشرکلر الله بیلن اوزلرنی اورتسیگه واسیطه قوییب آلیشدی

مشرکلر الله بیلن اوزلرنی اورتسیگه واسیطه قوییب آلیشدی و بولر بیزلرنی الله گه یقنلشتردی دیب اعتقاد  قیلیشدی. الله تعالی اوزی بیلن مخلوقینی اورتسیده گی هر قندی واسیطه نی قبول قیلمیدی و بوتپرستلرنینگ یقینلشیش بهانه سیده واسیطه قیلیشلرنی هم رد قیلیب ایته دیکی:

  1. وَالَّذِينَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِهِ أَوْلِيَاءَ مَا نَعْبُدُهُمْ إِلَّا لِيُقَرِّبُونَا إِلَى اللَّهِ زُلْفَى.

او ذاتدن اوزگه دوستلرنی ( حدا) قیلیب آلگن کیمسه لر: ” بیز فقط اولر بیزنی الله گه یقین قیلیشلری اوچونگینه عبادت قیلورمیز.

ج: اگر آیاتگه دقت بیلن قَََََریدیگن بولسَک مرحمت قیلینه دیکی:

 وَالَّذِينَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِهِ أَوْلِيَاءَ مَا نَعْبُدُهُمْ إِلَّا لِيُقَرِّبُونَا إِلَى اللَّهِ زُلْفَى (زمر/3)

او ذاتدن اوزگه “دوستلرنی ( خدا) قیلیب آلگن کیمسه لر: بیز ( اوشه خدالریمیزگه) فقط اولر بیزنی الله گه یقین قیلیشلری  اوچونگینه عبادت قیلورمیز”،

منه بو آیاتده الله تعالی مشرکلرنی الله دن باشقه گه قیلگن عبادتلرنی ملامت قیلگنینی کوره میز، او ذات بو بیلن اوزیگه یقینلشیش اوچون قیلینیاتگن ایشلرنی ملامت قیلمَیَپتی، چونکه بعضیده  مؤمن کیشینی بیرار مستحب یا واجب عملی هم الله گه یقینلشیشیگه باءِث بولدی و بو عمل شریعتگه مُوافقدیر. لیکن اگرده حرام یا شرک عملّری  بیلن الله گه یقینلشیشنی حاهلیدیگن بولیشسه، بیز بو ایشنی شریعتگه توغری کیلمیدی دیب حسابلَیمیز. شوندی ایکن بعضی بیر عملّرنی واسیطه قیلیب الله گه یقینلَشیشنی اوزی قیتریلمگن، بلکی عبادتلرنی الاهه لرگه بیریب قوییش و بو الاهه لرگه الله نی ربوبِیَتی و باشقه حوصوصیتلرنی بیریش قََیتریلگندیر.

مشرکین برای خدا واسطه قرار می دادند

  1. مشرکین برای خدا واسطه قرار می دادند و می گفتند اینها ما را به خدا نزدیک می کنند. خداوند هر گونه واسطه ای بین خودش و مخلوقش را نمی پذیرد و بهانه ی بت پرستها را هم در قرار دادن واسطه هائی که آنها را به خدا نزدیک کند رد می کند و می فرماید: وَالَّذِينَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِهِ أَوْلِيَاءَ مَا نَعْبُدُهُمْ إِلَّا لِيُقَرِّبُونَا إِلَى اللَّهِ زُلْفَى.

ج: اگر به دقت در آیه نگاه کنیم که می فرماید: وَالَّذِينَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِهِ أَوْلِيَاءَ مَا نَعْبُدُهُمْ إِلَّا لِيُقَرِّبُونَا إِلَى اللَّهِ زُلْفَى (زمر/3)   کسانی که جز خدا سرپرستان و یاوران دیگری را برمی‌گیرند (می‌گویند:) ما آنان را عبادت نمی‌کنیم مگر به این دلیل که ما را به خداوند نزدیک کنند.

متوجه می شویم که در این آیه الله تعالی به نکوهش عبادت کردن مشرکین برای غیر الله پرداخته، نه به نکوهش تقرب و اموری که باعث تقرب به او می شوند؛ چون گاه مومن با امری واجب یا مستحب به الله تعالی تقرب می کند که امری شرعی و پسندیده است؛ اما چنانچه با حرامی یا با شرکی بخواهد به الله تعالی تقرب کند ما این تقرب را امری غیر شرعی و ناپسند می دانیم . پس ذات تقرب و قرار دادن وسیله جهت نزدیک کردن خود به الله ممنوع و ناپسند نیست، بلکه دادن عبادت به إله هائی که برای آنها حق ربویت یا سایر مختصات الله تعالی را به آنها داده اند ممنوع و غیر شرعی است.

  1. علمای اهل دعوت نجد مثل گروههای خشونت گرای مسلحی نیستند که منهج نجدیت دارند . چرا شما بین آنها فرق نمی گذارید؟

ج: بدون شک ما بین گروههای مختلف تمام جریانات فکری و حتی جریانات مختلف درون یک مذهب اسلامی فرق می گذاریم و همه را با یک چشم نمی بینیم اما در مسأله ی تحمیل«خشونتِ» نجدیت بر سایر فرقه ها و مذاهب اسلامی باید عرض کنم: فرق نجدی های مسلح با دیگر گروههای خشونت طلب نجدی فقط در بحث «ادعا و شعار» است.

 نجدی مسلح روراست و بی پرده خشونت خودش را در لباس «جهاد» و جنگ مسلحانه می پیچید اما دیگری همان خشونت را در جامه «محبت» و«زبان بازی ریاکارانه»؛ در واقع هر دو به سبک خودشان جنگ روانی و مسلحانه و خشونت و «بأس» را بر مومنین می چشانند، و هر دو در یک مسیر هستند تنها عنوانهای تحمیل خشونت آنها بر مسلمین متفاوت است، و چنانچه زمینه هم برای خشونت گرایان لفظی فراهم شود قطعاً از کانال حکومتهای دست نشانده و یا احزاب و گروههای مختلف جهادی همان مسیر همیشگی نجدی های مسلح را تکرار خواهند کرد. البته این سبک عمل تنها مختص نجدیت نیست بلکه پیروان تفکرات مختلف هم همین مسیر را رفته اند. فقط کافی است که در مرگ امام شافعی رحمه الله کمی تامل کنید[1] تا بدانید که این بیماری قرنهاست در میان مسلمین جا خوش کرده است. 


[1] یاقوت حموی، معجم الادبا،  ترجمه عبدالمحمد آیتی، ج2،ص1038-1043./ علت مرگ امام شافعی :

شافعى در سال 199 به مصر آمد در آغاز خلافت مأمون. شافعى در مصر زيست تا آنگاه كه سری_بن_حكم بلخى بر مصر امارت يافت. وى از جماعتى بود كه آنها را زط مى گفتند. او شافعى را اكرام مى كرد و كسى را بر او برنمى گزيد.شافعى محبوب خاص و عام بود به سبب فقه و علمش و نيكو سخن گفتنش و ادب و حلمش. در مصر مردى از اصحاب مالك بود به نام فتيان. وى از اصحاب مالك بن انس بود و همواره با شافعى در ستيز بود و با او مناظره مى كرد و مردم گرد آن دو را مى گرفتند و به سخنشان گوش مى دادند. روزى فتيان، كه مردى زود خشم بود، چون در مناظره شكست خورد، شافعى را دشنام داد. شافعى هيچ نگفت. كسى اين خبر به سرىّ حاكم برد. شافعى را فراخواند و از ماجرا پرسيد. شافعى آنچه رفته بود بگفت.سرىّ فرمان داد كه فتيان را تازيانه زنند و بر شترى نشانده در شهر بگردانند و منادى پيشاپيش او ندا كند: اين است جزاى كسى كه يكى از آل رسول الله (صلی الله علیه وسلم) را دشنام دهد. جمعى از سفيهان به يارى فتيان برخاستند و به حلقه درس شافعى تاختند. اصحاب او از گردش گريختند و او تنها ماند. مهاجمان زدندش. شافعى را به خانه اش بردند و او عليل شده بود و همين سبب مرگش شد.

مزنى، ابو ابراهيم اسماعيل بن يحيى حكايت كرد و گفت كه شافعى را در مرض موتش عيادت كردم، گفتم: چگونه اى؟ گفت: بار سفر بسته ام، از ياران جدا مى شوم و جام مرگ مى نوشم و به نزد خداى- جل ذكره- مى روم در حالى كه نمى دانم روح من بهشتى است يا جهنمى. من او را تسلى دادم. شافعى گريست و اين بيتها را خواند: فلمّا قسا قلبى و ضاقت مذاهبى جعلت رجائى نحو عفوك سلّما …. تعاظمنى ذنبى فلمّا قرنته بعفوك ربّى كان عفوك اعظما / یعنی: چون دلم سخت گردد، يا راهها به رويم بسته شود از اميد خود نردبانى براى رسيدن به عفو تو مى سازم. گناهم در نظرم بزرگ آمد و چون آن را با بزرگى عفو تو سنجيدم عفو تو بزرگتر از گناه من بود.

Имоми жаъфарий фуқахоларининг ўртасидаги ихтилофни сабаби (1)

Имоми жаъфарий фуқахоларининг ўртасидаги ихтилофни сабаби (1)

Холид хўромий

Улил амр шўроси ва исломий умматни вохид ижмоъси бузилгани  ва хилма-хил мазхаблар, фирқаларни пайдо бўлганидан сўнг, барча фирқалар ва исломий мазхабларни ўртасида бир-бирлари ёки гурухни ичида ё мухолиф фирқалар билан хам фиқхга оид ихтилофлар доим вужудга келган, гохида мана бу ихтилоф натижасида  бир-бирларини тафсиқ ва такфир қилишгача етиб боришган.

Битта хужжатдан хилма-хил хулоса чиқариш ва манбаъларни,маржаъларни  битта бўлмаганлиги мана бу ихтилоф ва тафарруқни сабабларидан хисобланади.Мусулмонлар  исломий хукуматнинг  қудратини химояси остидаги вохид уммат ва вохид ижмоъ ва вохид улил амр шўросига қайтмагунларича, мана бу ихтилофлар ва тафарруқ ўзини мусибатларга тўла хаётини давом эттиради.

ادامه خواندن Имоми жаъфарий фуқахоларининг ўртасидаги ихтилофни сабаби (1)

اِمامِی جَعفَرِی فُقَهالَرِینِینگ اوُرتَسِیدَگِی اِختِلافنِی سَبَبِی (1)

اِمامِی جَعفَرِی فُقَهالَرِینِینگ اوُرتَسِیدَگِی اِختِلافنِی سَبَبِی (1)

خالِد هُورامِی

اوُلِی الاَمر شُوراسِی وَ اِسلامِی اوُمَّتنِی واحِد اِجماعسِی بوُزِیلگَنِی وَ هِیلمَه – هِیل مَذهَبلَر، فِرقَه لَرنِی پَیدا بُولگنِیدَن سُونگ، بَرچَه فِرقَه لَر وَ اِسلامِی مَذهَبلَرنِی اوُرتَسِیدَه بِیر- بِیرلَرِی یاکِی گوُرُوهنِی اِیچِیدَه یا مُخالِف فِرقَه لَر بِیلَن هَم فِقهگه آئِد اِختِلافلَر دائِم وُجُودگه کِیلگن، گاهِیدَه مَنَه بُو اِختِلاف نَتِیجَه سِیدَه بِیر- بِیرلَرِینِی تَفسِیق وَ تَکفِیر قِیلِیشگَچَه یِیتِیب بارِیشگن.

بِتَّه حُجَّتدَن هِیلمَه –هِیل حُلاصَه چِیقَرِیش وَ مَنبَعلَرنِی، مَرجَعلَرنِی بِتَّه بُولمَگنلِیگِی مَنَه بُو اِختِلاف وَ تَفَرُّقنِی سَبَبلَرِیدَن حِسابلَنَدِی. مُسُلمانلَر اِسلامِی حُکوُمَتنِینگ قُدرَتِینِی حِمایَه سِی آستِیدَگِی واحِد اوُمَّت وَ واحِد اِجماع وَ واحِد اوُلِی الاَمر شُوراسِیگه قَیتمَگوُنلَرِیچَه، مَنَه بُو اِختِلافلَر وَ تَفَرُّق اوُزِینِی مُصِیبَتلَرگه توُلَه حَیاتِینِی دَوام اِیتِّیرَدِی.

اَگر جَعفَرِی اِمامِیَه شِیعَه لَرِینِینگ فُقَهالَرِینِی اوُرتَسِیدَگِی اِختِلافلَر، اِیراندَگِی 1357 یِیلدَگِی اِنقِلابگچَه فِقهگه آئِد جُزعِی مَسَلَه لَر چِیگرَسِیدَن اوُتِیب، جُزعِی مَسَلَه لَر اوُنِی اوُستِیگه بِینا بُولگن عُمُومِی مَسَلَه لَرگچَه تَجاوُز قِیلگن بُولسَه وَ اوُلَرنِی اِختِلافلَرِی فِقه اوُصُولَّرِیگه هَم یِیتِیب بارگن بُولسَه، اوُنِی سَبَبِینِی آفَتلَردَن یاکِی بُو فِرقَه نِینگ اَلاهِیدَه حُصُوصِیَتلَرِیدَن قِیدِیرِیش کِیرَک بوُلَدِی. مَثَلاًّ قوُیِیدَگِی اوُرِینلَرگه اوُحشَش:

ادامه خواندن اِمامِی جَعفَرِی فُقَهالَرِینِینگ اوُرتَسِیدَگِی اِختِلافنِی سَبَبِی (1)

علل اختلاف میان فقهای امامی جعفری (1)

علل اختلاف میان فقهای امامی جعفری (1)

به قلم: خالد هورامی

با انهدام شورای اولی الامر و اجماع واحد امت اسلامی و پیدایش مذاهب و فرق مختلف، اختلافات فقهی درون گروهی میان تمام فرق و مذاهب اسلامی با همدیگر و با فرقه ی مخالف همیشه وجود داشته است که گاه تا حد تفسیق و تکفیر یکدیگر رسیده است.

برداشت مختلف از نصی واحد و یکی نبودن منبع و مرجع از دلایل این اختلاف و تفرق به شمار رفته است. و تا زمانی که مسلمین به همان شورای اولی الامر واحد و اجماع واحد و امتی واحد تحت پوشش و حمایت قدرت حکومت اسلامی برنگردند این اختلاف و تفرق همچنان به حیات مصیبت بار خود ادامه خواهد داد.

اگر دیده می شود که اختلاف میان فقهای شیعه ی امامی جعفری تا انقلاب 1357 ایران در حد مسائل جزئی فقهی نمانده بلکه به مسائل کلی‌ای که مسائل جزئی بر آن بنا می‏شوند، تجاوز نموده و اختلاف آنان به اصول فقه هم رسیده است باید علت را در مواردی جست که ممکن است ناشی از آفتها یا ویژگیهای این فرقه باشد . مواردی چون:

  1. تأثیرات یاوه گوئیهای غلات بر منابع شیعه ی امامی جعفری

گاه میزان تأثیرات غلات تا انجا بود که باعث سردرگمی می گردید . شریف مرتضی می‏گوید: «مستند اکثر احکام فقه خالی از افرادی که پیرو مذهب واقفیه هستند، نیست. آن افراد در روایت چه اصل باشند چه فرع، چه از کسی روایت کرده باشند و چه از آنها روایت شده باشد. و ماشاءالله «غلاة» و «خطابیه» و «مخمسه» و «اصحاب حلول» مثل فلان و فلان و افرادی که قابل شمارش نیستند، هم خیلی زیادند -و در آخر می‏گوید- پس از کجا صحت خبری که روایت می‏کنند برایمان روشن می‏شود»[1].

ادامه خواندن علل اختلاف میان فقهای امامی جعفری (1)

Мусулмон мубориз инқилобчиларга  ғойри мусулмонларнинг ҳамрох бўлишини сабаби

Мусулмон мубориз инқилобчиларга  ғойри мусулмонларнинг ҳамрох бўлишини сабаби.

(Манҳажга оид маълумотлар силсиласидан)

Ислом дунёси ва нажот топувчи фирқани мужоҳидларининг Аллоҳ таолони ибодати йўлидаги фақирлик,қўрқув номли икки монеъни(«اطعمهم من جوع و آمنهم من خوف» олиб ташлагандан сўнг,қилинадиган умумий мақсади ширк ва динларнинг зулмидан,золимларнинг оёқ-қўлни боғлаб қўядиган қонунларидан четланиш ва тоғутга куфр келтириш хисобланади.

Бу ердаги биринчи ўринда турган масала жамиятдаги фақирликни ўртадан кўтариш ва осойишталикни барқарор қилишдан иборат,иқтисод масаласи эса темир конига ўхшаш бўлиб,ҳар қандай замонда илм ва техналогияни ривожланишига қараб янгиликларни ўйлаб чиқаради.Лекин бу ердаги кон,бир неча миллион йиллар олдинги кон бўлиб,хеч қандай ўзгариш бўлган эмас.Аллоҳ таоло конга ўхшаш ўринларда уни чорчўпинигина таништириб ўтади,инсон ўзини асрини тараққиётига қараб изланиб харакат қилиши лозим бўлади.

Агар росулуллоҳ саллолоҳу алайҳи вассалламнинг замонларидан тортиб,Умар ибн Хаттобни замонига назар ташлайдиган бўлсак,жуда ҳам муҳим бўлган девондан мусулмонлар олдин маҳрум бўлишган эди,аммо уни қўлга киритишганидан кейин заиф нуқталарини олиб ташлагач,ўзларининг муборак мақсадларига етиш йўлида уни ишга солиш ҳақида иккиланиб ўтиришмади.

Хатто жизъя ва солиқлар олиш пайтида хам манфий нуқталарини ислоҳ қилиб,янги усуллардан фойдаланишди.Умар ибн Хаттоб жизъя олишда Эрондаги қадимги даврда,Анушервон ибн Қуббодни замонида ижро қилинган усулдан фойдаланган………Умар ибн Хаттоб мана бу усулдан фойдаланган пайтида,20 ёшдан қуйидаги ва 50 ёшдан юқорида бўлганларни йиллик олинадиган солиқлардан озод қилди.

Бугунги кунда жуда кўп иқтисодий мактаб-мадрасалар ташкил қилинган бўлиб,уларнинг аксарини мақсади(Социализм ва коммунизм) давлати сармоядорлиги ва копитализм унвони остидаги озод бозор сармоядорлиги маркалари воситасида башариятни қулликка тортишдан иборатдир.Озодлик талаб қилувчи нажот топувчи фирқанинг баъзи мужоҳидлари хам,мана бу тараққий топган назариялардан фойланган ва исломий чорчўпдан чиқмаган холда,жамиятдаги фақирликни бартараф қилишни,барча инсонлар худо берган неъматлардан фойдаланишини,осойишталикка эришишини ҳоҳлашяпти.

Агар биз фақирликни йўқотиш ва исломий иқтисодий программаларнинг асосий мақсадига оид масалаларга боғлиқ бўлган оятлар,ривоятларга назар ташлайдиган бўлсак,исломнинг иқтисод масаласидаги мақсади барча башариятнинг бешта биринчи ўриндаги эҳтиёжини таъминлашдан иборат эканини кўрамиз.Бу ерда росулуллоҳ саллолоҳу алайҳи вассалламнинг халифалари Умар ибн Хаттобни замонидаги биринчи қариялик нафақасини олган яхудий бўладими,ёки нафақага эришган бир мусулмоннинг эмизикли боласи бўладими,фарқи йўқдир.Айтиб ўтилган бешта ўрин қуйидагилардан иборат:

1.Озиқ-овқат.

2..Кийим.

3.Маскан.

4.Тозалик.

5.Таълим ва тарбия.

Ҳозирга пайтда, бугунги жамиятнинг тараққиётини,мураккабликларини хисобга олган холда,олий мақсадларга етишиш йўлида ёрдам берадиган ,бугуннинг ҳар қандай янги пайдо бўлган назариясидан фойдаланиш албатта мумкин бўлади.

Бунга ўхшаш назариялар мусулмонлар учун юк ташувчи воситаларга ўхшайди,ўтган замонларда ўша даврни тараққиётига муносиб ривожланган воситалардан фойдаланилган ва ҳозирги даврда хам тараққиётга муносиб ривожланган воситалар ишга солинади.Бу ердаги воситани ўзи эмас,балки ундаги юкнинг аҳамияти бордир,восита ўша восита бўйича қолади,мусулмон кишига уни қизиғи йўқ.Асосий нарса,Аллоҳнинг ризоятига эришиш йўлидаги олий мақсадлар бўлиб,бутун дунёнинг ўзи хам мана шу восита вазифасини бажаради.

Бир мусулмонга мана бу воситанинг исми,ким томонидан ишлаб чиқарилгани,ишлаб чиқарувчини миллати ё ақидасини аҳамияти йўқ ,фақат мана шу восита орқали қўлга киритиладиган нарсани ўзи муҳимдир.Мана бу восита Эронни девони ёки ғарбни компютери ё бўлмасам японияни холодельниги ё россияни калашников автамати………….. бўлиши муҳим эмас.

Бу ердаги асосий мақсад айтиб ўтилган бешта ўринни,яъни махрумиятни ўртадан йўқотиш ва умум жамиятда осойишталикни таъминлашдир,ислом динини чорчўпи доирасида бўлган, бизларни иқтисодий мақсадларимизга етказиб олиб борадиган, воситани ишлаб чиқарган тарафни ким бўлишидан қатъий назар фойдаланилади.

Бундан кейинги масала хавфсизликни таъминлаш ва қўрқувни йўқотиш бўлиб,бу ҳам инсонларнинг ҳаётида бешта асосий нарсани ташкил қилади:

1.Дин ва ақидадаги хавфсизлик.

2.Жондаги хавфсизлик.

3.Насл ва номус хавфсизлиги.

4.Ақл ва рухий хавфсизлик.

5.Мол ва бисотдаги хавфсизлик.

Дин ва ақидадаги хавфсизликни сақлаш учун шаҳодат масаласи ўртага ташланган,жон ва бошқаларни ҳаётининг хавфсизлиги учун эса қасосни келтирилган.Инсонларнинг насли ва номусни сақлаш учун зинога худудлар белгиланган.Одамларнинг ақли ва рухини ҳимоя қилиш учун маст қилувчи ичимликлар ва наркотик моддаларни манъ қилинган ва уларга худудлар белгиланган,энг охирида инсонларни молини хавфсизлигини сақлаш учун,биринчи бўлиб фақирликни йўқотгач ва биринчи ўринда зарур бўлган моддий эҳтиёжларни таъминлагач,ўғриликка худудлар қўйилган.(Худди Умар ибн Хаттоб ўзини даврида ўғрига белгилаган хукмга ўхшаш)

Мана шу сабабли ҳам, рим масихийларига қарши жангларда жуда кўп масихийлар ислом лашкари сафида ўзларини диндошларига қарши уришишган.Буларнинг орасида хуросонликлар ҳам бўлган,росулуллоҳ саллолоҳу алайҳи вассаллам билан бирга жангларда эса яхудийлар ҳам жанг қилишган.Агар тарихга назар ташлайдиган бўлсак,Қодисиядаги жангларда мусулмонларнинг сафида масихийлар ҳам қатнашганини кўрган Эрон лашкари ниҳоятда таажжубланган эди………….

Ухуд жангида ўлдирилганларнинг орасида “Мухайриқ”исмли яхудий хам бор эди,у шу куни яхудийларга:”Эй яхудлар гуруҳи,сизлар Муҳаммадга ёрдам бериш тўғри эканини жуда яхши биласизлар”-деган пайтида,улар:”Бугун шанба”-дейишган эди.

У эса:”Менга шанбани аҳамияти йўқ”-деб қиличи ва жанг қуролларини олди ва агарда ўлдириладиган бўлса,ўзидан қолган мулкини пайғамбаримизга берилишини васият қилиб кетди.У мана шу жангда мардларча уришди ва ўлдирилди,росулуллоҳ саллолоҳу алайҳи вассаллам у ҳақида:”Мухайриқ яхудларнинг энг яхшисидир”-деган эдилар.(Батафсил тарих ҳақида.997 сахифа)

Мана бу ерда яхудий киши динини ўзгартиргани йўқ,балки мусулмонлар ривожлантириб бораётган программаларни тушунгани боис,қавмига қарши туриб бўлса мусулмонларга ёрдам беришни тўғри қарор,-деб хисобларди.Ўша куни шанба бўлгани учун шериклари унга ҳамроҳ бўлмаса хам,бунга аҳамият бермади,чунки у бу жангда мусулмонларга ёрдам бериш ва уларнинг ғолиб бўлишини тўғри,-деб хисобларди.Кейинроқ яхудларнинг бошига келган балоларнинг ҳаммаси,уларнинг хиёнатлари сабабли бўлган эди.

Ўша пайтда ислом лашкарининг сафида фақат ўзини миллатини иззати учун ёки миллатини қутқариш учун,бугунги кунни тили билан айтганда эса миллатчилик ва нацианализмни орқасидан жанг қилишган эди.Мана бу кишиларнинг ниятлари ҳақида тўлиқ маълумот бўлишига қарамасдан,уларни жангдан манъ қилинмади,чунки мана бу миллатпараст кишилар, росулуллоҳ саллолоҳу алайҳи вассалламнинг лашкарига ёрдам бериш,ўзларининг миллатини манфаати,-деб ўйлашарди.Ухуд жангида мусулмонларнинг сафида Қизмон исмли киши ҳам бор бўлиб,росулуллоҳ саллолоҳу алайҳи вассаллам унинг дўзаҳ аҳлидан эканини олдинроқ хабар берган эдилар.У жангда қаттиқ уришди ва бутпарастлардан 8 ё 9тасини ўлдиришга муваффақ бўлди.Лекин ўзи ҳам ярадор бўлган эди,уни уйига олиб боришди ва мусулмонлар унга ҳушҳабар беришган пайтда,у:”Фақатгина ўзини қавмини овозаси,шавкати учун жанг қилган одамга ҳам ҳушхабар бериладими?-деган эди.

Уйида уни яраси қаттиқ оғриган пайтда,у тирсагидаги томирларини кесиб ташлади ва қон йўқотиш сабабли жон таслим қилди.Мана бу хабарни росулуллоҳ саллолоҳу алайҳи вассалламга етказилганда,у киши:”Гувоҳлик бераманки,мен Аллоҳни пайғамбаридурман”-деган эдилар.(Батафсил тарих ҳақида.997 саҳифа)

Мана бу ўринларни барчаси бўйича қоида қуйидагича бўлади:”Кимки Аллоҳни калимаси олий бўлиши учун жанг қилса,албатта у Аллоҳни йўлидадир”.Лекин орада баъзилар иқтисодий ва хавфсизликни баъзи нуқталаридан баҳраманд бўлиш учун исломга ёрдам берадиган бўлса,улар мана бу дунёда бизларнинг яхшиликларимизни тушуниб етишган,энг қимматли шериклардан хисобланишади.

Бошқа динларнинг вакиллари,  ўзларининг диндошларини зарарига бўлса хам,мусулмонларга ёрдам бериш,ёки золим хукуматларнинг зиддига тавхид аҳлини лашкарини қувватлантириш,ақидаларидан воз кечиш,-дегани эмаслигини яхши билишарди.Балки улар бу ишларини воситасида ҳалқ билан ҳолиқни ўртасидаги воситалар олиб ташланишини ва инсонларга тўлиқ озодлик келишини,уларнинг ақида,жон,номус,мол-мулк жиҳатдан хавфсизликлари таъминланишини тушуниб етишган эди.Агар золим хокимлар олиб ташланадиган бўлса,инсонлар золимлар ва рухонийларнинг қуллигидан озод бўлишини,қайси динни қабул қилиш борасида хам иҳтиёр ўзларида қолишини билишарди.(Мусулмонлар яшайдиган минтақаларда мана бу динларнинг 1400 йилдан буён сақланиб келаётгани мана бунга очиқ гувоҳдир.)

Илоҳий хукмлар билан одамларнинг ўртасида монеълик қилиб турган,золим хукуматларни куч ва қилич билан олиб ташлаш орқали,мусулмонлар раҳбарлигида ақида ва фикр озодлигини қўлга киритишди.Лекин ислом ақидасини қабул қилиш ёки қилмаслик бу,ҳар бир инсоннинг ўзини иҳтиёридаги масала бўлиб,ҳеч қандай хоким уларни мажбурлашга ҳаққи йўқ.Аммо баъзи вақтларда кенг Хуросон минтақаларининг баъзисидаги фосид хокимлар, одамларни жизъя беришга мажбур қилиш учун,уларнинг исломларини кўрмасликка олишган,лекин одамлар ўзлари танлаган динлари,ақидаларини сақлаш учун бўлса хам,жизъя ҳам тўлашган ва шу билан бирга ислом шиорларини адо қилишган.

Бизни бу ердаги мақсадимиз майда масалаларни,ўтган тарихни муҳокама қилиш эмас,бу ишни тарихчиларга топширамиз.Биз исломий мубораза қилувчи инқилобчилар сифатида,ўтган тарихдан бугунги кунимизга жавоб берадиган нарсаларни оламиз.Бугунги кунимизни жуда кўп масалалари , ўтган тарихдаги бўлиб ўтган масалаларни ўзи бўлиб,доира шаклида такрорланиб туради,фақат бошқа кўринишда,шаклда бўлиши мумкин.Жуда кўп ўринларда эса бу масалалар бир-бирига ўхшаш жавобларни беради.

Ҳозирги даврда секуляризм диктаторлиги ўзи дунёга келтирган капитализм ва социализм номли икки йўлининг,инсонларнинг осойишталигини,хавфсизлигини таъминлаш борасидаги фикрий ва амалий жиҳатдан инқирозга учраганини намойиш қилиб турибди.Секуляризм қонунларидан бошқа ҳеч қандай қонун,ақида ёки диний хукм қабул қилинмаслигини ва четга суриб ташланишини,бу диктаторлик қайта-қайта исботлаб келди.Мана бу золим хокимликнинг,аксарияти аралаш аҳолиларни ташкил қилган ҳар қандай тарафдорлари,хукуматнинг ижтимоий,иқтисодий,маданият ишларида ўзларининг ақидавий хукмларини бир четга суриб туришга мажбур бўлишган,секуляризм диктаторлигининг қонун ва хукмларини тарихий бир зулм сифатида қабул қилишган.Империализм копиталистлари ва пролетар диктаторлигини ривожлантираётган социалистлар,диктаторликни янги турини янгича ранглар билан бўяб,бошқа инсонларни фариб берувчи исмларни қўйиб,одамларга озодлик унвони остида едиришяпти.Албатта фақат уни қолипи ва шакли ўзгарган холос.

Агар одамларнинг турмушини яхшиланишига назар ташлайдиган бўлсак,кўриб турганимиздек дунё жамиятининг бир неча фоизини очликдан азоб чекаётганлар ва моддий ҳаётда энг паст даражада кун кечираётган яланг оёқлар ташкил қилиб турибди.Очликдан ҳар дақиқада нечта одам жон таслим қилаётганини,ҳар куни ҳужжатли фильмлар орқали томоша қилиб турибмиз ва энг ёмон паст даражада кун кечираётганлар сони кундан-кунга ошиб бормоқда.

Социализм ёки бошқача ибора билан айтганда давлат сармоядорлиги ҳам,кўриб турганимиздек мазлумлар устига ўзининг ҳаёлпараст фикрлари билан қандай балоларни олиб келмади ва оқибатда инқирозга учраб,тарихни ахлат идишига ташлаб юборилди.Албатта уни баъзи бир қисмлари,баъзи миллатларнинг ўртасида жон талвасасида турибди.Лекин тарих кўрсатиб турганидек,уларнинг пролетар диктаторлиги бошқача ибора билан айтганда,ишчиларни,деҳқонларни ва жамиятнинг бошқа қатламларини эгаллаб оладиган катта давлат ширкати,табиий равишда инсонларнинг фитрати талаб қиладиган турмуш тарзини,хавфсизликни вужудга келтира олмади ва келажакда ҳам келтира олмайди.

Бизлар ҳозир янги исломий уйғониш шаклланаётган пайтда турибмиз ва у кундан-кунга ўзини қудратини намоён қилиб турибди.Бошқа томондан исломдан ташқарида бўлган башарият тафаккуротлари,махсусан аҳли китоблар ҳам иқтисодий кенгчилик ва умум хавфсизлик жиҳатидан ўзларининг саодатларини,секуляризм диктаторлигидан топа олмадилар.Мана бу вазиятда,агар исломий уйғониш харакатлари исломий усуллар,тоза программалар асосида муносиб равишда хушёрлик билан иш олиб боришса,тавхид аҳлининг қўлдан бой берилган иззати,азаматини қайтиб келишига ва барча динларнинг секуляризм қаршисига қайтадан бирлашишига, тарих яна қайтадан гувоҳ бўлиши табиийдир.Чунки мана бу қонхўр режим, бутун жаҳон бўйича инсоният душманининг фойдасига қон тўкилишига сабаб бўляпти ва қўлини минглаб бегуноҳ одамларнинг қони билан булғашда давом этмоқда.

Янги исломий уйғониш харакати,тарихда ўтган солиҳ аждодларининг яхши сифатларига эргашган холда,исломнинг бешта иқтисодий ва хавфсизлик чораларидан фойдаланишни ва ўзини дунёдаги саодатини,хурсандчилигини ҳоҳлаётган ҳар қандай кишига ўзини бирлик ва аҳдга вафо қилувчи қўлини чўзади.Бутун жаҳондаги мазлумларни ҳам,ўзларини секуляризм диктаторлиги ва демократия шиори остида яшириб олган золимларга қарши курашга чақиради.

Шундай экан,бутун жаҳон мазлумлари ўзларини инсоний иззат ва хурматларини сақлаш учун бўлса ҳам,янги исломий уйғониш харакатини байроғи остида бирлашишлари лозим бўлади.Чунки уларнинг турмуш тарзидаги кенгчиликни,ақидадаги хавфсизликни ва унга мустақиллик чорчўпида амал қилишни,бошқача сўз билан айтганда мухториятни фақатгина ислом таъминлай олади.

Бизлар башарият ёки ўзимизнинг зулм кўрган миллатимиз учун, умумий суратда махсус нарсани ихтиро қилганимиз йўқ,балки биз  моддий ва маънавий зулм кўрганларга,яхшилик ва саодатга етишишлари учун тўғри адресни берамиз холос.Мана бу адреснинг тўғрилигини минг йиллар давомида башарият тажрибаси тасдиқлаб келган,тарих бўйича ҳам мазлумларнинг паноҳгоҳи бўлиб келган.Минглаб солиҳ,аҳдига вафо қилгувчи инсонларнинг қонлари сабабли,мана бу тажрибалар бизни қўлимизга етиб келган ва   уни заррача камайтирмасдан асл эгаларининг қўлига етказиш бизларнинг вазифамиздир.

Бутун оламлар роббисига ҳамду-санолар бўлсин!Аллоҳ буюкдир!

Муаллиф:Абу Ҳамза муҳожир .

Таржимон:Умму Асмо.

علل هم مسیری غیر مسلمانان با انقلابیون مبارز مسلمان

علل هم مسیری غیر مسلمانان با انقلابیون مبارز مسلمان

{زنجیره آگاهیهای منهجی}

چنانچه بر کسی پوشیده نیست هدف عام و دنیوی اسلام ومجاهدین فرقه ی ناجیه در «اطعمهم من جوع و آمنهم من خوف» و پس از برداشته شدن دو مانع فقر و ترس، درعبادت و پرستش خداوند متعال و دوری گزیدن ازشرک وجورادیان وقوانین  دست وپاگیر ظالمین و کفر به طاغوت، ازجانب آزادشده ها، خلاصه می گردد.

مسئله ی اول، از میان برداشتن فقر و ایجاد رفاه در جامعه است. مسئله ی اقتصاد جزو آن گونه مواردی است که همچون معدن آهن، در هر زمان و به نسبت پیشرفتهای علمی و تکنولوژی بشر، چیز تازه ای از آن تولید می گردد. اما معدن همان معدن چند میلیون سال پیش است و تغییر نمی کند. خداوند در اینگونه موارد معدن و چهار چوبه اصلی را معرفی می نماید و انسان متناسب با پیشرفتهای عصرش در راه تحقق آن می کوشد.

اگر یک نگاهی به مسیر تکاملی برداشتهای اقتصادی از زمان رسول الله صلی الله علیه و سلم تا زمان عمر بن خطاب رضی الله عنه بیاندازیم، می بینیم  ابزاری چون دیوان که جهت بر آورده نمودن چنین نیازی استفاده گردید، چیزی بود که مسلمانان قبلا از وجود آن محروم بودند .اما به محض دست یافتن به آن ،با برداشتن نقاط ضعفش، از بکارگیری چنین وسیله ای جهت رسیدن به چنان هدف مبارکی ،به خود درنگ راه ندادند.

ادامه خواندن علل هم مسیری غیر مسلمانان با انقلابیون مبارز مسلمان

Ясама инқилобчиларни қўғирчоқ театрлари.

Ясама инқилобчиларни қўғирчоқ театрлари.

Мана бу асрни ҳар қандай нуқтаи назардан қаралган тақдирда хам идеологик инқилоблар ва янги исломий уйғониш асри деб номланса тўғри бўлади.Секуларизм диктаторлиги  умумий жамиятни онги ўсганлиги боис ўзини муваффақиятсизликка учраганлиги эълон қилиб,мусулмонларнинг минтақасида ҳаётининг охирги кунларини босиб ўтяпти.

Жоҳилиятга тегишли бўлган БМТ компаниялари ва парда ортига яширинган ширкатлар ўзларини фикрхоналаридан  фойдаланган холатда бугунги кундаги жараёнлар учун анчадан буён тайёргарликларини кўриб келишган.Улар  анчадан буён исломий инқилобларга ва мазлум инсонларга иқтидор,иззатни қайтарилишига тўсқинлик қилиш учун керакли режаларни тузиб чиқишган ва мусулмонлар яшайдиган минтақаларда хам эҳромлардан(ташқи кийим),тезда алданадиган  секуляр кимсалардан фойдаланган холатда,исломга ва ҳақиқий инқилобларга  қарши даҳшатли фитналарни ижро қилишни харакатидадирлар.

Улар ўзлари тайинлаган иш бажарувчиларини даври эскирганлигини тушунишган ва мусулмон миллатлари кенг-қамровли исломий ақидани қайтиб келиши,тавхидни тезлик билан тарқалиши,ҳамда тоғутга куфр келтириш орқали, хозирги вазиятда йиллар давомида фақирликдан бошқа нарса олиб келмаган ёлғон шиорларига қарши  чуқур илдизли муборазани бошлашганини англаб етишган.

ادامه خواندن Ясама инқилобчиларни қўғирчоқ театрлари.

خیمه شب بازی انقلاب سازان

خیمه شب بازی انقلاب سازان

شکی در آن نیست که این قرن را از هر لحاظ عصر انقلابات ایدئولوژیک و عصر بیداری نو پای اسلامی باید نامگذاری کرد. دیکتاتوری سکولاریسم با افزایش آگاهیهای عمومی اعلام ورشکستگی نموده و روز های پایانی حیات ننگین خود را در سرزمینهای مسلمان نشین سپری می کند.

کمپانی های فراماسونری و کارتلهای پشت پرده وابسته به جاهلیت با بهره گیری از اطاقهای فکری اش مدتهاست که برای چنین پیش آمدی آماده گشته اند و جهت ممانعت از انقلاب اسلامی و بازگشت اقتدار و عزت انسانهای ستمدیده طرحها و برنامه های حساب شده ای را برای همچنین روزهایی تدارک دیده و در سرزمینهای مسلمان نشین نیز با بهره گیری از اهرمها و افرادی فریب خورده و اکثرا سکولار مرتد در پی اجرایی شدن توطئه ای وحشتناک علیه اسلام راستین و انقلاب راستین اسلامی بر آمده اند.

ادامه خواندن خیمه شب بازی انقلاب سازان